انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

بدن، رقص و تئوری فرهنگی اثر هلن توماس

معرفی کتاب «بدن، رقص و تئوری فرهنگی»، هلن توماس۱

از اواخر دهۀ ۱۹۸۰ مطالعۀ بدن تبدیل به یکی از محورهای اصلی تحلیل‌های اجتماعی و فرهنگی شد. در این دوره علاقۀ اصلی تحلیلگران بر روابط بین بدن و فرهنگ متمرکز بود، و با همۀ اینکه بدن در این دوره ابزار اصلی بیان وبازنمایی در رقص تئاتریکال غربی است، تحلیلگران اما در تعاریفشان، نگاهی کوتاه و گذرا به رقص کرده و چندان توجهی به پدیدۀ رقص نداشته‌اند.

در دهه‌های گذشته تعداد انگشت‌شماری از نظریه‌پردازان اجتماعی و فرهنگیِ بدن، به مقولۀ رقص به عنوان یک گفتمان یا موقعیت زیبایی‌شناسانه، برای ایجاد بینشی در باب اختلاف‌های طبقاتی، جنسیتی، نژادی و غیره نگریسته‌اند. حتی در مجله “بدن و جامعه”۲ نیز که در سال ۱۹۹۵ تأسیس شد، به ندرت می‌توان مقالات تحقیقاتی حول موضوع رقص و یا بازنمایی بدن در رقص یافت. مطالعات رقص در دهه‌های گذشته معمولاً در حاشیۀ مطالعات مربوط به بدن قرار داشته، اما با همۀ این احوالات در رشته‌های دانشگاهی چون جامعه‌شناسی، انسان‌شناسی و مطالعات‌فرهنگی مقالاتی منتشر شدند که نشان از علاقمندی به موضوع رقص در این سال‌ها بود.
امروز اما مرزهای مطالعۀ رقص، به طور فزاینده‌ای تحت تأثیر تحولاتی است که برای سایر رشته‌های دانشگاهی اتفاق افتاده‌است. از اندیشه‌های فمینیستی گرفته تا پست‌مدرنیسم و پساساختارگرایی تا علاقمندی‌ها و موضوعات جدیدی که در سال‌های اخیر شکل گرفته‌اند، همه و همه مطالعات رقص را دستخوش تحولات جدی کرده‌است. برای مثال مطالعۀ رقص به عنوان یک سیستم حرکتی از دیدگاه فرمالیستی زمینۀ جدیدی است که در این سال‌ها پدید آمده‌است.

هدف اصلی این کتاب اما توجه به بدن در تحلیل‌های اجتماعی و فرهنگی است. نویسنده برای دستیابی به این شکل از تحلیل‌ها، تمرکز خود را بر بازنمایی بدن در رقص معطوف کرده و از گذر مطالعات رقص، مقولات اجتماعی و فرهنگی را مورد بررسی قرار داده‌است. نویسنده برای رسیدن به هدف خود، از رویکرد مطالعۀ موردی استفاده کرده‌است و تمام تلاشش بر این بوده که انواع روش‌ها را، برای دیدن رقص به عنوان یک تمرین بدنیِ اجتماعی و هنری به‌کار گیرد. در نتیجه کتاب طیف وسیعی از دیدگاه‌ها را درگیر کرده‌است؛ مثل فمینیسم، نشانه‌شناسی، پساساختارگرایی، پست‌مدرنیسم و غیره.

این کتاب در دو بخش نوشته شده‌است؛ در بخش اول نویسنده کار خود را با نظریات اجتماعی و فرهنگی آغاز می‌کند و مسأله بدن را در این نظریات بررسی می‌کند. از آنجایی که هدف در بخش اول تمرکز بر بدن در جامعه است، نویسنده گریزی به رویکردهایی می زند که تا پیش از دهۀ ۱۹۸۰ و تبدیل بدن به یک محور اصلی تحقیقاتی مطرح بودند و آنها را نیز بررسی می‌کند. در بخش دوم چنانچه از اسم کتاب برمی‌آید، تمام تمرکز بر رقص، بدن و نظریات فرهنگی است. در واقع هدف این بخش معرفی رقص به عنوان ابزاری برای تأمل در مورد مشکلات اجتماعی و فرهنگی، و بازنگری در نظریاتی است که حول موضوع بدن شکل گرفته‌اند. همزمان نویسنده در این بخش سعی در نشان دادن رقص به عنوان زمینه‌ای غنی و نسبتاً ناآشنا برای مطالعۀ ارگان‌های اجتماعی و فرهنگی دارد.

