انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

اصول و مفاهیم تحلیل کاربردی رفتار(ABA) و نقش تقویت

تحلیل کاربردی رفتار متاثر از اندیشه‌ها و پژوهش‌های اسکینر و با هدف کشف و توصیف به منظور پیش‌بینی و کنترل بیشینه بر رفتار مطرح‌گردید. از اسکینر با نام رفتار‌گرای افراطی یا رادیکال یاد می شود و این صفت با توجه به تعریفی که هاکنبرگ از رفتارگرایی رادیکال مبنی بر تاکید بر فایده‌ی عملی و کاربرد علم رفتارشناسی انسان بجای آزمودن نظریه های رسمی ارایه‌نموده، متناسب است. اسکینر هرگونه توجیه و تحلیل رفتار را بر اساس فرایند‌های ذهنی و انتزاعی و نیز متغیرهای فیزیولوژیک مردود دانست، رفتار مشاهده‌پذیر را بر اساس دو فرض برقراری قوانین خاص بر رفتار انسان و بیرونی‌بودن و مشاهده‌شدنی بودن علل رفتارها، مبنا قرار‌داد و نظریه‌ای توصیفی درباره رفتار مطرح و بنابر این توصیف‌ها، کنترل و دستکاری محیط، رفتارها و پیامدهای رفتاری را مد نظر قرار‌داد(لفرانسوا‌، برگردان سید‌محمدی،۱۳۸۵؛ ‌هرگنهان و السون‌،برگردان سیف، ۱۳۹۰). وی با تحلیل عوامل موثر بر رفتار، پژوهش بر رفتار و یادگیری را انجام داده است. روش پژوهش آزمایشی‌تک‌آزمودنی اسکینر نیز نوعی بدعت و نو‌آوری در عرصه روانشناسی محسوب‌می‌شود که از سویی مورد انتقاد سایرین است. بر پایه تعریفی که اسکینر از رفتار بیان‌کرده و با دسته‌بندی رفتارها به رفتار پاسخگر و رفتار کنشگر، کنترل رفتارهای پاسخگر را وابسته به محرک پیش‌آیند و کنترل رفتار کنشگر را از طریق پیامد‌هایش امکان‌پذیر می‌داند.

