انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

بررسی نقش کارکردی آموزش و رسانه های جمعی در فرهنگ ترافیک با تاکید بر شهر مشهد

اهمیت موضوع ترافیک در هر جامعه ای یک واقعیت اجتماعی است، که ناشی از مسائل مختلف شکل می گیرد. بارزترین نکته اینجاست؛ انسانی که با تمام توانمندیهای خود توانسته بر صنعت فائق آید و در جهت راحتی زندگی خود ماشین را اختراع کند، و بهترین جاده ها و امکانات را برای زندگی بدون دغدغه خود فراهم نماید،عالی ترین قوانین را برای حل معضل ترافیک تدوین کند، لیکن نقش انسانی خود را در حل مشکل ترافیک نادیده گرفته است.

اهمیت موضوع ترافیک در هر جامعه ای یک واقعیت اجتماعی است، که ناشی از مسائل مختلف شکل می گیرد. بارزترین نکته اینجاست؛ انسانی که با تمام توانمندیهای خود توانسته بر صنعت فائق آید و در جهت راحتی زندگی خود ماشین را اختراع کند، و بهترین جاده ها و امکانات را برای زندگی بدون دغدغه خود فراهم نماید،عالی ترین قوانین را برای حل معضل ترافیک تدوین کند، لیکن نقش انسانی خود را در حل مشکل ترافیک نادیده گرفته است.کارکرد آموزش و کاربرد رسانه های جمعی در حل این معضل از طریق جامعه پذیری و اجتماعی کردن مجدد بزرگسالان و اشاعه باورهای صحیح فرهنگی در این زمینه بسیار موثر است. با توجه به اینکه آموزش و رسانه های همگانی در حیطه اصلاح رفتار ترافیکی در شهر از ابزارها و عناصر مفید، رای متقاعد سازی و ترغیب به سمت رعایت فرهنگ ترافیکی استفاده می کنند، هنوز با پیامدهای نامناسبی در زمینه ترافیک در شهر ها روبرو هستیم. نهادهای ذیربط در امر ترافیک از طریق استراتژی ها و راهکارهای کوتاه و بلند مدت ، برنامه های مدون برای نهادینه کردن رعایت فرهنگ ترافیکی و مدیریت آن باید ارائه دهند. کارکرد آموزش این است که، از طریق تدوین کتب ، برگزاری دوره های آموزشی و… به شناخت ترافیک و پیامد های آن بر زندگی روزمره پرداخته، و برای سطوح مختلف سنی از همان دوران کودکی تا بزرگسالی درجهت اصلاح فرهنگ رفتار ترافیک باید برنامه ای مدون ایفاء نماید. رسانه های جمعی هم بیشتر به تغییر نگرش رفتار ترافیکی شهروندان پرداخته؛ و در جهت تقویت فرهنگ صحیح از طریق ساخت برنامه های جذاب و متنوع همراه با پیام های فرهنگی و اجتماعی متناسب با آن به امر متقاعد سازی می پردازد؛ و به سمت اصلاح رفتار و انجام رعایت فرهنگ ترافیکی شهروندان حرکت کرده است. در واقع رسانه های همگانی به عنوان ابزاری موثر در انجماد زدایی فرهنگ غلط رفتار ترافیکی، جایگزینی و اصلاح رفتار مناسب ،وعدم شکل گیری مجدد انجماد زدایی رفتار غلط در شهر از طریق تبلیغات، ساخت برنامه های انیمیشنی، طنز پردازی ، مقالات و مصاحبه های گوناگون وسایر روش ها تاثیر بسیاری بر رفتار شهروندان در زمینه کنترل ترافیک داشته است.

پیشگفتار

اهمیت موضوع ترافیک در جامعه مدرن و نیمه مدرن یک واقعیت اجتماعی است، که ناشی از مسائل مختلف شکل می گیرد. هنگامیکه انسان برای رفع نیازهای گسترده زندگی خود مجبور است که از فناوری و دستاورد صنعتی بنام اتومبیل استفاده کند، حذف این وسیله از زندگی اجتماعی روزانه به معنای نابود شدن تلقی می گردد،( همانند حذف آب و اکسیژن). نخستین پیامدی را که به جامعه انسانی این دستاورد صنعتی عرضه می کند، معضلی بنام تردد خودروها و عدم تناسب اتومبیل ها با امکانات توسعه عمران شهری در مسئله حمل و نقل است؛ به عبارت دیگر این مشکل اجتماعی ترافیک نامیده می شود.

این پدیده اجتماعی با بروز مشکلاتی چون اتلاف وقت، هدر دادن فرصت های مناسب زندگی، آلودگی صوتی و هوایی،هدر رفتن سرمایه ای ملی مانند انواع سوخت های لازم، مشکلات روحی و روانی ، ناراحتی های عصبی و… همراه است. چنین پیامد هایی در زندگی جوامع بشری باعث شده که شاه کلید حل مشکل ترافیک را، انسان بدانند؛ و همین مسئله کار متولیان امر ترافیک را با مشکل روبرو کرده است.

بارزترین نکته اینجاست؛ انسانی که با تمام توانمندیهای خود توانسته بر صنعت فائق آید و در جهت راحتی زندگی خود ماشین را اختراع کند، و بهترین جاده ها و امکانات را برای زندگی بدون دغدغه خود فراهم نماید،عالی ترین قوانین را برای حل معضل ترافیک تدوین کند، لیکن نقش انسانی خود را در حل مشکل ترافیک نادیده گرفته است. بر این اساس، حاضر به این نبوده است که در نگرش ها و باورهای رفتاری خود در جهت یگانگی با جامعه تغییراتی را ایجاد کند، و تمایل به این داشته است که در طی زندگی روزانه خود در شهر برای تسریع بخشیدن به کارهای شخصی و جمعی خود از هر طریقی که شده است از ماشین شخصی خود استفاده کند؛ براساس این طرز تلقی که تمام افراد جامعه شهری در زندگی خود دارند، تمام خیابانها و معابر عمومی شهر همیشه با بار ترافیکی همراه بوده است؛ در کلان شهرهای بزرگ جامعه خودمان من جمله تهران، مشهد، اصفهان، شیراز و…. شاهد چنین پیامد اجتماعی در حال حاضر هستیم.
