انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

تاثیر فرهنگ بر فعالیت فیزیکی

تغییر سبک زندگی انسان از کوچ نشینی به یکجانشینی که در باستانشناسی از مهمترین انقلاب­های فرهنگی دوران زندگی بشر محسوب می­شود، تاثیر بسیار عظمیمی بر تمامی جنبه های زندگی انسان از دین، تغذیه و سیاست گرفته تا فعالیت­های فیزیکی برجای گذاشت. طبیعتا میزان و نیز نوع حرکات بدن، در زندگی مردمانی که در حال کوچ هستند متفاوت از مردمانی است که زندگی یکجانشینی را انتخاب کرده­اند. از دوران­های قدیم که به سمت امروزه بیاییم، هنوز شاهد تغییرات وسیع سبک زندگی بشر هستیم که هرچه به سمت امروز پیش برویم، کاهش فعالیت­های فیزیکی، شدت می­یابد…

بشر در دوران باستان، فعالیت روزانه بسیاری جهت تامین خوراک، مراقبت از خود و خانواده­اش در مقابل خطرات و گریز از دست حیوانات، کوچ جهت تطبیق با تغییرات فصول و آب و هوا و منابع غذایی داشته تا اینکه کم کم تا به امروز رسیده از میزان فعالیت خویش کاسته است، چه با مسخر ساختن حیوانات جهت انجام دادن برخی از فعالیت­هایش و چه بکارگیری انسان­های دیگر (مانند بکارگیری سیاه­پوستان در مزارع پنبه آمریکا پیش از دوران لغو برده­داری) و چه با اختراع انواع ابزار و ماشین­آلات. در دوران مدرن، استفاده از ماشین ­آلات، بیشترین سهم را بر عهده گرفته­اند، که با تمامی تغییرات نامبرده، گذار از بازی­های سنتی به سمت بازی­های مدرن امروزی (انواع بازی­های کامپیوتری) از همان کودکی، عدم فعالیت فیزیکی را تشویق و هرچه بیشتر نهادینه میکند.

وجود و یا عدم وجود فعالیت فیزیکی در میان افراد یک جامعه، در کنار عوامل محیطی، بسیار متاثر از عوامل فرهنگی است. برای مثال در کنار وجود معابر مناسب و ایمن جهت پیاده­روی، عدم قبح شمردن پیاده­رفتن، بسیار مهم است. برای مثال در دول عربی مانند عراق و عربستان پیاده راه رفتن، مختص طبقه پایین اقتصادی است و افراد برای پرهیز از متصل شدن به قشر پایین جامعه، سعی و اهتمام بر امتناع از پیاده­روی و استفاده­ی هرچه بیشتر از خودرو دارند. به عبارت دیگر، این تیپ از فرهنگ­ها، بخشی از فعالیت فیزیکی روزانه را که ساده­ترین، کم هزینه­ترین و در دسترس­ترین نوع فعالیت فیزیکی محسوب می­شود، ترد و بی ارزش می­نماید. و بدین شیوه، یکی از راه­های ساده­ی حفظ سلامتی شهروندانش را حذف می­کند. مثالی دیگر از تاثیر فرهنگ بر فعالیت­های فیزیکی افراد جامعه را می­توان در مورد زنان مشاهده کرد. در فرهنگ­هایی که حضور زنان در حوزه­ی عمومی[i] (مانند معابر و خیابان­ها) محدود و دارای شرایط ویژه است، پیاده­روی و یا دیگر ورزش­های زنان نسبت به فرهنگ­هایی که در آنها حضور زنان در حوزه عمومی مشروط و یا محدود نیست، کمتر میباشد. به عبارتی حتی اگر هنجار و ارزش­های فرهنگی بطور مستقیم در مورد خود ورزش و فعالیت فیزیکی نباشد، هنوز قادر است تا بطور غیر مستقیم تاثیرات خود را به برجا­گذارد. در اینجاست که لزوم سیاست­ها و برنامه­هایی جهت اصلاح فرهنگ جهت تشویق هرچه بیشتر انجام ورزش و فعالیت فیزیکی در دنیای امروزکه ساعات نشستن بشر رو به افزایش است، احساس میشود.

[i] – Public sphere