انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

بازنگری راهبردی پس از پایان جنگ سرد (لوموند دیپلماتیک: ژوئن ۲۰۱۳)

ونسان دپورت ترجمه ی آریا نوری

به ندرت پیش می آید که در مورد مساله ی هسته ای بحثی صورت بگیرد که در چارچوب اعتقاد به بمب اتمی به عنوان ضامنی برای حفظ امنیت نباشد. اندیشه ی هسته ای که در بادی امر مساله ی اصلی تفکر استراتژیک بود امروزه دیگر جایگاه سابق خود را از دست داده است.کتاب سفید جدید هم که در تاریخ ٢٩ آوریل سال ٢٠١٣ به آقای اولاند ارائه شد از این امر مستثنی نیست

کتاب سفید دفاعی جدیدی که به آقای اولاند ارائه شده است ، وضعیت سلاح هسته ای را همانطور که توسط ژنرال دوگل معرفی شده بود مطرح میکند.باز هم تغییرات ایجاد شده در جریان دهه های اخیر و تحول تهدید های موجود مد نظر قرار داده نشده است. مساله ای ممکن به قیمت کاهش قدرت بازدارنده فرانسه تمام شود.

به ندرت پیش می آید که در مورد مساله ی هسته ای بحثی صورت بگیرد که در چارچوب اعتقاد به بمب اتمی به عنوان ضامنی برای حفظ امنیت نباشد. اندیشه ی هسته ای که در بادی امر مساله ی اصلی تفکر استراتژیک بود امروزه دیگر جایگاه سابق خود را از دست داده است.کتاب سفید جدید هم که در تاریخ ٢٩ آوریل سال ٢٠١٣ به آقای اولاند ارائه شد از این امر مستثنی نیست : تخصیص بودجه ای بالا،وضعیت هسته ای و زراد خانه ها ی جدید که هزینه ای در حدود ۵.٣ تا ۵.۴ مییارد یورو در سال یعنی مبلغی معادل ١٠ تا ٢٠ درصد بودجه ی دفاعی فرانسه را تشکیل میدهد.

متخصصین خبره و سازمان های کارکشته به بررسی این مساله پرداخته اند اما مشکل اساسی این است که آنها تنها از دیدگاه ابزار موجود،دید تکنولوژیک و گسترش صنایع اتمی به قضیه نگاه میکنند.اندیشه ی آنها حول محور چی یا چگونه میچرخد نه “چرا” و “بر علیه چی کسی”.برداشت مفهومی از جنگ سرد هرگز بازبینی نشده است.

با تمام این تفاسیر در اختیار داشتن سلاح هسته ای تضمینی برای امنیت به شمار نمیاید.در این مورد میتوانیم به سخنان مشترک دو نخست وزیر و یکی از وزیران دفاع مراجعه کنیم : تداوم برتری استراتژیک توسط سلاح هسته ای نقاط تیره ای دارد که روز به روز بیشتر میشود.(۱)

دو نقص عمده در این مساله وجود دارد : در واقع وجود سلاح هسته ای نه لازم است و نه ضامنی برای تضمین امنیت چرا که حمله های دائمی صورت گرفته ی امروزه را نمیتوان با سلاح هسته ای پاسخ داد و از طرفی این سلاح ها در برابر تروریست ها کاربردی ندارد،از طرفی هم میتوان به غیر اخلاقی بودن و عدم تفکیک گذاری در مورد هدف ها در استفاده از این سلاح ها اشاره کرد.

از طرفی دیگر جایگاه مشروع فرانسه در شورای امنیت سازمان ملل از توان دخالت نظامی این کشور ،مثل دخالتی که در مالی صورت گرفت، بر میاید نه سلاح های هسته ای اش.الگوی نظامی داشتن بمب و ژاندارم بودن دیگر غیر قابل اجرا نیست و برای رفع نیاز های امنیتی باید از هزینه ی زرادخانه ها کاسته شود.

تغییر رویه در این مساله به فرانسه اجازه میدهد تا توان نظامی خود را حفظ کند اما رئیس کمیسون دفاعی مجمع ملی ، خانوم پاتریشیا آدام با بیان این مساله که : بمب هسته ای از آن رو که در چارچوب نیرو های مرسوم جای میگیرد ، دفاعی مشروع محسوب میشود.(۲) ، نظری مخالف دارد.

این پیوند استراتژیک بسیار قوی بین سلاح هسته ای و جنگ افزارهای متعارف،از پیشرفت عمل،حضور دائمی تهدید،و بازدارندگی رقبا توسط سلاح هسته ای نشات میگیرد.

اولین نیاز اساسی ، هرچقدر هم که مسخره به نظر بیاید امری مشهود است. استنباط پذیری از فرضیه ی یا همه چیز یا هیچ چیز دیگر قابل اعتبار نیست و نمیتوان به طور ناگهانی از مرحله ی سکون وارد فاز عملیاتی شد : اصول نشات گرفته از عمل پایدار باقی خواهند ماند.