با توجه به چنین پارامترهایی میل به خودخواهی، عدم ایثار و از خودگذشتگی، اهمیت منافع فردی و فدا کردن منافع جمعی برای راحتی زندگی شخصی، عدم انسجام اجتماعی و فرهنگی در میان شهروندان، بی نظمی فرهنگی بر ساختار زندگی اجتماعی و…در بروز معضل ترافیک شهری بسیار موثر است. از مهمترین راهکارها و استراتژیهای فرهنگی و اجتماعی برای حل این مسئله، تغییر در باورها و نگرش افراد، و جهت دادن به رعایت رفتارهای فرهنگی ترافیکی، بهرمندی از ابزار های اجتماعی چون آموزش و رسانه های جمعی در این زمینه بسیار سودمند است.
کارکرد آموزش و کاربرد رسانه های جمعی در حل این معضل از طریق جامعه پذیری و اجتماعی کردن مجدد بزگسالان، انجماد زدایی رفتارهای غلط ترافیکی و جایگزینی باورهای صحیح فرهنگی در این زمینه بسیار موثر است. شهر مشهد با توجه به اهمیتی که در جامعه ایران داشته ، و به عنوان دومین کلان شهر سالانه پذیرای میلیون ها زائر و گردشگر بوده است. همچنین رشد بالایی در میزان مهاجر پذیری در کشور دارد؛ بر این اساس با بحران ترافیک روبرو است؛ با توجه به این بحران، مدیریت کلان شهر مشهد با همکاری سازمانهای شهری و متولیان امر ترافیک به صورت پایدار استراتژیها و برنامه های کوتاه و بلند مدتی برای روانسازی و مدیریت بهینه فرهنگ ترافیک در جهت جلوگیری از بروز تشدید بحران ترافیکی در سطح شهر در مدارس و فضاهای فرهنگی شهر اجرا کرده اند؛ همچنین با مشارکت احتماعی سازمان های غیر دولتی( NGO ) ها ، مطبوعات، دانشگاه ها و… به مدیریت و نظارت فرهنگی و اجتماعی شهروندان در زمینه رفتار ترافیکی پرداخته اند.

بیان مسئله
دنیای جدید اطلاعات و ارتباطات در قرن ۲۱، فرایندی پیوسته با شتاب و در حال گذر در جامعه انسانی بوده، که با تغییرات و دگرگونیهای عمیق در شهرها نسبت به روستا همراه بوده است. آنچه که امروزه در جامعه شهری به صورت افقی و عمودی گسترش یافته است، پیداش بافتهای گوناگون مسکونی، تجاری، اداری، و…. است، این افزایش بافتی و تنوع کاربری و کارکردی باعث تغییرات و تحولات گسترده ای در زندگی شهری شده، ازجمله سبب افزایش سفرهای درون شهری گردیده است. چنین تراکمی در شهر به سوی موتوریزه شدن و ایجاد تراکم و هجوم به سمت شبکه های حمل و نقل شهری گردیده است ؛ که معضل ترافیک را با خود به همراه می آورد.بنابراین« در شهر جدید ما با پدیده ای بنام ترافیک روبرو هستیم که سه عامل انسان- محیط- وسیله نقلیه را در رابطه ای تنگاتنگ و پیچیده با یکدیگر قرار می دهد.» ( فکوهی، ۱۳۷۹: ۱۹۸ ) بر اساس چنین تحلیل اجتماعی میان این سه عامل و ارائه هر گونه برنامه های مدیریتی در جهت بهبود ترافیک از دید گاه کارکردی، جامعه شناختی و فرهنگی در سطح شهرهای ایران خصوصاً کلان شهرهای بزرگ چون تهران، مشهد، و… باعث شده که ساختارمدیریتی این شهر ها با روستاها و شهرهای کوچک متمایزباشد.
مدیریت فرهنگی و متولیان امر ترافیک با ارائه راهکارها و استراتژیهای اجتماعی از بعد آموزشی و رسانه ای به تولید برنامه هایی در جهت توسعه فرهنگی و رعایت فرهنگ ترافیک پرداخته اند. براساس این ابعاد ضرورت طرح این سوال که مهمترین کارکرد ابزار آموزش و رسانه های جمعی در گسترش فرهنگ سازی رعایت قوانین ترافیک چیست و چگونه می توان آن را از بعد مدیریتی نظارت کرد؟ از دیدگاه جامعه شناختی به بررسی واقعیت اجتماعی کلان شهرها بنام ترافیک در این مقاله پرداخته ایم.
