ژروم بارکوف ترجمه و تلخیص: زهره انواری
در مسیر تغییرات فرهنگی چهار فرایند وجود دارد که باعث انعطاف فرهنگ و تطابق آن با شرایط محیطی جدید می شوند:
نوشتههای مرتبط
۱- تغییرات محیطی
فرهنگی ایستا را در نظر بگیرید که کنش متقابل بین افراد آن را تغییر نداده باشد. محیط فیزیکی چنین فرهنگی مانند هر فرهنگ دیگر دچار تغییر می شود. عناصر سازنده فرهنگ در چنین جامعه ای با محیط فیزیکی تغییر یافته با هم هماهنگ نیستند. عصر یخبندان شروع می شود، بیماری های جدید شیوع می یابند و ذخیره ماهی منطقه کاهش می یابد. در این صورت اگر فرهنگ جامعه تغییر نکند و خود را با محیط فیزیکی جدید مطابق نسازد جمعیت آن منطقه از بین خواهد رفت، همانگونه که بعضی از تمدن ها از بین رفته اند. اگر زندگی ماهیگیری تبدیل به نوع دیگری از معیشت نگردد و اگر برای مبارزه با سرما فرهنگ پوشش و معماری تغییر پیدا نکند، همه از بین خواهند رفت. بنابراین تغییرات محیطی خود را به نوعی بر تغییرات فرهنگی تحمیل کرده و باعث تغییر فرهنگ ها می گردد.
۲- انباشت خطاها
در هر فرهنگ افراد فقط بخشی از آن فرهنگ را پذیرفته و تایید می کنند. بخش بزرگی از دانش فرهنگی از سوی افراد غیرقابل تحقیق و اثبات اند. این دانش های فرهنگی در جوامع گاهی باعث کاهش تطابق ژنتیکی می شود و انباشته شدن این خطاهای فرهنگی ممکن است در انقراض یک جمعیت موثر باشد. از جمله این خطاها می توان به طب سنتی و تغذیه اشاره کرد که ممکن است فرهنگ های مختلف اطلاعات غلطی از این موارد را در خود انباشته باشند. از بین رفتن کودکان پاکستانی به علت بد دانستن خوراندن شیر اولیه مادر به آن ها و به جای آن خوراندن شربت در فنجان های در باز و در نتیجه عفونی شدن دستگاه گوارش این کودکان از جمله این موارد است. بنابراین برای جلوگیری از انباشت خطاهای ژنتیکی که از طریق فرهنگ ها منتقل می شود و ادامه حیات افراد آن جامعه باید فرهنگ ها خود را در جهت کاهش این خطاها تغییر داد.
۳- توافق نخبگان
نابرابری اجتماعی خود میتواند یکی از منابع کاهش تطابق ویژگیهای فرهنگی و زیستی و در نتیجه تغییر آن ها باشند.به عنوان مثال جوامع شکارچی و گردآورنده بسیار برابری طلباند و در نتیجه این برابری طلبی دارای رژیم غذایی مشابه و وسایل آسایش یکسانند. در جوامع دیگر که به درجات مختلف نابرابری حاکم است، کسانی که قدرت و منزلت بیشتری دارند به طور مستقیم یا غیر مستقیم از موقعیت شان برای جهت دادن به فرهنگ در جهت تمایلات خود استفاده می کنند. بسیاری از ایدئولوژی ها و مذاهب را می توان بازتابی از تلاش نخبگان برای تحکیم و تقویت موقعیت شان تفسیر کرد. اطلاعات فرهنگی را می توان به عنوان صحنهای از کشمکش یافت که در آن هر فرقه یا طبقه در آن به دنبال تغییر فرهنگ عمومی در جهت سود و منفعت خود هستند. اینگونه است که نابرابری اجتماعی فرهنگ ها را مجبور به تغییر می کنند.
۴- مزیت ها در بردارنده هزینه ها:
ویژگی های فرهنگی مانند داروهای جدید هنگامی سازش می یابند که فایده اش بیشتر از هزینه آن باشد. اما هزینه و فایده ها در این مورد با تطابق در ارتباطند به طوریکه هزینه های یک نوآوری فرهنگی ممکن است بیشتر از فایده آن باشد. به عنوان مثال آبیاری، در حالیکه به وضوح باعث افزایش تطابق با ذخیره غذایی شده، باعث ایجاد پیامدی منفی در برخی از بخش های جهان شد. برای مثال، آبیاری مکانی برای چرخه زندگی انگل شیستوزما و مالاریا فراهم کرد بنابراین هر نوآوری تکنولوژیکی در کنار فوایدی که به وجود می آورد، اثرات و پیامدهای زیانآوری به همراه خواهد داشت. هزینهها هم به اندازه فایدهها وجود دارند، حتی گاهی اوقات فایده ها بیشتر از هزینه ها می باشند. اگر بحث قبلی راجع به نابرابری را به خاطر داشته باشید، معمول است که یک بخش خاص از جامعه از فواید یک نوآوری فایده می برند در حالیکه هزینه ها را بخش دیگری تحمل می کند. به طور خلاصه پذیرش ویژگیهای فرهنگی سودمند ممکن است یکی از دلایل کاهش تطابق باشد.
Jerome H. Barkow, 1986, The elastic between genes and culture, Ethnology and Sociobiology, Volume 10, Issues 1-3, January 1989, Pages 111-129