استفان تونه ترجمه ی آریا نوری
«درام» هایی که مخاطب را از بلغارستان تا عراق جذب میکنند
نوشتههای مرتبط
موفقیت جهانی پزی(۱)(۲) خواننده ی کره ای – که کلیپش به نام «گنگنام استایل» (۳) بیش از یک میلیارد بار در سایت یوتیوب دیده شده است – توجه ها را به فرهنگ زنده ی موزیک پاپ کره جلب کرد. موفقیت بزرگ آن را میتوان به نوعی ناشی از سریال های تلوزیونی دانست. سریال های درامی که از بیست سال پیش تا کنون نه تنها مردم آسیا ، که اروپا و اسیای شرقی را هم به خود جلب کرده است و خواننده های کره ای را به جهان معرفی کرده و عادت های مصرفی مردم کره را به نمایش گذاشته است.
برای مردم فرانسه آهنگ خوانندهی کرهای «پزی» تنها قسمت قابل مشاهدهی «آیس برگ» (۴) است. با بیش از ۸/۳ میلیارد دلار محصولات فرهنگی و صدور آنها در سال ۲۰۱۱ (۵)، کرهی جنوبی در طول ۱۵ سال گذشته به قدرتی فرهنگی و رقیبی برای ژاپن بدل گشته است.
محصولات فرهنگی این کشور امروزه نه تنها در آسیا بلکه در اروپا- که جوانان بسیار زیادی جذب سریالهای تلویزیونی موسیقی پاپ این کشور شده اند ، این سریالها که درام تلویزیونی یا به بیان سادهتر درام (۶) نامیده میشوند طرفداران زیادی دارد. در سال ۲۰۱۱، سالن زنیت پاریس میزبان ۵ گروه موسیقی که شهرت بیشتری از بقیه داشتند بود و در فوریه ۲۰۱۲، نوبت به «مرکزورزشی چند منظورهی» برسی (۷) بود که رنگ و بوی این «موج کرهای» را بخود بگیرد.
اصطلاح «درام تلویزیونی» توسط رسانههای چین در اوایل سال ۲۰۰۰ بر سر زبانها افتاد. با شکلگیری روابط دیپلماتیک بین دو کشور و همکاری سیاسی گرمتر، دو سریال کرهای برای اولین بار در سال ۱۹۹۳ از تلویزیون چین پخش شدند. اما تا سال ۱۹۹۷ طول کشید تا سریال «عشق دربارهی چیست؟!» – سریال خانوادگی که در ۵۵ قسمت پخش شد- و «ستارههای قلب من» سریالی بیست قسمتی که مخاطبی جوانتر داشت- در چین پخش شوند و نه تنها در این کشور بلکه در هنگ کنگ و تایوان هم سریال ها ی کرهای محبوب شوند. در همین زمان موسیقی پاپ کره هم به سرعت در رادیوتلویزیون گسترش یافت گروههایی متشکل از جوانان کرهای ملقب به «ایدل» (۸) مثل H.O.T و در کنار آنها خوانندههای جدید مثل «آهن جو ووک» (۹) که از شخصیتهای اصلی سریال «ستارههای قلب من» الهام گرفته بودند، پا به عرصه نهادند و صنعت موسیقی و تلویزیونی کره همزمان در بازارهای دنیا رو به پیشرفت نهادند. این موج تمام آسیای جنوب شرقی را درنوردید تا جایی که در سال ۱۹۹۸ کره ۵۶% از برنامههای خارجی که در تلویزیون ویتنام پخش میشدند را به خود اختصاص داده بود(۱۰). در سال ۲۰۰۱ ملودرامی تلویزیونی با نام «خزان قلب من» که ماجرای عشقی ناممکن بین دختر و پسری جوان را که به دلیل اشتباهی که در زمان تولدشان رخ داده بود، چندین سال به عنوان خواهر و برادر هم بزرگ شده بودند را حکایت میکرد