انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

با جُستار‌های احمد اخوت

معرفیِ دو کتابِ “تا روشنایی بنویس” و “تفنگ چخوف” نوشته‌ی احمد اخوت

شایان صانعی

احمد اخوت برای داستان‌خوانان حرفه‌ای و اهل ادبیات نام شناخته شده‌ ایست. ویژگی‌ای که آثار او را از دیگر همکارانش به طرز چشمگیری متمایز می‌کند؛ چند وجهی بودن و تک بعدی نبودن شخصیت کاری اوست. احمد اخوت دارای مدرک دکترای نشانه‌شناسی و زبان‌شناسی از آمریکا، مترجم آثار مطرحی از داستان‌نویسانی چون کارسون مک‌کالرز، فلانری اوکانر، فاکنر و از اولین معرفان داستان‌نویسان معاصرتر آمریکایی چون اَن بیتی، در وهله اول داستان‌شناس ست، به طوری که خواندن جُنگی از ترجمه داستان‌های محبوبش (به انتخاب مترجم، نشر افق) خواننده را متوجه کیفیت، غنا و تنوع آثار متنخب و همچنین توجه به نقد و جستار‌های کوتاه همراه داستان‌ها می‌کند.
بخش‌های دیگر کار احمد اخوت، نوشتن داستان (برادران جمال‌زاده، نشر افق) و نوشتن جستار و پژوهش است. همچنان می‌توان ادامه داد و از جنبه‌های مختلف کاری آقای اخوت سخن گفت. اما هدف این یادداشت کوتاه تنها معرفی و بررسی دو مجموعه جستار “تا روشنایی بنویس” و تفنگ چخوف” از وی است که اولی تجدید چاپ شده و دومی به تازگی توسط انتشارات جهان کتاب منتشر شده است. (برای آشنایی بیشتر فهرستی از کتاب‌های نویسنده در پایان یادداشت می‌آید.)

در جستار‌های احمد اخوت گاه داستانی جذاب روایت می‌شود.(برای مثال نگاه کنید به داستان برادران کولیر در جستار “حبس کتاب” در شماره ۹و۱۱جهان کتاب دی و اسفند ۸۶) همچنین نقل‌قول‌ها حضوری بجا دارند؛ کیفیتی که باعث می‌شود متن در عین سادگی، خواندنی و جذاب بماند. تکلیف موضوع جستار هم در یکی دو پاراگراف اول معلوم می‌شود. به دو مجموعه پیش رو که نگاه می‌کنم بیش ازین پربار هستند تا که گاه هرجستار به تنهایی -به نظر مطالعه‌ای کامل- سرشار از امکان یادگیری و یادداشت برداری است.
در کتاب درخشان دیگرش، آقای اخوت از “دوستان کتابی” صحبت می‌کند. (نقش‌هایی به یاد- گذری بر ادبیات خاطره نویسی، نشر گمان) بهترین تعریف از جستار‌های خواندنی او از نظر من همین است، با موضوعی جذاب درگیر می‌شوی، مثلا تاریخچه‌ای از اختراع و پیدایش عینک، یا گاهی معضلی در نویسندگی مطرح می‌شود و خواننده در سیر تاریخ و ارجاعات به نویسندگان دیگر با تعداد زیادی کتاب و نویسنده آشنا (دوست) می‌شود که موضوعات جالبی برای مطالعه پیش رویش می‌گذارند.
اینجا موضوع کلی دو کتاب مورد بحث چنین است: داستان و شناخت داستان‌کوتاه به طور اخص در مجموعه “تفنگ چخوف” و مصائب نوشتن،

