همایون ذرقانی
موضوع خشکسالی و کمبود آب، یک معضل جهانی است و مدیریت منابع آب و جلوگیری از هرزرفتگی و بازیافت دوباره آن با فناوریهای جدید مورد توجه همه دولتهای توسعهگرا قرار دارد. از آن جایی که کارآمد نبودن برنامهریزی در زمینه مدیریت منابع آبی میتواند توسعه صنعت گردشگری را با چالش جدی روبرو کند در نشست ماهنامه سفر بر آن شدیم تا با حضور کارشناسان عرصه آب، آقایان عباس شفیعیتبار مدیرعامل شرکت ایسوکو، رضا نجفیراد از شرکت تصفیه آب مارتک ترکیه، عباس پورجم از شرکت تجهیز آب جم، حسین نعمایی مدیرعامل شرکت ارمندآب، محمدحمید ایجازی کارشناس مدیریت، بهمن ایزدی کارشناس اکوتوریسم و فریبرز رییس دانا اقتصاددان، موضوع مدیریت منابع آبی را به بحث بگذاریم:
نوشتههای مرتبط
رضا نجفیراد: آب این روزها چالش مهم طبیعت است. در ده سال آینده قیمت یک لیتر آب بسیار بیشتر از یک لیتر بنزین خواهد بود. حتی در زمینه صنعت هتلداری هم چنین قضیهای صدق میکند. هتلی که ۵ ستاره باشد اما آب نداشته باشد بههیچ نمیارزد. فناوریهای امروز خوشبختانه این امکان را مهیا کردهاند که اگر آبها کثیف و آلوده شدند میتوان آن را پاک کرد و دوباره به چرخه استفاده مجدد وارد کرد. در سایتها، مجموعهها و هتلهای بزرگ دنیا که منابع آبی فشار قوی از زیرزمین -روزی دوهزار تن- برداشت میشوند، این آبها پس از مصرف دور ریخته میشوند و در جریان تصفیه و استفاده دوباره قرار نمیگیرند. مهندسی آب به معنی حفظ همزمان طبیعت و بهرهبرداری درست از منابع آبی است. از همانرو هتلهای بزرگی همچون هتل هیلتون شروع به حفظ منابع آبی و استفاده بهینه از آن کردهاند. در این زمینه آبهایی که در درجه میانی پاکیزگی هستند را مثل آب مخصوص استحمام، جکوزی و… تصفیه میکنند و دوباره به جریان همین مصارف، بازمیگردانند. قبلاً دوهزار تن از آب را دور میریختند اما الان آن را تصفیه میکنند و به چرخه استفاده بازمیگردانند.
استخرهایی که همچنان از کلروفرم استفاده میکنند، به دلیل سرطانزا بودن این ماده شیمیایی، زمینهساز ایجاد سرطان میشوند. بهعنوان مثال در شنا، نفسگیری از ۲۰ سانتیمتری سطح آب صورت میگیرد. در این زمان شناگر آلومتان و کلروفوم زیاد را به ششهایش میبلعد و اگر آلومتان در آب بهوجودآمده باشد زمینه بروز انواع سرطان میشود. راه حل این مشکل بسیار ساده است و آن اینکه در فیلترها بهجای استفاده از کوآس مواد دیگری استفاده کنیم. مساله را نه بهصورت شیمیایی که به صورت فیزیکی باید حل کرد. باکتریها در محیط قلیایی ۵.۵ از بین میروند. در استخرها هرگز نمیتوان این میزان قلیا را قرار داد چون به اعضای بدن آسیب جدی وارد میکند. قلیای مطلوب استخر ۷/۵ دهم است. با این مقدار قلیا میتوان هرمقدار که لازم است به آب کلر زد اما در این شرایط رنگ مایو براثر فعل و انفعالات شیمیایی تغییر خواهد کرد. پس قلیا را به حدود ۶.۵ میرسانند. در ایران برای بحث فیلتر از فلزات سنگین مثل آهن بهعنوان فشاردهنده استفاده میشود و بهدلیل اکسیده شدن آهن، استفاده نابهجایی است. مساله مهمتر این است که کمتر آب مصرف کنیم و از مواد شیمیایی حاصل از آنها استفاده کنیم. برای همه این موارد باید آموزش داد و فرآیندهای بازیافت آب را به طور جدی در تاسیسات گردشگری مورد توجه قرار داد.