اهمیت موضوع
از بُعد جامعه شناسی و انسان شناسی، شهر در قالب یک پدیده اجتماعی و فرهنگی تولید کننده فضاهایی است که انسان نقش خاصی در آن دارد، این مسئله در قالب شهر فرهنگ قابل بررسی است. از نگاه این شاخه های مطالعاتی ، شهر از حوزه های مختلفی شکل گرفته، که یکی از این حوزه ها مربوط به سفرهای درون شهری است؛ که با کمیت و کیفیت شبکه های حمل و نقل همراه بوده است.« در کلان شهرهای بزرگ بخشی از معضلات و مشکلات حوزه حمل و نقل مربوط به ترافیک است،که این مسئله به حوزه مسکن و کار اکثراً مربوط است، و به صورت حرکات مرکز گریز، مرکز گرا، مماسی و قطری تمام حوزه حمل و نقل را در شهر به خود اختصاص داده است.ترافیک در شهر باعث شده که کارکرد حمل ونقل بی ثبات و متغیر باشد و به صورت گذر و عبوری فضای شهری را تحت تاثیر قرار دهد و با خود خرده فرهنگ های خاصی را بوجود آورد.» ( فکوهی، ۱۳۸۲: ۲۶۹)

در عرصه ترافیک شهری انسان مهمترین عامل است، و به عنوان علت تامه و حتی علت محدثه در مشکلات ترافیکی شناخته شده است. از طریق فرایند آموزش و تولید برنامه های رسانه ای می توان اقدامات اصلی در تغییرات رفتاری، در جهت بهبود فرهنگ سازی ترافیکی سامان دهی کرد. کارکرد آموزش و رسانه های جمعی برای فرهنگ سازی ترافیکی یعنی پر کردن فاصله بین شایستگی های موجود در زندگی شهری مرتبط با ترافیک، با شایستگی های مطلوب در این زمینه.
تولید برنامه های آموزشی و رسانه ای می تواند از سطوح خردسالی و دوران کودکی آغاز گردد، و با شیوه های مناسب ، همراه با تغییرات شگرف و اثر گذار بر رفتار اجتماعی جامعه شهری باشد. اصلاح رفتاری و تغییر نگرشی فرهنگ روانسازی ترافیکی از طریق این دو بعد اجتماعی و فرهنگی در قالب نقش اجتماعی شدن و فرهنگ پذیری قابل مطالعه است؛ جامعه پذیری و اصلاح فرهنگ ترافیک، به نوعی مدیریت کردن در جهت فرهنگ سازی رعایت قوانین ترافیکی است، که از سوی نهادهای ذیربط و متولیان امر ترافیک همراه با نظارت دقیق باید شکل گیرد.
آموزش و رسانه های ارتباطی به عنوان دو رکن اساسی در اصلاح فرهنگ ترافیک، نقش بارزی در تغییر نگرش و باورهای رفتاری ترافیک دارند. این دو بعد می توانند بین ساختارهای مرتبط با ترافیک هماهنگی و انسجام لازم را در جهت اصلاح و بهبود رفتار ترافیکی ایجاد کنند، برای دست یافتن به چنین اقداماتی، باید تغییرات و اصلاحاتی در دو زمینه نگرش و فرهنگ عمومی ترافیک ایجاد کرد؛ بر این اساس ترغیب سازی و متقاعد سازی از طریق برنامه های کوتاه و بلند مدت، اشاعه و خلق دستاوردهای جدید و نوآوری در طرز شیوه های اجرایی و طراحی برنامه های فرهنگی ترافیک، خود سرآمد لازم برای بررسی تاثیر گذار کارکردهای آموزش و رسانه های جمعی در مدیریت فرهنگی و اصلاح رفتارهای ترافیکی است.
مشهد به عنوان دومین کلان شهر ایران همراه با صبغه فرهنگی خاص و با توجه به گسترش روز افزون جمعیت و توسعه شهری، در زمینه فرهنگ رانندگی و ترافیک ساختار خاصی دارد؛ و همراه با حافظه تاریخی خاص در جامعه ایران از نظر فرهنگ رانندگی مشهور است. در طی دهه های اخیر متولیان امر ترافیک در شهر با آنکه بر نامه های متعددی برای کنترل ترافیک و اصلاح فرهنگ ترافیک انجام داده اند در زمینه نهادینه کردن ارزشها و هنجارهای فرهنگی ترافیک موفقیت چندانی کسب نکرده اند. عدم هماهنگی در بین اقدامات کنترل ترافیکی، مشخص نبودن صاحب اصلی ترافیک، عدم سرمایه گذاری دقیق و نبود تسهیلات لازم برای کنترل ترافیک، بی اثر بودن برنامه های آموزشی و رسانه ای در این زمینه ، و عدم توجه به شاخص های فرهنگ بومی در مسئله اصلاح فرهنگ ترافیکی و… از مهمترین شاخص های رفتارهای غلط ترافیک در شهر مشهد می باشد، با توجه به گام های اساسی که مدیریت کلان شهر مشهد و متولیان امر ترافیک در این چند ساله اخیر برای حل بحران ترافیک برادشته اند، امیدواریم در سالهای آینده در زمینه بحران ترافیک با پیامد روانسازی ترافیکی و خلوت بودن خیابانها از وسایل نقلیه شخصی شاهد باشیم.
نقش کارکردی آموزش در ساختار مدیریت فرهنگی ترافیک
آموزش در زندگی انسان منجربه تغییر در باورها و رفتارها شده است. در عصر حاضر یکی از اقدامات اصلی برای به سامان کردن معضلات ترافیکی تکیه بر محور آموزش و فرهنگ سازی است. آموزش در لغت به معنای دانش آموختن و یاد دادن به کار رفته است ، به عبارت دیگر فرایند یادگیری و یاد دهی را اصطلاحاً آموزش می نامند.« آموزش منجربه توسعه آگاهی و ویژگیهای شخصیتی افراد می تواند باشد. آموزش سبب چگونگی توسعه اندیشه وکنار آمدن و پذیرش و تسلیم با واقعیت های زندگی می گردد؛ در نهایت آموزش ویژگی محصول آن فعال ردن دائمی قوه یادگیری در افراد است.» ( داورز،۱۳۷۲: ۲۵)
در واقع آموزش در ارتقاء فرهنگ عمومی ترافیک که خصوصیت آموختنی داشته و با جنبه های فرهنگی و اجتماعی در زندگی روزمره انسان قرن حاضر همراه بوده، موجب این شده که شهروندان جامعه را به سمت فرایند سازگاری و تطابق با قوانین جامعه هدایت کند؛ و به نوعی فرهنگ یگانه سازی را در افکار عمومی شهروندان نهادینه نماید.