به موفقیتی عظیم دست یافت. اما «موج کره ای» در سال ۲۰۰۳ وسعتی تازه به خود گرفت زمانی که سریالی با عنوان «زمستان در سناتا»- که ماجرای اصلی آن هم در مورد عشقی ناممکن بود- ژاپن را درنوردید. این سریال در ابتدا بر روی شبکهی ماهوارهای NHK پخش شد که موفقیتش تکرار پخش آن را به دنبال داشت و سپس در شبکهی غیرماهواره ای گروه در سال ۲۰۰۴ پخش شد. موفقیت این سریال که شهرت را به بازیگر نقش اولش مدیون است، موفقیتی تجاری بزرگی را به لطف فروش محصولات مختلف مرتبط با آن نصیب کمپانی سازندهاش کرد. کرهی جنوبی پس از اینکه در سال ۱۹۴۵ از اشغال ژاپن بیرون آمد، ورود فرهنگ این کشور استعماگر سابق را به کشورش نفی کرده وانگهی این عمل نتیجهای عکس به دنبال داشت و باعث شد فرهنگ ژاپن از طریق تقلید ادبی و کارهای زیرزمینی در کره ریشه بدواند و دو کشور به هم نزدیک شوند. این نزدیکی در سال ۱۹۹۸ افزایش یافت و برگزاری مشترک جام جهانی فوتبال در سال ۲۰۰۲ مهر تأییدی بر آن شد.
قبل از ظهور «درامهای کرهای» موزیک پاپ این کشور به لطف ستارهی جوانش، بوآ (۱۱) در بین ژاپنی ها برای خود جایگاهی کسب کرده بود. گروههای موسیقی مانند «شین هوآ» (۱۲)، «دونگ بان سینگ جی» (۱۳) و همچنین خوانندگانی چون «رن بی» (۱۴) یا «سون» (۱۵) قلب جوانان ژاپنی را به تسخیر خود درآورده بودند. در سال ۲۰۰۱ سینمای کره با دو فیلم «شیری» (۱۶)، که اولین فیلم این کشور بود که در خارج از کره هم پخش میشد و به دنبال J.S.A ورود قابل توجهی به سینمای ژاپن داشت.
از سال ۲۰۰۳، صنعت تلویزیونی کره شروع به سود دهی کرد. بیش از ۹۰% برنامههای صادراتی همان «درام»های معروف بودند. در سال ۲۰۰۵، درصد صادرات برنامههای تلویزیونی به سه برابر درصد واردات آن رسید. اصلیترین کشورهایی که این برنامهها به آنها صادر میشدند ژاپن (۶۰%)، تایوان (۱۱%)، و چین (۱۰%) بودند. همچنین محلهای فیلم برداری این مجموعهها هم توریستهای آسیائی علاقمند را به خود جلب میکرد و در سال ۲۰۰۳ پس از پخش مجموعهی «خزان سوناتا» تعداد توریستهای تایوانی به ۵۰ درصد و توریستهای ژاپنی به ۴۰درصد افزایش یافت. درواقع این وجههی عمومی کل کشور بودکه بالا رفت. شرکتهای کرهای برای معرفی محصولات به خارجیان از موقعیتهای این مجموعهها استفاده میکردند. سامسونگ «ژوک ووک» را برای معرفی محصولاتش به ویتنام انتخاب کرد. بدین سان کرهی جنوبی مورد توجه قرار گرفت و این علاقهی عمومی به دیگر جنبههای فرهنگ آن نظیر آشپزی، مد و نحوهی زندگی هم سرایت کرد و به یادگیری زبانش توجه بیشتری نشان داده شد تا جایی که دولت اقدام به تأسیس مراکز فرهنگی نمود و آنچنان این امر بالا گرفت که عده ای در استفاده از عنوان «نیروی نرم» (۱۷)برای تعریف این پدیده تردیدی به خود راه ندادند. عوامل بسیاری در این موفقیت سهیم بودند: رشد چشمگیر