عباس زارعی مهرورز / لیلا شریفی
مقدمهای از مرجان یشایایی
نزدیک به ۴ دهه است بعد از وقوع انقلاب اسلامی برخی شهرهای ایران از سکنه یهودی خالی شده یا تعداد کمی را در خود جای دادهاند. در شهرهایی مانند همدان، خوانسار، خمین، گلپایگان و کاشان و بابل و رشت و سنندج که روزگاری دارای محلات و جامعه ریشهدار یهودی بودند، امروز اثری از این جامعه نمیتوان دید. به این ترتیب با مراجعه به آمارهای باقیمانده، میتوان به جرات گفت تا چند دهه گذشته، یهودیان در سراسر خاک ایران از شمالیترین نقاط تا بندر بوشهر پراکنده بودهاند.
امروز با توجه به جریانات تفرقهافکنانهای که در خاورمیانه شاهد آن هستیم، شاید واکاوی نحوه حضور یهودیان در پهنه کشور ایران نه فقط ارزش تاریخی داشته باشد، بلکه از این نظر نیز مهم باشد که در کشوری که اسلام قرنهاست حکومت میکند، چگونه اقلیت یهودی توانسته با اکثریت مسلمان همزیستی کند. البته مراد کتمان درد و رنجهایی نیست که به دلیل مذهب متفاوت بر سر این ملت آمده است، بلکه باید بر الگویی نظر داشت که حیات یهودیان را در کنار همسایگان و شرکا و همکلاسان و دوستان مسلمان خود شکل داده و خردهفرهنگی را ایجاد کرده که حتی امروز با مهاجرت بسیاری از آنان به تهران، فلسطین اشغالی یا آمریکا ویژگیهای خاص خود را از دست نداده است و در برخی موارد مانند یهودیان کردستان یا شیراز حتی زبان متفاوتی که بیشتر ریشه در زبانهای کهن ایرانی داشته، در این خردهفرهنگ حفظ شده است.
هدف بررسی نوع تعامل اجتماعی جماعتی اقلیت است که تاریخ نشان میدهد به دور از موجآفرینیهای عوامل حکومتی یا برخی روحانیون، همواره با مردم عادی کوچه و خیابان زیسته و کار و کسب خود را دنبال کردهاند. البته جامعه یهودی در سایر کشورهای منطقه مانند مصر و سوریه و یمن هم دارای ریشههای تاریخی کهن است، اما بعد از وقوع دگرگونیهای سیاسی بهخصوص بعد از جنگ جهانی دوم، یهودیان مجبور به ترک این کشورها شدهاند و امروز تقریبا اثری از جوامع یهودی در کشورهای عرب خاورمیانه دیده نمیشود شاید دلیل اینکه بعد از انقلاب اسلامی، کشور ایران هنوز دارای جمعیت ۱۵هزار نفری یهودیان است و به عبارتی بزرگترین جامعه یهودیان خاورمیانه به چز فلسطین اشغالی را در خود جا داده است، همین فرهنگی باشد که باید امیدوار بود بررسی آن بتواند آتش جنگ در خاورمیانه را آرام کند.
البته متاسفانه منابعی که میتوان به آنها مراجعه کرد، زیاد نیستند و به جرات میتوان ادعا کرد، عدم وجود شواهد تاریخی مکتوب و کافی درباره حضور بیش از ۲۵۰۰ ساله یهودیان در ایران، امکان بررسی دقیق پژوهشگران را فراهم نمیآورد، اما با همین منابع نهچندتن زیاد هم میتوان نوری به این زوایای تاریک تاریخ انداخت.
بررسی تاریخی فعالیتهای اقتصادی یهودیان همدان در روزگار قاجار
عباس زارعی مهرورز / لیلا شریفی
چکیده
همدان از دیرباز میزبان اقوام و پیروان ادیان مختلف بوده است، که یهودیان یکی از آنان به شمار میروند. موقعیت جغرافیایی و اقتصادی همدان و قرار گرفتن آن بر سر راه بازرگانی بینالنهرین، سبب شد که یهودیان در دوره قاجار این شهر را مرکز فعالیتهای اقتصادی خود در غرب ایران قرار دهند. تراکم جمعیت و آزادی نسبی یهودیان در همدان در دوره قاجار باعث شد که آنان در
فعالیتهای اقتصادی، مانند بازرگانی با بینالنهرین، پزشکی و عتیقهفروشی، به پیشرفتهای قابلتوجهی دستیابند؛ گرچه این فعالیتها پیوسته تحتتاثیر چگونگی روابطشان با اکثریت مسلمان و وقایع بینالمللی، مانند جنگ جهانی اول، قرار داشت. نگارندگان، با رویکردی تاریخی و با تکیه بر منابع کلاسیک، سفرنامهها و اسناد، کوشیدهاند ضمن بررسی اجمالی اوضاع اجتماعی یهودیان در همدان، بهطور خاص، به فعالیتهای اقتصادی آنان در دوره قاجار و تاثیر آن بر جایگاه اجتماعیشان بپردازند. این پژوهش بر اساس تحلیل دادههای تاریخی انجام شده است.
کلید واژه: یهودیان، همدان، فعالیتهای اقتصادی، اوضاع اجتماعی، قاجاریه.
عباس زارعی مهرورز/ لیلا شریفی
مقدمه
همدان، کهنسالترین پایتخت ایران، بهدلیل موقعیت جغرافیایی اش در غرب ایران، رویدادها و حوادث بسیاری را تجربه کرده است. یهودیان نیز، که قدمت حضور آنان در همدان به دوره ی هخامنشی بازمیگردد، در دورههای گوناگون تاریخی از این موقعیت بهره جستند. در دوره اسلامی، در باب روابط یهودیان با مسلمانان همواره حساسیت خاصی وجود داشته است. تا پیش از دوره قاجار، بیشتر یهودیان، از لحاظ اجتماعی و اقتصادی، از طبقات پایین جامعه به شمار میرفتند. به همین دلیل، آنان بسیار کوشیدند دادند تا بتوانند خود را از این موقعیت خارج کنند. بالاخره یهودیان در دوران قاجار توانستند به پیشرفتهای اجتماعی و اقتصادی مهمی دستیابند. یهودیان همدان نیز از این پیشرفتها مستثنی نبودند. آنان با تشکیل مدرسه آلیانس و به دست گرفتن بازرگانی همدان و شاهراه غرب ایران به بینالنهرین در اینباره نقش مهمی ایفا کردند.