آموزش در ارتقاء فرهنگ ترافیک وسیله ای برای رشد و تقویت نهادینه کردن و احترام گذاشتن به قوانین راهنمایی و رانندگی است؛ این فرایند در عرصه زندگی شهری باید با راهکارها و استراتژیهای کوتاه و بلند مدت همراه باشد. باید سعی کرد آموزش عملی و رسمی که در جامعه وجود دارد با موضوعاتی چون حمل و نقل شهری- ترافیک و عبور و مرور و… ترکیب کرد؛ تا اطمینان یابیم که شهروندان با اصلاح رفتاری خود و نهادینه کردن این آموزش ها می توانند به توسعه فرهنگ

عمومی جامعه کمک نمایند؛ برای رسیدن به چنین فرایند هایی در بحث آموزش ترافیک باید اشاره به یکسری از نهادهای کنیم، که نقش موثر در نهادینه کردن و بهینه سازی فرهنگ ترافیک دارند.
مدیریت سازمانهایی چون آموزش و پرورش، آموزش عالی، که در واقع همان نهادهای اصلی تعلیم و تربیت می باشند؛ با استفاده از ابزارهایی چون فضاهای آموزشی همانند (مهد کودک- مدرسه- دبیرستان- دانشگاه)،معلمان و اساتید و محتوای کتب درسی در جهت تقویت فرهنگ سازی ترافیکی می توانند نقش موثری در مدیریت فرهنگی ترافیک ایفاء نمایند.
تدوین چنین سیاست های آموزشی در جامعه و مدیریت آن، در اختیار آن بخش از نهادهای شهری و مدیریت کلان شهری است که با معضل ترافیکی روبرو هستند؛ همچنین تصمیم گیری در مورد مبانی و محتوای آموزش فرهنگ سازی ترافیک در اختیار شورای عالی ترافیک ، آموزش و پرورش و آموزش عالی و سایر نهادهای ذیربط می باشد.
این نهادها می توانند در جهت سامان دهی مدیریت فرهنگی ترافیک با همکاری یکدیگر برای معلمان ، مربیان، دانشجویان ، دانش آموزان ، خردسالان و سایر شهروندان کلاس ها و برنامه های مدون آموزشی تشکیل دهند؛ و همچنین نظارت کافی بر اجرای کامل دقیق برنامه ها را داشته باشند؛ همچنین با اتخاذ شیوه های جالب و جذاب می توان مطالب را به دیگران انتقال داد و تفهیم کرد، تا نهادینه گردد. این فرایندها با توجه به موقعیت سنی و سطح آگاهی در هر مقطع با ید یکسری از آموزش های ترافیکی را ارائه داد.
در دهه های اخیر ارتباط مناسبی بین دستگاه های ذیربط آموزشی با مدیریت کلان ترافیک کشوری وجود داشته است، بر این اساس شاهد تحولات فرهنگی بسیار مناسبی در بهینه سازی فرهنگ ترافیک بوده ایم. شهر مشهد با توجه به گستردگی و افزایش روز افزون جمعیت آن و جذب گردشگران و زائران بسیارکه در دهه های اخیر داشته است، شاهد این بوده ایم که تعاملات مناسبی بین شورای عالی ترافیک شهر و سازمان آموزش و پرورش و سایر نهادهای آموزشی شکل گرفته است؛ و برنامه های بسیاری در سطوح مختلف آموزشی در نواحی هفت گانه مشهد انجام شده است. همچنین معاونت فرهنگی و اجتماعی شهرداری مشهد با همکاری سازمان های ذیربط و معاونت راهنمایی و رانندگی نیروی انتظامی استان خدمات فرهنگی مناسبی در سطح شهر در جهت تقویت فرهنگ سازی ترافیک انجام داده اند؛ چنین برنامه ها و استراتژی های در سطح شهر قابل تقدیر است .
از دیگر ابعاد فعالیت های آموزشی در جهت کاهش ترافیک از بعد فرهنگی استفاده از پیام های آموزشی وتبلیغات فرهنگی است که در نقاط شهر از طریق بیلبوردها و تابلوهای الکترونیکی می توان در جهت نهادینه سازی رعایت مسائل ترافیکی فرهنگ سازی کرد؛ در مشهد در نقاط مختلف شهر از این تابلوهای اطلاع رسانی ها بسیار کم مشاهده شده است، نمونه هایی از آن در ابتدای زیر گذر بلوار وکیل آباد به سمت بلوار ملک آباد، میدان استقلال و… مشاهده می شود، که در هر چند دقیقه پیامی را برای شهروندان راننده به نمایش می گذارد، بر این اساس جا دارد در این زمینه در نقاط مختلف شهر در جهت فرهنگ سازی ترافیک از طریق آموزش و تبلیغات اقداماتی صورت گیرد.