تحلیل کاربردی رفتار بر پایه اصول شرطی‌سازی البته بیشتر کنشگر (و پاسخگر) و حول محور تقویت(که ثرندایک نیز به آن پرداخته بود) انجام می‌پذیرد و از آن برای سه دسته از اهداف یعنی افزایش رفتار دلخواه و مورد‌نظر، کاستن از رفتارهای ناهنجار و نامناسب و شکل‌دهی و ایجاد رفتارهای جدید استفاده می‌شود. وجه تفاوت این دو نوع شرطی‌سازی توجه نوع پاسخگر بر مقدار پاسخ و تمرکز نوع کنشگر بر بسامد پاسخها است و از این نظر نوع کنشگر به شرطی‌سازی وسیله‌ای ثرندایک نزدیک می‌شود. اسکینر رفتارهای پاسخگر را درمورد آدمی کم و محدود و بیشتر رفتارها را از نوع کنشگر(و البته ارادی) تعبیر کرد. لازمه این کار بررسی و مشاهده زمینه‌یاب برای یافتن و توصیف رفتار های مطلوب و نامطلوب و سپس تحلیل و کنترل شرایط است. دو اصل شرطی‌سازی کنشگر عبارتند از: هر پاسخی همراه با پیامدی تقویت‌کننده، تکرار می‌شود و محرک تقویت کننده چیزی است که بسامد پاسخدهی(یا احتمال پاسخدهی مجدد) را افزایش‌می‌دهد. تقویت‌کنندگی پدیده یا رویداد را به زعم اسکینر تنها از تاثیرش بر رفتار می‌توان دریافت و تعیین کرد. در این میان سازه ها یا مفاهیم کلیدی عبارتند از رفتار، پیامد رفتار، پیش‌آیند رفتار، تقویت، قانونهای طلایی تقویت، خاموشی، زنجیره‌سازی و شکل‌دهی رفتار، برنامه نگهداری رفتار و تنبیه. تا قبل از اسکینر پیش‌آیندهای رفتاری چندان مورد توجه نبودند بلکه به رفتار و پیامد آن توجه می‌شد اما به‌دلیل تمرکز اسکینر بر کنترل و پیش‌بینی رفتارها، دانستن درباره پیش‌آیندها اهمیتی دوچندان یافت. این توجه وجه مشترکی با شناخت‌گراها به نظر می‌رسد اما نکته اینجاست که اسکینر به تاثیر پیش‌آیند بر فراوانی و بود و نبود رفتار(طی شرطی‌سازی پاسخگر‌) توجه‌نموده اما شناخت‌گراها به ماهیت و پردازش شناختی آن. پیش‌آیندها به مانند سرنخ‌هایی برای ارگانیسم عمل نموده می‌توانند از جمله گفتاری، اشاره‌های ضمنی، نشانه‌های فیزیکی و علامت‌های محیطی باشند که در طول تاریخ تمدن بشری از آنها استفاده گردیده اما نخستین بار توسط اسکینر بطور روشن بررسی، آزمایش و معرفی شد. در تبیین شرایط انسانی، اسکینر فرهنگ را مجموعه‌ای از تقویت‌کننده‌ها دانسته، از تکنولوژی رفتاری و ماشین آموزشی سخن گفته‌است‌(‌هرگنهان و السون‌،برگردان سیف، ۱۳۹۰). وی همچنین نمودار تراکمی رفتار را به‌عنوان تابعی از رفتار که هرگز وضعیت رو‌به‌پایین ندارد، از سطحی پایه و به‌صورت صعودی با شیب شاخص سرعت صدور(زمان) ترسیم نمود که وضعیت افقی آن نشاندهنده فراوانی صفر و عدم صدور رفتار می‌باشد. مراحلِ شرطی‌سازی پاسخدهی شامل شکل‌دهی(برای رفتارهای ساده) و زنجیره‌سازی(درباره رفتارهای پیچیده) برای ایجاد رفتار، نگهداری و خاموشی احتمالی است. برای تبیین فرایند ایجاد و شکل‌دهی به رفتار، از تقویت‌کننده‌های سه‌گانه‌‌ی متوالی یا سهمی یا پیاپیcontinues و متناوب intermittent برای دو فرایند تقویت تفکیکی و تقریب‌های متوالی و تقویت duration برای نگهداری و جلوگیری از عادی‌شدن برنامه استفاده می‌شود و هریک از این گونه‌های تقویت ممکن است بنابه نوع و شرایط رفتار، ثابت یا متغیر عرضه‌گردند که بیشترین تاثیر تقویت پیاپی و متناوب هنگام شکل‌گیری رفتار و بنابه آغاز کار تا پایان با اولویت پیاپی ثابت به متناوب متغیر ارجحیت و کارایی دارد. همچنین بنابر ضرورت برای برخی رفتارها از برنامه تقویت ترکیبی که شامل هر دو تقویت پیاپی و متناوب می باشد، استفاده می‌گردد . در فرایند شکل‌دهی رفتار بجای انتظار برای صدور رفتار موقعیت را برای اینکار شبیه‌سازی کرده و فراهم می‌سازند که اسکینر برای اینکار از محرومیت‌دادن برای تاثیر‌پذیری بیشتر یا شاید شبیه‌سازی موقعیت برای یادگیری بهره برده‌است. شکل‌دهی با تقویت برخی پاسخ ها و عدم تقویت برخی دیگر (تقویت تفکیکی) و از سوی دیگر فقط تقویت پاسخ‌های نزدیک به رفتار مورد نظر(تقریب‌های متوالی) صورت‌می‌گیرد. همچنین اسکینر از کنشگر تمیزی و تمییز افتراقی ، شبیه به شرطی‌سازی وسیله‌ای ثرندایک،‌ نام‌می‌برد که با برقراری یک علامت(سرنخ) پاسخی صادر می‌شود