انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

اینفودمیک در زمانه اپیدمیک

از مهم ترین تفاوت هایی که این بیماری جهان مبتلا یا Pandemic با تمامی نمونه های پیشیناش دارد میزان،حجم، و سرعت تولید و نشر اطلاعات است، فارغ از درستی و نادرستی آن. اگر در گذشته کمبود و سرعت پایین تولید و نشر اطلاعات، عاملی تهدید آمیز بر علیه بشریت بود، ولی ویروس کرونا و وضعیت Pandemic آن در عصر اطلاعات، اتمسفری برای بوجود آمدن شرایطی است که Epidemic of Misinformation یا Infodemic نامیده می شود؛ اطلاعاتی که با سرعت بسیار زیاد و گاها تصاعدی در حال تولید، نشر و بازنشر است. اگرچه در سادهترین تعریف، آنچه ما با آن روبروییم فقط یک امر حیاتی بین دو موجود هستی یعنی ویروس و انسان است که با نگاه اومانیستی و انسان محور بشر آن را ‘بحران’ ویروس کورونا نامیده است؛ ولی Infodemic امری انسانی، کاملا غیر اورگانیک و خارج از چرخه اکوسیستم حیات است. ما (انسانها) نه تنها خاک را غارت، جنگل ها را نابود، رودخانه، دریاچه و دریاها را آلوده، گونه های بسیاری را منقرض و در یک کلام سیاره را به نابودی کشانده ایم، بلکه به لطف حجم بسیار بالای اطلاعات که به کمک بسترهای شبکههای اجتماعی آنلاین تولید، تقویت و تشدید می شود؛ سلامت روانی خود را نیز به شدت در معرض خطر و نابودی قرار داده ایم.

فارغ از درست و یا غلط بودن اطلاعات (به هر شکل و فرم آن) که خود شرایط و ویژگیهای تاثیر گذار متفاوتی بهمراه دارد، نه تنها مغز انسان برای این حجم و اندازه از اطلاعاتی که با سرعت و شتاب بسیار زیاد در حال تولید و نشر می باشد دچار فرگشت نشده است؛ بلکه در حال حاضر آنچه مغز ما تجربه می کند، مبارزه در دو جبهه تهدید و مرگ فراگیره امری حیاتی بنام ویروس و امری بشری یا انسانی بنام Infodemic است که بنظر می رسد انسان را در شرایطی بسیار آسیب پذیر و شکننده قرار داده است؛ خصوصا که خود عامل و بانی هر دوی این تهدیدهای قابل پیشگیری بوده است. این متن، یادداشتی است درباره Infodemic Misinformation در زمانه Covid-19 Pandemic.

 

۲۳ ژانویه امسال بولتن دانشمندان اتمی (Bulletin of the Atomic Scientists) ساعت رستاخیز یا The Doomsday Clock رو ۱۰۰ ثانیه مانده به ساعت ۱۲ نیمه شب اعلام کرد و از جنگ هسته ای، تغییرات آب و هوایی، و اطلاعات نادرست یا Disinformation به عنوان تهدیدهای فزاینده علیه بشریت نام برد!

 

در طول عمر ۷۰ ساله این نهاد علمی و غیر انتفاعی این نخستین بار است که زمان باقی مانده، از ۲ دقیقه گذشته و هشداری جدی برای اقدامات ضروری، فوری، و عملی است.

 

The Doomsday Clock نشانگری جهانی، سمبولیک و شناخته شده است از آسیب پذیری
جهان و بشر در برابر فجایع ناشی از تهدیدهایی که توسط انسان ایجاد شده و یا می شود.

۲۰روز بعد، یعنی ۱۲ مارچ ۲۰۲۰، سازمان بهداشت جهانی شیوع بیماری کووید-۱۹ را جهان مبتلا یا Pandemic اعلام کرد و در ادامه پس از یکماه و چند روز در کنفرانس امنیتی زوریخ، از همه گیری جهانی اخبار درست/نادرست، بعنوان Infodemic نام برد. به این معنا که بشریت همزمان با دو تهدید بسیار همه گیر و قدرتمند Pandemic و Infodemic روبروست و حتی رسما اعلام شد که Infodemic با سرعتی بیشتر از تخمین متخصصان سازمان بهداشت جهانی در حال گسترش است و خطرات شیوع آن به وضعیت بسیار نگران کننده و غیر قابل کنترل نزدیک شده است.

