اصفهان، شهر انعکاسهای پنهان و آشکار، شهر پژواکها و بازتابها، شهر نقشها و تصویرهاست. در این شهر افسانهای مشرق زمین و هزار و یک شب، با نمونههای متعددی از انعکاس آثار گوناگون در آب، در آئینه و شیشه، انعکاسهای صوتی و آوایی، انعکاس طرحها ، نقوش، علائم، تزئینات، وارو نویسیها، چپ نویسیها، معکوس نویسیها، قرینه سازیها، اعداد، آئینها، آداب و مراسم و رفتارهای اجتماعی
نوشتههای مرتبط
اصفهان، شهر انعکاسها
َ”مرا حسرت هیچ چیز اصفهان نیست جز آب زلال میگونش و نسیم صبا و گذرگاههای پیچان باد و آسمانش که در هر حال صاف و بیابر است.”
اصفهان، شهر انعکاسهای پنهان و آشکار، شهر پژواکها و بازتابها، شهر نقشها و تصویرهاست. در این شهر افسانهای مشرق زمین و هزار و یک شب، با نمونههای متعددی از انعکاس آثار گوناگون در آب، در آئینه و شیشه، انعکاسهای صوتی و آوایی، انعکاس طرحها ، نقوش، علائم، تزئینات، وارو نویسیها، چپ نویسیها، معکوس نویسیها، قرینه سازیها، اعداد، آئینها، آداب و مراسم و رفتارهای اجتماعی و فرهنگی روبه رو هستیم که هر یک طرح و تصویری جادویی و خیال انگیز از این شهر کهن بر جای میگذارند.
انعکاس درآب
در اصفهان، زاینده رود،این رود طلایی، تصاویر متعددی از پلها، انسانها، گیاهان و پرندگان را بر سطح نمای خود باز میتاباند و منعکس میکند. این بازتاب، از طریق مادیها (جویبارهای منشعب از زاینده رود)، تا به دورترین نقاط و فضاهای شهری، تا به سنگابها و آب نمای صحن مساجد و مدارس و کاخها گسترده میشود و طرح و تصویری چشم نواز و زیبا از گنبدها، گلدستهها، ایوانها، ستونها، سر ستونها، خطوط و نقوش کاشیکاری ها و گچ بریها برجا میگذا رد . از مشهور ترین انعکاسهای شهر اصفهان انعکاس بیست ستون، در آب نمای مقابل عمارت چهل ستون است.
انعکاس در آئینه
در عمارت چهل ستون اصفهان و بناهایی که به دنبال آن ساخته میشوند، آئینهها، تصویرگر جهان واقعی پیرامون خویشند. این آئینهها که در دوران صفویه از ونیز به ایران آورده شده ودر بناها نصب گردیدهاند، به گونهای صاف تر، مستقیم تر و دقیق تر، جهان مادی را آن چنان که هست، به عینه تقلید و منتقل می کنند
انعکاسهای صوتی و آوایی
تکرار و بازگشت صدا، در فضای وسیع گنبد خانه مسجد امام ، به همراه پژواک و طنین صوت در فضای پر تزئین و گچبری شده طبقه ششم عمارت عالی قاپو و صدای چهچهه و آواز در زیر پل خواجو ، که با ترنم دل پذیر امواج زاینده رود آمیخته میشوند، همگی نشانههایی از انعکاس صوتی و آوایی در اصفهانند.
* باغ شهرها و چهار باغهای هرات و سمرقند عصر تیموری، که از نمونههای قدیم تری چون باغ کاران و باغ نقش جهان اصفهان سلجوقی تاثیر پذیرفتهاند، خود بر باغ سازی وچهارباغ دوران صفویه تاثیر میگذارند.
در باغ چهل ستون اصفهان، درختان کهنسال و گلها و گیاهان بومی فضای باغ به همراه ساختمان کوشک یا عمارت میان باغ ، طرح وتصویری جذاب و خیال انگیز از باغ سنتی ایرانی به تماشا میگذارند.