فصل اول کتاب شبیه به یک تقویم مختصر و انتخابی از مطالعات بدن در انسان‌شناسی و جامعه‌شناسی است و سیر توسعۀ این مطالعات را به ما نشان می‌دهد. همچنین این فصل دو دیدگاه اصلی درمورد بدن، یعنی ساختگرایی اجتماعی وبنیادگرایی را بررسی می‌کند و به شرح اصطلاحات، تغییرات و تفاوت‌های ظریف بین این دو دیدگاه می‌پردازد. این بحث شامل بررسی تفکیک بین ذهن و بدن در سنت غالب اندیشۀ اجتماعی غرب و امتیاز ذهن نسبت به بدن نیز می‌باشد. ارتباطات غیر کلامی و نشانه‌شناسی بدن نیز در همین فصل بررسی می‌شوند.
فصل دوم به بیان داستان بدن در مطالعات اجتماعی و فرهنگی می‌پردازد و همزمان دارای بعدی تاریخی است، از طرفی توجه عمدۀ مباحث فصل معطوف به فمینیسم و پساساختارگرایی است. با این حال هدف اصلی فصل دوم شرح جزئیات پیروزی اندیشۀ ساختگرایی اجتماعی بر رویکردهایی چون بنیادگرایی است و پیامد این امر برای تحلیل اجتماعی این است که تا حدود زیادی دوگانۀ ذهن – بدن را که در سنت اومانیست غربی تثبیت شده، حمایت می‌کند. این فصل نگاهی نیز به تلاش‌های اخیر برای ایجاد رویکردهای جسمانی‌تر در مطالعه بدن مثل ساختار بدنمندی داشته‌است.

هدف دو فصل اول به نوعی جمع‌آوری مجموعه تصاویری است که چه به لحاظ موضوعی و چه به لحاظ تاریخی، بیانگر نگرانی‌های اصلی در رویکردهای اجتماعی و فرهنگی در رابطه با بدن هستند.

فصل سوم با هدایت سوالات نظری به سمت مشکلات مرتبط با انجام تحقیقات کیفی به‌ ویژه در اتنوگرافی رفته‌است. این فصل شامل بازبینی مفروضات مسلمی است که تا کنون در روش‌های اتنوگرافی تصدیق عمومی داشته‌اند؛ و نویسنده اینجا بخشی از این مفروضات را زیر سوال می‌برد. مباحث این فصل تمام توجهات را به این موضوع معطوف می‌کند که اتنوگرافی یک فعالیت تجسمی است و حوزه اتنوگرافی، یک فضای اجتماعی و فیزیکی تجسمی است. شخصیت مجسم تحقیقات اتنوگرافیک به ویژه در انسان‌شناسی برجسته نشده‌است و اینجاست که انسان‌شناسیِ رقص وارد چارچوب تحلیلی می‌شود. انسان‌شناسانِ رقص توجه را به ماهیت تجسمیِ اتنوگرافی رقص جلب کرده‌اند. در این فصل نویسنده با توجه به مطالعات موردی که بر روی رقص در این کتاب انجام شده‌است، سوالاتی را در مورد تحقیقات اتنوگرافیک مطالعه بدن مطرح می کند که با در نظر گرفتن این مطالعات می‌توان استدلال کرد رقص به عنوان یک منبع برای تحقیق، امکان غلبه بر دوگانه ذهن-بدن را فراهم می‌کند. این فصل که نقطۀ پایانی بخش اول است، به نوعی اتصال دهندۀ بخش اول و دوم کتاب نیز می‌باشد.