وحشت از صفحه‌ی سفید(انسداد در نوشتن) ، عشق به کتاب‌خوانی و… در “تا روشنایی بنویس”. اما هر جستار نکته‌ها و آموزه‌های زیادی دارد، و همانطور که ذکر شد با نویسنده‌ها و کتاب‌های بیشماری آشنا می‌شوی، باید دفتر یادداشتی کنار دستت داشته باشی تا بعضی نا‌م‌ها را حتما بنویسی تا بعدا خودت هم به آن‌ها مراجعه کنی و جذب می‌شوی که آن‌ها را بخوانی، شاید حتی نکته‌هایی در مورد کتاب‌هایی که خوانده‌ای به چشمت بیاید که درنیافته بودی، یا گاه خود جستار برایت موضوع تحقیق جالبی فراهم می‌کند.
مجمو‌عه‌ی “تفنگ چخوف” شامل بیست جُستار است. دو جستار اول به بحث نظری و بوطیقای داستان‌کوتاه؛ تعریف، اهمیت و ویژگی‌های آن می‌پردازند. همچنین تقسیم بندی ساده‌ای بین داستان‌کوتاه کلاسیک و داستان‌کوتاه مدرن به روشنی بیان می‌شود. جستار‌های بعدی به ویژگی‌های دیگر داستان- و داستان‌نویسی نه فقط داستان‌کوتاه-می‌پردازند، اعم از؛ نحوه‌ی ساختن مکان در داستان‌ها، شهر‌های خیالیِ داستانی، قصه در قصه (روایت درونه‌گیر)، پایان‌بندی(قصه ما به سر رسید)، تمهید و تزیین (در تفنگ‌ چخوف)، شگرد‌های واقعیت‌نمایی در داستان، انواع مَروی ( یا روایت‌شنو در طرفِ راوی) و … . سه جستار آخر هم به گونه‌های مختلف داستان اختصاص داده شده است یعنی؛ خویشداستان ، فراداستان و تک عکس‌های روایتی.
در این میان سه جستار ترجمه هم هست؛ “نظریه‌هایی درباره داستان کوتاه” از ریکاردو پیگلیا، “شب بی‌پایان” جستاری از ج.ک.چسترتون درباره‌ی هزارویک‌شب، و “هنوز می‌نویسم” از آن تایلر داستان‌نویس معاصر آمریکایی و همسر مرحوم تقی ‌مدرسی. باقی جستار‌ها تالیف آقای اخوت هستند و حاصل سال‌ها کارِ پژوهش، خواندن و نوشتن.
تعداد زیادی از نویسندگان و نظریه پردازانی که در کتاب به معرفی و شرح کوتاه آثارشان پرداخته شده است، نام‌هایی تازه در زبان فارسی هستند و گاه برای اولین بار است- مثل ریکاردو پیگیلیا- که اثری از آنان به زبان فارسی ترجمه می‌شود. همچنین لوئیس مارن نظریه‌پرداز فرانسوی و واضع اصطلاح “تله‌های روایتی” و راث چمبرز روایت شناس معاصر و نویسنده‌ی کتاب “داستان و وضعیت”.
هر جستار کتاب را به تنهایی و بدون نیاز به دیگری می‌توان خواند. اما سیر و تدوین آن‌ها به نحوی‌ست که خواننده با انواع داستان و تکنیک‌ها و شگرد‌های داستانی، از پایه‌ترین اصول گرفته تا پیچیده‌ترین آن‌ها، از انواع فضاسازی، روش‌های ایجاد تعلیق، تا لحنِ داستانی، در میان بررسی آثار داستان‌نویسان فارسی و همچنین انبوه داستان‌نویسان خارجی به زبانی ساده آشنا شود، با ارجاعاتی در آثار دهخدا، جمال‌زاده، صادق هدایت،بزرگ علوی، غلامحسین ساعدی، هوشنگ گلشیری، شمیم بهار و… . همچنین حجم برخی جستار‌ها (مثلا مکان‌شناسی داستان، تله‌های روایتی و …) و تمرکز دقیق و کافی بر موضوع بحث باعث شده است که بتوان آن‌ها را چون مقالات آکادمیک دید با این تفاوت که بسیار خواندنی‌تر هستند.
“تفنگ‌ چخوف” دعوتی‌ست به خواندن، یاددگیری، تفکر و متفنن نبودن در داستان‌نوشتن و نقدِ ادبیات داستانی، تنوع مسائل یاد شده در ادبیات داستانی نشان می‌دهد که چه در عرصه خلق و ابداع و چه در عرصه نقد ادبیات، نوشتن امری جدی تلقی می‌شود، پس به همین دلیل خواندن این کتاب برای اهل قلم سخت واجب می‌گردد.