اقتصاد کرهی جنوبی مانند بسیاری از کشورهای آسیایی، بازگشایی بازار چین در این کشور و آزادسازی فعالیت بخش سمعی- بصری کشورهای کره، چین و ویتنام. ساخت و گسترش تعداد زیادی شبکههای ماهوارهای و کابلی، سیاست جدید دولت کرهی جنوبی که در جریان بحران سالهای ۱۹۹۷ تا ۱۹۹۸ بر مبنای تکنولوژی، خبری و عرصه فرهنگ قرار گرفت. ابتکارات فردی و فعالیتهای مشترک کارفرمایان (دامپینگ» (۱۸)، دوبله و زیرنویس به زبان محلی) و در نهایت نقش شبکههای موازی(۱۹) به ویژه در بطن «دیاسپورای» (۲۰) کرهای و آسیایی. احاطهای که فرهنگ ژاپن بر بازارهای آسیایی و در درجه اول سریالهای تلویزونی داشت زمینه را برای ورود فرهنگ کرهای که خود آن هم از فرهنگ ژاپن بهره برده بود فراهم کرد. دامنهی پخش «درام» از سالهای ۲۰۰۳- ۲۰۰۲ وسعت بیشتری پیدا کرد و کشورهای فیلیپین، مالزی، اندونزی، مغولستان از یک سو و آسیای مرکزی (ازبکستان- قزاقستان- و قرقیزستان) را در بر گرفت. پس از آن نوبت به خاورمیانه و آفریقای شمالی رسید: مصر (۲۰۰۴)، ترکیه (۲۰۰۵)، ایران (۲۰۰۷) و عراق. شایان ذکر است که سریالهای تاریخی- دریادار شکست ناپذیر (۲۱) «یی سان سین» (۲۰۰۴)، امپراطور دریا (۲۰۰۴)- بودند که موفقیت گستردهای در این کشورها بدست آوردند مثل اتفاقی که چند سال پس از آن در کشورهای اروپایی و شرقی افتاد.
اما این سریال «جواهری در قصر« (۲۲) که ماجرای کودکی یتیم را که به عنوان کارآموز آشپزی وارد دربار سلطنتی شده و در نهایت به پزشک مخصوص پادشاه بدل میشود روایت میکند، بود که موفقیتی بزرگ کسب کرد و توانست برای اولین بار به بازارهای اروپایی نفوذ کند. پس از ترکیه، مجارستان در سال ۲۰۰۸، رومانی در سال ۲۰۰۹ و سپس بلغارستان در سال ۲۰۱۱ این سریال را در شبکهی ملی پخش کردند.
طرفداران فرانسوی در شبکه ی مجازی
این صنعت سینمای کره بود که در اروپای غربی و آمریکای شمالی، از سالهای ۱۹۹۰ به بعد توانست شهرتی کسب کند. در حالی که همسایگان آسیایی کره جذب سینمای این کشور شدند، ساختههای هنری و مستند بود که در اروپا و آمریکا توجهات را به خود جلب کرد.
«درامها» در فرانسه از مدتها پیش در شبکههای خصوصی رواج یافته بود. این اقوام آسیایی تبار بودند که اول جذب این سریالها شدند و به دنبال آنها در سالهای ۲۰۰۶ و ۲۰۰۷ شبکههای مجازی فرانسوی زبان، تعداد کثیری از فرانسویان فرهنگ کره را به واسطهی فرهنگ ژاپن(۲۳) شناختند و سایتهای بسیاری به صبحت دربارهی آن پرداختند. تنها ۴ سریال به نامهای دامو (۲۴)، پسران بر فراز گلها (۲۵)، رویای بلندپروازانه (۲۶) و اولین مجموعهی «کافه پرنس» (۲۷) از طریق سایتهای بزرگ در اختیار هواداران قرار گرفت. اما دهها سریال دیگر بین آنها از طریق اینترنت پخش شد، مثل سایت «هواداران درام» (۲۸) که این سریال ها را به طور قانونی برای دریافت قرار داده است.