* حضور گلها گیاهان و پرندگان باغ در زندگی شهری و روستایی و انعکاس این طبیعت رنگین بر نقوش برجسته سنگی، آجرهای تزئینی منقوش، کاشیکاری گنبدها و گلدستهها، گچبری محرابها، آئینه کاری ایوانها و تالارها، نقاشیهای دیواری، کتیبهها، تزئینات چوبی و فلزی درها و پنجرهها، شیشههای مشجر رنگین ، قالیها و بافتههای پر نقش و نگار، گونه دیگری از انعکاس طبیعت بر زندگی انسان است.
* درعمارت عالی قاپوی اصفهان نمونه هائی از نقاشی های دیواری اوایل سده یازدهم هجری نقش بسته اند که عمدتا کار رضا عباسی یا شاگردان مهم او هستند . در این عمارت نقاشی های ساده و تکرار شونده ای به حاصل آمده اند که هر ذره نقش با دقتی بی همانند کار شده اند واز حیث طرح و ترکیب تنوعی شگفت انگیز دارند
مکتب نقاشی اصفهان اخرین جلوگاه حقیقی مینیاتور یا نقاشی کهن ایرانی ست از وجوه تمایز این مکتب فزونی تک چهره هاست که نمونه هایی از ان در تالار عمارت چهل ستون بر دیوار ها وداخل قاب ها به تصویردرامده است
بر بدنه جانبی و بیرونی عمارت چهل ستون با اخرین نمونه های مینیاتور های بزرگ شده بر روی دیوار روبر و هستیم اما از اواخرسده یازدهم چنین نمونه هایی منسوخ میشوند و جای خود را به نقاشی هایی میدهند که عناصر و دست مایه های هنر ایرانی و اروپایی همراه هم به کار رفته اند وتاثیر نقاشی ا زوپایی در انها محسوس و رو به افزایش است
* نقوش نمادین تکرار شوندهای چون درخت زندگی، گل نیلوفر، درخت سرو، نبرد شیر و گاو، شکل پلکانی زیگوراتها، صلیب شکسته و دهها نقش وطرح دیگر ، از مثالهای شاخص و برجسته انعکاس و تکرار در هنرها و صنایع دستی اصفهانند.
* در عمارت عالی قاپو و چهل ستون اصفهان عصر صفوی، ستونها ی بر افراشته و بالا بلند این دو عمارت ، یاداور ستونهای کاخ آپادانای تخت جمشید دوره هخامنشیاند.
* در عمارتهای عالی قاپو، چهل ستون و هشت بهشت اصفهان، تصویر آب نمای کف ایوان و تالار اصلی ، به قرینه در فضای سقف طراحی و منعکس شده اند.
* در مسجد جامع اصفهان، طرح کامل و کوچک شده ایوان غربی، به طرزموزونی بر سطح نمای ایوان شرقی، بازسازی و منعکس شده است. در این مسجد، برخی ازکتیبهها و نقوش، وارو نویسی، چپ نویسی و معکوس نویسی شدهاند.
*در اصفهان، اکثر اسامی خاص، دو بخشی ومتقارناند و در آنها اعداد ، حضوری چشمگیر دارند. نظیر: چهار باغ ، هشت بهشت، سی و سه پل، چهل ستون، هزار جریب، زاینده رود، اتشگاه توحید خانه عالی قاپو و نقش جهان.
انعکاس و تکرار عدد سی و سه، که از شرق کهن و از هند میآید ، به تدریج و در طول زمان بر پهنه وسیعی از دنیای قدیم تاثیری نافذ و گسترده از خود بر جای میگذارد که نمونههایی از آن را دراین مثالها میتوان جستجو نمود:
تقسیم آب سرچشمههای زاینده رود به سی و سه سهم توسط تومار شیخ بهایی / ساختمان سی و سه پل/ /دانههای تسبیح، که به تعداد سی و سه و یا مضربی از آن است / حروف الفبای فارسی به تعداد سی و سه حرف / اسفند و اسفند دونه، اسفند سی و سه دونه / سی و سه سکه، که در عروسی به کمر داماد بسته میشود / سی و سه راه گناه / سی و سه راه ثواب / سی و سه راهی که به بهشت میرود / و سی و سه الهه یا ایزد در آئینهای هند باستان، که مورد احترام و تقدس بسیار بودهاند
* گذر از جهان عینی به جهان ذهنی، از کیفیتهای ملموس و مادی به کیفیتهای روحی و معنوی، از ماده خام و بیشکل به پدیدههای متفکرانه ومنظم شده، ازآثار ساده و کم تزئین به نمونه های پرکار و پر تزئین، از سادگی به پیچیدگی و از بی نظمی به نظم، مسیری است که تاریخ حیات اجتماعی و فرهنگی شهر اصفهان، به صورتهای گوناگون و به دفعات، آن را تجربه و تکرار نموده است.
