حضور «غلامان» ، در دربار و دیوان سالاریِ خلفا ؛ نهضت قرمطیان
نهضت قرمطیان با اعتقادات اسلامی «خاص» خودش ، ماهیتی ضد فئودالی داشت که در اواخر قرن نهم و اوایل قرن دهم/ (قرن سوم ـ چهارم هـ . )، در بحرین به وقوع پیوست ؛ این بار ، این قیام ، از سوی «زکرویه » داعی قرمطی بود که با اتکاء و استفاده از نارضایتی قبایل بدوی (بیابانگردان) سوریه، بر علیه خلیفه عباسی شوریدند . خلفای عباسی در سراسر قرن دهم در حال مبارزه با این قیام بودند و ضربات سختی هم از آنان خوردند. حامیان این نهضت قبایل بدوی اعراب (بخوانیم قبایل فقیرِ بیابانگرد) بودند که به تدریج بخشهای وسیعی را ، از جمله بخش سفلای عراق و همچنین دمشق را هم به محاصره خود درآوردند و یک قرن و نیم دوام آوردند . اینکه اعتقادات مذهبی شان چه بود ، و چه تفاوتهایی با دیگر انشعابهای دین اسلام داشت، ربطی به بحث حاضر ندارد ، مهم ساختار اجتماعی شان است که به احیای برده داری، دامن زد . مهمترین ویژگیِ قرمطیان، داشتن مرام اشتراکی و ضدیت با نظام فئودالی خلیفه بود. هنگامی که شهر «لحسا» به محاصره قرمطیان درآمد و تشکیل حکومت دادند ، همگی ، در حکم کشاورزان آزاد و پیشه وران آزادی بودند که از پرداخت مالیات به دولت خود معاف بودند . اما این «آزاد بودگی» شامل حال «برده ها» نمی شد . و از آنان به صورت جماعتی استفاده می کردند. گفته میشود ، دولت قرمطیان را «سی هزار بنده درم خریده زنگی و حبشی بود ، و در اختیار کشاورزان می گذاشت تا در مزارع و بستانها کار کنند » (۹۶ ).
نوشتههای مرتبط
جنبش های آزادی خواهانه در ایران؛ در قرنهای هشتم ، نهم و دهم
سده هشتم میلادی / ( اواخر دوم هجری و اوائل سوم)، به دلیل سختی و فشار بسیار زیادی که به روستاییان ایرانی آمده بود ، همراه شد با شورشهای قابل ملاحظه در ایران ؛ که پس از مدتی نمایندگان محلی ـ ایرانیِ تابع خلفای اسلامی نیز، به امید بازیافتن قدرت پیشین خود به این شورشها پیوستند . در قرن هشتم میلادی ، در نیشابور و ری شورشی به رهبری «سندباد» شکل گرفت. گفته میشود «محرک این عصیان، قتل ابومسلم بود» ( ۹۷) . اما آنچه در این شورشِ ملی حائز اهمیت است ، صرف نظر از حمایت «مزدکیان» از این شورش که هنوز در این ایام فعالیت داشتند ، حضور شیعیان بر علیه خلفا بود () ( ۹۸) . «شهرستانی» در کتاب «ملل و نحل» از جنبشهای آزادی خواهانه دیگری مانند «خرمدینان» در آذربایجان و غرب ایران به رهبری «بابک» و نیز «سرخ علمان» در گرگان یاد کرده است . در قرن نهم میلادی/ ۲۲۵ هـ «در طبرستان (مازندران) عامه مردم به رهبری «مازیار» خروج کردند و روستاییان در این شورش، مالکین عرب را بیرون کردند؛ بزرگترین نهضت خلق، قیام بابک بود. قیام کنندگان را «الحمره» یا سرخ علمان و یا سرخ جامگان می خواندند» (۹۹ ).