فصل چهارم کتاب با عنوان «بدن در رقص» تمرکز مباحث را به سمت رقص، بدن و نظریه فرهنگی می‌برد. این فصل مرکز بررسی فرم‌ها و شیوه‌های خاص رقص است. هدف نویسنده در اینجا مقابله با کم توجهی به بدنِ متحرک در مطالعات اجتماعی و فرهنگی است. در این فصل ما شاهد یک بررسی دقیق از اولویت‌بندی حواس بینایی و لامسه در برخوردهای بداهه در رقص باله، چه از دیدگاه رقصندگان و چه تماشاگران، هستیم. همچنین این فصل برخی از دوگانه‌گرایی‌ها در فرهنگ غرب را بررسی و برجسته می‌کند. در فصل دوم نویسنده مفهومی با عنوان “بدن دارای تاریخچه است” را عنوان می‌کند و با بهره‌گرفتن از این مفهوم، در اینجا به مشکلات مرتبط با بازسازی رقص‌های قدیمی و سنت رقص مدرن بر روی بدن رقصنده‌های معاصر می‌پردازد. در انتهای این فصل نیز به بررسی مطالعۀ آب۳ در گذشته و امروز می‌پردازد. مطالعۀ آب یکی از تمرینات در رقص است، که در آن تصاویری از آب توسط چهارده رقصنده و در سکوت بازنمایی می‌شوند؛ اگرچه این حرکات، حرکت آب را توصیف نمی‌کنند اما با انرژی آن مطابقت دارند. رقصندگان، این تصاویر را به صورت جمعی و گاه جداگانه ایجاد می‌کنند اما مهم ریتم و نبض حرکت هر رقصنده است که به طور ایده‌آلی در مطالعۀ آب با دیگر رقصنده‌ها تطابق دارد.

فصل پنجم به مشکلات مرتبط با تلاش برای حفظ و بازسازی رقص‌های گذشته برای مخاطبان و رقصندگان امروز پرداخته‌است. نویسنده با این کار، مسأله اصالت در رقص را بررسی کرده‌است. رقص به عنوان یک هنر اجرایی، برخلاف سایر اشکال هنر مانند نقاشی، ادبیات و مجسمه‌سازی سابقۀ حضور خود را به شکل یک شی پشت سر نمی‌گذارد. درام و موسیقی نیز هنرهای نمایشی‌اند اما اجراهایشان براساس متن نویسنده یا آهنگساز است. حال اگر بخواهیم بدانیم که رقصِ خاصی چگونه است؛ ناچار باید به توصیف‌های موجود در کتاب‌های تاریخ، عکس‌های ثبت شده یا نظرات پژوهشگران و منتقدان رقص متوسل شویم. در دهه‌های گذشته نگرانی فزاینده‌ای برای حفظ و بازیابی رقص‌ها وجود داشته‌‌است که موجب گشت گروهی از طراحان رقص مدرن اولیه در دهۀ ۱۹۳۰ شروع به آرشیوکردن ویدئوهایی از رقص‌های قدیمی و سنتی کنند.

نویسنده در فصل ششم برای بررسی سوالات بازنمایی نژاد و به ویژه جنسیت در رقص، از مطالعات موردی در رقص‌های اجتماعی و تئاتری استفاده می‌کند. بخش اول این فصل در مورد چهار مطالعۀ اتنوگرافیک در حوزۀ رقص اجتماعی بحث می‌کند، و روش‌هایی را که در آنها بدن رقصنده‌ها توسط نژاد و جنسیت بازنمایی شده‌اند، آشکار می‌سازد. بخش دوم به تجزیه و تحلیل تاریخی بازنمایی زنان و جنسیت‌شان در رقص می‌پردازد. همچنین تأثیر نظریه فمینیسم بر رویکردهای تاریخی در رقص را نیز بررسی می‌کند. یکی از پیامدهایی که از تک تک مطالعات موردی این فصل استخراج می‌شود؛ این مسألۀ مهم است که رقص پتانسیل عظیمی برای برهم زدن نظم اجتماعی و تخطی از آن دارد. این امر منجر به بحث در رابطه با پیوند بی چون و چرای رقص با آزادی و همچنین برخی مقاومت‌های زنانه می‌شود. در نتیجۀ امر نیز شاهد  پدیدآمدن رویکردهای انتقادی در فرهنگ معاصر به واسطۀ رقص هستیم.

