انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

استعمارزداییِ هنر: درآمدی موجز بر انسان‌شناسیِ هنر

هنر برای شما چه معنایی دارد و اگر معنایی دارد منظور کدام هنر است؟ آن هنری که مختص به اروپا یا به اصطلاح جهانِ غرب است؟ هنر یعنی زیباشناسی؟ مسلمن هنر نمی‌تواند بر مبنای ایدئولوژی‌ای شکل بگیرد، اگر نگاهِ زیباشناختی به آن داشته باشیم. اما می‌تواند با نگاه انسان‌شناختی از اوضاع جهانی خبر دادن.

انسان‌شناسی هنر زیر-شاخه‌ای ست در انسان‌شناسیِ اجتماعی، که تمرکزش بیش‌تر بر روی بافتار اجتماعی‌ای است که آن هنر در آن شکل گرفته. از آنجا که معنای «هنر» در غرب بسیار دستخوش بازارزیابی‌های گونه‌گونی است، و می‌تواند میان-فرهنگی خود را تعریف کردن، دشوار است بتوانیم به‌طور دقیق مشخص کردن کدام هنر در این رشته مد نظر است.

به‌هرتقدیر، بنابر خاستگاهِ این رشته، می‌توانیم گفتن که تمرکز آن بیش‌تر بر بُعدهای تاریخی، اقتصادی، زیباشناختیِ فُرم‌های هنری غیر-غربی است، به‌سخن‌‌دیگر، هنر قبیله‌ای و بومی. درنتیجه، انسان‌شناسی هنر مطالعه‌ها و تحلیل‌های خود را بر روی طیف وسیعی از اُبژه‌های مادّی‌ای بنیان می‌نهد که این اُبژه‌ها را انسان‌های سراسر جهان پدید آورده اند. انسان‌شناسی برخلافِ تاریخ هنر اُبژه‌ها را منحصراً از جنبه‌ی زیباشناختی‌اش را در نمی‌یابد، که نقشِ این اُبژه‌ها را در زندگی مردمان. برای نمونه می‌توانیم به آیین‌ها و باورهایشان اشاره کردن.

در این خصوص، می‌توانم به کلود لوی-استرواس، انسان‌شناس نامی اشاره کردن. لوی-استرواس در کتابِ «روشِ نقاب‌ها»، نقاب‌ها و نقشِ این نقاب‌ها را در زندگی بومی‌های شمالِ غربی اقیانوس آرام بررسیده است. هم‌چنین بررسیِ بنیادی‌تری را یکی از پیش‌گامانِ انسان‌شناسی مدرن، فرانتس بوآس انجام داده است. بوآس در «هنر پریمیتو»، ۱۹۲۷، چکیده‌ای از بینشِ خود در مورد فُرم‌های هنریِ به‌اصلاحِ «پریمیتیو» یا «ناییف» را ارائه می‌کند. ناگفته پیداست، انسان‌شناسی هنر سر-و-کارش بیش‌تر با هنرهای دیداری هم‌چون، پیکره‌ها، نقاب‌ها، نقاشی‌ها، صنایع‌دستی، و حتا تنِ انسانی است، و کم‌تر با هنر موسیقی و ادبیات. ازاین‌گذشته، انسان‌شناسِ هنر به‌شدت به نماد علاقه نشان می‌دهد، چون از نگاهِ وی این نمادها بار معناییِ خاصی به اُبژه‌ها می‌دهند همین‌طورکه به مواد و فنونی که در تولید آن به کار گرفته شده است.

اما نکاتِ اساسی مهمی در انسان‌شناسی هنر از اولین نوشته‌های دوره‌ی ویکتوریا پرورانده و گسترانده شده اند: از جستارهای فرگشتی مهم تا تحلیل‌های صوری، نقش‌های تلفیقیِ هنر در حفظِ ساختار اجتماعی، پیراستن بشرسازها به‌مثابه‌ی وجههای پیچیده‌ای از ارتباطِ رمزگذاری‌شده، و سناریوهای امروزی که ترویج روزفزونِ نیروهای جهانیْ انسان‌شناسانِ هنر را مجبور به مطالعه‌ی تعامل‌های جهان-مرزی و روندهای ترافرهنگی کرده است. انسان‌شناسی هنر بیش‌ترِ مطالعه‌اش بر روی مجموعه‌ها، فروش و نمایشگاه‌های قوم‌نگاری؛ دوباره‌زیرمتن‌گری (recontextualization) این اُبژه‌ها در موزه‌ها؛ یا نهادهای هنری در بازارهای هنرِ سراسر جهان است.

بدین‌شکل، انسان‌شناسی هنر نگاهی جامعه‌شناختی به طیف وسیعی از هنر در سراسر جهان از دوره‌های متاخر تا روزگار ما می‌اندازد. هم‌چنین، روی‌کردِ انسان‌شناسی به هنر متمایز است از تمرکز بر روند اجتماعی که ابژه‌های هنری را شکل داده اند. اینجا فرق میان انسان‌شناس هنر و تاریخ‌دان هنر پیدا می‌شود. تاریخ‌دان هنر بیش‌تر به کار و زندگی‌های هنرمندانِ به‌نام سر-و-کار دارد، اما انسان‌شناس هنر دغدغه‌اش نقش و جایگاه هنرمند در جامعه‌ی بزرگتری است. به‌سخن‌دیگر، به تحلیلِ فُرمی و کارکردیِ ابژه‌ها می‌پردازد و نسبت‌ها و جنبه‌های گوناگونِ این اُبژه‌ها را با جوامع بزرگ‌تر می‌بررسد.

باری، ۱۳۹۶، زادسالِ واحد «انسان‌شناسی هنر» در دانشکده‌ی علوم اجتماعیِ دانشگاهِ تهران است. مسلمن در این واحد به هنرمندهای نامی و تاریخِ هنرِ غرب پرداخته نمی‌شود که به هنرهای بومی و قبیله‌ای و نمادهایی که این هنرها در بر دارند. هم‌چنین، بینش متفاوتی از هنر را به جامعه‌ی انسانی می‌دهد.

سال نو شاد!

به یاریِ:

۱. https://en.wikipedia.org/wiki/Anthropology_of_art

۲. https://en.wikipedia.org/wiki/Social_anthropology

۳. https://en.wikipedia.org/wiki/Tribal_art

۴. https://en.wikipedia.org/wiki/Anthropology

۵. https://www.discoveranthropology.org.uk/about-anthropology/specialist-areas/anthropology-of-art.html

۶. http://www.oxfordbibliographies.com/view/document/obo-9780199766567/obo-9780199766567-0031.xml