پدیدهی «سریال درام» محصول فرهنگی مناسبی برای چندین برابر کردن منابع درآمد است چرا که این سریالها تنها در یک فصل پخش میشوند (برخلاف سریالهای آمریکایی) و این امکان را به سازندگان میدهند تا هم طرفداران جدیدی پیدا کنند و هم شرکتهای جدید مایل به سرمایه گذاری در کارشان. اکثر این سریالها بین ۱۸ تا ۲۴ قسمت دارند و زمان پخش آنها ۲ ماه و نیم است و به همین دلیل است که به آنها لقب «سریال کوچک» دادهاند، حال آنکه واقعاً اینگونه نیست.
«سریال کوچک» کرهای درواقع نسخهی جدیدی از رمانهای احساسی هستند. داستانی از عشق، در بستر توطئه، در منطقهی عامه نشین از شهر.
از بلغارستان تا عراق ، فرهنگ کره ی جنوبی
درواقع اینجا مسألهی «سوپ اپرا» (۲۹)ی تمام ناشدنی مطرح نیست چرا که این سریالها طوری ساخته میشوند که در حدود ۲۰ قسمت تمام شوند هرچند که در موارد کمی ماجرای دسیسههای موازی با داستان اصلی در سریال امکان پردازش شخصیتهای جدید که برخی مواقع جذاب هم هستند را فراهم میکند. تکرار این سریالها اغلب در روزهای آخر هفته یا روز قبل از پخش قسمت جدید، پخش میشود.
سود سازندگان در این است که سریالهایی که بیشترین طرفدار را پیدا کردهاند و بیشترین نظر در موردشان در روزنامهها یا شبکههای مجازی ابراز شده است، سریعاً تمام شوند. حتی تعداد کثیری از بینندگان که تماشای این سریالها را به وسیلهی کامپیوتر یا تلفن همراه (این کار در کره بسیار رایج است) به تماشای آنها از طریق تلویزیون ترجیح دادهاند مجبورند تا روند پخش را که تهیه کنندگان به آنها تحمیل کردهاند دنبال کنند. جذب مخاطب در این سریالها از طریق پخش هر روزشان (مثل «سوپ اپراها») نیست که انجام میگیرد بلکه بستگی به نزدیکی شخصیتهای داستان با دنیای واقعی دارد. چرا که اکثر مردم کره (۸۰ درصد) از نظر شرایط زندگی و جایی که در آن زندگی میکنند وضعیتی مشابه دارند.
این سریالها میتوانند در عین حال معرف و مبلغ اماکن پر بازدید، محصولات الکترونیکی (مخصوصاً تلفن همراه) اتومبیلهای عادی یا الکترونیکی، لباسها، وسایل جانبی خانه یا تزئینات لباس، باشند. قهرمانان داستانهای کرهای مثل سریال آمریکایی «سکس و شهر» در دنیایی از محصولات مصرفی مد زندگی میکنند و به نوعی مبلغ آنها هستند.
از این لحاظ، سریالهای درام کرهای را «ترندی دراما» (۳۰)،ژانری که اولین بار توسط ژاپن در سال ۱۹۸۰ ایجاد شد ه ومخاطبش جوانان بودند ،می نامند. شخصیتهای این سریالها حرفهای مدرن و جذاب (طرح، خواننده، آرشیتکت) را دنبال میکردند که برای آنها قدرت خریدی بالا و زمان مناسبی برای تفریح فراهم میکرد.
