جیمز پیپلز و گریک بایلی
برگردان: پرستو جوزانی
نوشتههای مرتبط
نقاشی بدن راهی خفیف و موقت برای تغییر ظاهر فردی است. برخی از مردم تنها چهرۀ خود را رنگ می کنند، در حالی که دیگران علاوه بر آن سایر قسمت های بدن را نیز رنگ میکنند. در برخی موارد، نقاشی بدن مفهوم و معنای مذهبی دارد؛ در سایر موارد، کاملاً غیردینی است، و به منظور افزایش نمود فیزیکی فرد طراحی میشود. بسیاری از مردم پاپوای گینۀ نو، هنگامی که یک آشنا یا فرد مهمی میمیرد، به نشانۀ سوگواری و احترام برای متوفی، صورت و اندامشان را با خاک رس سفید میکنند. مردم بومی استرالیا بدنشان را با گل اخرای قرمز و زرد، گل رس سفید، زغال و سایر رنگدانهها رنگ میکنند. در حین مراسم، بیشتر قسمتهای بدن افراد با طرحهای تزئینی رنگآمیزی میشود. رنگها و طرحها متعارف و دارای معانی سمبلیک هستند. متخصصین آیینی، کسانی که این طرحها را میشناسند، نقاشی را برای جشنهای مذهبی انجام میدهد. خارج از بافت آیینی، برای بسیاری از مردم استرالیا، نقاشی بدن فعالیت غیرمذهبی و روزمره است که اعضای خانواده روی بدن یکدیگر انجام میدهند. افراد آزادند که از هر طرح و رنگی که دوست دارند استفاده کنند، تا زمانی که مربوط به طراحی مذهبی نباشد.
مشهورترین نقاشان بدن در این بین از قبیلۀ نوبا واقع در سودان هستند. نقاشی بدن نوبایی با توجه به سن، گروه قومی، و موقعیت مذهبی و به همان اندازه به منظور افزایش جلوۀ آنها با تأکید بر قدرت و سلامت جسمیشان به کار میرود. نقاشی بدن در سن پنج سالگی آغاز میشود، دختران بدنشان را کاملاً با رنگ قرمز یا زرد اخرایی نقاشی میکنند. آنها نقاشی بدن را تا اولین بارداری خود ادامه میدهند. گرچه برخی از مردان تنها بدنشان را با رنگ سیاه نقاشی میکنند، سایرین بدنشان را با طرحهای مجلل و طیفی از رنگهای متضاد نقاشی میکنند. هرچند تمام مردان بدنشان را نقاشی میکنند، اما مردان جوان بین سالهای ۱۴ و ۲۵ در این کار فعالتر هستند. آنها غیر از مواقعی که درگیر رویۀ کشاورزی فصلی باشند، بدنشان را هرروز یا هر دو روز یک بار نقاشی میکنند. این نقاشی غالباً نیاز به یک یا دو ساعت کار دارد. آنها برای آماده کردن بدن خود، تمام موی بدنشان را میتراشند، شامل موی ابرو و اندام تناسلی، چون که ممکن است تقریباً تمام قسمتهای بدنشان نقاشی بشود. برخی طرحها غیر بازنمایی هستند، شامل خطوط و نوار، سایر طرحها بازنمایی و معمولاً از حیوانات هستند. طرحهای جدید همچنین میتوانند ترکیبی باشند. مردان نوبایی در نقاشی بدنشان میکوشند که به تعادل و هم به تناسب دست پیدا کنند.
خالکوبی و اعمال مرتبط با نقشاندازی بر بدن اعمالی متداول هستند. طرحهای خالکوبی، که با قلم زدن و قرار دادن دانههای رنگی در زیر پوست حاصل میشود، توسط مردم گوناگون انجام میشود. زمانی که پوست برای آنکه طرحهای خالکوبی روی آن دیده شود بیش از حد تیره است، مردم ممکن است از نقشاندازی بر بدن استفاده کنند، یعنی برای ایجاد طرح روی بدن پوست را عمداً زخم کنند.
خالکوبی به عنوان شکلی هنری پیشینۀ زیادی دارد. این عمل در بین مصریان باستان و همان اندازه در بین سکاها، تراکیان، و رومیها در اروپا انجام میشده است. گزارش شده که برتونیهای باستان، هنگام پیروزی رم، باید بدنهایشان را با تصاویر حیوانات تماماً خالکوبی میکردند. در قرن چهارم بعد از میلاد، هنگامی که مسیحیت دین رسمی امپراتوری رم شد، خالکوبی در سرزمینهای مذهبی ممنوع شد. خالکوبی تقریباً در بین مردم اروپا ناپدید شد، تا قرن هجدهم، زمانی که توسط ملوانان در آسیا و سواحل اقیانوس کشف شد و در اروپا به عنوان هنری کاملاً غیردینی دوباره رایج شد.
