به مناسبت هفتاد و پنجمین سال تولد پروفسور بو اوتاس، از سوی جمعی از همکاران سابق وی که اکثراً از شاگردان او نیز بودهاند، مراسمی در محل دانشکده زبانهای ایرانی دانشگاه اوپسالا برگزار شد. در این مراسم، از چاپ و انتشار مقالات وی در قالب اثری با عنوان از زبان فارسی قدیم تا جدید خبر داده و در پایان نیز از آن رونمایی شد. From Old to New Persian: Collected Essays. by Bo Utas. Ed. By Carina Jahani and Mehrdad Fallahzadeh. Dr Ludwig Reichert Verlag, 2013.
مطالعه در فرهنگ و زبانهای باستانی ایران توجه بسیاری از پژوهشگران را بویژه در دهههای گذشته به خود جلب کرده است. از آن جمله، بو اوتاس، متولد ۱۹۳۸ زبانشناس و ایرانشناس سوئدی و بنیانگذار انجمن ایران شناسی اروپا و استاد ممتاز دانشگاه اوپسالا[۱] که تاکنون آثار متعددی در این زمینه منتشر کرده است.[۲]
نوشتههای مرتبط
به مناسبت هفتاد و پنجمین سال تولد پروفسور بو اوتاس، از سوی جمعی از همکاران سابق وی که اکثراً از شاگردان او نیز بودهاند، مراسمی در محل دانشکده زبانهای ایرانی دانشگاه اوپسالا برگزار شد. در این مراسم، از چاپ و انتشار مقالات وی در قالب اثری با عنوان از زبان فارسی قدیم تا جدید خبر داده و در پایان نیز از آن رونمایی شد.
این کتاب که در واقع جلد دوم مجموعه مقالاتی است که پیش از این با نام دستنوشتهها، متون و ادبیات؛ مجموعه مقالاتی درباره متون فارسی میانه و فارسی نو [۳] و به مناسبت هفتادمین سال تولد او در سال ۲۰۰۸ منتشر شده بود، مجموعهای از مقالات بو اوتاس است که در سال ۲۰۱۳ توسط پروفسور کارینا جهانی و دکتر مهرداد فلاحزاده جمعآوری و ویرایش و توسط انتشارات لودویگ ریشرت ورلاگ در ویسبادن منتشر شده است.
کتاب حاوی هفده مقاله است که به مهمترین و تازهترین جستارهای اشاره شود. قبل از ارائه مطالب اصلی کتاب، در ابتدا به رسم مجموعههایی از این دست، کتابشناسی مفصّلی با ۱۴۳ عنوان از آثار اوتاس اعم از کتاب و مقاله درج شده است.[۴]
این مجموعه ـ چنانکه از نام آن پیداست ـ در یک دوره زمانی ۲۵۰۰ ساله، به زبان فارسی میپردازد.[۵] هرچند تبیین ویژگیهای زبانی دوره میانه، تعداد و حجم بیشتری از مقالات را به خود اختصاص داده است. برای مثال، نوشتار دوم که به استیگ ویکاندر[۶] تقدیم شده، به توضیحِ بخشی از متن فارسی- یهودی نامه دندان اویلیق (نزدیک ختن) اختصاص دارد.[۷] یهودیان در ایران اسلامی با وجود تکلّم به زبان پارسی، الفبای عبری را به جای الفبای عربی برگزیدند. این دستنوشتههای فارسی که با حروف عبری به جاماندهاند و به نام متون فارسی ـ یهودی خوانده میشوند، چنانکه تحقیقات زبانشناسان تاکنون نشان میدهد، قدیمیترین سند و مدرک پیدا شده از نوشتارهای فارسی نو هستند[۸]. اولین آثار کشف شده فارسی ـ یهودی را میتوان روی سنگنبشتهها، بشقابها، آثار فلزی و چند نامه تجاری یافت. از آن جمله باید به دو نامه پیدا شده در دندان اویلیق، متعلق به حدود ۷۵۰-۸۰۰ میلادی است اشاره کرد. موضوع مقاله مذکور، بررسی نامه اول است که توسط یک گروه باستانشناس، به ریاست اورل استاین در سال ۱۹۰۱ میلادی پیدا شده و هم اکنون در کتابخانه موزه بریتانیا حفظ میشود.