هر کدام از ما در تلاشیم تا اخبار مربوط به Coronavirus، ویروسی که باعث بیماری Covid-19 می شود را پیگیری کنیم. انسان های زیادی جان شان را از دست داده اند؛ مبتلایان زیادی به شدت بیمار هستند و میلیون ها نفر در سراسر جهان هفته هاست که قرنطینه شدهاند. طبیعتاً بسیاری از ما در تلاش هستیم تا بفهمیم چه اقداماتی در جهت حفظ سلامت خود، خانواده و جامعه باید انجام دهیم.

بیشترین منبع تامین اطلاعات ما مجموعه ای از رسانه ها (صوتی/تصویری/مکتوب)، اینترنت و رسانه های اجتماعی است که دائما در حال ارائه “به روزرسانی مداوم اطلاعات بحرانهای در حال وقوع‌” است که برخی از آنها دقیق، بعضی از آنها به ظاهر کمتر و در موارد بسیاری نادرست و کاملا غلط است. اگرچه در نگاه اول یکی از عوارض بحرانها گسترش شایعات و اطلاعات غلط است؛ اما با ظهور اینترنت و استفاده گسترده از رسانهها و شبکههای اجتماعی در کنار قطبی/سیاسی و یا سیاه/سفید شدن گسترده همه مسائل در دنیای کنونی، بنظر می رسد این مشکل و عارضه یعنی گسترش شایعات و اطلاعات غلط به وضعیتی حاد و جهان گیر تبدیل شده است!

به دلیل اهمیت این موضوع در حال حاضر یکی از رشته های نوین در زمینه تحقیقات رسانه های اجتماعی مطالعه چگونگی جریان اطلاعات در هنگام وقایع بحرانی و وقوع بحران هاست. در این رشته، محققین سعی در مطالعه، تجزیه و تحلیل واکنش مردم به حوادث بحرانی در کنار جریان اطلاعات در محیطهایی که از آنها با عنوان “فناوری واسطه” یا “Technology-Mediated” نام برده می شود (مانند اینترنت و رسانههای اجتماعی) دارند. این تحقیقات منتج از تحقیقات پیشین در زمینه جامعه شناسی فاجعه است که به دهه ۱۹۶۰ باز می گردد.

وقایع و حوادث بحرانی همراه با میزان بالایی از عدم اطمینان و شرایط غیر پایدار است؛ خصوصا درباره آنچه اتفاق افتاده و یا می افتد و آنچه باید در مورد آن بحران انجام دهیم؛ خصوصا در زمان وقوع بلایای طبیعی، حوادث صنعتی، حملات تروریستی و شیوع بیماریهای واگیر دار با سرعت زیاد و نمونه های مشابه غالباً اطلاعات نامعتبر فراوانی وجود دارد و یا در حال شکل گیری و تولید است. مواردی که ما هنوز آنها را بدرستی نمیشناسیم و یا نسبت به آنها هیچ آگاهی و دانشی نداریم؛ خصوصا این واقعیت که شرایط دینامیکی شکل میگیرد از اطلاعات دائما در حال تغییر و جدید که ما را وادار می کند تا درک خود را از آنچه اتفاق افتاده و یا میافتد مدام تغییر داده و به روز کنیم؛ شکلی حاد و وسواس گونه از پدیده ای بنام FOMO. در این شرایط داینامیک اطلاعاتی که امروز درست و دقیق است با تکمیل و افزایش دادهها و اطلاعات از منابع معتبر، ممکن است فردا و یا آینده دیگر صحیح نباشد و این خود بنوعی باعث چالش و بروز عدم قطعیت، بلاتکلیفی، شک و تردید می شود. برای مثال درصد مرگ و میر در بین مبتلایان به این ویروس همچنان در حال تکمیل است در حالی که موارد متفاوتی تاکنون عنوان و مطرح شده است.