* تاثیر فرهنگ ها و تمدن اقوام غیر بومی و مهاجر بر ساکنان بومی منطقه، از نظر لهجه و گویش، آداب و رسوم، ذوق و سلیقه، روحیه و رفتار، پوشاک، تناسبات و اندازهها، رنگها، مهارتهای فنی و حرفهای، موسیقی، نگارگری، خوشنویسی، معماری و شهرسازی و سایر پدیدههای زندگی اجتماعی، شاخه مهمی از انعکاس و تکرار را در تاریخ گذشته اصفهان، بازگو میکند.
* اصفهان شهرصنعت وهنر شهر دست ساخته های نفیس و زیباست . دراین شهر هنرمند پرور، بسیاری از خانوادههای صنعت گر و هنرمند در نسلهای پیاپی و پدر در پسر ، هنر و صنعت گذشتگان را آئینه وار تکرار و منعکس می کنند. نمونه، خانواده استاد مصدق زاده (کاشیکار) و خانواده حاج مصور الملکی (نقاش) در اصفهانند که تداوم صنعت و هنرشان به دوران صفویه می رسد.
* در اصفهان ، بسیاری از آداب و مراسم سنتی اعیاد مذهبی ایینها و مراسم سوگواری ماه محرم، همه ساله به طور منظم، برگزار و تکرار میگردد.
مناره ها دراغاز به صورت بناهایی منفرد جهت هدایت کاروان ها وبه عنوان علامت و نشانه راه دربیرون ویا درون شهرها ویا نزدیک به یک بنای مهم شکل می گرفتند در اصفهان تعدادی از مشهور ترین وبلند ترین مناره ها از سده پنجم و ششم هجری بر جا مانده اند که انتشار طنین الله اکبر از فراز انها نقش عمده و اساسی این بنا ها بود این بنا های رفیع به مرور زمان جای خود را به گلدسته ها و ما ذ نه های کوتاه تری دادند که سهولت دسترسی موذن بر بالای انها را امکان پذیر می ساخت در کنار مناره ها و گلدسته ها وجود تعداد زیادی گنبد خوش ساخت و خوش طرح و نقش که از برجسته ترین و نفیس ترین اثار معماری جهان اسلامند به شهر کهنسال وتاریخی اصفهان چهره ای شرقی و مذهبی بخشیده اند.
مقرنس عنصری است تزیینی که به منظور فراهم کردن فضای بیشتر برای اجرای تزیینات ظریف و پرکاری چون اجر چینی گچبری کاشیکاری نقاشی ونظایر ان بر بالای پنجره ها درها درگاه ها سرستون ها تاق ایوان ها محراب ها و زیر گنبد ها نقش می بندد وشکل می گیرد . این عنصر تزیینی که نمونه هایی از ان به صورت ساده یا مفصل از پیش از اسلام وجود داشته در دوران اسلامی تحول بسیار می یابد و در قالب شکل های بدیع ومتنوع با ایجاد سطوح گود و برجسته سایه روشن ها و سطوح رنگین نقش موثری در اراستن و زیباتر کردن بناهایی چون مساجد مدارس و کاخ ها بر عهده دارد
* طرح “هشت گوشه”، به نشانه جهتهای هشت گانه جغرافیایی عالم و هشت در باغ بهشت، و استفاده از آن در معماری مزارها ، مقابر، کاخها، اعیانیها، بناهای مسکونی، کاروانسراها، فضاهای شهری و نقشه شهرها، نشانه تداوم این طرح هندسی، فلسفی و تکرار آن در طول زمان است. .