و منجر به تقویت خواهد‌گردید. اسکینر با طراحی جعبه معروفش و انجام آزمایشات، قانون تقویت‌ثانوی را مبنی بر بدست‌آوردن خاصیت تقویت‌کنندگیِ محرک خنثایی که با یک تقویت‌کننده نخستین همایند شده، مطرح ساخت که با این حساب محرک تمیزی نوعی تقویت‌کننده‌ی ثانوی محسوب خواهد‌‌شد. لازم به ذکر است که وجه تمایز تحلیل اسکینر با ثرندایک در تمایز محرک تمیزی از فراخوان تداعی می‌باشد، همچنین آنچه اسکینر تقویت می‌نامد با خشنود‌کنندگی و آزارند‌گی که مفاهیم انتزاعی و تعبیری هستند، فرق دارد و به گفته لفرانسوا‌(به نقل از سید‌محمدی،۱۳۸۵) فقط تاثیر مشاهده‌شده‌ی تقویت‌کننده است. بنابراین تقویت پیامد رفتار است (رفتار‌گرایان از پیامد به نام وابستگی یاد می‌کنند) که به گفته سید‌محمدی(۱۳۷۷) چهار نوع رابطه‌ی رفتار-پیامد را می توان مشخص کرد: ۱/رفتار-پیامد مثبت یا رابطه تقویت مثبت، ۲/رفتار-پیامد منفی یا تنبیه(منجر به اجتناب)، ۳/رفتار-پیامد حذف محرک منفی یا تقویت منفی یا گریز و ۴/رفتار-حذف‌کننده یا جلوگیرنده محرک مثبت که رابطه حذف نامیده‌می‌شود. اسکینر تقویت را در دو نوع مثبت و منفی دسته‌بندی نموده و تقویت(مثبت یا منفی) را منتج به افزایش احتمال صدور رفتار تعریف می‌کند. لازم به ذکر است که نتیجه رویداد یا فرایند است که تعیین کننده تقویت‌کنندگی می‌باشد و نه خود محرک به تنهایی(لفرانسوا‌، برگردان سید‌محمدی،۱۳۸۵؛ دیز و هالسی، برگردان براهنی،۱۳۶۳). تنبیه از آن جهت که از صدور رفتار پیشگیری می‌کند از تقویت منفی که با حذف چیزی به افزایش رفتار منجر می‌گردد متمایز است. در عین‌حال می‌توان برای تنبیه نیز از دو گونه نوع اول(ارایه چیزی به موقعیت) و نوع دوم(مجازات از طریق حذف) و با شکلهای لفظی، جریمه، پر‌کاری و فیزیکی نام برد. البته اسکینر با بکاربردن تنبیه مخالفت داشت و اثر دراز‌مدتی برای این مکانیسم قایل نبود و حتی به دلایلی دیگر از جمله آثار جانبی نامطلوب، پرداختن به نباید‌ها و مبهم گذاردن بایسته ها، توجیه صدمه زدن به دیگران، امکان بروز رفتار در صورت فقدان تنبه، ایجاد پرخاشگری علیه تنبیه‌گر و جانشین ساختن پاسخ نامطلوب، تنبیه را ناکارآمد و مردود می‌شمرد. از سوی دیگر سه راهبرد حذف، تعمیم و تمیز علاوه بر شکل‌دهی برای تولید رفتار پیچیده مطرح شده‌اند. اسکینر بر اساس منابع تقویت، تقویت‌کننده‌های نخستین یا اولیه در پیوند با ارضای نیازهای اولیه، اساسی و نا‌آموخته مانند آب، غذا و آمیزش جنسی؛ تقویت‌کننده‌های ثانوی که در اثر همایند‌ی با تقویت‌کننده‌های دیگر این ویژگی را پیدا می‌کنند و تقویت‌کننده‌های تعمیم‌یافته که همراه با بیش از یک تقویت نخستین و گاهی شامل خود رفتارهای همراه با تقویت نخستین بوده ، رفتارهای مختلفی را تقویت می‌کنند از جمله پول، مقام شهرت و در مورد انسان بسیار نیرومند به شمار می‌آیند، مطرح شده‌اند(لفرانسوا‌، برگردان سید‌محمدی،۱۳۸۵؛ ‌هرگنهان و السون‌،برگردان سیف، ۱۳۹۰). زنجیره‌سازی فرایند مهم دیگری برای تولید رفتار دلخواه است که با توجه به پیچیده بودن رفتارها و نیاز به توجه به محرک تمیزی به‌وقوع می‌پیوندد و زنجیره‌ای از محرک‌های جزئی را در‌کنار یا در‌زنجیره‌ای منتهی به تقویت‌کننده نخستینی را مورد توجه قرار می‌دهد. ‌هرگنهان و السون‌(برگردان سیف، ۱۳۹۰) ذکر نکته مهمی را ضروری دانسته‌اند مبنی بر اینکه ایجاد یک پاسخ زنجیره‌ای همواره از تقویت‌کننده‌ی نخستین به عقب عمل‌می‌کند و با افزایش قدرت تقویت‌کنندگی سایر محرک‌ها، زنجیره نیز گسترده‌تر خواهد‌گشت. از جمله مثال‌های ذکر‌شده زنجیره‌ها سلام و احوالپرسی دو دوست را می‌توان ذکر‌نمود که شروع زنجیره با دیدن دیگری به عنوان محرک تمیزی در‌نظر گرفته‌شده‌است(‌هرگنهان و السون‌،برگردان سیف، ۱۳۹۰). نکته مهم دیگر در این نظریه لزوم توجه به برخی محرکها و تقویت‌های نابجا و کاستن تاثیرشان که تحت عنوان قاچاقی از آنها یادشده می‌باشد. همچنین برای نگهداری رفتار یاد‌گرفته‌شده از طریق استفاده متناسب از تقویت متناوب و دوره‌ای و نیز شبیه ساختن شرایط به موقعیت واقعی و طبیعی استفاده می‌شود.