از نگاه دیگر از بعد اجتماعی آموزش، می توان به فعالیت های آموزش خانواده اشاره کرد؛ خانواده از طریق ارتباطات درون گروهی که بین اعضای خود دارد، می تواند مجری خوبی برای آموزش فرهنگ سازی ترافیک باشد؛ این مسئله بیشترین تاثیر را بر کودکان می گذارد، مادران مجریان خوبی برای این انتقال فرهنگی هستند. در مشهد مادران عزیز که بیشترین تعامل را با کودکان خود دارند، از طریق آموزش های لازمی که نهادهای فرهنگی و اجتماعی شهر می توانند برای

آنان اتخاذ کنند در فضاهای فرهنگی چون خانه فرهنگ محله، مساجد و … در بعد اجتماعی کردن فرزندان شان در زمینه رعایت مسائل ترافیکی عاملان بسیار خوبی هستند؛ سایر اعضای خانواده هم با توجه به ارتباطاتی که در منازل خود دارند و اوقاتی را که با اعضای خانواده خود سپری می کنند خصوصاً در هنگام مسافرت درون شهری ، برون شهری و تماشای برنامه های فرهنگی با موضوع ترافیک می توانند فرزندان خود را از طریق رعایت صحیح رفتارهای ترافیک آشنا کنند. به نظر ژان پیاژه خانواده در رشد تکامل اخلاقی کودکان و فرزندان خود باید چهار مرحله را طی کنند ‹‹ الف- آشنایی با قوانین ب- شناخت قوانین به طور مطلق و کاملاً درست آنچنان که سرپرستان به او تلقین می کنند ج- شناخت خاصیت قراردادی قوانین د- شناخت تغییر پذیرندگی›› ( اسماعیلی ۱۳۸۵: ۶) خانواده خصوصاً والدین می توانند فرایند یادگیری اجتماعی قوانین و شناخت واقعی را به کودکان از طریق قوانین رسمی و غیر رسمی به طور کلامی و غیر کلامی در هنگام رانندگی یا تماشای برنامه های ترافیکی و مشاهده رانندگی رانندگان خاطی در شهر به کودکان خود تعلیم دهند.
از بعد جامعه پذیری و فرهنگ پذیری هم، آموزش از طریق نهادها و سازمانهای ثانویه شهری می توانند با اجرای سیستم ضمانت اجرایی چون جریمه کردن و تشویق نمودن در شهر به شهروندان فرهنگ سازی ترافیک را آموزش دهند. شکل گیری پلیس نامحسوس در بزرگراه های شهری، طرح موبایل پارک، حضور پلیس در معابر و مکانهای شلوغ با برگه های جریمه و… از نمونه های بارز جامعه پذیری شهروندان مشهدی در جهت فرهنگ سازی ترافیکی است؛ که تاحدی این فعالیت ها بر روانسازی ترافیک در شهر کمک شایانی کرده است.همچنین حضور پررنگ نیروی انتظامی استان و بخشهای مربوط به کنترل ترافیک در نمایشگاه های فرهنگی و اجتماعی که در سطح شهر برپا شده است، با تهیه اسلایدها و برشورها و انیمیشن سازی توانسته اند در جهت جامعه پذیری رعایت ترافیک، فعالیت های عمده ای در نقاط کشور در سطح معابر شهری و جاده ای انجام دهند. خدمات و فعالیت های فرهنگ سازی ترافیکی معاونت راهنمایی و رانندگی استان در ورودی های شهر مشهد در ایام شلوغ از دیگر گام های موثر در روانسازی ترافیک می باشد. خلاء وجود شهرک ترافیک در نقاط مختلف مشهد از سرمایه گذاری های اجتماعی برای فرهنگ سازی و مدیریت فرهنگی ترافیک، از نکات بارز در زمینه جامعه پذیری رعایت قوانین ترافیکی محسوب شده است؛ همچنین تولید پازل های جهت دار در زمینه رعایت فرهنگ ترافیک، تولید اسباب بازی ها و های CD رایانه ای و… در جهت اجتماعی کردن کنترل ترافیک آن طوری که باید تاثیر گذار باشد تولید نشده است و بدون نظارت بر روند تولید ومحتوای آن سازمان های فرهنگی تنها برای اینکه توجیه آماری فعالیتهای خود را سالانه نمایند یک ابزار ناکارآمد را برای شهروندان مشهدی تولید کرده اند؛ که جای بسی تامل داشته و باید بیشتر بر فرایند این تولیدات فرهنگی نظارت شود.
نقش کارکردی رسانه های جمعی در ساختار مدیریت فرهنگی ترافیک
رسانه های جمعی از طریق آگاه سازی و اقدامات تبلیغاتی ( ترویجی) می توانند در نگرش و تغییر فرهنگ ترافیک به سمت تقویت و اصلاح بسیار موثر باشند. در عصر حاضر اثر نفوذ وسایل ارتباط جمعی از طریق پیام توانسته ساختار گوناگون جامعه را تغییر دهد. وسایل ارتباط جمعی می توانند با ارائه پیام های مختلف فرهنگی و اجتماعی در جهت اقناع و متقاعد کنندگی مخاطبان در رعایت رفتار ترافیکی الگوی مفیدی تلقی شوند. در واقع در این بخش اشاره به این می کنیم که از طریق رسانه های جمعی، آگاهی در باره ترافیک به چه نحوی باید صورت گیرد، افراد سهیم در ترافیک از طریق رسانه ها چه پیام هایی را باید در یافت کنند، تا بتوانند از طریق توانایی حرکتی و شناختی، به طرز صحیحی در ترافیک رفتار نمایند. ‹‹ رسانه های جمعی می توانند که به شیوه های مستقیم یا غیر مستقیم به آموزش مخاطبان در زمینه رفتار ترافیکی و تغییر نگرش به سمت رفتار ترافیکی مثبت اقدام کنند. این ابزار می توانند در یک زبان و احد، پیام آموزشی و فرهنگی یکسان را به انبوهی از افراد شهروند که در حین رانندگی باشند در باره ترافیک انتقال دهند، وسایل ارتباط همگانی از طریق تصاویر، گفتار، نوشتار،نقاشی و…اشاره به مفاهیم ترافیکی می نمایند و به صورت عینی و واقعی مردم را با معضلات این مسئله روشن می کنند؛ بر این اساس میزان یادگیری و درک و تغییر نگرش نسبت به فرهنگ ترافیک بالا می رود. نحوه آموزش رسانه های همگانی به گونه ای است که جذابیت آن از کلاس های صرفاً آموزشی در زمینه رعایت مسائل ترافیکی موثرتر است. ›› ( مرتضوی، ۱۳۸۳: ۵)
رسانه های جمعی در حیطه هدایت کنندگی و اصلاح رفتار ترافیکی ابتدا باید نگرش مردم و مسئولان نسبت به ترافیک را تغییر دهند. این تغییر فرایندی است پیچیده ، همگانی و تدریجی است. همچنین اصلاحی که در باره فرهنگ ترافیک می خواهد انجام شود، باید با برنامه ریزی و سنجش میزان تحقق نهادینه شدن رفتارهای اجتماعی نسبت به فرهنگ ترافیک همراه باشد.