نگارندگان در این مقاله، با رویکردی تاریخی و تکیه بر منابع کلاسیک و سفرنامهها، به روش تحلیلی، ضمن بررسی مختصر جایگاه اجتماعی یهودیان در همدان، بهطور خاص، به عملکرد اقتصادی آنان در دوره قاجار پرداختهاند؛ زیرا یهودیان همدان توانستند به رکن مهم اقتصادی غرب کشور تبدیل شوند. فرضیه نگارندگان این است که یهودیان برای ارتقای موقعیت اجتماعی خود در همدان در دوره قاجار بسیار کوشیدند و فعالیتهای اقتصادی آنان کوششی در این سو بوده است. بنابراین، پرسش اصلی نگارندگان این است که آیا یهودیان توانستند با فعالیتهای اقتصادی، جایگاه اجتماعی خود را در همدان تثبیت کنند؟ البته نگارندگان، به هی وجه، ادعا ندارند که به تمام زوایای این مباحث پرداخته باشند. لذا میتوان گفت که این مقاله میتواند درآمدی باشد برای پژوهشهای وسیعتر در اینباره؛ زیرا هر کدام از دیگر جنبههای زندگی یهودیان در همدان میتواند مورد بررسی جداگانه قرار گیرد.
بررسی منابع
در متون تاریخی کمتر به یهودیان، بهویژه در همدان، پرداخته شده است؛ همین امر پژوهش درباره آنان را دشوار میکند، اما، خوشبختانه، سفرنامههای اروپاییان در ایران تا حدود زیادی نقص منابع تاریخی را برطرف کردهاند. مطالعه شرح و توصیف سیاحان در اینباره بسیار جالب است؛ زیرا مانند دیدار از نمایشگاهی متنوع و رنگارنگ است. در این میان، سفرنامههای بایندر، اوبن، تودولایی، جکسن، چریکف، گروته، موریه، ویشارد و ولز اهمیت بیشتری دارند. در میان منابع داخلی، خاطرات حاکمان محلی و درباریان درباره یهودیان دادههای درخور توجهی دارند. از آنها، خاطرات ظهیرالدوله، که مدتی حاکم همدان بود، و روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه بیشترین اطلاعات را درباره یهودیان همدان دارند. البته این منابع عمدتا به اوضاع اجتماعی، جمعیت و شیوه معیشت یهودیان همدان پرداخته و کمتر به فعالیتهای اقتصادی آنان پرداختهاند. ایراد عمده این منابع آن است که فاقد تحلیل و حتی گاه حاوی اطلاعات متضاد با یکدیگرند. ازینرو، مورخ باید آنها را با واقعیات دوره مورد بررسی منطبق سازد تا بتواند موارد غیرتاریخی را از موارد تاریخی تشخیص دهد.
اسناد به جا مانده درباره یهودیان نیز بسیار اندک و عمدتا مربوط به دوره پساقاجار است. اوضاع اجتماعی در آغاز، پیش از پرداختن به فعالیتهای اقتصادی یهودیان همدان در عصر قاجار، لازم است موقعیت اجتماعی و فرهنگی و جمعیت آنان به اختصار بررسی شود. ملل « اوضاع اجتماعی اقلیتهای دینی یا بهویژه یهودیان، در دوره قاجار با فراز و،» متنوعه فرودهایی روبرو بوده است. یهودیان، از لحاظ منزلت اجتماعی و اقتصادی، با مسلمانان تمایز داشتند. شیوه زندگی یهودیان به رفتار و سلوک دینی حاکمان وابسته بود. بهطور کلی، اگر حاکم اهل تسامح بود، طبعا آنان آزادانهتر میتوانستند زندگی کنند. عهد قاجار، نسبت به دوران گذشته ۱، دوران محنتباری برای آنان بود.
۱. در روزگار شاه عباس دوم، بسیاری از یهودیان مجبور به تغییر آیین بودند و دچار مشکلات بسیار شدند )سیوری، ۰۰۵:۱۸۸۴ (. بعدها، در دوران نادر شاه و کریم خان زند، با آنان مساعدت شد.
تنشهای مذهبی از ویژگیهای عصر قاجار بود. گرچه در این دوران حکم یهودآزاری از سوی قاجار، همانند عصر صفویه، صادر نشد؛ اما یهودآزاری به دستور برخی از شخصیتهای محلی رواج داشت )سازمان اسناد ملی ایران، .)۰۱۵۸۱/ سند ۰۵۸محدودیتها سبب شد یهودیان به تابعیت روسیه، انگلستان یا حتی عثمانی در آیند؛ تا بتوانند در برابر خشونتهای احتمالی از جانب حکومت مرکزی یا محلی حامی قوی خارجی -. )۱۴۰ ۱۴۸ : داشته باشند )زارعی مهرورز، ۱۸۴۵
در یکی از مشهورترین مزاحمتها برای یهودیان، آنان بر اساس حکم یک روحانی به نام ملاعبد اخ بروجردی ) ۱۸۲۵ هجری (، مجبور شدند، مانند سدههای نخستین اسلامی، وصله مخصوصی بر لباس خود بدوزند )اعتمادالسلطنه،۵۸۵ (. در آشوبی که در نتیجه آن به وقوع :۱۸۰۵ پیوست، تعدادی از یهودیان اسلام آوردند و -۰۰۸ : بسیاری مهاجرت کردند )لوی، ۱۸۸۸ ۰۰۴ (، اما در نهایت، قدرتهای خارجی به شدت به حکومت اعتراض کردند. این امر به پشتیبانی حکومت از یهودیان و انزوای ملا عبداخ انجامید ،۰۱۵۸۱/ )سازمان اسناد ملی ایران، ۰۵۸ ۰۱۵۰۴/۰۵۸ (. به نظر میرسد این کشمکشهای دینی، همبستگی یهودیان را تقویت میکرد.