اسکینر رفتارهای کلامی در چارچوب زبان را نیز به نوعی تحت تاثیر برنامه های تقویت توضیح داده که دسته بندی از این رفتارها بر اساس نوع کار انجام شدنی برای دریافت تقویت شامل: خواست(طرح درخواست، تقویت و یادگیری)، نامیدن(تقویت در پی انطباق با تایید دیگران)، رفتار پژواکی‌(پیش‌نیاز رفتارهای کلامی پیچیده و تقویت در پی تقلید) و رفتار خود‌سنجی(توصیف پاسخها، بیان روابط و تدارک چارچوب دستوری برای مکالمه) می باشد.

یادگیری برنامه ای از دیگر تولیدات کاربردی اسکینر برای یادگیری و آموزش است که با توجه به ارایه گام به گام اطلاعات هدف، ارایه بازخورد فوری به یاد‌گیرنده و فراهم ساختن امکان یادگیری با سرعت متناسب هر فرد برای یادگیری و صدور رفتار مطلوب برای سازمان آموزشی ارایه گردید.

با ارزیابی تاثیر برنامه‌های کنترل رفتار بر فراگیری و خاموشی(زوال تدریجی رفتار به خاطر عدم تقویت) و نیز میزان پاسخدهی، اسکینر برنامه های تقویتی خود و اثر آنها بعد از عدم ارایه تقویت را مقایسه نمود و خاموشی بعد از تقویت پیوسته را سریعتر از تقویت متناوب ارزیابی کرد. در این راستا از بازگشت خودبخود و تفاوت خاموشی و فراموشی نیز یاد‌نمود. همچنین از نظر وی برنامه‌های تقویت هر چه که باشند از قانون های طلایی مناسب بودن، مقتضی بودن(امکان‌پذیری و مقدوریت) و مرتبط بودن(به لحاظ زمانی، مکانی و محتوایی) متاثر‌ند و پیروی می‌کنند.

راهبردها‌یی برگرفته از قانونهای طلایی که در چارچوب این نظریه برای افزایش رفتارهای مطلوب گفته شده عبارتند از: انتخاب تقویت‌کننده مناسب، کاربرد با‌ثبات و بجا(به موقع)، انتخاب کار‌آمدترین و بهترین برنامه، توجه به پیوند رفتار-تقویت، استفاده مفید از تقویت منفی و بکار‌بردن رهنمود و شکل‌دهی. آنچه مسلم است در جای‌جای این نظریه تقویت محور و کلید تحلیل رفتار و کنترل و پیش‌بینی آن به‌شمار‌آمده و همه‌ی برنامه‌ها برای افزایش یا کاهش و ایجاد رفتارها با محوریت و دستکاری تقویت صورت‌می‌پذیرد. تغییر رفتار از جمله موارد کاربرد برنامه‌ریزی‌شده، هدفمند و سنجیده تحلیل کاربردی رفتار است که درمورد امور روزمره و در گستره وسیعی از موقعیتهای انسانی به‌ویژه در سامانه آموزشی و نظام درمانی بکار گرفته‌شده‌است. از جمله این موارد می‌توان به حساسیت‌زدایی‌ها و غرقه‌سازی متاثر از شرطی کلاسیک در کنار شکلدهی و نگهداری رفتارهای اصلاحی اشاره نمود. از جمله دیگر کسانی که با این چارچوب نظری و درمورد تحلیل کاربردی رفتار خدماتی ارایه نموده‌اند باید از پریماک، تیمبرلیک و از ماریان بیلی به خاطر بکاربردن تجاری و نمایشی اصول تحلیل رفتار نام برد(لفرانسوا‌، برگردان سید‌محمدی،۱۳۸۵؛ ‌هرگنهان و السون‌،برگردان سیف، ۱۳۹۰)./

اشاره‌ها:

دیز.ج. و هالسی. ا. (۱۳۶۳). روانشناسی یادگیری. برگردان محمد‌نقی براهنی. تهران: نشر رضا.

سیدمحمدی.ی. (۱۳۷۷). روان‌شناسی یادگیری. تهران: نشر روان.

لفرانسوا.گی.آر. (۱۳۸۵). نظریه‌های یادگیری انسان. برگردان یحیی سید‌محمدی. تهران: نشر روان.

هرگنهان‌.بی.آر. و السون‌.م.اچ.(۱۳۹۰).مقدمه‌ای بر نظریه‌های یادگیری. برگردان علی‌اکبر سیف.‌تهران: نشر‌دوران.