در واقع رسانه های جمعی باید نوآوری و خلاقیت و نگرش نو و مثبت، به صورت مستمر در رفتارهای ترافیکی شهروندان ایجاد نمایند. رسانه های همگانی برای تغییر نگرش رفتار ترافیکی شهروندان باید مراحل سه گانه ای چون انجماد زدایی، جایگزینی و انجماد مجدد را مد نظر داشته باشند، که جزء کارکردهای اساسی مدیریت فرهنگی وسایل ارتباطی، بر فرهنگ سازی ترافیکی است.
۱- انجماد زدایی: برای اینکه تفکر غلط رفتار ترافیکی در ذهنیت و نگرش افراد حذف گردد، باید انجماد زدایی نمود. این فرایند از طریق متقاعد سازی شکل می گیرد، در واقع از طریق این فرایند،تلاش شده که نگرش دیگران را تغییر داد ، این تغییر نگرش همراه با در جاتی از عناصر شناختی ، عاطفی و رفتاری همراه است؛ که باعث ترغیب سازی به رفتار جدید شده است. برای اینکه بتوان رفتار غلط ترافیکی را در اذهان شهروندان تغییر داد، باید به یکسری از نکات توجه کرد.
الف: پیام توسط افرادی که نزد مخاطب از پرستیژ بالایی برخور دارند ارائه داد.
ب: پیام های غیر مستقیم که به نظر نرسد تغییر و نگرش افراد را طراحی کرده است؛ تاثیر پذیرتر است.
پ: پیام های دو جانبه همراه با بی طرفی و انصاف باشد، اثر گذاری بیشتری نسبت به پیام های یک جانبه دارد.
ت: هر چه قدر، این پیام ها با نیاز های مخاطبان همراهی بیشتری داشته باشند، اثر گذار تر است.
ث: هرچه پیام هیجان بیشتری داشته باشد، و ترس را در مخاطب بیشتر کند، که معضلا ترافیک اثرات منفی بر زندگی می گذارد؛ متقاعد شدن نسبت به رفتار مثبت ترافیکی افزایش می یابد.
ج: هر چه وسایل ارتباط جمعی پیام هایی را ارسال کنند که برای منافع شهروندان خوشایند تر باشد، بیشتر از تغییر نگرش و تغییر رفتار در زمینه ترافیک استقبال می شود.
چ: هرچه استدلال و دلایل مستند و محکم ارائه نمود، مقاومت در برابر پیام ترافیکی کمتر می باشد؛ پس میزان متقاعد کنندگی جهت انجام رفتار مثبت فرهنگ ترافیکی بالاتر می رود.
۲- جایگزینی: بعد از انجماد زدایی باید رفتار جدید ترافیکی که بعد مثبت و فرهنگ سازی دارد، را جایگزین کرد و گرنه مجدداً احتمال برگشت رفتار شهروندان به انجام رفتار غلط ترافیکی بسیار زیاد است. پس برای این که به چنین رفتاری بر نگردیم باید نکاتی را در این زمینه مورد توجه قرار دهیم.
الف: تاکید بر عوامل انگیزه بخش در حوزه ترافیک و رفتار فرهنگی آن.
ب: باید شواهد و استدلال هایی در جریان طرح ها و برنامه های جدید ترافیکی ارائه داد.
ج: باید تاکید بر نتایج اثر گذار رفتار فرهنگی ترافیک در سطح زندگی روزمره کرد، و در این زمینه اقدامات مشابه ای انجام داد.
د: باید منابع موثق و تایید کننده رفتار فرهنگی این پدیده را افزایش داد.
۳- عدم بازگشت مجدد: هنگامی که رفتار جدید ترافیکی در اذهان تثبیت نشود، ممکن است نگرش های غلط حالت ارتجاعی و بازگشت داشته باشند؛ برای جلوگیری از این فرایند و بقاء دوام نگرش جدید در اذهان شهروندان، باید به نکاتی در این زمینه توجه کرد.
الف: تکرار پیام های آموزشی و تبلیغی با ساختار متفاوت در حوزه رفتار ترافیک .
ب: حفظ توجه به برانگیختن حساسیت به موضوع و هشدار نسبت به خطرات پنهان ترافیک بر زندگی اجتماعی روزمره.
ج: تاکید بر منافع جمعی در رفتار ترافیک و نتایج مثبت آن برای شهروندان .
د: مقایسه وضع موجود ترافیک با گذشته.
