انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

افسانه‌های تاجیکی؛ رستم‌جان و آفتاب‌خان

حکمت نعمت(گردآوری)، ترجمه: سعید فاضلی جاه و راحله فاضلی، ۱۶۸ ص،تهران: فلسفه، ۱۳۹۰.

 

«دیوانه حس  بر لب دریا آمد و دید که اَژدَها بی جان خوابیدَه است. بعد بَه شهر برگشتَه، گفت: «من اَژدَها را کشتم و پیش پادَشاه رَفتَه، شادیانَه گیرد. دختر پادَشاه، آفتاب خان، از مرگ خلاص شد. بَه پادشاه گویید دخترش را بر من نکاح کرده، دهَد.» پادَشاه این خبر را شُنیدَه، خرسند شد و زود توی اعلام کرده و به خلقش گفت: «دیوانَه حسن، اژدها را کشته است. اکنون من ده شب و ده روز توی کرده، آفتاب خان را بَه او نکاح میکنم. در این ده روز یَکان کس از موری اَش دود نَبرآرد. کسی که دود می بَرآرد سرش می گیرم.» هشت روز در شهر توی و تماشا دوام کرد. کسی در خانه اش خوراک نپخت.»این گزیده ای است که در پشت جلد کتاب افسانه های تاجیکی به چاپ رسیده است.

افسانه ها در میان قوم و ملت به عنوان ژانر معمول و رایج از زمان های قدیم به اشکال مختلف بوده و هست و بیشتر افسانه ها در واقع بیانگر آرمان و آرزو و تخیل انسان ها بوده و گاه به خاطر فرار از مشکلات زندگی و سختی های روزگار ساخته و بافته و آفریده شده اند. گاه یک رویداد و حادثه و اتفاق کوچک موجب پدید آمدن افسانه ها شده است.
در این میان افسانه های تاجیکی نیز استثنا نیستند و یکی از ژانرهای معمول در میان تاجیکان افسانه بوده که مردم در شب های سرد زمستانی که ایام فراغت محسوب می گردد در گرد بخاری جمع آمده افسانه گویی می کردند و حتی برای شنیدن افسانه از روستاهای اطراف افراد داننده افسانه را دعوت می کردند که برایشان افسانه گوید و حکایات افسانه گو از سوی سامعین با اقبال مئاجه می شد.
در میان تاجیکان فردی را به ندرت می توان یافت که افسانه نداند که در این میان افسانه های «لک و پک»، «سلیم پهلوان»، «ایرج طلسم شکن»، «بزگ جنگله پا»، «دختر جسور»، « هفت دادران» … از شهرت قابل ملاحظه ای برخوردارند و اکثر این افسانه ها در زمانی که امکان ثبت مکتوب آنها میسر نبود از سینه به سینه و از نسلی به نسل دیگر منتقل می شدند.
کتاب مذکور نیز ده افسانه تاجیکی است که در اختیار خوانندگان فارسی زبان قرار گرفته است.این ده افسانه عبارتند از: دختر جسور، سلیم پهلوان، پایِ ظالم و کَل زیرک، ایرج دیو افکن، هفت دادَران، سه برادر، بهادر و زرینَه، بهرام و بهمن، جانان کاسَه و رستم جان و آفتاب خان.