تاملی بر دو دیدگاه متفاوت در حوزه ارتباط میان المان های شهری و جذب گردشگر
المان یا نماد شهری، ترکیبی است پیکره وار که در ساخت آن از ویژگی های درونی احجام و اشکال هندسی، صفحات قائم یا منحنی، اجزای سازهای، کابل ها، قالب ها و به طور کلی هر آنچه می تواند جنبه تزئینی و ساختمانی داشته باشد به صورت یک کلیت یکپارچه و تلفیقی از موارد فوق استفاده می شود و قبل از هر چیز این ترکیب دارای یک نظام هندسی و تعادلی پایدار وزیبا است به گونه ای که پس از خودنمایی در سطح شهر افراد را به گونهای جذب خود می نماید(نصر،۱۳۹۲: ۵۹). امروزه ساخت المان های شهری، در دستور کار بخش های زیباسازی شهرداری ها قرار گرفته است و می توان انواعی از المان های شهری، با اهداف، انواع و اقسام متفاوتی را در سطح شهر مشاهده نمود. دیدگاه ها در مورد نقش المان ها و نماد های شهری، طیف های متفاوتی را در بر میگیرند از جمله ان که عده ای المان ها را عاملی مستقل در طراحی شهری به حساب می آورند و عده ای ان سوی طیف المان ها را زیر مجموعه سایر سازه های شهری می دانند. در نظر داشتن المان ها به عنوان زیر مجموعه ای از برنامه های گردشگری از جمله این طیف نظری است.
نوشتههای مرتبط
المان های شهری، بیان خاصی از کیفیت های معماری هستند و منظوری از حس طراح را می رسانند که مفاهیمی در خود پنهان کرده اند و هر کس بر اساس ذهنیت خود با آن ارتباط برقرار می کند یا برعکس به مقابله با آن برمی آید. پس به طور کلی کارکرد های المان های شهری را به صورت زیر می توان بیان کرد:
- کمک به ارتقای کیفیت بصری محیط زندگی
- تقویت دهنده ی مکان و زمان ارتباطات اجتماعی و کلامی میان انسان ها
- تداعی کننده اصول، ارزش ها و عرف جامعه
- بازگوکننده جنبه های تاریخی یا فرهنگی و اجتماعی یک منطقه یا شهر
- کمک به تنوع و غنای شهری
- ارتقاء سطح دلبستگی افراد به فضاها و محیط های شهری
- ایجاد حس جهت یابی و موقعیت یابی
- ایجاد سرزندگی و نشاط در قرارگاه های رفتاری و جذب مردم به آنجا
- متمایز ساختن شهرها از یکدیگر
- کمک به جذب گردشگران وافزایش درآمد حاصل از آن( نیرومند، ۱۳۸۹).
آنچه در درجه اول، انچه از یک المان شهری به چشم می آید کالبد و ظاهر آن است. البته باید توجه داشت که مقصود من از تمرکز بر ابعاد کالبدی، صرفا جنبه های ظاهری و زیبایی شناختی نیست.بلکه مقصود آن است که بیان کنم انچه در درجه اول و پیش از تفسیرسازی معانی در ذهن مخاطب پردازش می شود جلوه های ظاهری المان ها است. ساختار کالبد المان ها به لحاظ مصالح به کار رفته، ارتبط با تاریخ و فرهنگ منطقه، تناسب مصالح با جغرافیای منطقه و قابلیت تمایز پذیری باید مورد توجه باشند. باردیگر یاداوری می کنم در این نوشتار ، به آن دسته از المان های خرد شهری توجه شده است که در جریان زیباسازی شهرها و توسط شهرداری ها در میادین و خیابان های شهری قرار می گیرند نه ان دسته از المان های کلان شهری. درادامه می توان مولفه های ارزیابی هویت کالبدی المان های شهری را مشاهده کرد:
مولفه های ارزیابی هویت کالبدی المان های شهری
- تاریخی بودن: پیوند المان با تاریخ گذشته
- بومی بودن: ارتباط المان با فرهنگ، تاریخ، زیست اجتماعی و جغرافیا
- متمایز بودن: خوانایی و تفاوت با المان های شهرهای پیرامونی
- پذیرا بودن: تسهیلات جانبی، تنوع طلبی، بهره برداری از فضای شهری پیرامون
- طراحی، فرم و معماری: دارا بودن فرم خاص
- محوریت فضایی: تناسب المان با مقیاس های پیرامونی
- نما: برخورداری از مصالح، رنگ، بدنه و بافت مناسب( بذگر، ۱۳۹۶: ۹۲).
