اسطوره به اعتقاد استروس آیینه ی بزرگ نمایی است از شیوه ی تفکر همیشه گی که انسان ها پیوسته از طریق آن اندیشیده اند. استروس با بررسی اساطیر یونانی و رومی و اسکاندیناویایی به این نتیجه می رسد که این اساطیر خصوصیات اساسی ساختی خود را که در آغاز کار داشته اند همچنان حفظ کرده اند. به نحوی که اگر آن ها را به شیوه ی درست بررسی کنیم می توانیم خصایص منطقی عام و استدلال ابتدایی را در آن ها بیابیم. این روش تطبیقی در مطالعه ی اسطوره روشی است که ساختارگرایان پیرو استراوس نیز از آن سود جسته اند.
عنوان مناسگ گذر (گذار یا آشناسازی نیز نامیده می شود) برای اولین بار توسط انسان شناس بلژیکی آرنولد وان جنپ درباره ی مناسک آیینی به خصوصی به کار برده شد که در جوامع نانویسا انجام می گیرد. مناسک گذر که در میان مردمان جوامع نانویسا آیینی معمول است با مرگ نمادین نوآموزان همراه است که پس از آن از سوی آموزگاران خویش وادار به زهدورزی شده و پس از فراگرفتن مناسک نسبت به جامعه ای که آن ها را درون خود می پذیرد آگاهی می یابند.
نوشتههای مرتبط
در این جا از طبقه بندی ای که میرچا الیاده از مناسک گذر ارائه می دهد، استفاده می کنم. او مناسک آشناسازی را به چند دسته تقسیم بندی می کند که در این نوشتار به نوع سوم آن می پردازم که مناسک گذر فردی نام دارد. مناسک فردی نوع سوم از آیین گذر، مناسکی است که درارتباط با مهارتی سری است. این آیین در سطح ادیان نخستین در ارتباط با مهارت داروگری و جادوگری است. فرد با گذر از مراحلی به مهارت هایی فراطبیعی دست می یابد که در روند طبیعی زندگی نمی توانست کسب کند.
مراحل مختلف مناسک گذر فردی به این ترتیب است: الف. تشخیص وجود فرد اهریمنی، ب. جدایی او از جامعه یا مرگ نمادین، پ. انتقال او به مکان آیینی، ت. آموزش او توسط نیروهای قدسی (عموما در قالب موجودات افسانه ای)، ث. بازگشت او به جامعه، یا تولد نمادین، ج. بازپذیرش او در جامعه به عنوان فردی با نیروها و مهارت های رمزآلود.
اسطوره ی زال به نظر من از الگویی مشابه این مناسک پیروی می کند. در اسطوره ی زال، پلیدی او همان سپیدی اوست. به سبب همین رنگ است که زال در روند اسطوره از غیرآدمی تا آدمی راه می پیماید. زال نیز همانند نوآموزانی که الیاده از آنان سخن می گوید که « پیش از مناسک گذر این افراد در شرایط انسانی سهیم نبودند». چنان چه سام نیز با مشاهده ی موی سپید فرزندش به این ویژگی غیر انسانی اشاره می کند.
چو آیند و پرسند گردنکشان چه گویم ازین بچه ی بد نشان
چه گویم که این بچه ی دیو چیست؟ پلنگ و دورنگست و گرنه پریست…
زمانی که طبیعت از رویارویی با این واقعیت روی بر می تابد، فرهنگ و آموزش وارد میدان می شود.
جدایی در مناسک گذر یکی از عناصر ضروری است. در تمامی گونه های مناسک که در میان بومیان نقاط مختلف دنیا انجام می گیرد جدایی نوآموز از محیط خانواده و جامعه ای که به آن تعلق دارد صورت می گیرد. درمواردی این جدایی به گونه ای خشونت بار انجام می شود تا به شکلی نمادین خشونت مرگ را به تصویر بکشد. در اسطوره ی زال نیز، پس از آن که پدر از وجود فرزندی که وجودش با طبیعت متناقض است آگاه می شود، به دور کردن و جدا کردن او از جامعه می اندیشد.
بفرمود پس تاش برداشتند از آن بوم و بر دور بگذاشتند
به جایی که سیمرغ را خانه بود بدان خانه این خرد بیگانه بود
اگر این کودک این چنین سپید و مرموز در همین محیط پذیرفته می شد دیگر هستی او چنین رمزورازی نداشت، سنت او را که اهریمنی است از خود می راند اما آرمان اساطیری او را به جایی می برد که اصل روحانی و معنوی او می پندارد. یعنی همان البرز کوه که مکان آیینی است برای آموزش. زال مانند نوآموز از جامعه ای که در آن متولد شده رانده می شود، به گونه ای نمادین می میرد و به فراموشی سپرده می شود، تا پس از آموزش نیروهای فراطبیعی و بالیدن در راستای اهداف جامعه باززاده شود. مکان آیینی معمولا در نقطه ای بالاتر از زیست گاه معمول جامعه واقع است. الیاده معتقد است که این آیین های صعود آیین هایی بسیار باستانی هستند. همین کارکرد بلندی و نزدیکی به آسمان را می توانیم در کوه البرز در اسطوره ی زال پیدا کنیم.
