انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

از ذهنیت فن‌زده در ساخت وسار تا ساخت ‌وساز غیرفنی در واقعیت: آیا ساخت‌وساز صرفا یک پدیده تخصصی- فنی است؟

این نوشتار مقدمه ای بر مجموعه‌‌ای از نوشتارها است که به صورت یادداشت‌هایی در فواصل منظم به بررسی ساخت‌وساز، معماری و شهرسازی در ایران معاصر از منظرهای مختلف می‌پردازند. پشتوانه علمی این متن، حاصل مشارکت یک سال و نیم مولفان در پروژه پژوهشی” معماری، شهرسازی و ساخت‌وساز معاصر دراستان مازندران” در همکاری با کارگاه معماری معاصر ایران (به سرپرستی مهندس محمدرضا حائری و همکاری دوستان دیگر : سارا غفوری، نسیم الوندی، سهیل جوانبخت و محمدرضااعتصامی ) به کارفرمایی سازمان نظام مهندسی استان مازندران می‌باشد.

 

هر جا که هستیم، در فضای ساخت‌وسازیم. در آن زندگی می‌کنیم، آن را می‌بینیم و از آن چیزی می‌شنویم.

می‌شنویم از:

مردم: ساختمان‌ها دلگیر است ـ همسایه کناری ساخت‌وساز دارد آسایش را از ما گرفته است ـ مشغول ساخت‌وساز هستم، فلانی ساخت و فروخت چقدر سود کرد !

معماران: شهرداری شهر را می‌فروشد، کارفرما هر کار که بخواهد انجام می‌دهد، مردم معماری را نمی‌فهمند. برای گردش چرخ زندگی باید همینطور بسازیم، اگر ما نسازیم کس دیگری می‌سازد؛

مسئولان سازمان نظام مهندسی: اکثر ساختمان‌هایی که در شهر ساخته‌ می شود، دارای تخلفات ساختمانی هستند و در کمیسیون ماده ۱۰۰ بخشیده شده‌اند .

رادیو: چندین واحد از مسکن مهر در شهرستان‌ها مختلف افتتاح می‌شود. دولت نوید این مسئله را می‌دهد با طرح مسکن اجتماعی مشکل مسکن را حل می‌کند.

تلویزیون: بیش از نصف نقدینگی کشور به مسکن مهر اختصاص یافته است. (وزیر اقتصاد و دارایی (طیب‌نیا))

آمار هم از ساخت‌وساز سخن می‌گوید:

بررسی نتایج سرشماری سال ۱۳۹۰ نشان می‌دهد که کشور ۱۶۶۳۴۱۲ واحد مسکونی خالی از سکنه وجود دارد که این رقم در سرشماری سال ۱۳۸۵ کشور معادل ۶۳۳۵۶۹ واحد بوده است.
در رابطه با هر موضوعی که در شهر، محله و خانه شروع به صحبت می‌کنیم به ناگهان به ساخت‌وساز و چگونگی آن می‌رسیم. علاوه بر این در اکثر خانواده‌ها حداقل یک نفر پیدا می‌شود که در فرایند ساخت‌وساز از عزم، برنامه‌ریزی و طراحی، تدارکات و صنایع وابسته به آن، اجرا و تا نظارت به نوعی مشارکت دارد. از همه مهمتر همه ما به نوعی بهره‌برداران محصولات ساخت‌وساز هستیم. زندگی ما و نزدیکانمان با موضوعی به نام ساخت‌وساز در هم تنیده شده است. پس ساخت‌وساز نه یک پدیده صرفا فنی ـ تخصصی که پدیده‌ای اجتماعی است و بررسی آن از این منظر حائز اهمیت است.