نعمایی: در ساختمانهایمان چقدر آب اتلاف میکنیم؟ ما هم پنج یا شش سال است که داریم درباره مواردی که شما فرمودید بحث میکنیم و به امور آشنایی کامل داریم. اما مساله اصلی مساله قلت بودجه است. ما بارها با هتلها صحبت کردیم اما انجام این پروژهها هزینهبر هستند. دولت برای بهسازی آب کاری نمیکند و این مهم برعهده بخش خصوصی است. تا زمانیکه مساله بودجه حل نشود بحث بهینهسازی مصرف آب از بین نمیرود. ما از واحدهای کوچک برای تصفیه آب شروع کردهایم اما بهدلیل کمبود منابع مالی این اقدامات بهصورت کامل عملی نمیشوند.
رضا نجفی راد: در کشور ترکیه ده سال است که سازوکارهای بازیافت آب را یک الزام میدانند. در واقع برای پیوستن به اتحادیه اروپا به این امر بهعنوان یکی از فاکتورهای مهم رشد کشور توجه میکنند. به نظر من در ایران هم با اجرایی شدن برجام کم کم به این شرایط میرسیم، ضمن اینکه در نظر داشته باشیم عملیات تصفیه آب خودش درآمدزا است و در شرایط کمبود آبی در کشور این وضعیت برای ایران نیز یک الزام خواهد بود.
نعمایی: کمبود بودجه مربوط به اکنون است و فراگیر شدن چنین ایدهای حدود پنج یا شش سال آینده عملی میشود.
رییسدانا: من دیدگاههای خرد و جزئی و واحد به واحد را در مورد مساله آب تأیید نمیکنم. به اقدامی کلان و ملی نیاز است. دولت با ارائه مدلهای اقتصادسنجی وارد عمل بشود و برای دست یافتن به این مهم لازم است بخشی از کار را به دست بخش خصوصی بسپارد. در ایران ۹۵درصد مصارف آب کشور برای کشاورزی صرف میشود و مصرف آب خانگی سهم کمتری دارد اما هزینههای تصفیه آب شهری گران هستند و این امر باعث میشود مصارف خانگی آب بیشتر در معرض توجه قرار بگیرد. دولت خطمشی کلی میدهد و باقی راه را به بخش خصوصی و تحقیقات سازمان یافته میسپارد. چندی پیش از مافیای آب سخن به میان آمد که من را نمیپذیرم اما میتوان گفت بحث تصفیه آب و هزینه تمام شده آن از مدیریت ضعیف رنج میبرد. در فرهنگ ایران، کمآبی و متعاقب آن فرهنگسازی برای بهینهسازی مصرف آب همواره وجود داشته است. از راهحلهای جبران این کمآبی را میتوان برنامهریزی برای کاهش هزینههای تولید شده آب دانست. راه دیگر جلوگیری از هرز رفتن آب است و تصفیه آن. قیمت آب چهقدر است؟ آب قیمتی ندارد اما نفت را میتوان قیمت گذاشت. نبود استاندارد و عدم نظارت دموکراتیک دولتها این بحران آب را به وجود میآورد. مجتمعهای بزرگ و برجها فاضلابی دارند که لازم است تصفیه شوند و در مصارف صنعتی یا غیرخوراکی قرار بگیرند. تصفیه آب بیتردید باید از استانداردهای لازم برخوردار باشد و اگر به مصارف کشاورزی میرسد لازم است که تیم تحقیقاتی علمی، این مهم را بر دوش بگیرند.
ماهنامه: آقای ایزدی شما در موضوع بومگردی تجربیات غنی دارید. در بحث مدیریت آب به ویژه در مناطق کویری مردمان ما چه میکنند؟
ایزدی: به نظر بنده با توجه به اینکه در این چند سال، مدیران آب، گناه کمبود آب را به گردن خشکسالی انداختند اما فارغ از مبحث بهای آب و فرهنگسازی استفاده از آن، باید گفت که منابع آبی کشور دچار خشکسالی مدیریتی شده است! میزان نزولات جوی ما بهدلیل اینکه روی کمربند خشکی قرارگرفتهایم در طول تاریخ این سرزمین همواره کم و ناچیز بوده است و اما مدیریت آب به خوبی میتوانسته جبرانکننده این نقاط ضعف باشد. به همین دلایل هم هست که داریوش حدود دوهزار و اندی سال پیش دعا میکند که خدا کشور را از بلای کمآبی، دروغ و دشمن دور بدارد. این سه بخش بر یکدیگر تاثیرگذارند. کمآبی ما را ضربهپذیر میکند. و مدیریت آب که زیر سؤال برود، سختی، دروغگویی و دشمن بر کشورها چیره میشود.