وقتی اطلاعات نامشخص و اضطراب زیاد است، پاسخ و واکنش طبیعی ما، سعی و تلاش در برطرف کردن این عدم اطمینان و اضطراب است. به عبارت دیگر، ما برای فهم آنچه در حال وقوع است (و در مورد آن چه باید بکنیم) تلاش می کنیم. بنابراین برای درک اوضاع سعی می کنیم با دیگران در محیط های اجتماعی مانند محل کار، تفریح، و غیره یا با استفاده از ابزارهای ارتباطی مانند تلفنهای هوشمند، اینترنت، و در حال حاضر رسانه های اجتماعی آنلاین یا Social Media تماس بگیریم و یا در تماس باشیم. مکانیزم واکنش طبیعی و دفاعی ما بدین شکل است که اطلاعات را جمع آوری کرده و سعی میکنیم فهمی را شکل دهیم که عموما ساخته و نتیجه به اشتراک گذاریهای دیگران در محیط های اجتماعی آنلاین و غیر آنلاین است. این فهم با چاشنی تئوریهای فردی و شخصی از دلایل، تاثیرات و بهترین راهبردهای واکنشی به این وضعیت نامشخص است. و در نهایت تصمیم گیری و اقداماتی که انجام می دهیم منتج از این مجموعه است. محققان این فعالیت را “معنا سازی جمعی” یا “Collective Sensemaking” نام گذاری کرده و آن را بخشی طبیعی از پاسخ و واکنش انسان به فاجعه و یا شرایط بحرانی میدانند که ممکن است مزایایی مانند اطلاع رسانی و یا آرامش روانی نیز بهمراه داشته باشد. بنظر می رسد هم اکنون تعداد زیادی از ما و صورتی کاملا داوطلبانه در حال ”معناسازی جمعی“ هستیم!

این چالش زمانی افزایش می یابد که اعتماد خود را به منابع “رسمی و پاسخگو” مانند سازمان ها و نهادهای مسئول (در سطح داخلی و بین المللی) از دست میدهیم. وقتی حتی رهبران و مسئولان عالی رتبه اطلاعات مشکوک و متفاوتی را منتشر و در اختیار عموم میگذارند که حتی گاها با مطالب منتشره توسط سازمانها، مسئولان و دانشمندان خودشان نیز مغایرت دارد، اعتماد ما به مراکز و نهادهای رسمی پاسخگو کاهش مییابد و همزمان باعث کاهش توانایی ما در شناسایی بهترین اطلاعات در زمان مورد نیاز میشود که خود عاملی می شود تا افراد اقداماتی انجام دهند که ممکن است برای خود یا دیگران مضر باشد و یا در مواردی حتی باعث ایجاد بحران و یا فاجعه ای دیگر شود!

مورد دیگری که محققان مدتهاست درباره وقایع در شرایط بحرانی میدانند این است که عموما افراد از این رویدادها برای سوءاستفاده از دیگر افراد آسیب دیده و حتی جوامع دیگر استفاده می کنند. با گذشت زمان، این سوء استفاده و بهره برداری افزایش یافته است تا جایی که اکنون شاهد گسترش عمدی اطلاعات (درست و یا نادرست) در جهت منافع مالی/سیاسی/روانی (انباشت قدرت، سرمایه ،و توجه) هستیم و با گذشت زمان این سوء استفاده و بهره برداری حجم بزرگتر و فراگیرتری پیدا کرده است که قطعا Covid-19 نیز این موضوع مستثنی نیست.

در شرایطی که اضطراب، نگرانی، و عدم اطلاع از صحت و درستی اطلاعات بالاست، ما در برابر اطلاعات غلط آسیب پذیر هستیم تا جایی که این آسیب پذیری می تواند در فرایند معناسازی جمعی یا “Collective Sensemaking” نفوذ کرده و تاثیر گذارد و هر فردی بسادگی می تواند به جذب، گسترش، نشر و بازنشر اطلاعات، مخصوصا اطلاعات نادرست بپردازد. این فرد می تواند هر یک از ما باشد و حتی با نیتی کاملا خیرخواهانه ممکن است براحتی اطلاعاتی رو که شاید تا دیروز درست و دقیق بوده ولی امروز دیگر نیست، با دیگران از جمله نزدیکان مان به اشتراک بگذاریم و به روند شیوع اطلاعات نادرست بدون هیچ نیت منفی کمک کنیم. عملی که ممکن است روی مرگ و زندگی افراد تاثیر گذار باشد!