* تاثیر روند تحولات معماری ایرانی درساختمان مساجد سدههای اولیه هجری ( مراحل شبستانی ، گنبد دار، ایوانی) و انعکاس آن بر ساختمان محرابها، در شاخص ترین و برجسته ترین نمونه شکلی اش، در محراب اولجایتو مسجد جامع اصفهان ظاهر میگردد،
در محراب اولجایتو مسجد جامع اصفها ن طرح روشنی از بازتاب ( ستون، گنبد، ایوان ) بر سطح نمای گچبری شده این محراب نفیس و زیبا از اوایل سده هشتم هجری به یادگار ، برجامانده .
میدان نقش جهان اصفهان، از برجسته ترین فضاهای شهری جهانست دراین میدان ، شکل گیری سه نیروی قدرتمند زندگی اجتماعی ( بازار، حکومت، مذهب ) و انعکاس نمادین این نیروها در قالب بناهای ساخته شده بر گرد میدان، به پیشرفته ترین و موزون ترین شکل الگویی خود در دوران صفویه میرسد. این طرح، که متاثر از نمونه ی قدیم تر شکل گیری ( فضای میدان در پایتخت های ایران ) است، درمیدان نقش جهان اصفهان به کمال آرمانی و الگویی خود می رسد و در ادامه، بر میدان ها و فضاهای شهری پس از خود، سایه میافکند و تاثیر میگذارد.
* طرح ساده و اولیهی شهرهای تبریز و قزوین اوائل دوره صفویه، مقدمه و تمرینی است برای شهر اصفهان سده یازدهم هجری، که در آن شبکه هندسی یکپارچه و منظمی با مقیاس وسیع بر سطح شهر طراحی و اجرا میشود. این طرح کامل و الگویی در ادامه، بر بافت شهرهای کرمان، شیراز، کاشان، تهران تبریز و اردبیل تاثیر میگذارد و تکرار میگردد
در سال ۳۳۰ هجری قمری زمانی که ماه در صورت فلکی قوس قرار داشت شهر اصفهان از اندازه قبلی خود به حدود ۲۱ هزار گام گسترش پیدا کرد از آن تاریخ به بعد تصویر صورت فلکی قوس یا انسان اسب طالع نجومی و نشان شهر اصفهان شد دردوران صفویه این نشان وعلامت تاریخی بر بالای سردر قیصریه بازار اصفهان در میدان نقش جهان به صورت متقارن بر کاشی کاری معرق نقش بست و تصویر سوار کار کمان بدست بعنوان نشان تاریخی شهر اصفهان برای دوره های بعد به یاد گار باقی ماند .
***
هندسه گردون ، هندسه شکسته
کاخ آپادانا ، از عالی ترین نمونه های معماری هخامنشی است. در این کاخ ، معروف ترین و مهم ترین نقش های برجسته تخت جمشید بر کناره های دو راه پله شمالی و شرقی ، کار شده اند.
در این نقوش ، ردیفی از حاجبان ، پرده داران و سربازان که به طور یک در میان لباس مادی وپارسی در بر دارند دیده می شود که شکل پوشاک ، کفش ، کلاه ، اسلحه و ابزار و آرایش موی سرو صورت آن ها ما را با خصوصیت زندگی مردمان آن دوره آشنا می سازد.
ماد ها ، آریائی های کوچیده به منطقه آذربایجان در شمال غربی ایران و پارس ها آریائی های مستقر در منطقه فارس در جنوب ایران بودند.
با نگاهی به نقوش و تزئینات بکار رفته در پوشاک سربازان مادی و پارسی کاخ آپادانا ، این نکته مشخص می شود که کلاه سرباز پارسی مستطیل شکل ، با خطوط عمودی و راه راه و کلاه سرباز مادی نیم دایره ، با طرحی ساده ، شبیه به کلاه نمدی است.