اگر در خصوص مدیریت بهرهوری آب و مهندسی تجهیزات آن برنامهریزی دقیقی داشته باشیم، با داشتههایمان میتوانیم بخشی از معضلات حوزه آبی کشور را مرتفع کنیم. از زمانی که ساختار اجتماعی در تعامل با طبیعت اطراف خود و تعدیلکننده آن، از قبیل مراتع و جنگلها و… بود، همهچیز بر سر جای خودش بود و به آب به مثابه یکی از عناصر اصلی حیات نگاه میشد. ادیان گذشته ما به آیینهای آب پایبند بودند. در گذشته پیشینیان ما با حفر قنات و مادرچاه منابع آب را شناسایی کردند و باتوجه به شیب زمین، آن را به مراتع و دشتها انتقال دادند. شهرها و آبادیهای بزرگ در این دشتها ایجاد شده است. گذشتگان ما در مدیریت آب در گرمترین نقطه زمین که لوت است بسیار هوشمندانه عمل کردهاند. در تحقیقاتی که در ۱۰ سال اخیر در زمینه مطالعه شبکههای آبی لوت انجام دادهام، متوجه شدم این بیابان خالی از زندگی نیست و از نظر اکولوژی هم بسیار فعال است. در چالههای شورگز هامون و چاله ملک محمد که سطح ایستایی آب در حدی است که رودها در آن، جریان تبخیری پیدا میکنند، ما چهار چشمه یافتیم که یکی از این چشمهها مظهر یک رودخانه است، که از کانالهای زیرزمینی با ده کیلومتر حرکت میکند و بعد از طی دو کیلومتر از حرکت باز میایستد. در غرب و شرق لوت که تمدن ۶ هزار ساله دارد، هنوز مردم زندگی میکنند. همین تمدن براساس وجود آب – ولو بسیار محدود – شکل گرفته است. در مناطق کناری کویر لوت، مردم حدود چهار کیلومتر از شبکه آب فاصله داشتهاند اما آمدند و سیستم سفته را ایجاد کردند که به معنی همان عملیات حفر قنات است. در این سیستم آمدند و بهجای استفاده از مادرچاه، از رودخانه استفاده کردند. با این خلاقیت و مدیریت و بدون هدررفتن قطرهای از آب، توانستند این تمدن را خلق کنند. ما این شبکه آبی را دنبال کردیم و دیدیم آنها در مسیل این آبها سدسازی کرده بودند و مازاد آب را در فصل زمستان که در آنجا هنوز هوا گرم است، به مصرف کشاورزی میرسانند. من فکر میکنم اگر از همین الگوها در کشور خودمان به درستی استفاده میکردیم میتوانستیم از بحرانی که کشور را فرا گرفته نجات پیداکنیم. ما فقط بحران آب نداریم، بلکه به بحران خاک هم مبتلا هستیم. یکی از دوستان بنده از اروپا به ایران آمده بود برای اینکه بفهمد مردم اقلیمهای کمآب، چگونه منابع آبیشان را مدیریت میکنند.
استدلال این دوست بنده این بود که حدود ۱۰۰ سال دیگر تغییرات جوی و اقلیمی جهانی، اروپا را به شرایط اکنون کشور ما میرساند و او آمده تا ببیند مردم ما در پیشینه تاریخی خود برای مدیریت منابع آب چه دارند تا بتوانند همیشه ازآن استفاده کنند و مدیریت بهرهورانه داشته باشند! در ۷کیلومتری شرق آران و بیدگل، منطقهای ۱۰۰ هکتاری وجود دارد به نام چالسنبک که کسانیکه در آنجا زراعت میکنند، اسنادی دال بر وجود کشاورزی تا بیش از ۴۰۰ سال پیش در آنجا دارند. سطح ایستایی آبهای سطحی و شیرین در آنجا حدود ۴۰ یا ۵۰ سانتیمتر پایینتر از سطح بقیه آبها است. آنها هماکنون هم زمین را میکنند و هندوانههای بسیار مرغوب در این سطح میکارند. پس الان هم جا دارد که فرهنگ استفاده بهینه از آب توسط بخش دولتی تبلیغ شود تا مردم آن را جدی بگیرند.