این روزها بخش عمده گفتمان درباره “اخبار جعلی” یا Fake News، در سه مفهوم زیر مطرح می شود:

Misinformation
Disinformation
Mal-Information
به دلیل اهمیت و نقش مهم این مفاهیم در زندگی بشر امروز، شورای اروپا، یکی از نهادهای مهم اتحادیه اروپا در گزارش سالانه خود در سال ۲۰۱۷ سه مورد فوق را بعنوان اختلال یا نقص اطلاعات، Information Disorder ، معرفی و بصورت زیر تعریف کرد:

 

Misinformation – اطلاعات نادرستی است که با هدف ایجاد ضرر و زیان ایجاد نشده است. به عنوان مثال فردی که مقاله ای حاوی اطلاعات قدیمی و نامعتبر را بدون توجه و آگاهی، برای دیگری ارسال کند.

Disinformation – اطلاعات نادرستی است که بصورت عمدی و برای آسیب رساندن به شخص، گروه، سازمان و حتی یک جامعه و یا یک کشور طراحی و ایجاد شده است. به عنوان مثال شخصی با هدف بی اعتبار کردن شما، آمار غلط و نادرستی درباره شما و یا سازمان/شرکت شما طراحی و منتشر کند.

 

Mal-Information – یا سوء اطلاعات عبارت است از اطلاعاتی مبتنی بر واقعیت برای تحمیل صدمه و آسیب به شخص، گروه، سازمان، جامعه، و یک کشور طراحی و ایجاد شده است. به عنوان مثال شخص یا گروه و سازمانی که بدون هیچ زمینه و مقدمه ای از تصویر جسد یک کودک مهاجر برای تهییج و بر افروختن نفرت از گروه قومی خاص دیگری در جبهه مقابل استفاده می کند.

 

فراموش نکنیمMis/Dis/Mal-information فقط اطلاعات نادرست، غلط و غیر معتبر را در بر نمی گیرد؛ بلکه گاهی با ترکیب مجموعه ای از اطلاعات غلط و نادرست در یک فرم بظاهر درست و معتبر روایاتی کاملا بی اساس، غیر معتبر و دروغین برای رسیدن به اهداف مورد نظر شکل میگیرد. از جمله ایجاد شک و شبهه و یا برانگیختن احساسات عمومی در جهت و یا جهات مورد نظر و خاص!

در میان چنین بحرانی که سلامت عمومی را در سراسر جهان به یکباره به خطر انداخته؛ پیگیری اخبار به منظور دستیابی به اطلاعات حیاتی در مورد چگونگی بقاء و محافظت از خود و عزیزان کاملا قابل درک و منطقی است، ولی تنها مساله این است که رسانههای اجتماعی به هر فرم و شکل آن، نه تنها منابع مطمئن و قابل اطمینانی برای بدست آوردن اطلاعات، خصوصا اطلاعات دقیق و درست نیستند، بلکه خود عاملی برای بخطر انداختن سلامت روانی ماست.

فراموش نکنیم که Mis/Dis/Mal-information همانند ویروس به تنهایی قادر به گسترش و تولید مثل نیست؛ و نیاز به میزبان مناسب دارد و هریک از ما بالقوه می توانیم میزبانی مناسب باشیم. به این معنا که همیشه شخص و یا فرد دیگری نیست که عامل و یا در معرض خطر است؛ بلکه هر یک از ما در هر سطح از سواد، دانش، تجربه، آگاهی، و تحصیلات می تواند میزبان مناسبی برای گسترش و تولید آن باشد. نباید فراموش کنیم که Mis/Dis/Mal-information تک تک ما را مورد هدف قرار داده است و به همین دلیل همه ما در مقابل آن آسیب پذیر و در خطر هستیم؛ خصوصا که امروزه بسترهای شبکههای اجتماعی در زندگی خصوصی و اجتماعی انسان نفوذ کرده است و از آنجا که ما در مواقع و شرایط بحرانی آسیب پذیرتر هستیم این بسترها بسادگی می توانند تهدیدی جدی با عواقبی خطرناک برای ما باشند تا جایی که در شرایط Pandemic دچار Infodemic شده ایم.