فصل هفتم و آخرین فصل کتاب به مطالعۀ موردی در رابطه با فرهنگ کلاب‌های معاصر یا به عبارتی فرهنگ ریو(rave)۴ که بخشی از متن زندگی روزمرۀ جوانان است می‌پردازد. منظور از ریو یک میهمانی رقص سازمان یافته در فضاهای بسته یا باز مانند جنگل، انبار و یا سایر فضاهای عمومی و خصوصی است که در آن انواع سبک‌های موسیقی الکترونیک توسط دی‌.جی‌ها بخش می‌شود و درنهایت شکل خاصی از رقص در این میهمانی‌ها پدید آمده است. این فصل شامل ارزیابی انتقادی نظریات و مشاهدات فرهنگی است که مفسران برای توضیح ظهور و گسترش سریع فرهنگ ریو بیان کرده‌اند. این فصل همچنین به بیان مختصری از نظریه‌های خرده فرهنگ “مقاومت” و “سبک۵”  که از آثار مرکز مطالعات فرهنگی معاصر بیرمنگام پدید آمده‌اند، می‌پردازد. اهمیت رقص و فرهنگ ریو در اوایل دهۀ ۱۹۹۰ به شدت مشخص نبود زیرا مفسران فرهنگی ریو به ندرت این مسأله برایشان مطرح بود که باشگاه داران بیرون از کلاب‌ها واقعاً چه می‌کردند؟ اما در چندین مطالعه‌ای که اخیراً منتشر شده‌، شیوه‌های رقص در زمینه رویدادهای باشگاهی مورد توجه قرار گرفته‌اند. بخش پایانی این فصل نیز به بحث در رابطه با سه مطالعۀ موردی خاص از فرهنگ ریوی و پس از ریو می پردازد.

 

فهرست کتاب

مقدمه

بخش اول: بدن‌های فرهنگی

فصل اول: بدن در فرهنگ (پیش از آغاز پروژۀ بدن)

فصل دوم: بدن در فرهنگ (پروژۀ بدن)

فصل سوم: بازگشت اتنوگرافی رقص

بخش دوم: رقص، بدن و تئوری فرهنگی

فصل چهارم: بدن در رقص

فصل پنجم:  بازسازی رقص: در جستجوی اصالت؟

فصل ششم: رقص و مابه‌التفاوت‌هایش: اجرا / ارائه / بازنویسی بدن

فصل هفتم: رقصیدن پس از شب: فرهنگ کلاب‌های رقص شبانه

نمایه

منابع

 

مشخصات کتاب:

The Body, Dance and Cultural Theory by HELEN THOMAS, First published 2003 by PALGRAVE MACMILLAN

 ۱.هلن توماس مدیر برنامه‌های دکتری و استاد مطالعات فرهنگی – تاریخی در دانشگاه هنر لندن است. وی به عنوان یک جامعه شناس و همچنین متخصص رقص، آثار متعددی در زمینۀ رقص منتشر کرده‌است. از جملۀ این آثار می‌توان به کتاب‌هایی چون «رقص، جنسیت و فرهنگ»، «رقص، مدرنیته و فرهنگ»، «رقص درشهر»، «بدن، رقص و تئوری فرهنگی» و «بدن‌های فرهنگی» اشاره‌کرد. جدیدترین کتاب او نیز با عنوان «بدن و زندگی روزمره» در سال ۲۰۱۳ توسط اتشارات راتلج به چاپ رسید.

  1. Body & Society journal
  2. water study
  3. rave culture
  4. style