رابرت برین به تفاوتی مهمی بین نقاشی بدن و خالکوبی و نقشاندازی بر بدن اشاره کرده است: نقاشی قابل برداشتن است، در حالی که خالکوبی و نقشاندازی ماندگار و دائمی هستند. در نتیجه، خالکوبی و نقشاندازی معمولاً زمانی با جوامع همراه هستند که تفاوتی دائمی در موقعیتهای اجتماعی رخ میدهد. در ترکیب طرحها و قسمتهای خالکوبی شدۀ بدن است که افراد متفاوت میشوند. در بین برخی افراد، خالکوبی محدود به خطوط اندکی بر چهره، سینه یا بازو است. برای دیگران، طرحهای پیچیده بیشتر بدن را از صورت تا پاها میپوشانند. در برخی موارد، تمام بزرگسالان خالکوبیهایی دارند؛ در سایر جوامع، تنها افراد به خصوصی خالکوبی دارند. اهمیت و معنای خالکوبی گوناگون است، اما غالباً اهمیت اجتماعی-مذهبی دارد. خالکوبی پرنقشِ یک فرد پایۀ بلندتر اجتماعی اوست.
آراستن بدن با خالکوبی در جزایر پراکندۀ پولینزی دارای بیشترین جزئیات است. در واقع، واژۀ تاتو tattoo خود واژهای پولینزی است. این واژه، مانند عمل خالکوبی ملوانان، در نتیجۀ سفرهای کاشفان و صیادان غربی در قرن هفدهم و بعد از آن به کار آمد. تونگانها، ساموانها، مارکوئزها، تاهیتیها، قبایل مائوری زلاندنو، و بیشتر مردم پولینزی خالکوبی میکنند که همه جا مرتبط با تمایزات اجتماعی مانند طبقه یا رتبه، جنسیت، نقشهای مذهبی، و تخصص است. مردم پولینزی از نظر تاریخی با هم مرتبط هستند، بنابراین عجیب نیست که نشانهگذاری بر بدن با خالکوبی تقریباً در بین تمام جزیرهها یافت میشود، البته با شدتهای متفاوت و با سبکهای متفاوت.
بسیاری از مائوریها بخش بزرگی از بدنشان را با خالکوبی پوشیده بودند، بخشهایی از بالا تنه، ران، سرینی، ماهیچۀ ساق پا و به ویژه بیشتر از همه صورت. هنرمندان خالکوب پوست از ابزارهای متعددی برای بریدن نقوش منحنی، که مشخصۀ بسیاری از خالکوبیهای مائوری است، استفاده میکردند. یکی از آنها اسکنۀ کوچکی ساخته شده از استخوان بود و با چکشی به روی پوست قلم زده میشد. ظاهراً، هیچ داروی بیحسی در ارتباط با درد استفاده نمیشد، در واقع، تحمل درد این روش میتوانست خود بخشی از اهمیت فرهنگی آن باشد. برای درست کردن رنگدانهها، چندین نوع چوب به منظور استفاده از خاسترشان سوزانده میشد. سپس هنرمند برشها را ایجاد میکرد، رنگدانهها روی زخم ساییده میشدند تا اثر دائمی خود را بگذارند. بیشتر هنرمندان خالکوب با اعتبار بالا و پشتیبانی وسیع پاداش میگیرند، و مهارتشان چنان حد بالایی از تقاضا را داراست که به طور گسترده به بیش از دو جزیزۀ بزرگ در زلاندنو سفر کردهاند.
زنان و مردان مائوری هر دو خالکوبی میکردند، اگر چه بدن مردان بیشتر به طور کامل پوشیده بود. برای هر دو جنسیت، به خالکوبی صرفاً به عنوان تزئینات بدن یا تجلی هویت یک شخص نگاه نمیشد. داشتن خالکوبی امتیازات مشخصی را همراه می-آورد. مردی که زیر خالکوبی نمیرفت نمیتوانست خانۀ قایقی بسازد، چوب بتراشد، سلاح بسازد، یا طناب ببافد. زنانی که خالکوبی نشدند نمیتوانستند در کشت سیبزمینی شیرین، محصول اصلی سبزیجات مائوریها، کمک کنند.