بر اثر ناامنیهای اجتماعی، یهودیان ترجیح میدادند در یک محله با هم کیشان خود زندگی کنند، تا به هنگام ضرورت بتوانند از هم دفاع کنند. چریکف و هوگو به این محله جداگانه ۴۰ ؛ گروته، : اشاره کردهاند )چریکف، ۱۸۵۴ ۱۵۰ (، اما آسایش یهودیان در این محلهها :۱۸۸۵ معمولا پردوام نبود و گاه عامه مردم، بر اثر سوءتفاهمهای سیاسی، دینی و اجتماعی، به آنان حمله میکردند. در این موارد، شاید هدف اصلی غارت اموال آنان بود. ۱
به نظر میرسد هرگاه اوضاع یهودیان به اوج تیرگی میرسید، واقعهای، اوضاع را به نفع آنان تمام میکرد. انقلاب مشروطه در اینباره یک نقطه عطف به شمار میرود. در نتیجه مشروطه، حکومت بهطور رسمی از یهودیان حمایت کرد و یهودآزاری در جامعه ایران کمکم به حاشیه ۴۰۲ ( و آنان /۸ : کشانده شد )لوی، ۱۸۸۵ توانستند، بدون محدودیت، مراسم و اعیاد دینی مانند جشن پوریم ۰ و مهمانیهای دیگر برگزار نمایند و حتی مسلمانان را دعوت نمایند. ۸ پس از مسلمانان، یهودیان همدان از گروههای عمده جمعیت به شمار میرفتند. وجود آرامگاه استر و مردخای از علل مهم تراکم جمعیت یهود در ؛۰۸۰ : همدان به شمار میرود )بایندر، ۱۸۸۲
۴۲ (، اما آمارها در اینباره :هالینگبری،۱۸۸۸ متفاوت و گاه متضاد بوده و آنان را بین ۰۲۲۱. در زمان حکمرانی عزالدوله، در سال ۱۰۵۰ هجری، یکی از شهروندان همدان بر اثر اختلاف با یکی از یهودیان، او را آتش زد که منجر به عزل حاکم، توسط ناصرالدین شاه شد ۰۵۸۴ ( در /۸ : ۱۵۸ (. عینالسلطنه) ۱۸۸۴ : )فریدالملک، ۱۸۵۰
ناصرالدین شاه از « : بیان این حادثه در خاطرات خود نوشت: .» یهود طرفداری میکند ۰. جشن پوریم به دوره استر و عمویش مردخای در دربار خشایارشا بازمیگردد، که استر توانست عمویش را از خشم .)۵۱۴ : وزیر شاه برهاند )هاکس، ۱۸۰۵ ۸ ۸۵۵. بر اساس عکسهایی از یک مهمانی /. سازمان اسناد، ۵۱
در همدان، که یهودیان در آن شرکت جستند، میتوان خانوادههایی از آنان مانند رکنی، فرهمند، حریری و – یعقوبزاده را از نخستین افراد در همدان دانست که در کشف – حجاب مشارکت داشتند )همان(. خانوار تا ۸۲۲۲ نفر برآورد کردهاند )در اینباره، ؛۱۵۱ : ۸۲ ؛ فلاندن، ۱۸۰۰ : نک: موریه، ۱۸۴۸
؛۸۲۸ : ۴۰ ؛ بروگش، ۱۸۸۸ : چریکف، ۱۸۵۴
۱۰۲ ؛ لوی، : ۸۰۲:۱ ؛ ویشارد، ۱۸۸۸ : کرزن، ۱۸۰۵
؛۵۸۵ : ۰۲۸ ؛ اعتمادالسلطنه، ۱۸۰۵ :۱۸۸۸
؛۸۲۵ : ۴۴ ؛ اوبن، ۱۸۸۰ : ظهیرالدوله، ۱۸۵۱
؛۱۸۱ : ۱۴۸ ؛ جکسن، ۱۸۸۵ : گروته، ۱۸۸۵
Sarshar, , 2003; Netzer, 2008 ؛ همچنین،
نک نمودار پیوست.
در برخی گزارشهای سیاحان و جهانگردان
عصر قاجار اطلاعاتی درباره محله یهودیان آمده
۴۰ ( نوشته است : است. چریکف )چریکف ۱۸۵۴
که یهودیان همدان محله جداگانهای داشتهاند.
پولاک و گروته نواحی اطراف مقبره استر و
مردخای را محله یهودیان دانستهاند )پولاک،
۱۵۰ (. با توجه به : ۰۵ ؛ گروته، ۱۸۸۵ :۱۸۸۴
زندگی نسبتا مجزای یهودیان، زندگی در این
گونه محلات مجزا، علاوه بر هویت بخشی و
زندگی اجتماعی مناسبتر، امنیت لازم را نیز
برای آنان فراهم میکرده است.
در گذشته همدان به محلههایی تقسیم شده
بود، که هریک از آنها وجه تسمیه خاصی داشتند.
نامگذاری برخی از کوچهها و محلات برگرفته از
مشاغل ساکنانش بود؛ مانند محله جولان، که
بافندهها در آن سکونت داشتند. بعضی محلات
بهدلیل سکونت قوم و طایفهای که از دیگر
مناطق به آنجا نقل مکان کرده بودند، به نام آن
طایفه مشهور میشدند؛ مانند محله بختیاریها.
محلههایی برای سکونت اقلیتها هم وجود
داشت؛ مانند کوچه فرنگیها، که بیشتر ساکنان
آن ارمنیها و آشوریها بودند، اما یهودیان در
محلهای خاص زندگی نمیکردند و بیشتر در
چند کوچه یا بخشی از یک محله میزیستند.