در این دوره زمانی زبان فارسی، میتوان به مقاله دیگری با نام«ساختهای فعلی و اندیشهنگارها (هُزوارشها) در کتیبههای فارسی میانه»[۹] اشاره کرد که اوتاس آن را به استادش هنریک ساموئل نیبرگ [۱۰] تقدیم داشته است. از آنجا که زبان کتیبهها به لحاظ دستوری تفاوت چندانی با هم ندارند، او برای تسهیل بررسی زبان این متون، دست به انتخاب زده، این مقاله را به ذکر نکاتی درباره مجموعه چهار کتیبه برجای مانده از کَرتیر، روحانی پرنفوذ زرتشتی، که در قرن سوم میلادی کتابت شده اختصاص داده است. او ساختهای فعلی را از چهار کتیبه واقع در سرمشهد در هشتاد کیلومتری کازرون، نقش رستم که در زیر نقش کَرتیر قرار دارد، کعبه زرتشت که در ضلع شرقی دیوار کعبه زرتشت در زیر تحریر کتیبه بزرگ شاپور یکم نگاشته شده و نقش رجب بر دامنه کوه رحمت در فاصله حدود سه کیلومتری شمال تخت جمشید، استخراج کرده است و با ذکر مثالهایی، صورتهای صرفی هر یک را ذکر کرده است. چنانکه در نوشتار بعد، «افعال و اندیشهنگارها (هزوارشها) پیشوندهای فعلی در ایاتکار زریران»[۱۱]، افعال و پیشوندهای فعلی در ایاتکار زریران را مورد چنین بررسیای قرار داده است و به توصیف انواع ساخت دستوری افعال به کار رفته در این متن و کاربُرد انواع مختلف پیشوندهای آنها میپردازد.
اما چنانکه اشاره شد دایره زمانی موضوع مقالات این کتاب، به دوره میانه ختم نمیشود، بلکه تا دورههای متأخر فارسی نو نیز ادامه مییابد. برای مثال میتوان به مقالهای[۱۲] اشاره کرد که کتیبهای متعلق به قرن سیزدهم هجری، کشف شده در میان شیارهای تخت جمشید را مورد توجه قرار داده است. چنانکه میدانیم از قرن چهارم به بعد همواره تخت جمشید، مورد توجه شاهزادگان و حاکمان بوده است. به همین جهت تعدادی کتیبه و یادگاری به نام آنان بر روی ستونها، درگاههای سنگی و یا پنجرهها نقش بستهاند. این دستنوشته که اولین بار از سوی اوتاس معرفی شد، در سال ۱۲۹۶ هجری «بروزگار ملک جوانبخت و دارای تاج و تخت خسرو صاحبقران ناصرالدین شاه قاجار» و هنگام حکمرانی «عم اکرم آن شاهنشاه حضرت شاهزاده آزاده معتمدالدوله فرهاد میرزا ابن الولیعهد الاعظم عباس میرزا ابن فتحعلی شاه» بر مملکت فارس «بیادگار بفرمان ایشان درین ایوان» به خط نستعلیق نوشته شده و از این رو کتیبه «فرهاد میرزا» خوانده میشود.
نکته قابل توجه درباره مقالات کتاب، عنایت نویسنده به موضوعاتی بِکر و جدید است که تاکنون این مباحث، چندان به دایره مقولات پژوهشی باستانشناسان و زبانشناسان پیش از او راه نیافتهاند. هرچند نمونههای بالا، از این واقعیت حکایت دارد، ذکر نمونهای دیگر خالی از لطف نیست. مقاله ششم، به رساله پهلوی کوتاه (تقریباً ۲۹۰ کلمه) و غیرمذهبی اما مهمِ «افدیه و سهیکیه سکستان» (عجایب و غرایب سیستان) اختصاص دارد. [۱۳] در این نوشتار، رساله مذکور نه تنها به لحاظ زبانی، بلکه از نظر محتوایی، به قصد بهرهمندی در مسائل تاریخی، مورد بررسی قرار گرفته است.
البته در کنار این ویژگی باید به معدود مقالاتی هم که حاوی اطلاعاتی جدید برای پژوهشگران زبان و ادبیات فارسی نیستند اشاره کرد. برای مثال در مقاله «علم عروض: وزن و قافیه»[۱۴] مطالبی اعم از وزن و شعر فارسی، قافیه در شعر فارسی، میراث عروضی قبل از دوره اسلامی، قواعد تقطیع خلیل فراهیدی از وزن در شعر عربی و سپس صورت فارسی شده آن، تقطیع شعری، سکت، رباعی و عروض در اشعار عامیانه، نقش وزن و قافیه در انواع شعر فارسی به چشم میخورد که با وجود آنکه برای محققان غیرفارسیزبان که آشنایی چندانی با آن ندارند، بسیار مفید و قابل استفاده است، اما چندان مورد اقبال و استفاده متخصصان قرار نخواهد گرفت.