همان گونه که پیش تر بیان شد،عده ای بر این عقیده اند که المان های شهری زیر مجموعه ای از عناصر گردشگری شهری اند اما من در ادامه قصد دارم بیان کنم،گذشته از آثار بصری غیر قابل انکار المان ها و نماد های شهری، المان ها می توانند در معرفی و یا تقویت هویت شهری تاثیر به سزایی داشته باشند و این تنها یکی از نقش هایی است که المان شهری را در نقشی فراتر از جذب گردشگر معرفی می نماید. این مهم زمانی میسر می شود که المان های شهری نه صرفا به لحاظ یک سازه فیزیکی، بلکه به عنوان سازه ای موثر در انتقال فرهنگ، بینش، هویت و جذب گردشگر نگریسته شود. برخی از مطالعات در دسته بندی انواع المان ها و نماد های شهری به ذکر این نکته پرداخته اند که بعضا المان ها کارکرد و هدفی جز مسئله زیبایی شناختی ندارند و بدین ترتیب ابعاد آن را به بعد کالبدی تقلیل داده اند با توجه به پیچیدگی برنامه ریزی و مدیریت شهری، پذیرش این نکته که آثار یک نماد صرفا در بعد کالبدی و زیبایی شناختی محدود شود، ساده نیست به علاوه آن که در مباحث ارزیابی کالبدی المان های شهری از سطح ظاهری و کالبدی فراتر می رویم و شاهد آنیم که در این ارزیابی ها هم به سطوح ارتباطی فرهنگی و تاریخی اشاره می شود. همچنین مطالعات بسیاری چون مطالعه سرور و همکاران(۱۳۹۳) المان ها و نماد های شهری را زیر مجموعه ای از عناصر گردشگری به حساب می آوردند و آن را به عنوان نماد سازی شهری و عاملی کلیدی در جذب گردشگران معرفی می کنند. بحث آن که المان های شهری، زیر مجموعه ای از عناصر گردشگری، زیبا سازی شهری یا عواملی این چنینی اند یا خیر. مبحثی است پیچیده و به نظر می رسد اجماع نظری مشخصی در این حوزه صورت نگرفته است. اما قصد دارم المان شهری را نه به عنوان زیر مجموعه ای از عناصر گردشگری بلکه به عنوان ساختاری مستقل معرفی کنم. اگر بپذیریم المان های شهری منتقل کننده جریان فکری، فرهنگی، معنایی و زیبایی شناختی اند می توانیم دردرک این مسئله که المان های شهری عناصری مستقل اند که تنها یکی از کارکردهای انان جذب گردشگر است، موفق باشیم. المان های شهری، در صورتی که در راستای تعاریف هویتی از شهر ساخته شده باشند و مجموعه ای از ساختار های فکری، فرهنگی و بصری را در راستای کارکرد و هویت شهری انتقال دهند می توانند خود زبان گویای شهر باشند. این شفافیت در انتقال کارکرد و هویت شهری، به جهت تکرار و پوشش می تواند در عوامل موثری چون جذب گردشگران موثر باشد. به عبارت دیگر تعریفی که از یک مقصد یا شهر ارائه می شود با توجه به مجموعه عوامل جذب کننده ان، بر روند ورود و خروج گردشگر موثر است در این میان المان ها می توانند تسهیل گر انتقال هویت و کارکرد شهری باشند نه انکه در روند جذب گردشگران به سان دیگر عوامل جذب کننده موثر باشند. با بیان این نکته ابدا قصد ندارم به تقلیل نقش المان های شهری بپردازم بلکه قصد دارم ان را به عنوان عاملی مستقل معرفی کنم و خارج از زیر مجموعه های گردشگری به ان بپردازم.