مقایسه این دو کلاه با یکدیگر و گفتگوی میان آن دو ، نکته های مهم و با ارزشی از ویژگی های اقلیمی ، تاریخی و فرهنگی این سرزمین را آشکار می سازد.
کلاه سرباز پارسی که مستطیل شکل است می گوید ، شیار های عمودی و راه راه من ، شبیه به ستون های کاخ آپادانای تخت جمشید است.
و کلاه سرباز مادی که نیم دایره است می گوید ، شکل نیم دایره و منحنی من ، شبیه به گنبد های منطقه آذربایجان و شهر تبریز است.
کلاه سرباز پارسی می گوید ، شیار های موازی و راه راه من ، شبیه فالوده شیرازی ، خوراکی معروف شیراز است که رشته رشته است.
و کلاه سرباز مادی می گوید ، شکل منحنی و دایره وار من ، شبیه کوفته تبریزی است که معروف ترین غذای تبریز است.
کلاه سرباز پارسی می گوید ، خطوط صاف و کشیده من ، شبیه به سرو مشهور شیراز ، رشته های رنگین خاتم شیراز و رنگ من ، رنگ طلائی و فصل من ، فصل بهار و گرمای تابستان است.
و کلاه سرباز مادی می گوید ، رنگ من ، رنگ نقره ای ، گیاه من ، یاس بنفش ، صورت فلکی من ،عقرب با دُم هلالی اش و فصل من ، فصل پر باران پائیز و سرمای زمستان است.
کلاه سرباز پارسی می گوید ، خطوط عمودی و افراشته من یاد آور ستون ، درخت سرو ، گل نیلوفرآبی شیر ، آتش سرخ ، رنگ طلائی ، فصل گرما ، فلز طلا و جنسیت مرد است که مظهر آن در ایران باستان ، ایزد مهر است که این ها همگی از نماد های خورشیدند.
و کلاه سرباز مادی می گوید ، خطوط منحنی و دایره وار من ، یادآور گنبد ها ، چشم انسان با مژه ، عقرب ، اژدها ، گاو ، گوزن ، گیاه پیچک ، انگور ، رنگ های آبی ، نیلی ، لاجوردی ، فلز نقره و جنسیت زن است که مظهر آن در ایران باستان ، آناهیتا ، ایزد بانوی آب و نعمت و فراوانی است واین ها همگی از نماد های ماهند.
و این گفتگوی میان کلاه سرباز پارسی و کلاه سرباز مادی ، که گفتگوی میان “هندسه شکسته” و “هندسه گردون ” نیز هست ، با اشاره به این که تمام پدیده های جهان هستی و عناصر پیرامون ما
از دو شکل “هندسه شکسته” با خطوط مستقیم و صاف و “هندسه گردون” با خطوط منحنی و دایره شکل ، تشکیل یافته اند همچنان ادامه می یابد و به دنبال آن با ارائه ی نمونه هایی ازنقاشی های غارها ، نقوش روی سفال ها ، نقوش برجسته روی سنگ ، کتیبه ها، خوشنویسی ، نگارگری،معماری ، شهر سازی ، موسیقی ، صنایع دستی ، نجوم و ستاره شناسی ، آداب و مراسم و آئین ها ، سر انجام به دوران معاصر وعلائم گرافیکی زندگی امروز ، یعنی به ” صفر” و ” یک ” کامپیوتر می رسد.
علائمی که در آن ، عدد صفر (۰) با انحنای ملایم و دایره وار خود ، نشانه ای از “هندسه گردون” و عدد یک (۱) با شکل صاف و کشیده و مستقیمش ، “هندسه شکسته” را در ادامه یک حرکت تاریخی
و در ساده ترین شکل ، به تماشا می گذارند.
«ویژه نامه ی «فرهنگ و مستند»
http://www.anthropology.ir/node/19850
ویژه نامه ی «هشتمین سالگرد انسان شناسی و فرهنگ»
http://www.anthropology.ir/node/21139
ویژه نامه ی نوروز ۱۳۹۳
http://www.anthropology.ir/node/22280