شفیعی نیا: من فکر میکنم برای استفاده از آب و فرهنگ بهینهسازی استفاده از آن، لازم است مدیریت کلان وارد عمل شود. سامانه صنعتیسازی ساختمانهای ما در زمینه مدیریت منابع آبی و خاکی، ساختمانسازی، آمده و وزن ساختمان را از یک تُن و دویست کیلوگرم به ۸۰۰تن کاهش دادهاند. ما بعد از زلزله جنوب خراسان به فکر این تغییرات افتادیم. اما برای هرکار و تغییری، نخست لازم است فرهنگسازی لازم برای آن تغییر صورت بگیرد. بر اساس تحقیقات بنده ما ۴۰سال خشکسالی داریم که هشت سال از آن طی شده و ۳۲ سال آن باقی مانده است. بهجز بحث خشکسالی و به لحاظ پیوستگی بحث کمبود آب و خاک، بقیه بخشها و زیرساختهای کشور ما برای مقابله با حوادث و بلایای طبیعی، همچون زلزله آماده نیستند. سه خط گسل در ایران وجود دارد که تهران نزدیک به خط دو است. تصور کنید زلزله آمده چگونه میتوان بدون آمادهسازی زیرساختها با آن مقابله کرد؟! مصرف آب هم بالا است. چرا فشار آب تهران بالاست؟ چون فشار آب سطحی وارد لوله میشود و وقتی که آب وارد لوله میشود این آب زرد است. اما مردم اینها را نمیدانند.
لازمه مدیریت بهینه منابع آب آن است که گروه تحقیقاتی روی پروژهها کار کنند. پروژههای ساختمانی که در حال انجام است را ببینید. وقتی که این مسکنها واگذار میشوند، از همان اول دیوارها ترک دارند. حال اینها به کنار اما بحث آب شوخی نیست. خرد جمعی و کارگروهی، آن هم با حوصله هرچه تمامتر باید بهوجود بیاید. رسانه ملی باید در این مورد مهم وارد کار شود. مگر بقیه کشورها چه اقداماتی در این زمینه صورت میدهند؟
پورجم: در مورد مبحث آب در کشور ما سالهای زیادی دارد کار می شود. ما حدود سه هزار تا شرکت آب و فاضلاب داریم. این امور بهصورت پیمانکاری اداره میشوند و تمام راههای تصفیه آب و فاضلاب طی شده است. اما بیشتر این روشها کپیکاری است. پسآبهای شهرکهای صنعتی باید تصفیه شوند. چون یک مترمربع این پسآبها صدمتر مربع از آب سالم را آلوده میکند و هوا و خاک را نیز. کشور ایران کشور زلزلهخیزی است، درباره بحث تصفیه منابع آب و فاضلاب آمدند و از کارشناسان مختلف دعوت کردند تا به نتیجهای در این زمینه برسند و ماحصل برنامههای آنها این شد که گفتند بهتر است تصفیهخانههای آب در کشور بهصورت خرد باشد و نه کلان. یعنی تصفیهخانه مرکزی وجود نداشته باشد چون با وقوع زلزله قطعاً همه تاسیسات آن از بین میرود.
بحث بعدی درباره بحث تصفیه آب است. زمانی که تصفیه خانههای آب پاکسازی میشوند چیزی حدود ۷۶۰ متر بخار از آن بیرون میآید. این بخار حکم آلاینده محیط زیست را دارد و ناقل انواع میکروبهاست که از راه دهان و چشم و گوش میتواند وارد بدن شود. اما هنوز که هنوز است مدیران ما پی نبردهاند که کشور سالم در بدنهای سالم به وجود میآید. چشمانداز مدیریت کشور باید متوجه مباحث بهینهسازی مصرف و افزایش بهرهوری باشد. اجبارها بالاخره ما را به سمت مدیریت آب میبرد. در مورد بحران آب به واقع بیشتر ما با مساله نقص مدیریتی رنج میبریم تا خشکسالی. ما برای جبران خرابیها باید سالهای زیادی کار کنیم.
ایجازی: من لازم میدانم از دریچه دیگری به مدیریت منابع آب نگاه کنم. ارتقای سطح دانش عمومی کشور راه حل بحران است. دانش عمومی درباره اینکه ۹۵درصد مصرف آب مربوط به بخش کشاورزی است و تنها ۵درصد به مصارف خانگی میرسد را مردم نمیدانند. ما باید فرهنگ کف جامعه را بالا ببریم. زحمت انتقال اطلاعات و دانش را چه کسی حاضر است برعهده بگیرد؟ هیچکس. نقش دولتها در این مورد بسیار حائز اهمیت است. بحث ما فرهنگ و پول و دولت نیست؛ دانش عمومی ما در این زمینه کم است. استخرهای عمومی از استانداردهای بحث آب برخوردار نیستند. در بحث تصفیه آب هم ما داریم آب را تصفیه و هوا را آلوده میکنیم. هرچهقدر دولت به مشارکتهای مردمی بها بدهد دستاوردهای بهتری به دست میآید.