اما هیچکدام از این شورشهای ملی و آزادیخواهانه ، (همانگونه که پیشتر هم گفتیم)، دغدغه ای برای «آزاد سازی برده» ها و لغو برده داری نداشتند. در واقع جریان مترقی این دسته از شورشها، حامل آزادسازی سرزمین ایران از سلطه اعراب بود که البته تنها میتوانست از راه پراکندگی های فئودالیستی انجام گیرد. آزادسازی هایی برخاسته از قدرت یافتن فئودال های محلی در سرزمین ایران که البته همین برگزیدن حاکمان محلی ، برای خلیفه ، همواره قماری بزرگ به شمار میآمد؛ زیرا هر آن ، این خطر وجود داشت که فئودالهای محلی فرقی نمی کرد در کدام کشور (ایران یا اسپانیا و یا مراکش و یا …،)، سر به عصیان بردارند و استقلال طلبانه ، قدرت را به دست گیرند . «خلیفه ناگزیر بود برای تأمین وفاداری اعیان و دهقانان ایرانی و فلان و بهمان ایالت نسبت به خود متنفذترین نماینده و فرد اعیان و بزرگان مزبور را به حکومت موروثی آن ایالت منصوب نماید. اینگونه امارتها به تدریج به صورت دولتهای مستقل درمی آمدند . گاهی نیز پیش می آمد که فئودالها به اتکای نیروی نظامی خویش، خودسرانه و بدون اینکه از طرف خلیفه منصوب شده باشند یا فرمانی از وی صادر شده باشد، حکومت محل را به دست می گرفتند. اینگونه حکام را درمنابع موجود “متغلبان” نامیده اند و اینان نیز غالباً سلاله ای تأسیس کرده و عملاً دولتهای مستقلی تشکیل میدادند» ( ۱۰۰). البته این توضیح هم لازم است که «استقلال طلبیِ» حکام محلی و حتی زمانی که به «نافرمانی از خلیفه» ، عمل میکردند، برای طبقات ضعیف اجتماعی توفیری نداشت ، زیرا دریافت مالیاتهای سنگین ، و کسب درآمد از کار و تلاش زحمت کشان ، امری طبیعی و بدیهی بود . و اگر زمانی هم از شورشهای روستاییان بر علیه مالکان عرب حمایت کردند ، تنها برای کسب منافع سیاسی و اقتصادی خودشان بود.
منابع :
.۹۶ تاریخ ایران ، از دوران باستان تا پایان سده هجدهم میلادی ، تألیف ن. و پیگولوسکایا ، آ. یو . یاکوبوسکی ، ل. . و. استرویوا ؛ ترجمه کریم کشاورز ، تهران : انتشارات پیام ، ۱۳۵۴، ص ۲۱۳
.۹۷ تاریخ ایران ، از دوران باستان تا پایان سده هجدهم میلادی ، تألیف ن. و پیگولوسکایا ، آ. یو . یاکوبوسکی ، ل. . و. استرویوا ؛ ترجمه کریم کشاورز ، تهران : انتشارات پیام ، ۱۳۵۴ ص، ۱۸۸
.۹۸ تاریخ ایران ، از دوران باستان تا پایان سده هجدهم میلادی ، تألیف ن. و پیگولوسکایا ، آ. یو . یاکوبوسکی ، ل. . و. استرویوا ؛ ترجمه کریم کشاورز ، تهران : انتشارات پیام ، ۱۳۵۴ ص، ۱۸۸
.۹۹ تاریخ ایران ، از دوران باستان تا پایان سده هجدهم میلادی ، تألیف ن. و پیگولوسکایا ، آ. یو . یاکوبوسکی ، ل. . و. استرویوا ؛ ترجمه کریم کشاورز ، تهران : انتشارات پیام ، ۱۳۵۴ ص ۱۹۰
.۱۰۰ تاریخ ایران ، از دوران باستان تا پایان سده هجدهم میلادی ، تألیف ن. و پیگولوسکایا ، آ. یو . یاکوبوسکی ، ل. . و. استرویوا ؛ ترجمه کریم کشاورز ، تهران : انتشارات پیام ، ۱۳۵۴ ،ص ۱۹۳.