با این همه، درطول پخش این سریالها هیچگونه تبلیغی انجام نمیشود، و تنها تیتراژهای سریال دارای تبلیغ هستند. در تیتراژ پایانی سریال اسامی شرکتهایی که در ساخت سریال سهیم بودهاند ذکر میشود. اسامی مارکهای مختلف هم نمیتوانند در زمان پخش سریال ظاهر شوند اما تلاش برای پوشاندن آنها، زمانی که وجوددارند، معمولاً به ثمر نمینشیند. سریالهای تاریخی هم- در بعدی کوچکتر- مخاطبان خاص خود را جذب کردهاند. از اواخر سال ۱۹۹۰ خشونت در این سریالها به منظور جذب مخاطبین زن، به حد زیادی کاهش پیدا کرده است. زمانشان کوتاهتر شده، موزیکهای شاد و بعضاً معاصر به آنها اضافه شده است، دیالوگهای آنها روانتر و لغات به کار رفته در آنها به روزتر شده است، بُعد رمانتیک داستان افزایش یافته است و در نهایت صحنههای طنز به آنها اضافه شده است و…
قهرمانان زن هم بعضاً جای قهرمانان مرد را گرفتهاند. این سریالها اگر اشارهای به قهرمانان افسانهای (که آنها را شبیه به ساختههای مستند- خیالی می کند) نداشته باشند ، حداقل ارزش دانشهای سنتی (پزشکی، آشپزی، نقاشی و…) را گرامی میدارند.
بیان دوبارهی ارزشهای ملی کره این سریالهای تاریخی را به «سفیرهای فرهنگی» این کشور بدل کرده است. در حالی که «سریالهای کوچک» با موضوع درام، چهرهای مدرن از این کشور نشان میدهند.
بستر گستردهی سریالهای کرهای که از اندوهی عمیق تا جنونی دلچسب پهن شده است، مخاطبان گستردهای را از هر قشر به خود جذب کرده است.
نویسنده: «استفان تونه» (۱)
دکترای «دانش اطلاعات و ارتباطات» از دانشگاه سوربن پاریس
۱- Stephane Thevenet
۲- Psy
۳- Gangnam Style
۴- L’Iceerg
۵- منبع خبر : وزارت فرهنگ، ورزش و جهانگردی کره ی جنوبی
۶- اکثر این سریال های درام با نام انگلیسی که شبکه ی پخش کننده شان در خارج از کره انتخاب کرده شناخته میشوند .
۷- Plais Omnisports de Bercy
۸- Idols
۹- Gae Wook
۱۰-
Shim Doobo, «The growth of Korean culturalindustries and the Korean wave», dans Huat Chua Beng etIwabuchi Koichi(sousla dir. de), Eas Asian Pop Culture:Analysing theKoreanWave, Hongkong
University Press, 2008
۱۱- Boa
۱۲- Shinhwa
۱۳- Dong Bang Sin Gi
۱۴- Rain Bi
۱۵- Seven
۱۶- Shir
۱۷- Soft Power
۱۸- Dumpig
۱۹-
Cf.«Piratage en Corée du Sud :le virage répressif
d’une nouvelle puissance culturelle», dans Tristan
Mattelart(sousla dir. de),Piratages audiovisuels. Les
voies souterraines de la mondialisation culturelle,
INA-DeBoeck, Paris, 2011.
۲۰- Diaspora
۲۱- Immortal Amiral Yi Sun Sin
۲۲- Jewel in the palace
۲۳-
Cf. Hong- Mercier Seok -Kyeong, «Découvrir les séries télé de l’Asie de l’Est en France : le drama et la contre-culture féminine à l’ère numérique»,Anthropologie et société, vol. ۳۶, no۱-۲, université Laval,
Québec, ۲۰۱۲.
۲۴- Damo
۲۵- Boys over flowers
۲۶- Deram High
۲۷- Café prince
۲۸- www.drampassion.com
۲۹- sopa opera نوعی سریال که از طریق تلویزیون پخش میشود و پایهگذار آن آمریکاییان بودند.
۳۰- Trendy drama
صفحه لوموند دیپلماتیک در انسان شناسی وفرهنگ
http://anthropology.ir/lmd
پرونده «لوموند دیپلماتیک» در انسنا شناسی و فرهنگ
http://anthropology.ir/node/15007