ابتدایی ترین پرسشی که در هنگام مطالعه زیباییشناختی گفتمان به ذهن خطور میکند این است که آیا ”زیبا“ نتییجه فرآیند فعال شناختی است یا اینکه جریانی حسی است ؟ نشانه- معناشناسی نوین در پی اثبات این موضوع است که تنها گونه های روایی در زبان تابع جریان شناختی هستند : از برنامهای نظاممند پیروی میکنند ، دارای سیری منطقی هستند و تولید معنا در آنها از متغیری تحت عنوان تغییر پیروی میکند. این همان چیزی است که در کتاب مبانی معناشناسی نوین (حمید رضا شعیری، ۱۳۸۱) آن را مراحل فرآیند روایی یا پویای کلام نامیدیم. اما، برای گفتمان فرآیند زیباییشناختی قائل بودن یعنی برنامه شناختی را منتفی، معنا را منعطف دانستن و به ناپایداری آن اعتقاد داشتن. بی شک، چنین معنایی نتیجه نوعی تعامل پدیداری است که در ارتباط بین انسان با دنیا رقم خورده ودر تولیدات زبانی تجلی می یابد. پس ما با نوعی حضور حساس مواجه هستیم که با تبدیل نشانهها به گونه های نشانه-معنایی منحصر به فرد، آنها را دگرگون ساخته و به این ترتیب موجب بروز گونه هایی زیباییشناختی می گردند. در هر حال، عامل زیباشناس بیش از اینکه یک کنشگر باشد یک شوِشگر است که با شناخت قطعی و از قبل تعیین شده به سراغ موضوع یا دنیای زیبا نمی رود، بلکه او با زیبایی و در کنار آن متولد می شود. به همین دلیل است که هر گاه از جریان زیباییشناختی سخن به میان می آید، تعامل حسی-ادراکی بین انسان و دنیا به قویترین شکل ممکن بروز می نماید. بر اثر همین قدرت تعامل است که دنیا به نمادی از چهره هوشمند شوِشگر زیباشناخت و شوشگر زیباشناخت به نمادی از چهره هوشمند دنیا تبدیل میگردد.
در واقع، هدف اصلی ما از ارایه این مقاله مطالعه چگونگی تولید گونههای زیباییشناختی در گفتمان ادبی بر مبنای تعامل پدیداری و عناصر دخیل در فرآیند این تولید است.
نوشتههای مرتبط
برای خواندن مقاله در زیر کلیک کنید :
پیوست اندازه
Microsoft Office document icon ۶۶۷۷.doc 153.5 KB