کار فرهنگی در مهاجرت، آن جایی که فرهنگ مهاجران در بیرون از خاک زیست – بومَش باید زنده بماند، کار دو چندان سختتری از تولید آن در سرزمین خاستگاه هر فرهنگی است. در جریان دشواریهای گوناگون ماهها و سالهای نخستین مهاجرت، از سویی تولید و یا مصرف فرآوردۀ فرهنگی به گونه ای کاری تجملی، پرهزینه و بی سود جلوه می کند و از دیگر سو، سطح خواسته ها و انتظارات از کارهای فرهنگی را پایین می آورد. در چنین بافتی، یک تولید فرهنگی در خور، مشکلات درخور توجه خود را هم دارد.
در بخش فعالیتهای انتشاراتی سازمان مولتی ساژ، امسال در روز نخست نوروز، کتاب «افسانه های خراسان» – به دو زبان فارسی و انگلیسی – را به چاپ رساندیم. این کتاب نخستین عنوان از یک مجموعه ۱۲ جلدی است به نام «افسانه های ایران زمین». محتوای این مجموعه بخشی از افسانه های مردمانی است که در استانهای گوناگون ایران امروزی و آن کشورهایی که با ما ریشه های تاریخی و فرهنگی مشترکی دارند (افغانستان و تاجیکستان) زندگی می کنند. درونمایه های مشترک فرهنگی را در همین اندک افسانه هایی که تا کنون گرد آوری کرده ایم به خوبی می توان دید و می بینیم که چگونه هربار، از گروهی به گروهی دیگر از مردمان بنا به داده ای فرهنگی و زبانی ویژۀ هر منطقه، به رنگ و چهرۀ نوی دیده می شوند. شمار دوازده گانۀ عنوانهای این کتاب را هم از دوازده ماه خورشیدی گرفته ایم که با این رنگارنگی و دگرگونی های ماههای یک سال هماهنگی داشته باشد. می دانیم که شمارۀ دوازده در مشرق زمین و به ویژه نزد ایرانیان همواره یکی از شمارگان آیینی و مقدس بوده است.
نوشتههای مرتبط
از سه سال پیش که با همکاران و دوستانمان بنای انجام این کار را گذاشتیم، روند کاری مان این بوده است که از منابع معتبری برای گزینش افسانه ها بهره بگیریم. این منابع یا کتابهایی است که بنا به افسانه های این یا آن منطقه به چاپ رسیده است و یا مجموعه های گردآوری شدۀ کسانی است که مستقیما از افراد بومی شنیده اند و ثبت کرده اند. برای نمونه، منبع افسانه های برگزیدۀ کتاب «افسانه های خراسان» مجموعه ای ۱۵ جلدی بوده است که به دست آقای حمیدرضا خزاعی در ایران، در انتشارات «ماه جان» به نام افسانه های خراسان، به تفکیک شهرها، به چاپ رسیده بود. ایشان با گشاده دستی اجازۀ برداشت از آن مجموعه را به ما داد. کار بعدی ما بازنویسی افسانه های برگزیده بوده است که گاه، با دقت و وسواس شایستۀ بسیار، به خودِ گویش محلی ثبت و چاپ شده بود. این کار را هم برای گسترده کردن گروه خوانندگان مورد نظر انجام دادیم. گام بعدی هم ترجمۀ متون به انگلیسی و کارهای ویرایشی آن بوده است.
مخاطبین مورد نظر این کتاب و دیگر عنوانهای مجموعۀ «افسانه های ایران زمین» در آینده، اساسا نوجوانان و جوانان نسل دوم مهاجرانند. مهاجران نسل نخست، به هر دلیل و علتی که ایران را ترک کرده باشند، طبیعتا توانایی خواندن متون فارسی را به خوبی خوب دارند و این سالهای اخیر هم دسترسی کم و بیش آسانی به کتابهای فارسی زبان در خارج از کشور پیدا کرده اند. اما وضعیت نسل دومی ها وضعیت دیگری است. نزد این گروه، زندگی کردن و درس خواندن در محیطهای انگلیسی زبان (و یا فرانسه زبان) زبان مادری را در بیرون از خانه کاملا به حاشیه می راند و سرانجام می شود زبان گفتگو با دیگر دوستان ایرانی و زبان گفتگو در برگزاری آیینها و جشنها. بگذریم از آن که در درون خانه هم، به مانند اکثر رسانه های ایرانی، واژگان انگلیسی و فرانسه یکی در میان جا را بر واژگان زبان مادری مهاجران تنگ می کند. با چنین زمینه ای، این افسانه ها را دو زبانه نشر دادیم که اگر خوب نشناختن زبان نوشتاری مادری راه را بر شناخت افسانه های ملی می بندد، برگردان آن به انگلیسی یا فرانسه راه کوتاهی را بر این گنجینه، چونان یکی از شاکله های فرهنگی، بگشاید.
ناگفته هم نگذارم که این افسانه های کهن ملی مان می توانند سرچشمه های ناب خلاقیتهای هنری، تئاتر، سینما، …، هنرمندان ما در خارج از کشور باشد. مگر این نیست که فیلمهای موفقی چون «هری پاتر» و «ارباب حلقه ها» از بن مایۀ برخی از افسانه های مردمی شان برگرفته شده اند؟
در حال حاضر با همکاران دو گروه جداگانه، کار گرداوری، ویرایش متون و ترجمۀ کتابهای «افسانه های مازندران» و «افسانه های آذربایجان» را آغاز کرده ایم. همکاری اکثر دوستان با این طرح همکاری ای داوطلبانه بوده است و از سر مهر به سرزمین مادری و باور به ضرورت تولید مجموعه ای با این خصوصیات. جا دارد که هم از همکاران خوبم سپاسگزاری کنم و هم از سوی گروه کاری مان بگویم که با آغوش باز از هر گونه همکاری در زمینۀ گردآوری افسانه های استانهای ایران و افغانستان و تاجیکستان، معرفی منابع معتبر، ترجمۀ متون و پخش و معرفی کتب و پشتیبانی مالی ، از سوی همۀ فرهنگ دوستان و سازمانهای فرهنگی استقبال می کنیم.
با این باور که نگاهبانی از فرهنگ و زبان (و یا زبانهای) مردمان پیش و بیش از همه کار خود آنهاست، بردن بار سنگین تولید این مجموعه را با شمار اندکی از دوستان ایرانی بر دوش گرفته ایم و امید داریم که در هر گامی از گامهای بعدی پرشمارتر باشیم.