علاوه بر ویژگیهای فوق، تنوّع موضوعی و زمانی در این مجموعه موجب شده که افزون بر وجود صبغه توصیفی و جزئینگر، مباحث پژوهشی و بحثهای کلان زبان فارسی نیز در گفتارهای این مجموعه، حضوری پررنگ داشته باشد. مثلاً در «منشأ چندقومیتی زبان فارسی»[۱۵] اوتاس درصدد پاسخ و دستکم تبیین این پرسش مهم بر میآید که چرا در طول بیش از هزار سال گذشته در ایران بهرغم رواج زبانهای ایرانیِ دیگر در سابقه روایی و کاربُرد زبان فارسی، تا امروز ادامه داشته است. او با توجه به بحث ژیلبر لازار در جلد چهارم تاریخ ایران کمبریج[۱۶]، معتقد است پاسخ گفتن به این سؤال بدون ملاحظه ارتباطات بین قومیتها و زبانهای مختلف و خارج از قلمرویی که اکنون به نام ایران شناخته میشود ممکن نیست و نباید تنها دلیل ادامه رواییِ زبان فارسی را نسبت به دیگر زبانهای ایرانی، تنها در نوشتاری شدن آن و گفتاری ماندن بقیه دانست. او همچنین این نکته را که اهمیت زبان فارسی تنها به نوشتار درآمدنِ آن به عنوان یکی از لهجهها یا گونههای گفتاری باشد مورد تردید قرار میدهد.
اطلاعات پردامنه و حیطه گسترده دانش تاریخی و زبانی اوتاس موجب شده نظریات و تأملات تطبیقی نیز از دایره مباحث بازتاب یافته در این اثر دور نماند. برای مثال، آنچه در «مانستان و خانقاه» مشاهده میشود، از احاطه او به پژوهشهای قبل از خود در این موضوع و قدرت تحلیل دادههای پیشین و توان او در تحلیل و ارائه نتیجه، حکایت میکند. بجاست این نوشتار که در زمره بهترین و روشمندترین گفتارهای این کتاب به شمار میآید، به منزله یکی از نمونه های ارزنده پژوهشهای تطبیقی در حوزه مطالعات اجتماعی و زبانی قرار گیرد. مانستان اصطلاحی در دین مانوی است که به عبادتگاههای مانویان عابد اطلاق میشده است.[۱۷] شباهتهای زیاد بین مانستانهای مانوی و خانقاههای صوفیان، موجبات جلب توجه برخی پژوهشگران بویژه ایرانشناسان و مستشرقان، به نکات تاریخی، هنری و اعتقادی این شباهتها شده است.[۱۸] این مقاله مختصراً به مطالعه نتایج برخی از تحقیقات پیشین و نیز بحثهایی در این باره بخصوص در ارتباط با تأثیر مانستانها و راهبان آنها بر ساختار و آداب خانقاههای صوفیه در ایرانِ بزرگ میپردازد.
در مقالهای دیگر «سامی در ایرانی: زبان نوشتاری،گفتاری و خواندنی»[۱۹] با اتخاذ همین رویکرد، تأثیر زبانهای سامی بر زبانهای ایرانی و ادامه نفوذ آن در ادوار بعد مورد بررسی قرار گرفته است. چنانکه میدانیم دولت نیرومند هخامنشی، سرزمینهای آباد و متمدن سامینشین آن روزگار را، از بینالنهرین تا فراسوی مصر، متصرف شد و مدتی چند برآنها حکومت کرد. از سوی دیگر تسلط ایرانیان بر دنیای متمدن و اقوام متعددی که اجباراً با یکدیگر در نزاع بودند، استقراری به وجود آورد که در سایه آن، مردمان توانستند به فرهنگ و پدیدههای فرهنگی نیز بپردازند و روابط انسانی را در میان خویش گسترش دهند. بویژه آنکه سیاست هخامنشیان با اقوام سامینژاد، خاصه یهودیان، آنچنان بود که ایشان را به سوی خود جلب میکرد. به دلایلی نظیر آنچه گفته شد، زبانهای سامی توانست نفوذ قابل توجهی در فارسی باستان، فارسی میانه و فارسی نو داشته باشد که اوتاس در این نوشتار به بررسی این تأثیر بر هر یک پرداخته است.
