انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

تأسیس تلویزیون های خصوصی؛ ممنوع یا آزاد؟!

یکی از موضوعاتی که هر از چند گاهی در حاشیه جراید و رسانه ها به آن توجه می شود اصلاح و تغییر قانون اساسی جهت تأسیس تلویزیون های خصوصی در ایران است. معمولا مخالفت با تأسیس تلویزیون های خصوصی حداقل در ظاهر امر با تکیه بر اصل ۴۴ قانون اساسی انجام می شود که طبق آن نظام اقتصادی جمهوری اسلامی در سه بخش تعریف شده و رادیو و تلویزیون در بخش دولتی آن قرار گرفته است. در طی سال های گذشته تلاش هایی در مجلس شورای اسلامی انجام شد تا در این قانون اصلاحاتی انجام شود و امکان تأسیس رادیو و تلویزیون های خصوصی فراهم گردد ولی تا بدین زمان این تلاش ها نتیجه ای دربر نداشته است. اما ایده ای که در این یادداشت دنبال می کنیم آن است که تلویزیون های خصوصی تقریبا بی سر و صدا ! در ایران تأسیس شده و می شوند و این قانون ممنوعیت تأسیس است که از واقعیت عقب مانده است! چرا این ادعا را داریم؟ تقریبا از سال ۱۳۸۸ شبکه هایی در بین شبکه های ماهواره ای فارسی زبان آغاز به فعالیت کردند که از آنها با عنوان شبکه های دینی(Religious TV) نام برده می شود. هدف اصلی این شبکه ها اشاعه اسلام شیعی در بین مخاطبان علاقه مند است. قبلا شاهد شبکه هایی از این نوع بوده ایم. ولی معمولا دفتر مرکزی این شبکه ها در خارج از ایران قرار داشته و استودیو ها و برنامه های آنها نیز در خارج از کشور ضبط و پخش می شد. ولی شبکه های جدید در شهرهای مذهبی کشور دارای دفتر بوده و نکته حائز اهمیت آنکه از ایران برنامه پخش زنده نیز دارند. ویژگی دیگری که بیشتر با موضوع این یادداشت ارتباط دارد آن است که شبکه های مذکور همواره تأکید می ورزند که شبکه ای مستقل اند و به هیچ شکلی به کمک های دولتی وابسته نیستند. حتی برخی از این شبکه ها در سایت اینترنتی خود نوشته اند که تحت اشراف مراجع عظام تقلید قرار دارند.

می دانیم که هیچ شبکه فارسی زبان ماهواره ای مستقل در ایران دفتر ندارد. دفتر بیشتر این شبکه ها به ترتیب در امریکا، دبی(امارات) و کشورهای اروپایی است. داشتن دفتر در شهرهای ایران و ضبط و پخش زنده برنامه از ایران رویدادی جدید و قابل توجه در عرصه فعالیت های شبکه های ماهواره ای به شمار می رود. منتها در اینجا برای هر پژوهشگر عرصه رسانه های جمعی سوالات متعددی مطرح می گردد که در ادامه برخی از آنها مطرح می شوند: این شبکه ها برای ایجاد دفتر، ضبط و پخش زنده برنامه از کدام نهاد دولتی مجوز دریافت کرده اند؟ در این صورت آن نهاد محترم دولتی طبق کدام «قانون» یا «تفسیر از قانون» به این شبکه ها مجوز فعالیت داده است؟ چون تغییر یا اصلاحی در قانون موجود انجام نشده است. نهاد ناظر بر عملکرد این شبکه ها کدام نهاد تعریف شده است؟ این نهاد چه وظایفی بر عهده دارد؟ برای این شبکه ها چه چارچوب ها و ضوابط و مسئولیت هایی تعریف شده است؟ این چارچوب ها برای محققان چگونه دست یافتنی هستند؟ آیا فقط شبکه های دینی با محوریت تبلیغ اسلام شیعی می توانند به تأسیس شبکه اقدام کنند؟ آیا شبکه هایی که بخواهند کاملا در چارچوب و ضوابط قوانین جمهوری اسلامی فعالیت رسانه ای داشته باشند(که هم اکنون در بین شبکه های فارسی زبان وجود دارند) می توانند از این چنین فرصتی برخوردار شوند؟ این شبکه ها برای دریافت مجوز باید کدام مجرای قانونی را طی نمایند؟

برای پاسخ به سوالات مذکور، نگارنده این سطور هر چه مصوبات چند سال گذشته مجلس شورای اسلامی و نیز دستورالعمل ها و ابلاغیه های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را مرور کرد مطلبی نیافت.

دکتر فردین عادلخواه، استادیار دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه گیلان است.