مانند کوچه جهودا )جودا(، در بخش شمال و
خیابان کلیمیها، در شمال شرق از مرکز و
محله قاشق تراشان در بخش غربی شهر
(Sarshar, “Hamadan viii. Jewish community”, ۲۰۰۳) که بیشتر ساکنان آن
یهودی بودند.
زندگی نسبتا مجزای یهودیان، سبب ایجاد و حفظ خرده فرهنگ ویژهای شد، که خودشان نیز
در حفظ آن اصرار داشتند. مهمترین فعالیت فرهنگی یهودیان در همدان، در اواخر عهد قاجار، تاسیس مدرسه آلیانس ) ۱۸۱۴ (، به معنی ۸۲۴ (. این مدرسه، که : اتحاد است )اوبن، ۱۸۸۰
پس از تهران دومین شعبه آن در همدان تاسیس شد، در بهبود اوضاع اجتماعی و فرهنگی
یهودیان همدان نقش چشمگیری داشت، معلمان۰۵۸ ( و زبان : آن فرانسوی بودند )لوی، ۱۸۸۸
آموزشی آن نیز فرانسه بود؛ به همین دلیل، اسناد زیادی درباره آن در ایران و فرانسه موجود است؛
زیرا مرکز اصلی در آنجا مستقر بود. البته امکان آموزش یهودیان در همدان پیش از تاسیس آلیانس نیز فراهم بود. پیش از آن، مدرسهای توسط انجمن لندن در همدان تشکیل شد
۱۸۲۸ (، که هدف آن ترویج مسیحیت بین (
۰۸۵ (. ارتقای سطح : یهودیان بود )لمبتون، ۱۸۸۵
فرهنگی یهودیان و کاهش یهودستیزی از اهداف
بنیان گذاران آلیانس بود. ضمنا، شاید هدف دیگر
آن واکنش به فعالیت مدارس مبلر مسیحیت بود.
بهتدریج، فرزندان مسلمانان نیز به این مدرسه راه
یافتند، که به قول یک سیاح، معجزهآسا بود )انه،
۰۰۸ (. ظهیرالدوله، حاکم وقت همدان، از :۱۸۸۴
این مدرسه دیدار و در آن سخنرانی کرد
۸۲۸ (. همچنین، حدود صد : )ظهیرالدوله، ۱۸۵۱
یهودی همدانی، در مدرسه آمریکاییها، در کنار
مسلمانان، به علم آموزی مشغول بودند. )عیسوی،
)۰۵۱ : ۵۰ ؛ ویشارد، ۱۸۸۸ :۱۸۸۵
جمعیت «، علاوه بر این فعالیتهای آموزشی
به سال ۱۸۰۴ تاسیس » زنان یهود در همدان
شد (Netzer, 2008).
میتوان گفت آلیانس به تعاملات اجتماعی یهودیان و مسلمانان کمک بسیار کرد. تاسیس مدرسه آلیانس در همدان باعث رواج و تسریع روند تجددخواهی و مشروطه خواهی شد.
فعالیتهای اقتصادی
از لحاظ موقعیت جغرافیایی، شهر همدان به گونهای است که راههای شرق، غرب و مرکز
ایران را به هم متصل میکند. این شهر از یک سو بر سر راه حمل کالا از طریق تبریز به طرابوزان و دریای سیاه و، از سوی دیگر، بصره و بغداد قرار گرفته است. هر کالا یا کاروانی که قصد حرکت از این مسیرها را داشت، در این شهر اقامت میکرد. رفت و آمد کاروانهای بازرگانی به این شهر به قدری رایج بود که جکسن در یاد » انبار ایران « سفرنامه اش، از همدان به عنوان
۱۸۱ (. جان ویشارد : کرده است )جکسن، ۱۸۸۵
نیز در مورد موقعیت اقتصادی و بازرگانی همدان چنین گفته است:
شهری پردادوستد و تجاری است؛ مرکز توزیع کالا به تمام قسمتهای کردستان است، که
در جهت غربی جنوب آن قرار دارد. همچنین، بازار عمده و مهمی است برای قبایل مختلف
.)۱۸۵ : لرستان )ویشارد، ۱۸۸۸ اکنون پرسش این است که با توجه به موقعیت اقتصادی همدان، وضعیت اقتصادی یهودیان چگونه بوده و نقش آنان در بازرگانی و اقتصاد همدان تا چه میزان بوده است؟ طبق قانون، خانوادههای ارمنی، یهودی و زرتشتی باید مبلغی را به عنوان جزیه به دولت میپرداختند ۱۲۸ (. بهطور مسلم، : )کنت دوسرسی، ۱۸۸۰
این امر بر سطح معیشت و شاید میزان فعالیتهای اقتصادی آنان تاثیرگذار بود. افزون بر این، از لحاظ روانی هم اثرات سویی بر آنان داشت. زیرا فقط بهدلیل تفاوت در دین، فشار اقتصادی و روانی زیادی را تحمل میکردند، اما با تحولات تاریخی و پیروزی مشروطه، یهودیان : از پرداخت جزیه معاف شدند )اوبن، ۱۸۸۰.)۸۱۲
محدودیتهای اجتماعی سبب محدودیتهای اقتصادی یهودیان میشد. در اینباره جیمز در اینجا نیز، مانند سراسر « : موریه مینویسد ایران، یهودیان نژاد پست به شمار میروند و با پرداختن به کارهای ناچیز گذران زندگی ۸۲۸ (. یهودیان /۰؛ موریه، ۱۸۴۸ ( » میکنند کمدرآمد با شغلهایی با منزلت اجتماعی پایین گذران میکردند. دوره گردی و پیله وری را از این ۱۵۸ (. این : شغلها شمردهاند )گروته، ۱۸۸۵ گروه در پایینترین سطح بازار قرار داشتند و گذشته از این، در بین جامعه یهود نیز از طبقات پایین به شمار میرفتند، اما باید گفت که مشاغل یهودیان تنوع داشته است. ویلز در اینباره می نویسد:
نوازندگی،رقاصی، آوازخوانی، جواهرفروشی، طلا و نقرهسازی، شراب و عرقفروشی و کارهای دیگر ]را[، که مسلمانان از دست زدن » به..]آنها[ ابا دارند..، به عهده یهودیان میگذارند
.)۱۱۰ : )ویلز، ۱۸۸۴بنابراین، یهودیان به فعالیتهای اقتصادی خاصی میپرداختند که برای آنان منعی ایجاد نمیکرد و مسلمانان نیز به آنها کمتر میپرداختند. همچنین، از شغلهای خاص یهودیان، حرفه ۸۲۵ (. به : طبابت و پزشکی بود )اوبن، ۱۸۸۰ طوری که میتوان گفت حرفه درمان و پزشکی همدان در اختیار یهودیان بوده است. پس از تاسیس مدرسه آمریکایی در همدان، از مجموع صد دانش آموخته یهودی آن، تعدادی به حرفه .)۰۵۱ : پزشکی اشتغال یافتند )ویشارد، ۱۸۸۸ شاید یهودیان با حرفه پزشکی نوعی امنیت خاطر و احترام اجتماعی نیز کسب میکردند؛ زیرا بیماران مسلمان نیز به آنها نیاز داشتند. ضمنا، پزشکان خود تعیینکننده نرخ خدماتشان بودند و معمولا بیماران نیز آن هزینهها را پذیرفته و میپرداختند.