این مساله آمریکا و فرانسه را بر آن داشت تا در جریان جنگ سرد زرادخانه های قدیمی خود را نگه دارند اما مساله این است که از آن زمان هیچ رخدادی روی نداده است و «حمله ی اولیه» ای که بتوان از آن به عنوان دست آویز در تاریخ استفاده کرد و در ادامه یک جنگ کلاسیک باشد و رقیب را درمقابل مسئولیت هایش قرار دهد صورت نگرفته است.

نشان دادن اقتدار سیاسی مساله ای حائز اهمیت است که میتواند از دریچه ی اقتدار نظامی صورت بپذیرد، بهتر است یادمان باشد که آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی چقدر به این مساله توجه نشان میدادند. معماری بازدارندگی باید همراه با قدرت های متعارف باشد تا اعتبارآغاز یک حمله اتمی را تضمین کند .در نهایت مساله ای که با آن مواجه هستیم استفاده از سلاح های هسته ای به عنوان حمله ای سریع است که در کنار آن باید نیرویی در اختیار داشت که بتوان عکس العمل دشمن را خنثی کرد که به این منظور باید در امر اختصاص بودجه به گونه ای توازن برقرار شود : صرف جوئی های ممکن باید بصورت جدی مطالعه شود.

ابزاری ناسازگار با واقعیت روز دنیا

در ابتدا لازم است ضرورت نیروهای هوابرد هم مد نظر قرار داده شود . در پاسخ به آنچه از آن انتظار می رود یعنی « ظرفیت تطبیق و سازماندهی در ارتباط با هدف » مسئله غیر واقعی بودن رویارویی آن با حریف پیش میاید ، در واقع سکوهای پرتاب و سلاح ها خیلی وقت است که وجود دارد اما مساله این است که تجهیز و به روز رسانی آنها در طی چند سال هزینه ای برابر با ساخت اولیه آنها در بر دارد. باید این مساله را هم مد نظر قرار دهیم که انگلیسی ها خیلی وقت است که این مساله را کنار گداشته اند.

مساله ی دیگری که تابو به نظر میرسد ، حضور نظامی در دریا ( حضور یک یا چند زیر دریایی دارای موشک با کلاهک هسته ای) است اما باز هم مساله بودجه ی هنگفتی است که باید به این امر تخصیص یابد که در این شرایط اقتصادی بعید به نظر میرسد، حتی تجهیز یک زیر دریایی هسته ای ، به روز رسانی وسایل و تغییر خدمه،به نسبت کارایی آن که با توجه به فشار های بین المللی و شرایط روز و هزینه ی بالای آن مطرح است . باید روی مساله ی جایگزینی موشک ها و سکوهای پرتاب بحثی اساسی صورت بگیرد ، به چه علت باید طی مدت پانزده سال ، از سال ١٩٩٧ تا سال ٢٠٢٠ ، کلاهک هسته ای موشک زیردریایی ها از M45 به ۵۱.۱M ، سپس به M51.2 و در نهایت به M51.3 تغییر پیدا کند؟!

آیا داشتن توانایی نابود کردن شهر پکن از نظر استراتژیک نوعی برتری محسوب میشود؟ آیا اگر حداقل ذخیره ی کلاهکی ما از ٣٠٠ تایی که الان هست پایینتر بیاید باز هم کافی نخواهد بود؟ در شرایطی که چین ٢۴٠ کلاهک و انگلستان تنها ٢٢۵ کلاهک در اختیار دارد که آن را هم میخواهد تا سال ٢٠٢٠ به ١٨٠ عدد کاهش دهد.(۳)

مساله ی دیگری که باید مورد بررسی قرار بگیرد قابل اعتماد بودن این سلاح هاست.راننده ای که در اتوبان حرکت میکند برای استفاده از راداری با دقت ٧۵ درصد همانقد سرعتش را کم میکند که برای استفاده از راداری با ١٠٠ درصد دقت.(۴)

بحثی استراتژیک می باید باز شود : بررسی ای صادقانه این اجازه را خواهد داد که ظرفیت های ابزاری را که دیگر با واقعیت جهان سلزگار نیست ، مجددا بازبینی شود .

قدرت هسته ای فرانسه مسلما باید حفظ شود اما با توجه به شرایط اقتصادی فعلی حفظ تمامی زرادخانه های کشور با ظرفیت های کنونی اش در واقع به معنی شکننده کردن آن و در خطر قراردادن کشورمان است.

١-

Alain Juppé, Bernard Norlain,Alain Richard et Michel Rocard, Le Monde, 14 octobre 2009.

٢-

Communication & Influence, no 42, Paris, mars 2013.

٣- مقاله «بلند پروازی های پکن داده های فضائی و هسته ای را به هم می ریزند.» لوموند دیپلماتیک، مه ٢٠١٣

http://ir.mondediplo.com/article1989.html

۴-

Cf. Yves Quéau, «Angles morts et typologie argumentaire de la dissuasion nucléaire : le vrai-faux débat sur les coûts», Les Champs de Mars, no 25, La Documentation française, Paris, hiver 2013.

 

 

 

صفحه لوموند دیپلماتیک در انسان شناسی وفرهنگ
http://anthropology.ir/lmd

پرونده «لوموند دیپلماتیک» در انسنا شناسی و فرهنگ
http://anthropology.ir/node/15007