اما کتاب آقای اخوت تنها برای مخاطبی خاص نوشته نشده است، غنای کتاب در عین سادگی پربار آن برای هر خواننده با هر سطح از معلومات در شناخت ادبیات داستانی بسیار راهگشاست.
کتاب دومی که قصد معرفی آن را دارم، مجموعه دیگری است به نام “تا روشنایی بنویس”. در مقدمه‌ی کتاب می‌خوانیم: « تا روشنایی بنویس جمله‌ی چندلایه‌ای‌ است از یوحنای قدیس، شاید به این معنا که تا روشنایی داری بنویس. همچنین یعنی فعلا تا روشن هستی و زوال عقل به سراغت نیامده بنویس. کسی از فردایش خبر ندارد. همین‌طور به این معنا هم هست که تا خود روشنایی (صبح) بنویس. پاسخی به آن‌ها که ناتوانی در نوشتن را بهانه ننوشتن می‌دانند.» (تا روشنایی بنویس، جهان کتاب.صـ ۹) ‌
خود مقدمه کتاب گویاست بر جستار‌هایی از شرح‌حال نویسندگان و عشاق کتاب، حول عشق و ناتوانی؛ ناتوانی در نوشتن، شرح شک‌ها، وسواس‌هایی که نویسندگان با آن دست به گریبان‌اند، اثری را ناتمام رها می‌کنند یا حتی پس از اتمام نوشتن می‌سوزانند یا سندرم انسداد در نوشتن (وحشت از صفحه‌ی سفید) و سندرم کتاب دوم، وقتی دیگر نویسنده کتاب اولش را چاپ کرده و شناخته شده است، ولی به این معنا نیست که معضل تمام شده‌ است و همچنان نویسنده با انواع و اقسام آن‌ها روبروست. به بیانی دیگر نوشتن و معضل‌های آن یکی از موضوع‌های این مجموعه جستار است. اما نویسنده تنها به شرح معضل بسنده نمی‌کند و آنچه خواننده می‌خواند نه تنها راه چاره که پیوسته سخن از نوشتن و عشق به آن است.
موضوع دوم هم حول همان ناتوانی و عشق، این‌بار عشق به خواندن برمی‌گردد؛ از جستار “کتاب‌خوانی با بورخس” تا جستار آخر “چشمِ نقاش” که موضوعی جداگانه دارد، سه جستار حول چشم ضعیف، نابینا یا ناتوان از خواندن می‌گردد. بغیر از اولی که ذکر شد؛ یکی تاریخچه‌ای درباب اختراع و پیدایش عینک (ترجمه از آلبرتو مانگوئل) و دیگری جستاری (“چشم ضعیف”نوشته‌ی احمد اخوت) است با حال‌ و هوای شخصی و نشانه‌شناسانه در باب معانی و بیان عینک که رنگ‌وبویی مردم‌شناسانه هم دارد.
اما جستار‌های کتاب را نمی‌توان بر همین دو موضوع یاد‌شده تقسیم‌بندی کرد، درین میان: “خط خوردگی‌های شازده احتجاب” به همراه “نقد ژنتیکی” و در ادامه “کتاب‌های ناخوانده”،”بازکردن کتاب‌هایم”(ترجمه از والتر بینامین)، “چمدان گمشده‌ی والتر بنیامین” و … درنهایت جستار آخر (“چشم نقاش”) موضوعات مکمل و مهمی را کنار موضوع اصلی عشق و ناتوانی مطرح می‌کند که بر غنای مجموعه می‌افزاید و از تکراری و ملال‌آور شدن کتاب جلو‌گیری می‌کند؛ به اختصار به چندتای آن‌ها اشاره می‌کنم.
در “خط خوردگی‌های شازده احتجاب” نویسنده از ناکامی‌اش برای یافتن اولین دست‌نویس‌های هوشنگ گلشیری می‌گوید. همان‌‌ها که در چند دفترچهل برگ نوشته شده بود و نویسنده اولین روایت‌های شازده احتجاب را از زبان خود هوشنگ‌ گلشیری پیش از انتشار رمان شنیده بود. در ادامه شرح این ناکامی و ناتوانی در عین شوق یافتن دفترچه‌ها، نویسنده به مدد حافظه قسمتی از اولین روایت‌های شازده احتجاب را احضار می‌کند با این سعی که نشان بدهد اگر آن چنددفتر پر از خط‌خوردگی وجود داشت-اگر از بین نرفته باشند!- چه میراثی بود و چه میزان می‌توانستیم از نحوه ابداع گلشیری بهمراه حذف و تعدیل‌هایش در ساختن شازده احتجاب با خبر شویم.
و بر همین سیاق جستار “نقد ژنتیکی”؛ هم معرفی نحله‌ای در نقد ادبی‌ست که حول شکل‌گیری نطفه‌های فکری شاهکار‌های ادبی، پیش‌متن‌های آن و در نهایت نحوه ساخته شدن و شکل دادن آن‌ها توسط نویسنده می‌گردد و هم بوسیله داستان‌هایی که از دفتر یادداشت‌های تولستوی و همسرش و نطفه‌های رمان آناکارنینا روایت می‌شود، نویسنده بار دیگر اهمیت دست‌نوشته‌ها، یادداشت‌های روزانه و حتی ورق‌پاره‌های نویسنده را یاد‌آور می‌شود که می‌توانند بعدها چه نقشی در درک و خوانش ما در این نحله‌ی نقد و پژوهش داشته باشند.

