انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

پاره های هنر (۱۱)، بنیامین: سینما و نقاشی

یکی از ویژگی های سینما که آن را به روشنی از نمایش (تئاتر) جدا می کند، اگر آن را با نقاشی مقایسه کنیم، نتایجی باز هم پربار تر به ما می دهد. استدلال ما در پاسخ به طرح این مساله، ابتدا بحثی تطبیقی و روشنگر است که به مفهوم «عمل» بر می گردد: «عمل» به مفهومی که ما در «عمل جراحی» [پزشکی] داریم. در این حوزه، جراح و شفاگر* در دو قطب [متقابل] قرار می گیرند. شفاگر با عمل خود بر بیمار، با قرار دادن دست ها بر بخش هایی از بدن او، وی را درمان می کند، اما جراح در [بدن] دخالت [فیزیکی] می کند؛ پس ما با دو رویکرد متفاوت روبرو هستیم. شفاگر، دقیقا فاصله طبیعی میان خود و بیمار را حفظ می کند؛ یا بهتر بگوییم اگر این فاصله را – با قرار دادن دست ها بر بدن- کاهش می دهد، به دلیل اقتداری که از آن برخوردار است، فاصله را افزایش نیز می دهد. جراح برعکس، به شکل قابل ملاحظه ای این فاصله را کاهش می دهد – زیرا به درون بدن بیمار راه می یابد – اما افزایش کمٌی به آن می دهد، زیرا باید با احتیاط بسیار زیادی دستش را در میان اندام های درونی بیمار حرکت دهد. در یک کلام، برخلاف شفاگر (که اثری از شخصیت او در نزد پزشک باقی است) جراح، در لحظه تعیین کننده، از اینکه خود را چهره به چهره بیمار قرار دهد، سرباز می زند. و ورودش به بدن او، از خلال یک عملیات [جراحی] انجام می گیرد. میان نقاش و فیلمبردار [یا سینماگر] نیز ما با رابطه ای مشابه شفاگر و جراح روبرو هستیم. یکی از آن دو، با نقاشی ، فاصله ای طبیعی میان خود و واقعیت رودررویش را حفظ می کند؛ در حالی که دیگری یعنی فیلمبردار، در عمق لایه های این واقعیت فردی فرو می رود. تصاویری که بدین ترتیب به دست می آیند، به شکلی خارق العاده متفاوتند. تصویر نقاش، تصویری عام و کلی است؛ اما تصویر فیلمبردار به تکه های بی شماری قابل تقسیم است که هر یک از قوانین خاص خود تبعیت می کند. برای انسان امروزین، تصویر امر واقعی که سینما به او ارائه می دهد، بسیار پرمعنا تر [از نقاشی] است. زیرا این تصویر هر چند به جنبه ای از واقعیت ها می پردازد که هیچ ابزاری را توان دستیابی به آنها نیست – در حالی که هدف مشروع هر هنری همین است – اما می تواند دقیقا این کار را با ابزارهایی بکند که [در سطح واقعیت باقی نمانده] درون واقعیت نفوذ می کنند[ آن را از هم می درٌند] و به شکلی سنگین تر و متراکم تر، تا قلب این امر واقعی پیش می روند .

بنیامین در ویکیپدیا

در متن واژه جادوگر (magicien) آمده که به دلایلی به معنای «شفاگر» در نظام طب سنتی است

«پاره های هنر»، تکه های کوچکی هستند برگزیده، از کتابی درباره گفتارهایی از اندیشمندان و نویسندگان جهان درباره رشته های گوناگون هنر و یا نظریه هنر به طور عام. این پاره ها، به تدریج در وبگاه «انسان شناسی و فرهنگ» منتشر می شوند. رفرانس های دقیق و برابرنهاده های فارسی، در انتشار نهایی این مجموعه به صورت کتاب، در اختیار خوانندگان قرار می گیرد.

پاره های هنر(۱)، برگسون: بینش «رها شده» هنرمند

پاره های هنر(۲)، باشلار: دعوت به سفری خیالین

پاره های هنر (۳)، دیدرو: طبیعت به مثابه منشاء هنر

پاره های هنر (۴)، دوراس: نوشتن، وقتی که زن هستی…

پاره های هنر (۵)، مرلو پونتی: احساس پایان نایافتگی

پاره های هنر (۶)، کامو: درباره رمان های رفتارگرا

پاره های هنر (۷)، دریدا:خوانش متن

پاره های هنر (۸)، بلاندیه: هنرهای از دست رفته، جمع نقاب ها

پاره های هنر (۹)، لوی استروس: اثر نقاسی و زبان، همسازی دوگانه

پاره های هنر (۱۰)، ارسطو: دست، مفید ترین ابزارها