فروختن عتیقهجات از دیگر حرفههایی بود که یهودیان همدان به آن مشغول بودند. بهطوری
ارض موعود « که سیاحی از این شهر بهعنوان یاد میکند )درو » عتیقه چیها و عتیقهفروشها ۱۴ (، اما برخی یهودیان، با اقدامات : شوار، ۱۸۸۴ نسنجیده خود، سبب انتقال آثار باستانی و ملی
به خارج از کشور شدند. از یاداشت سیاح دیگری برداشت میشود که یهودیان به تنهایی در کار قاچاق عتیقه نبودند، بلکه با پرداختن مبلغ کلانی رشوه به کارگزاران حکومتی اجازه کاوش مییافتند. آنان شبانه به کاوشهای غیرعلمی و ۱۱۰ (. قاچاق : غیرمجاز میپرداختند )ویلز، ۱۸۸۴
عتیقه سود کلانی نصیب عوامل حکومتی و یهودیان میکرد. از جمله شغلهای دیگری که یهودیان بدان مبادرت میورزیدند، جعل سکههای قدیمی و باستانی بود. مشتریان این سکهها اروپاییانی بودند که به همدان سفر : ۱۵۱ ؛ بروگش، ۱۸۸۸ : میکردند )فلاندن، ۱۸۰۰ ۸۱۵ ؛ اذکائی به نقل از گزارش رستم خارگات، .)۰۸۸ :۱۸۴۲
بنا بر گزارش سفرنامه نویسها، یهودیان همدان و شاید مناطق غرب ایران، بر خلاف یهودیان بسیاری دیگر از مناطق ایران، در بازار پذیرفته شده و به کسب و کار مشغول بودند ۸۲۵ (. ایجاد راسته ای با نام بازار : )اوبن، ۱۸۸۰ یهودیان، نشان دهنده نقش پررنگ آنان در بازار همدان بود. البته این وضعیت در بازارهای کرمانشاه و کردستان نیز وجود داشت. در جریان شورش سالارالدوله علیه دولت مشروطه و در غارت بازار همدان توسط قشون او، علاوه بر مغازههای مسلمانان، به حجرههای ارمنیان و )۱۰۱ : یهودیان نیز آسیب وارد شد )الهی، ۱۸۸۱.
میتوان گفت کوشش طولانیمدت یهودیان برای ارتقای موقعیت و حضور در بازار و بازرگانی،
منجر به تعاملات اجتماعی بسیار بهتر آنان با مسلمانان شد. البته میتوان گفت، بر خلاف عوام، رابطه قشر متنفذ و طبقه بالای جامعه با یهودیان مطلوب بود و، بر این اساس، با آنان مبادلات متعدد اقتصادی داشتند. داد و ستد سبب به وجود آمدن زنجیرهای از روابط اجتماعی شد، که در نهایت منجر به بهبود روابط با آنان گشت. مواردی پیش میآمد که یهودیان و مسلمانان، برای رسیدن به هدف مشترک با یکدیگر همکاری میکردند. از جمله در قحطی مصنوعی سال ۱۸۰۰، که بر اثر احتکار گندم توسط ملاکین و خوانین، شهر دچار کمبود نان شده بود، آنان، به اتفاق، چند بار در تلگراف خانه همدان تحصن ۱۸۸ (. این همکاری و : کردند )ظهیرالدوله، ۱۸۵۱
اتحاد از دلایل پیروز شدن مردم در برابر محتکران بود.
یهودیان توانستند، به مرور، موقعیت خود را از کشاورزی و زندگی روستایی به داد و ستد در
شهر ارتقا دهند. شاید بدان دلیل که در شهر بهتر میتوانستند از خودشان مراقبت کنند و امکان هر روز رفتن به کنیسه نیز وجود داشت Brauer) (1993: 206, 212.
تاجران یهودی همدان در بازرگانی با کشور .)۱۴۸ : عثمانی سهیم بودند )گروته، ۱۸۸۵ همچنین، سهم عمدهای در داد و ستد و مبادله کالا با بینالنهرین بر عهده داشتند. بنابر گزارش هشتاد درصد تجارت ]کرمانشاه «، سفیر انگلستان بود )عیسوی، » و همدان[ در دست تجار یهودی
از دیرباز روابط « : ۵۰ (. بنابر نوشته گروته :۱۸۸۵ خویشاوندی و تجاری بین یهودیان همدان و : گروته، ۱۸۸۵ ( » یهودیان بغداد وجود داشت۱۴۸ (. همین دین مشترک، در منطقه بینالنهرین، با مرکزیت بغداد، سبب پیوند اقتصادی و گسترش روابط بازرگانی یهودیان غرب ایران با یهودیان بینالنهرین شده بود. بنابراین، شاید بتوان ادعا کرد که محور عمده اقتصاد یهودیان همدان، بازرگانی بوده است. بازرگانان یهودی سهمی عمده در تجارت خارجی ایران را در دست
داشتند. همچنین آنان، با توجه به حجم بالای داد و ستد، به سود سرشار و ثروت زیادی دست
می یافتند.