دیوار مهربانی را ببینید! این از حرکتهای خودجوش مردمی است که مردم لباسهای غیرلازم خود را برای ندارها عرضه میکنند و چنین ایدهای امروزه در دنیا فراگیر میشود. قطعا اگر دولت در چنین موضوعاتی بخواهد دخالت مستقیم کند از بین میرود. بحث آب هم اینگونه است. بخش خصوصی لازم است بهطور جدی وارد میدان شود.
پورجم: این یک اقدام زیربناییست که بخش خصوصی باید در آن فعال باشد. دولت به قدر کافی مشغله دارد. دولت میگوید خدماترسانی بحث آب از آن من و زحمات اجرایی بر دوش بخش خصوصی! این موضوع مورد استقبال و تایید یک کارشناس آب نیست. کسانیکه این امر را مدیریت میکنند تخصص کافی در همه زمینهها ندارند. یعنی همه مسائل اقتصادی و طرحریزی و… حوزه آب را -برعکس ادعایشان- یکجا که نمیدانند. ما در مورد بحث مسکن طرح ارائه دادیم به دولت و جلسه گذاشتیم، مورد استقبال هم قرار گرفت. خرد جمعی را بهکار بردیم. در این بحث آب هم همینطور است. بخش صنعتی، تصفیه آب و بخش اقتصادی آن و… را بخش خصوصی و کارشناسان طرح ارائه دهند و در شرایط کنونی، دولت هم حمایت خواهد کرد.
رئیسدانا: اما اگر دولت دخالت نکند مطمئن باشید بحران شدیدتر خواهد شد. الان چند سال است که ما پیگیر این موضوع هستیم که هر ساختمانی که میخواهد پایان کار بگیرد، باید به مسائل و استانداردهای زیست محیطی همچون لولهکشی فاضلاب و انتقال آن به جای درست و نه در سدها و رودها پایبند باشد. فوریت این قضیه دولت را مجبور به حفظ منابع آبی و تصفیه آن خواهد کرد. اما باید کارگروههای تخصصی با کارشناسان مربوطه شکل بگیرد تا بحث مهم آب در مجاری درست آن پیگیری شود.
نجفی راد: من بیشتر در کشور ترکیه کار کردهام. در ترکیه، دولت در بحث مدیریت آب فقط نقش بازرس را دارد.
رییسدانا: استنباط بنده این است که کشور ایران کشور کمآبی است و به نظر میرسد که بحث ایجاد آگاهیهای عمومی حایز اهمیت است. خشکسالی مقطعی نیز به این بحران دامن زده است. ولی دلیل اصلی: زندگی صنعتی، شهرنشینی و افزایش جمعیت است که فشار به منابع آبی بیش ازپیش وارد میشود، ضعف مدیریت و دانش عمومی هم مزید بر علت میشود و ایجادگر چنین اوضاع بحرانی است. تاریخ گذشته ما نشان میدهد زمانیکه در بطن یک قضیه هستی، متوجه عملکرد خودت نمیشوی اما آگاهی، در لحظه معین و آن هم به تدریج عمل میکند. ما در زمینه استفاده از دانش و نیروهای انسانی لازم برای کنترل هرزرفتگی آب مشکلی نداریم. نیروی ارادی لازم باید به وجود بیاید تا از هرز رفتگی آب جلوگیری کند.
امثال دیوار مهربانی تا زمانیکه اراده لازم برای مبارزه راهبردی با فقر به وجود نیاید تنها میتواند اقداماتی شعاری قلمداد شود. آموزش از پایه و در مدارس باید صورت بگیرد اما با این هزینههای سرسامآور آموزش نمیتوان انتظار بالا رفتن سطح آگاهی عمومی برای قشر ضعیف جامعه داشت. عزم سیاسی برای اصلاح این امر کم است. دانش هم در کشور ما بهصورت انباشته وجود دارد و نه بهصورت عمومی. لازم است کار را به مردم بسپاریم و دولت تنها نقش سیاستگذار را عهدهدار شود.
منبع:ماهنامه سفر شماره ۵۶ – www.safar.me