براساس چنین ویژگی های کارکردی در باره ترافیک از سوی وسایل ارتباط جمعی، از دید گاه اورت . ام . راجرز می توان به تبیین مراحل اشاعه رفتار مطلوب فرهنگی ترافیک پرداخت. « الف : رسانه های جمعی باید آگاهی لازم برای معضل ترافیک به عنوان یک مساله اجتماعی که پیامد منفی برای شهر دار د را به مردم و مسئولان دهد. ب : این نهاد اجتماعی باید اظهار نظرهای موافق و مخالف برای ارائه یک رفتار مطلوب ترافیکی را ارائه دهد و به نوعی تعامل افکار درباره موضوع ترافیک را بیان کند. ج: رسانه ها باید در انتخاب و گزینش مطلوب ترین و مفید ترین قواعد و قوانین پیام ها ی ترافیکی به شهروندان دقت لازم را داشته باشند. د: باید در رسانه ها اتخاذ به تصمیم نهایی برای پذیرش اجرا و پایبندی به الگوها و معیار های جدید ترافیکی را به شهروندان آموزش دهند.» ( همان منبع: ۸)
رسانه های جمعی در جهت اصلاح فرهنگ ترافیک باید یکسری از برنامه ریزی هایی را مورد توجه قرار دهند. اول: به اصلاح فرهنگ ترافیک به عنوان یک فرایند پیچیده توجه کنند:در این بخش اشاره باه این باید کرد، که فرهنگ به عنوان پدیده بسیار پیچیده دارای تعاملات مختلف است ؛و شهروندان باید به درک این تعاملات بپردازند و این مسئله ناشی از نگرش جامع و تشخیص ارتباط بین بخشهای مختلف فرهنگی است. دوم : اصلاح فرهنگ ترافیک یک فرایند تدریجی است:باید اشاره به این کرد که فرهنگ ریشه تکاملی داشته بر اساس باورهای یک جامعه پدیده فرهنگی شکل می گیرد. بر این اساس نمی توان در یک بازده زمانی کوتاه مدت تغییرات و تحولات فرهنگی عمیقی در رفتارهای ترافیکی شهروندان ایجاد کرد.سوم: اصلاح فرهنگ ترافیکی فرایند همگانی است: ترافیک بخشی از از فرهنگ زندگی روزمره است، رسانه ها ی جمعی بر اساس مشارکت اجتماعی باید در جهت اصلاح فرهنگ ترافیک به تدوین و تهیه برنامه های مختلف بپردازند.چهارم: اصلاح فرهنگ ترافیک فرایندی دانش افزاست: رسانه ها باید در جهت آگاهی مراکز مختلف جامعه و عموم مردم که به رفتار ترافیک ، آلودگی های ترافیکی، وسایل کنترل ترافیک و… به عنوان یکسری از اطلاعات عمومی که پایه ضروری داشته توجه کنند.
از بُعد دیگر در جهت توسعه فرهنگ ترافیک و بهبود مدیریت فرهنگی ترافیک در شهر، مطبوعات هم به عنوان ابزاری از وسایل ارتباط جمعی می تواند نقش مفید و سودمندی در هدایت و تغییر نگرش شهروندان نسبت به آموزش ترافیک داشته باشند. مطبوعات از طریق بالا بردن سطح آگاهی و مشارکت اجتماعی آموزش فرهنگ ترافیک در قالب طنز ادبی ، تصاویر، کاریکاتور، نقاشی، خبر نامه و… در سطوح مختلف سنی منشاء موثری در آموزش پذیری فرهنگ ترافیک و یکی از راه های مدیریت فرهنگی کنترل ترافیک می باشد؛ مطبوعات بطور مستقیم بر مخاطبان خود بر اساس چنین فرایند های تاثیر گذار هستند.

باتوجه به کارکردهای بیان شده در باره نقش رسانه های همگانی در باره فرهنگ سازی ترافیکی، در شهر مشهد صدا و سیمای خراسان رضوی با همکاری نهادهای ذیربط می توانند در جهت انجماد زدایی، جایگزینی و بازگشت مجدد در رفتار فرهنگی شهروندان اقدام به ساخت برنامه هایی نمایند که در آن پیام های فرهنگی ارائه شود؛ و شهروندان را اقناع کنند و متقاعد نمایند که این معضل می تواند به دست آنها حل شود.
رسانه های جمعی استان با تهیه برنامه های اجتماعی و فرهنگی در باره ترافیک می توانند شهروندان را به اصلاح رفتار فرهنگی ترافیکی و رعایت نکات فرهنگی ترافیک ترغیب نمایند. البته این امر مستلزم این است که ، این برنامه ها همانند برنامه های ملی از جذابیت خاص برخور دار باشد، تا اثر گذاری خاص خود را داشته باشد. مطبوعات خراسان هم با ارائه مطالب سودمند و مفید و جذاب چون مقالات، تصاویر و کاریکاتورها و… وضعیت ترافیک در مشهد را به نمایش گذارند و تشریح نمایند؛ تا از این طریق سهم عمده ای در تغییر نگرش رفتارهای ترافیکی شهروندان داشته باشند.
نتیجه گیری
با توجه به اینکه آموزش و رسانه های همگانی در حیطه اصلاح رفتار ترافیکی در شهر مشهد از ابزارها و عناصر مفید برای متقاعد سازی و ترغیب به سمت رعایت فرهنگ ترافیکی بخور دارند، نهادهای ذیربط در امر ترافیک از طریق استراتژی ها و راهکارهای کوتاه و بلند مدت ، برنامه های مدون برای نهادینه کردن رعایت فرهنگ ترافیکی و مدیریت آن باید ارائه دهند. در پاسخ به سوال به این مسئله، ابعاد آموزش و رسانه جمعی در جهت نهادینه کردن و جامعه پذیری رفتارهای فرهنگی ترافیک چه نقشی دارند، باید اشاره کرد که،نهاد آموزش از طریق تدوین کتب ، برگزاری دوره های آموزشی و… در باره شناخت ترافیک و پیامد های آن بر زندگی روزمره و ارائه راهکارها برای حل این معضل باید به امر یادگیری فرهنگی بپر دازد.برگزاری چنین دوره های آموزشی برای سطوح مختلف سنی از همان دوران کودکی تا بزرگسالی از کارکردهای اساسی آموزش در اصلاح فرهنگی رفتار ترافیکی است. در سال های اخیر از سوی متولیان امر در مشهد تلاش هایی در این زمینه صورت گرفته است.