همینطور که ذکر شد جستار‌های کتاب-مثل دو جستار بالا- همه به نوعی مکمل همدیگراند در حالیکه به تنهایی خوانا و جذاب هستند. چند جستار دیگر کتاب درباره‌ی “کتاب‌های ناخوانده” و جنون کتاب‌خوانی، همچنین جستاری از والتر بینامین درباره‌ی جمع‌آوری کتاب-و نه احتکار کتاب!- ، داستان جذاب چمدان گمشده‌ی والتر بنیامین که دست‌نوشت آثار مهش در آن بود و پیش از جستار خواندنی “خوانش کشوی میز” آمده‌ است؛ در معانی و بیان پنهان کشوی میز نویسنده و آثار و نوشته‌هایی که به دلایلی در کشو تا مدت‌ها می‌مانند.
اما آخرین جستار کتاب، “چشم نقاش” (ترجمه از تاریخ طبیعی حواس نوشته‌ی دیان آکرمن) در انتهای مجموعه‌ای که ذکر شد، برش کوتاهی‌ست از بررسی پدیدارشناختی‌ای‌ بر تعامل «چشم فیزیکی» و «چشم سر» در خلق اثر هنری و شرح هنرمندان (نقاشانی) چون سزان، ون گوگ و … که از ضعف و مشکل بینایی خود قوت آفریده‌اند. نویسنده در مقدمه جستار یادآور می‌شود:« نکته آخر این‌که لازمه‌ خلق اثر هنری مطرح داشتن چشم ضعیف نیست، اما هستند آثار هنری ماندگاری که خالق آن‌ها چشمش معیوب بوده است. » (صـ ۲۸۰) به بیانی دیگر کتابی که با معضلات و ناتوانی‌های نوشتن شروع می‌شود با سخنی در تردید نبوغ‌های آرمانی و انسان‌های بی‌نقص صاحب خلاقیت هنری و نقل‌قولی از مرلوپونتی تمام می‌شود : « کار کردنی را فقط باید در همین دنیا کرد و بس .» (صـ ۲۸۵)
یکی از حسن‌های روزگار بی‌شک برای من خواندن آثار احمد اخوت است. بی‌صبرانه منتظرم مجموعه دیگری از جستار‌های او “خودِ نوشتن” را که بهمراه دو کتابی که ذکرشان رفت یک ماهی‌ست توسط انتشارات جهان کتاب چاپ شده است بخوانم. بیش از پیش لزوم بازچاپ و در دسترس قرار گرفتن برخی از آثار ایشان احساس می‌شود. در ادامه فهرستی از آثار احمد اخوت را می‌خوانید، برخی ازین آثار چاپ نشر فردا در اصفهان هنوز موجودند، و از خود ناشر قابل تهیه هستند:

جستار، نقد ادبی و نشانه‌شناسی:
دستور زبان داستان. نشر فردا. اصفهان. چاپ دوم ۱۳۹۲.
مستعار نویسی و شبه ترجمه. نشر نی. چاپ ۱۳۸۵. چاپ تمام.
نشانه‌شناسی مطایبه. نشر فردا. اصفهان چاپ اول ۱۳۷۰.