سر اندر ثریا یکی کوه دید که گفتی ستاره بخواهد کشید
نشیبی از او برکشیده بلند که ناید ز کیوان بر اوبر گزند
فرو برده از شیر و صندل عمود یک اندر دگر ساخته چوب عود
ره بر شدن جست و کی بود راه دد و دام را بر چنان جایگاه
در اسطوره ی زال حضور سیمرغ همان کارکردی را دارد که موجود افسانه ای یا روح نیایی در مناسک گذر استرالیایی و آمریکای شمالی ایفا می کند. سیمرغ نیز راهنما و آموزش دهنده ی زال است. اما در این جا سیمرغ است که کارکرد آگاهی و جادوگری و داروگری را در خود به همراه دارد. نیروی داروگری و جادوگری زال در واقع همان وجود سیمرغ است. در میان بومیان، فردی که گذر از ناآگاهی به آگاهی و از ناقدسی بودن به قدسی بودن را انجام می دهد، داروگر و جادوگر می شود. در واقع سیمرغ نمادی است از خرد و آگاهی زال.
گرت هیچ سختی به روی آورند ور از نیک و بد گفت و گوی آورند
بر آتش برافگن یکی پر من ببینی هم اندر زمان فر من
اکنون دیگر این زال است که خرد و فره را در خود دارد و باید به عنوان موجودی که با حقایقی معنوی آشنا شده است به جامعه ی خویش بازگردد. زال دیگر زالی نیست که در کنار البرز کوه رها شده بود. دیگر موی سپیدش ننگ آور نیست بلکه پرورش قدسی ای که یافته او را به دیگر گونه انسانی مبدل ساخته است. سام نیز باید زال را موجودی دیگر بداند و به راز سیمرغی اش ایمان بیاورد و او را با اکرام بپذیرد.
پذیرش نوآموز در جامعه باید براساس خواست نهادهای مذهبی جامعه صورت بگیرد. پذیرفته شدن زال نیز در جامعه به همین شکل به تایید نهادهای بااهمیت جامعه می رسد. این مهم در خواب سام است که به تحقق می پیوندد. زال به گونه ای در خواب سام ظاهر می شود که سپاهی در پشت سر او حرکت می کند که نشان از پهلوانی او و پذیرفته شدن او از سوی نهاد نظامی است. در سمت چپ او موبدی حرکت می کند که نشان دهنده ی نهاد مذهبی است و در سمت راستش فرد دانا و خردمندی حرکت می کند که نشانگر پذیرش او از سوی دانایان است.
زال مناسک گذر از پلیدی به خرد را با جدایی از جامعه و انتقال به مکانی قدسی، آموختن رازهای دانایی از آموزنده ای افسانه ای، بازگشت به جامعه و روبه رو شدن با تایید نهادهای اصلی جامعه طی می کند.
منابع:
۱. الیاده، میرچا، آیین ها و نمادهای آشناسازی (رازهای زادن و دوباره زادن)، نصرالله زنگویی، تهران، آگه، چاپ اول ۱۳۶۸
۲. لیچ، ادموند، لوی استراوس، حمید عنایت، تهران، خوارزمی، چاپ اول ۱۳۵۰
۳. فکوهی، ناصر، تاریخ اندیشه و نظریه های انسان شناسی، تهران، نی، چاپ سوم ۱۳۸۴
۴. ریور، کلود، درآمدی بر انسان شناسی، ناصر فکوهی، تهران، نی، چاپ پنجم ۱۳۸۴
۵. کتاک، کنراد فیلیپ، انسان شناسی (کشف تفاوت های انسانی)، محسن ثلاثی، تهران، علمی، چاپ اول ۱۳۸۶
۶. مختاری، محمد، حماسه در رمز و راز ملی، تهران، توس، چاپ اول ۱۳۸۴
۷. مختاری، محمد، اسطوره ی زال (تبلور تضاد و وحدت در حماسه ملی)، تهران، توس، چاپ اول ۱۳۷۹
۸. فردوسی، شاهنامه، تصحیح ژول مول، تهران، بهزاد، چاپ پنجم ۱۳۷۹
۹. منطق الطیر، عطار نیشابوری، تصحیح محمد رضا شفیعی کدکنی، انتشارات سخن،۱۳۸۳
۱۰. وایزمن و گوور، لوی استراوس، نورالدین رحمانیان، تهران، شیراز، چاپ اول ۱۳۷۹
۱۱. استراوس، لوی، اسطوره و تفکر مدرن، فاضل لاریجانی و علی جهان پولاد، تهران، فرزان، چاپ اول ۱۳۸۰
۱۲. Fausto Sterling, Ann, Sexing The Body, New York, First Edition 2000
۱۳. http://shahname.recent.ir/default.aspx?browse