خالکوبی صورت مائوریها، به نام ماکو، اهمیت ویژهای دارد. زنانی که روی لبها و چانه خالکوبی داشتند اغلب نزدیک به وقت ازدواجشان بود. خالکوبی صورت مردان با تقسیم صورت به چهار بخش طراحی میشد –چپ در برابر راست بینی و بالا در برابر پایین تقریباً هم سطح چشم. ماکو اساساً روی محور عمودی متقارن بود، با طرحهای منحنی روی قسمتهای پیشانی و ابرو، گونهها، و دهان. در بسیاری موارد، تقریباً تمام صورت مردان خالکوبی شده بود. هر طرح ماکویی نمیتوانست توسط هر مردی استفاده شود، طرحها مربوط به مشخصههایی مانند موقعیت ارثی، محل تولد، و دستاوردهای نبرد بودند. بنابراین محدودیتهای اجتماعی که در استفاده از خالکوبی وجود داشت نشان میداد که آنها سمبلهای مهمی از هویت قومی و دستاوردهای فردی هستند. مردم آمریکای شمالی ممکن است طنین سبکهای خود در لباس پوشیدن، جواهرات، سبک مو، و سایر تزئینات شخصی را در خالکوبیهای مائوری و سایر پولنزیاییها ببینند.
در جزیرههای دیگر پولینزی خالکوبی همانند الگوی کلی مائوری اما در جزئیات متنوع بود. در ساموا، برای نمونه، گروهی از پسرها با یکدیگر و با جشن و سرور بسیار در اوایل ده سالگی روی ران و کفل خالکوبی میکردند. نخستین کسی که خالکوبی میشد پسر رئیس عالی رتبه بود، و سایر پسرها برای تقسیم درد او شرکت میکردند و بنابراین احترام و وفاداری خود را به طور عمومی نشان میدادند. ظاهراً، زنان سامون، اگر مردان خالکوبی نمیداشتند، آنها را به عنوان شریک جنسی تحقیر میکردند. به طور سنتی، دختران ساموا خالکوبی را تنها در پشت زانوانشان انجام میدادند، که فرض میشد بر دیگران آشکار نمیشود. جالب آن است که در ساموا، بزرگترین و پرزینتترین خالکوبیها مربوط به تفاوت کارکردهای بیولوژیکی بر پایۀ جنسیت بود. یک ضربالمثل بود که میگفت:
مردی که بالیده و خالکوبی شده. زنی که بالیده و زاییده. (میلنر ۱۹۶۹، ۲۰)
بر اساس یک تفسیر، خالکوبی داوطلبانه به مرد دردی را میدهد همانند دردی که زن برای تولد نوزاد میکشد. شاید تجربۀ مردان از درد خالکوبی مرتبط با تحقیر مرد بدون خالکوبی توسط زنان ساموا باشد. در تمام پولنزیا، مردم مارکوئز بیشترین پوشش خالکوبی را بر بدنشان داشتند. رؤسای عالی رتبه حتی روی کف پاهایشان نیز خالکوبی داشتند. آلفرد گل بحث میکند که این پوشش نسبتاً کامل بدن در مارکوئز بدن را در تصاویر میپیچد تا بر این اساس آن را از خطرات روحی در امان دارد. خدا و ارواح خالکوبی نمیشدند؛ تصاویر خالکوبی بدن انسان را از آسیب حفاظت میکرد.
تزئین بدن با بریدن و ایجاد زخم، یا نقشاندازی بر بدن، در میان مردم دنیا بسیار محدودتر از خالکوبی است. مانند خالکوبی، نقشاندازی بر بدن نیز برای دلایلی چند انجام میشود. بسته به هر فرهنگی، زن و مرد هر دو ممکن است نقشاندازی کنند. گاهی طراحی نقشاندازی بر روی صورت است؛ در موارد دیگر، سینه، پستان، پشت، و حتی پاها و بازوها ممکن است با چنین طرح-های بسیار ظریفی پوشیده شوند. گاهی نقشاندازی بر بدن بخشی از مراسم بلوغ یا سایر مراسم ورود را شکل میدهد. در بین نوئر در جنوب سودان، مجموعهای از برشهای افقی بر روی پیشانی مردانی ایجاد میشود که مراسم ورود مردانه را کامل گزراندهاند. این برشها به طور نمادین نشان دهنده و مرتبط با بلوغ و شجاعت یک مرد جوان هستند. بعد از برشهای نقش-اندازی، زخمها نمادهای دائمی مردانگی نوئری میشوند.
Peoples, J. and Bailey, G. (2012) Humanity: An Introduction to Cultural Anthropology (9th edn) Wadsworth, Cengage Learning: Belmont. pp. 344-345