لطیفه‌ها از کجا می‌آیند؟. نشر قصه. چاپ اول ۱۳۸۴. چاپ تمام.
پروست و من.ترجمه و تالیف. انتشارات افق. چاپ سوم ۱۳۹۸.
کتاب من و دیگری.انتشارات جهان کتاب. چاپ دوم ۱۳۸۸. چاپ تمام و به گفته‌ی ناشر در دست تجدید چاپ.
تا روشنایی بنویس. انتشارات جهان کتاب. چاپ پنجم ۱۴۰۰.
دو بدن شاه: (تاملاتی دربارهٔ نشانه‌شناسی بدن و قدرت)، انتشارات خجسته‏‫، ۱۳۸۷. تجدید چاپ ۱۳۹۹.‬‬‬‬‬‬‬
ای نامه، انتشارات جهان کتاب، ۱۳۸۸. چاپ تمام و به گفته‌ی ناشر در دست تجدید چاپ.
کار نویسنده. گزیده‌ای از مصاحبه‌های پاریس ریویو با نویسندگان مشهور. چاپ نشر فردا. اصفهان. چاپ تمام.
واژه‌نگاری چینی، رسانه شعر – نوشته ارنست فنولوزا – چاپ نشر فردا. اصفهان. چاپ اول ۱۳۷۸
داستان ماشین تحریر من. پل آستر، مارک تواین و دیگران. چاپ نشر فردا اصفهان. چاپ اول ۱۳۹۳
اطلس – نوشته خورخه لوئیس بورخس. نشر نقش خورشید. چاپ ۱۳۸۱. چاپ تمام.
کتاب موجودات خیالی – نوشته خورخه لوئیس بورخس – نشر ماه ریز. ۱۳۸۵. چاپ تمام.
کتاب فرشتگان. ترجمه و تالیف. خورخه لوئیس بورخس. نشر افق. چاپ سوم ۱۳۹۹.
نقش‌هایی به یاد (گذری بر ادبیات خاطره‌نویسی). نشر گمان. چاپ سوم ۱۴۰۰.
تفنگ چخوف. انتشارات جهان کتاب. چاپ اول ۱۴۰۰.
خود نوشتن. انتشارات جهان کتاب. چاپ اول ۱۴۰۰.
ترجمه داستان:
سپتامبر بی باران – نوشته ویلیام فاکنر. چاپ نشر فردا. اصفهان. چاپ تمام.
قصیده کافه غم – نوشته کارسون مک کولرز.چاپ نشر فردا. اصفهان. چاپ تمام
آوارگان – نوشته فلانری اوکانر.چاپ نشر فردا. اصفهان. چاپ اول ۱۳۸۳.

 

اسب‌های خالدار – ویلیام فاکنر چاپ نشر فردا. اصفهان. چاپ اول ۱۳۷۰.
این یازده تا (مجموعه داستان) – نوشته ویلیام فاکنر – نشر ماهی. چاپ چهارم ۱۳۹۷.
اقیانوس. جان چیور. نشر افق. شاهکار‌های کوتاه جیبی. چاپ دوم ۱۳۹۶.
به انتخاب مترجم [جُنگی از داستان‌کوتاه] نشر افق. چاپ سوم ۱۳۹۷.
جنگل بزرگ (مجموعه داستان‌). ویلیام فاکنر. نشر افق. چاپ سوم ۱۳۹۸.
کارآگاه دهکده (مجموعه داستان‌). ویلیام فاکنر. نشر افق. چاپ دوم ۱۳۹۸.
گنج‌نامه: داستان‌های گنج نمکی (مجموعه داستان‌). ویلیام فاکنر. نشر افق. چاپ دوم ۱۳۹۷.
اسب‌ها و آدم‌ها (مجموعه داستان‌). ویلیام فاکنر. نشر افق. چاپ دوم ۱۳۹۸.
میس چینی و زنان دیگر(مجموعه داستان‌). ویلیام فاکنر. نشر افق. چاپ اول ۱۳۹۸.
ساعت گرینویچ (مجموعه داستان و جستار) آن بیتی. نشر رسش. چاپ ۱۳۸۳. چاپ تمام.
صدای سوم: گزیده داستان‌های نویسندگان نسل سوم آمریکا، نشر ماهی. چاپ چهارم ۱۳۹۷
داستان (تالیف):
برادران جمال‌زاده.(مجموعه داستان) نشر افق. چاپ سوم ۱۳۹۶.