رسانه های جمعی هم با توجه به نقش خاصی که در بهبود فرهنگ ترافیک دارند، بیشتر باید به تغییر نگرش رفتار ترافیکی شهروندان بپردازند؛ و بتوانند در جهت تقویت فرهنگ صحیح از طریق ساخت برنامه های جذاب و متنوع همراه با پیام های فرهنگی و اجتماعی متناسب با آن به امر متقاعد سازی پرداخته و به سمت اصلاح رفتار و انجام رعایت فرهنگ ترافیکی شهروندان را ترغیب نمایند. در واقع رسانه های همگانی به عنوان ابزاری موثر در انجماد زدایی فرهنگ غلط رفتار ترافیکی، جایگزینی و اصلاح رفتار مناسب و عدم شکل گیری مجدد انجماد زدایی رفتار غلط در شهر مشهد از طریق تبلیغات، ساخت برنامه های انیمیشنی، طنز پردازی ، مقالات و مصاحبه های گوناگون وسایر روش ها تاثیر بسیاری بر رفتار شهروندان در زمینه کنترل ترافیک می گذارند.

پیشنهادات
در واقع برای اینکه بتوان نظارت فرهنگی و مدیریت بر رفتارهای ترافیکی در سطح شهر داشته باشیم ، چندین پیشنهاد را بیان می نماییم که در زمینه اصلاح فرهنگ ترافیک موثر است. ۱- ایجاد یک شهرک ترافیک و آموزشهای لازم آن در سطح شهر و فضاهای عمومی شهر. ۲- تدوین و استمرار دوره های آموزشی فرهنگ ترافیک و نحوه اشاعه آن. ۳- برگزاری کارگاه های آموزشی در سطح شهر و استفاده از نیروهای مجرب دانشگاهی برای آموزش به شهروندان. ۴- تهیه و تدوین بازی ها و فیلم های آموزشی درارتباط با فرهنگ ترافیک و نمایش آن در مدارس و فضاهای عمومی. ۵- گنجاندن واحد درسی به عنوان نقش ترافیک و پیامد های آن در زندگی روزمره در مراکز علمی و دانشگاهی ۶- تشویق و ترغیب شهروندان به استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی و اختصاص دادن یارانه بیشتر به این حوزه. ۷- آگاهی دادن به شهروندان نسبت به معضلات اجتماعی و روانی ترافیک در زندگی روزمره از طریق رسانه ها، جراید، همایش ها ، کنفرانس ها و… ۸- اصلاح قوانین و مقررات ترافیک و سرعت بخشیدن به فراگیر کردن استفاده از دوچرخه و اعمال سیاست های تشویق و ترغیب به ترویج فرهنگ دوچرخه سواری. ۹- استفاده از ظرفیت های تبلیغات شهری جهت فرهنگ سازی ترافیک ۱۰- راه اندازی شبکه رادیویی همانند رادیو پیام در شهر مشهد برای ارائه آخرین اطلاعات از ترافیک شهری. ۱۱- نظر سنجی و کسب نظرات شهروندان در باره ترافیک و ارائه آخرین گزارشات و اطلاعات در این زمینه به شهروندان از طریق رسانه ها و ارباب جراید استان. ۱۲- به تصویر کشاندن سیستم نظارت اجرایی بر رانندگان درسطح شهر. ۱۳- برقراری یک رسانه مجازی برای فراگیری شهروندان به رعایت فرهنگ ترافیک. ۱۵- تجزیه و تحلیل علمی ، روانشناختی، فرهنگی و اجتماعی حوادث و پیامد های ترافیکی توسط کارشناسان واجد شرایط از طریق برنامه های صدا و سیمای استان در بازده های زمانی گوناگون و استمرار این برنامه ها. ۱۶- اصلاح و تکمیل علائم مورد نیاز ترافیک و راهنمایی و رانندگی و کنترل مستمر آن در سطح شهر. ۱۷- توسعه زیر ساختهای رایانه ای و دولت الکترونیک و دسترسی شهروندان به این خدمات برای انجام فعالیت های روزمره و…
کتابنامه
§ اسماعیلی، علیرضا، ۱۳۸۵،« فرهنگ ترافیک و چگونگی شکل گیری آن »پنجمین همایش حمل و نقل، تهران.
§ حسینی، سید رضا ،۱۳۷۲ « اصلاح فرهنگ ترافیکی با اجتماعی کردن مجدد بزرگسالان » مقالات دومین کنفراس مدیریت ترافیک،اینترنت، تهران.
§ داورز، ژاک، ۱۳۷۲، « آموزش محیط زیست در قرن ۲۱ . مسایل و دور نماها» اینترنت
§ رفیع پور، فرامرز،۱۳۷۸، « آناتومی جامعه» انتشارات سهامی نشر، تهران.
§ فکوهی،ناصر، ۱۳۷۹ ،« فرهنگ و توسعه » نشر فردوس، تهران.
§ فکوهی، ناصر، ۱۳۸۲،« انسان شناسی شهری» نشر نی، تهران.
§ کوئن، بروس،۱۳۸۰، « در آمدی بر جامعه شناسی» ترجمعه غلام عباس توسلی- رضا فاضل، نشر سمت ، تهران.
§ محسنی، منوچهر، ۱۳۷۵، « مبانی جامعه شناسی عمومی» نشر دوران، تهران.
§ محسنیان، حسن، ۱۳۸۵، « روش های ارتقای فرهنگ ترافیک» اینترنت.
§ مرتضوی، محمود رضا،،۱۳۸۳، « کارکرد رسانه های جمعی در تغییر نگرش و فرهنگ ترافیک» اولین همایش حمل و نقل و ترافیک، تهران.
§ منعام، محمد رضا، ۱۳۸۴، « نقش فرهنگ در روان سازی ترافیک» اینترنت.

Email: sharbatiyan@pnu.ac.ir