در میان یهودیان همدان، قشر مرفه و متوسط و ضعیف وجود داشت، که از نظر منزلت اجتماعی و ثروت، با یکدیگر تفاوت بسیار داشتند. در این میان، طبقه متوسط و خردهفروش ستون فقرات بازار به شمار میرفتند. عدهای از بازاریان یهودی به قدری مرفه بودند که احتشام- الدوله فرزند حسام الملک، از خوانین رسته قراگوزلو، از آنان کمک مالی دریافت میکرد ۴۸۸ (. بنابراین، نوشتهها /۸ : )لوی، ۱۸۸۵ برخی از سیاحان اروپایی، مبنی بر نکبت بار بودن زندگی یهودیان، خیلی کلی بوده و با توجه به مطالب پیشین، دور از واقعیت به نظر میرسد.
گذشته از این، شاید برخی از یهودیان تظاهر به فقر میکردند تا مالیات یا جزیه کمتری بپردازند.
در هی یک از منابع از حضور یهودیان درصنعت چرم سازی و قالی بافی، که از صنایع مهم همدان در عصر قاجار بود، مطلبی ذکر نشده است. میتوان گفت بهدلیل سخت و طاقت فرسا بودن این مشاغل، یهودیان رغبتی برای انجام دادن آنها نداشتند؛ زیرا آنان به دنبال مشاغل راحت و پردرآمد بودند. با وقوع انقلاب مشروطه، یهودیان انتظار داشتند در فعالیتهای اقتصادی خویش از آزادی عمل بیشتری داشته باشند. اتفاقا، در نخستین طرح قانون اساسی مشروطه هم به این موضوع اشاره شد: آنهایی که در ایران خارج از دین هستند، از قبیل مسیحیان و یهودیان و گبرها و سایر مذاهب مختلفه، یا رعایای خود ایران باشند یا آنها که بهطور کسب و تجارت به ایران آمده اند، علیای حال، باید آسوده و محترم باشند و دست مزاحم احدی به آنها نباید برسد )آدمیت:
.)۱۵۴ اما با ایجاد شرایط جدید پس از مشروطه، می توان گفت که این امیدواری، دست کم برای
سالیانی چند، بی مورد بود.
بحث و نتیجهگیری
در جمعبندی کلی، یهودیان ساکن همدان در دوره قاجار با عوامل گوناگون محدودکننده اجتماعی و اقتصادی در مبارزه بودند. بهدلیل ذهنیت رایج عامه مردم نسبت به یهودیان، محدودیتهایی برای فعالیتهای اقتصادی یهودیان پیش آمد، اما یهودیان از دشواریهای زندگیشان به سود خود بهرهبرداری کردند. البته پس از انقلاب مشروطه، وضعیت آنان دگرگون شد؛ یهودآزاری بسیار اندک شد و از آن پس دیگر نه خبری از وصله جودی بود، نه پرداخت
مالیات سرانه. این امر زمینه اجتماعی و قانونی مناسبی را فراهم آورد تا یهودیان همدان فعالیتهای اقتصادی خود را افزایش دهند. البته با وجود برخی از این محدودیتها در دوره قاجار، یهودیان در بازار همدان پذیرفته شده بودند و میتوانستند به راحتی به کسب و کار و بازرگانی بپردازند. سهم عمدهای از صادرات و واردات همدان با کشور عثمانی و ناحیه بینالنهرین در دست بازرگانان یهود بود، اما شاید دلیل اینکه بازرگانان یهودی توانستند نبض اقتصادی و بازرگانی را در دست بگیرند، همانا محدودیتهای اجتماعی پیشین بود، که آنان را
وادار کرد به فعالیتهایی بپردازند که هم حساسیت کم تری در جامعه ایجاد میکرد و هم سود بیشتری نصیبشان میکرد؛ ضمنا، مسلمانان رغبت کمتری نسبت به این مشاغل داشتند و آنان با توجه به این خلأ و نیاز جامعه همدان، توانستند با امنیت خاطر به این مشاغل بپردازند و در آنها به پیشرفتهای قابل توجهی دستیابند.
از اینرو، جز بازرگانی، به مشاغلی مانند پزشکی و دلالی هم روی آوردند. با این اقدام هم توانستند جایگاه اجتماعی خود را در همدان ارتقا بخشند و هم با همکیشان خود در همدان و
بینالنهرین نوعی اتحاد برقرار کردند. موقعیت جغرافیایی همدان و قرار گرفتن آن بر سر راه بازرگانی بینالنهرین و عتبات، در این راه نقش کلیدی داشت؛ بهویژه آنکه آنان از جزییات داد و ستد به خوبی مطلع بودند. به نظر میرسد بازرگانان مسلمان به اندازه بازرگانان یهود از اوضاع اقتصادی مطلع نبودند و حتی در برخی موارد از آنان دنباله روی میکردند.