[۱] . Department of Linguistics and Philolog, Asian and African languages, Uppsala University
[۲] . برای اطلاعات بیشتر درباره او، رک: http://katalog.uu.se/empinfo/?languageId=1&id=XX697
[۳] . Manuscript, Text and Literature: Collected Essays on Middle and New Persian Texts (Beitrage zur Iranistik) , 2008
[۴] . pp. XI-XXII
[۵] . اوتاس در همین کتاب، در مقاله «باغ هایی با نام زبانهای ایرانی» (pp. 231-249.) از لفظ pairi-daēza (پارادایس) به منزله استعارهای برای زبانهای ایرانی یا زبانهای فاخر ایرانی، بهره میبرد که مطالعه آن قلمرویی وسیع و به درازای سه هزار سال میطلبد. او به برخی زمینههای جغرافیایی و اجتماعی فردوس زبانهای ایرانی پرداخته و با نظری تاریخی، این زبانهای فاخر را به منزله محصول فرهنگی این حوزه جغرافیایی مورد بررسی قرار میدهد. چنانکه میدانیم واژه “پارادایز” Paradise که در زبان انگلیسی به معنای «بهشت برین» یا همان Garden of Eden است، از لغت اوستایی pairi-daeza ریشه میگیرد. بخش اول این کلمه به معنای “گرداگرد” و “اطراف” است که امروزه حضور آن را در ابتدای لغت «پیرامون» میبینیم. بخش دوم نیز به معنای شکلدادن و ساختن و بناکردن (دیوار) است. چنانکه یکی از ویژگیهای «باغ ایرانی» دیواری است که پیرامون آن را فرامیگرفته است. تشبیه زبانهای ایرانی به فردوسهای ایرانی، از آن رو که اوتاس آن را به منزله حصاری بر گِردِ حوزه تمدن فرهنگی و جغرافیایی ایران بزرگ میداند، قابل توجه و تحسین است.
[۶] . استیگ ویکاند (Wikander, Oscar Stig) ، اسطوره شناس سوئدی است که تحقیقات و آثار متعددی درباره اسطورههای شرقی و ایرانی٬ بهویژه در شاهنامه فردوسی دارد. برای توضیحات بیشتر درباره او، رک: مدخل نام او در دایرهالمعارف ایرانیکا : http://www.iranicaonline.org/articles/wikander-oscar-stig
[۷] .”The Juwish-Persian Fragment from Dandān- Uiliq”, pp. 25-41.
[۸] . برای اطلاعات بیشتر دراین باره، رک: رساله دکتری دکتر حامد نوروزی با موضوع «ویژگیهای زبانی متون فارسی- عبری»؛ که در سال ۱۳۹۰ در گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تربیت مدرس دفاع شد. نیز رک: نشریه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تربیت معلم، «بررسی برخی حروف اضافه در متون فارسی- عبری»، دوره ۲۱، ش ۷۵، (پاییز و زمستان ۱۳۹۲)، ص ۱۲۹-۱۵۴ .
[۹] . “verbal forms and ideograms in the middle persian inscriptions”, pp. 43-72.
[۱۰] . هنریک ساموئل نیبرگ (Henrik Samuel Nyberg)، شرقشناس و ایرانشناس سوئدی (۱۸۸۹- ۱۹۷۴ میلادی) است که پژوهشهایی چند٬ بیشتر در حوزه زبان پهلوی و نیز دینهای ایران باستان به ویژه مزدیسنا به انجام رسانید که برخی نیز به انگلیسی و فارسی ترجمه شده است. برای اطلاعات بیشتر درباره او و آثارش رک: دایره المعارف ایرانیکا، ذیل مدخل نام او: http://www.iranicaonline.org/articles/nyberg-henrik-samuel
[۱۱] . “Verbs and Preverbs in The AYYĀTKĀR Ī ZARĒRĀN”, pp. 73-108.
[۱۲] . “A 19th century inscription at persepolis and the Swedish physician C. G. Fagergren”, pp. 141-151.
[۱۳] . “The Pahlavi Treatise AVDĒH U SAHĪKĒH Ī SAKISTĀN or “Wonders and Magnificence of Sistan” , pp109-118.
[۱۴] . “Prosody: Meter and Rhyme”, pp.203-230.
[۱۵] . “A Multiethnic Origin of New Persian” , pp. 181-191.
[۱۶] . The Cambridge History of Iran, Volume 4: The Period from the Arab Invasion to the Saljuqs, edited by R. N. Frye, Cambridge: Cambridge University Press, 1975.
[۱۷] . در دوره ساسانی، مانستانهای زیادی در بابل، خوزستان، خراسان و چین وجود داشته است. آخرین مانستان کشف شده جهان، در چین یافت شده که به سالهای متأخر قرن هفدهم و اوایل قرن هجدهم میلادی بازمیگردد. برای اطلاعات بیشتر درباره مانستانها، رک: نشریه فروهر، «مانستان»، فریده شولیزاده، ش ۴۲۹ ، (مهر و آبان ۱۳۸۷) : صص ۷ – ۱۰ .
[۱۸] . برای نمونه آسموسن به تفصیل به این موضوع پرداخته که بخش مهمی از پژوهشهای خود را در کتاب زیر ارائه کرده است:
-Xuastvanift. Studies in Manichaeism, Asmussen, Jes P.,Munksgaard, Copenhagen, 1965.
[۱۹] . ”semitic in iranian: written read and spoken language” pp. 167-181.