رشد یهودیان در فعالیتهای اقتصادی تدریجی، تاریخی و بلندمدت بود؛ این امر نه تنها در همدان، بلکه در تمام ایران به همین روال بود. بسیاری از آنان بدین منظور، از روستاها و زندگی کشاورزی به شهرها روی آوردند و شغلهای پرسودی مانند بازرگانی، صرافی، دلالی و پزشکی را در دست گرفتند. تمام کوشش یهودیان در دوره قاجار برای همین هدف بود، اما وقوع جنگ جهانی اول در اواخر عصر قاجار، تمام معادلههای اقتصادی یهودیان را برهم زد و به نوعی میتوان گفت آنان را در تنگنای کامل قرار داد. این جنگ بر مهمترین شاخه فعالیت اقتصادی یهودیان همدان، یعنی بازرگانی با بینالنهرین، آسیب جدی وارد کرد. یکی از نتایج مهم جنگ، بر هم خوردن روابط یهودیان و جامعه اسلامی پیرامون بود؛ بنابراین، یهودیان ناچار شدند هدف بلندمدت خود، یعنی ارتقای موقعیت اجتماعی از راه فعالیتهای اقتصادی را رها سازند. علاوه بر آن، جنگ سبب افزایش تعصبات دینی در منطقه گردید؛ که این امر تاثیر مستقیمی بر روحیات یهودیان و تمایل آنان به مهاجرت گذارد. به همین دلیل، جمعیت آنان در طی چند سال کاهش یافت و بیشتر آنها از ایران و، بهویژه همدان، مهاجرت کردند. هم چنان که پیشتر ذکر شد، کاهش جمعیت، به نوبه خود، جایگاه ممتاز اقتصادی یهودیان همدان را در
عصر قاجار به شدت متزلزل کرد. در واقع، پس از جنگ یهودیان همدان هیچگاه نتوانستند جایگاه پیشین خود را به دست آورند. اما جنگ تنها یکی از عوامل تضعیف جایگاه یهودیان همدان بود. عامل مهم دیگر، تبلیغات جهانی آژانسهای تازهتاسیس یهودی، مستقر در اروپا، در تشویق یهودیان به مهاجرت و متمرکز شدن در سرزمین فلسطین و اعطای تسهیلات به آنان بود؛ که بی شک در کاهش جمعیت یهودیان در همدان نقش بسیار مؤثری داشت.
نمودار تغییرات جمعیتی یهودیان ساکن همدان در عهد قاجار بر اساس خانوار و سال
توضیح نمودار
گرچه از این آمارهای متناق نمیتوان به نتیجه قطعی دست یافت، در یک نگاه کلی به آمارهای ارائه شده در منابع گوناگون، میتوان گفت که دو دسته دادههای کاملا متناقض درینباره وجود دارند: یک دسته، تعداد آنها را تا دهه هفتم از سده ۱۸، حدود ۰۲۲ تا ۸۲۲ خانوار؛ و دسته دیگر، در طول سده ۱۸، جمعیت آنان را حدود ۵۲۲ تا ۸۲۲ خانوار برآورد کرده اند، اما صرف نظر از آمار ظهیرالدوله، عمده آمارها در عصر مشروطه نشان دهنده افزایش دو برابری جمعیت یهودیان همدان است. البته برای دستیابی به یک آمار نسبی، میتوان از برخی دادههای متناق در یک دوره زمانی چشمپوشی کرد. آمار ظهیرالدوله )دو هزار نفر( با آنکه متناق با روند افزایش جمعیت یهودیان همدان در عصر مشروطه است، قابل اعتناست؛ زیرا او حاکم همدان بود و، همچنین، به درست نویسی شهره است. میتوان گفت که منظور او فقط یهودیان شهر همدان بوده و دربر گیرنده آمار یهودیان روستاهای اطراف نبوده است. تبلیر بابی گری و ،)۸۴۲ : بهاییت در میان یهودیان )لوی، ۱۸۸۸ وقوع قحطی عمومی و سراسری در دو نوبت ۱۰۸۸ تا ۱۰۸۰ و ۱۰۵۲، که مهمترین پیامدهای آن شیوع بیماریهای واگیر و افزایش مرگ و میر بود؛ یا تشویق یهودیان برای گرویدن به آیین مسیحیت توسط هیئتهای مذهبی آمریکایی ۱۴۸ (، طبعا بر روند رشد جمعیت : )سرنا، ۱۸۸۰ یهودیان تاثیر منفی میگذاشت، اما شاید پدیده مهاجرت یهودیان از سایر مناطق غربی ایران به همدان و تمرکز آنان در این ایالت، بهدلیل شرایط مساعدتر زندگی و وجود مقبره استر و مردخای، یا بنابر نوشته گروته، مهاجرت آنان در نتیجه افزایش جمعیت و کاهش مشاغل
۱۵۸ ( و نیز واقع شدن همدان بر : )گروته، ۱۸۸۸ سر راه تجاری بینالنهرین، عامل دو برابر شدن
جمعیتشان در عصر مشروطه باشد. بنابر این و با توجه به دادههای مذکور، میتوان گفت که
جمعیت یهود همدان در عهد قاجار از ۵۲۲ خانوار به حدود ۵۲۲ خانوار افزایش یافته است.
منابع
اذکایی، پرویز. ) ۱۸۴۲ (. همدان نام.ه همدان: مادستان. اعتمادالسلطنه. ) ۱۸۰۵ (. روزنامه خاطرا. ت تهران: امیرکبیر. اسنادی در رابطه با فتنه «. ) الهی، حسین. ) ۱۸۸۱ دانشکده ادبیات وعلوم انسانی. » سالارالدوله . دانشگاه فردوسی مشه. د س ۸۵. ش ۱ و ۰ انه، کلود. ) ۱۸۸۴ (. خاطرات سفر کلودانه در آغازمشروطی. ت ترجمه ایرج پروشانی. تهران: معین. اوبن، اوژن. ) ۱۸۸۰ (. ایران امرو. ز ترجمه علیاصغرسعیدی. تهران: زوار.
بایندر،هانری. ) ۱۸۸۲ (. سفرنامه هانری بایند. ر ترجمه کرامت اخ افسر. بی جا: یساولی.
بروگش، هنریش. ) ۱۸۸۸ (. سفری به دربار سلطان صاحبقرا. ن ترجمه حسین کردبچه. تهران:
اطلاعات. پولاک، یاکوب ادوارد. ) ۱۸۸۴ (. سفرنامه پولاک – ایران وایرانیا. ن ترجمه کیکاووس جهانداری. تهران : خوارزمی.
تودولایی، بنیامین. ) ۱۸۴۲ (. سفرنامه رابی بنیامین
تودولای. ترجمه ناطق مهوش. تهران: کارنگ.
جکسن، آبراهام ویلیام. ) ۱۸۸۵ (. سفرنامه جکس. ن
ترجمه منوچهرامیری، فریدون بدره ای. تهران:
خوارزمی.
چریکف. ) ۱۸۵۴ (. سیاحت نامه مسیو چریک. ف
ترجمه آبکار مسیحی. تهران: زوار.
درووششوار، کنت ژولین. ) ۱۸۸۴ (. خاطرات سفر
ایرا. ن ترجمه مهران توکلی. تهران: نشر نی.
زارعی مهرورز، عباس. ) ۱۸۴۵ (. اوضاع سیاسی و
اجتماعی کردستان از مشروطه تا پایان جنگ
جهانی او. ل پایان نامه دکتری. دانشگاه شهید
بهشتی.
سازمان اسناد ملی ایران، سندهای
.۰۵۸/۰۵۸،۰۱۵۸۱/۵۱،۰۱۵۰۴/۸۵۵
سرنا، مادام کارلا. ) ۱۸۸۰ (. سفرنامه مادام
کارلاسرن.ا ترجمه علی اصغرسعیدی. تهران:
زوار.
سیوری،راجر.) ۱۸۸۴ (. ایران عصرصفو. ترجمه
. کامبیزعزیزی. تهران:مرکز،چ ۸
ظهیرالدوله. ) ۱۸۵۱ (. خاطرات و اسناد ظهیرالدول. ه
تهران: کتابهای جیبی.
عیسوی، چارلز. ) ۱۸۸۵ (. تاریخ اقتصادی ایران عصر
قاجا. ر ترجمه یعقوب آژند. تهران: گستره.
عین السلطنه، قهرمان میرزاسالور. ) ۱۸۸۴ (. روزنامه
. خاطرات عین السلطن.ه تهران.چ ۸
.) فریدالملک همدانی، میرزا محمد علی خان. ) ۱۸۵۰
خاطرات فری. د تهران: زوار.
فلاندن، اوژن. ) ۱۸۰۰ (. سفرنامه اوژن فلاندن به
ایرا. ن ترجمه حسین نورصادقی. بی جا: نقش
جهان.
کرزن، ج. ن. ) ۱۸۰۵ (. ایران و قضیه ایرا. ن ترجمه
وحید مازندرانی. تهران: بنگاه ترجمه و نشر
. کتاب. چ ۰
کنت دوسرسی. ) ۱۸۸۰ (. سفارت فوق العاده کنت
دوسرس. ترجمه احسان اشراقی. تهران: مرکز
نشر دانشگاهی.
گروته، هوگو. ) ۱۸۸۵ (. سفرنامه هوگو گروت.ه ترجمه
مجید جلیل وند. تهران: مرکز.
گرین ویلر بنجامین، سامویل. ) ۱۸۸۸ (. ایران و
ایرانیا. ن ترجمه رحیم رضازاده ملک. بی جا: نشر
نی.
گیرشمن، رومن. ) ۱۸۸۵ (. ایران از آغاز تا اسلا.م
ترجمه محمدمعین. تهران: علمی و فرهنگی.
لمپتون، آ. ک. س. ) ۱۸۸۵ (. ایران عصرقاجا. ر ترجمه
سیمین فصیحی. مشهد: جاویدان خرد.
لوی، حبیب. ) ۱۸۸۵ (. تاریخ یهود ایرا. ن تهران: بنیاد
. فرهنگی حبیب لوی. چ ۸
۱۸۸۸ (. تاریخ جامع یهود ایرا. ن تهران: ( _______
بنیاد فرهنگی حبیب لوی.
مقدسی، ابوعبداخ محمدبن احمد. ) ۱۸۸۱ (. احسن
التقاسیم فی معرفه الاقالی. م ترجمه علینقی
منزوی. تهران: مؤلفان و مترجمان ایران.
موریه، جیمز. ) ۱۸۴۸ (. سفر دوم ایران، ارمنستان، –
آسیای صغی. ر ترجمه ابوالقاسم سری. تهران:
توس.
ووستنفلد، فردیناند، ادوارد، ماهلر. ) ۱۸۸۲ (. تقویم
تطبیقی هزار و پانصد ساله هجری قمری و
میلاد. ترجمه حکیم الدین قریشی. تهران:
فرهنگسرای نیاوران.
ویشارد، جان. ) ۱۸۸۸ (. بیست سال در ایرا. ن ترجمه
علی پیرنیا. تهران: نوین.
ویلز ) ۱۸۸۴ (. ایران در یک سده پی. ش ترجمه
غلامحسین قراگوزلو. بی جا: اقبال.
هالینگبری، ویلیام. ) ۱۸۸۸ (. روزنامه سفر هیاتسر
جان ملک. م ترجمه امیرهوشنگ امینی. تهران:
کتاب سرا.
هاکس، جیمز. ) ۱۸۰۵ (. کتاب قامو. س تهران:
طهوری.
Brauer, Erich (1993). The Jews of Kurdistan. Completed and edited by Raphael Patai. Michigan: Wayne State University Press.
Netzer, Amnon (2nd ed.) (2008). “Hamadan”, Ency. Judaica.
http://www.jewishvirtuallibrary.org/jsource/judaica/ejud_0002_0008_0_08285.html (1392). Sarshar, Houman (2003). “Hamadan viii. Jewish community”. Ecny. Iranica. http://www.iranicaonline.org/articles/hamadan-viii (1392)._ عضو
هیاتعلمی دانشگاه بوعلی سینا.
پست الکترونیک: amehrvarz@gmail.com** کارشناس ارشد تاریخ دانشگاه اصفهان )نویسنده مسوول(. پست الکترونیک: Leila.sharifi89@yahoo.com58/11/
دو فصلنامه پژوهشنامه تاریخهای محلی ایران، سال دوم، شماره سوم، پاییز و زمستان ۱۳۹۳
_