با رویکرد اجتماعی ساخت‌وساز را از دو زاویه می‌توان مورد بررسی قرار داد:

ساخت‌وساز به عنوان اقدامی حاصل از کنش‌های افراد؛
در فرآیند ساخت هر بنا دست‌اندرکاران بسیار متعددی از جمله کارفرما، مهندسان مرتبط (معمار، عمران، تأسیسات،…) مهندس ناظر، بنا، مهندس مجری، انو‌اع مختلف استادکاران و کارگران در بخش‌های مختلف، ناظر شهرداری و …. دخیل و موثر هستند. بنا به عنوان محصول این فرآیند، متأثر از کنش هر یک از این دست‌اندرکاران متعدد و فضای اجتماعی است که در میان آنها در اثر کنش متقابل آنها شکل می‌گیرد. این کنش، نه صرفا یک کنش فنی بلکه به شدت کنشی اجتماعی است.

ارتباط ساخت‌وساز با فرآیندهای کلان اجتماعی
در یک دسته‌بندی کلی می‌توان فرآیندهای چهارگانه‌ای را مورد شناسایی قرار داد که در ساخت‌وساز موثر هستند :

الف: فرآیندهای اجتماعی- فرهنگی: این فرایندها حاصل بسیاری از مکانیسم‌های کمی- کیفی مانند: افزایش جمعیت، رشد بی‌سابقه شهرنشینی، تغییر شیوه زندگی، مدگرایی و …هستند؛

ب: فرآیندهای اقتصادی- پولی: ساخت‌وساز به عنوان یکی از بخش‌های اصلی اقتصادی کشور، به شدت تابع ساختارهای کلان اقتصادی کشور مانند فروش نفت، میزان نقدینگی، پتانسیل‌های سرمایه‌گذاری در سایر بخش‌های اقتصادی و .. است.
ج: فرآیندهای دانشی- تکنولوژیکی: این فرایندها هم تاثیر مستقیم در تغییرات کمی- کیفی ساخت‌وساز دارد. افزایش بی‌سابقه تعداد فارغ‌التحصیلان دانشگاهی در حوزه ساخت‌وساز، ورود انواع تکنولوژی‌ها ساخت، مواد ساختمانی جدید ساخت‌وساز در کشور را با تغییرات گسترده‌ای مواجه کرده است.
د: فرآیندهای مدیریتی- سیاسی: موضوع ساخت‌وساز و به تبع آن مسکن یکی از مهمترین دغدغه‌های حوزه سیاستگذاری و مدیریتی در چند دهه گذشته کشور بوده است .از ابتدای انقلاب سیاست‌هایی تحت عنوان آماده‌سازی زمین، شهر جدید، بافت فرسوده و مسکن مهر و مسکن مهر خودمالکی و بالاخره مسکن اجتماعی در دولت جدید مطرح شده است. این سیاست‌ها فارغ از مناسب بودن یا نامناسب بودن آن نشان دهنده آن است که در حوزه مدیریتی- سیاسی مسکن و ساخت‌وساز یکی از اصلی‌ترین دغدغه‌ها است.
اکنون پرسش این است آیا ذهنیت پس زمینه اقدامات صورت گرفته در حوزه ساماندهی ساخت‌وساز با اجتماعی بودن این پدیده همخوانی دارد؟

در کشور برای ساماندهی پدیده ساخت‌وساز در طول دهه‌های اخیر اقدامات مختلفی مانند تاسیس دانشگاه‌هایی با رشته‌های مرتبط با ساخت‌وساز، تشکیل سازمان نظام‌مهندسی به عنوان تشکل حرفه‌ای متخصصین دخیل در ساخت‌وساز و … انجام گرفته است. رویکرد عمده در تمامی این عرصه‌ها نگاه فن محورانه در ساخت‌وساز است. مبتنی بر این رویکرد است که در مفاد درسی دانشکده‌های کشور در رشته‌های مانند معماری، عمران، تاسیسات ساختمانی، مباحثی همچون انسان‌شناسی، جامعه‌شناسی، اقتصاد، مدیریت، ارتباطات و … وجود ندارد. این مسئله را می‌توان را در فقدان این حوزه‌ها در میان رشته‌های هفت‌گانه سازمان نظام‌مهندسی نیز مشاهده کرد. این اقدامات نشان از آن دارد که گرچه واقعیت ساخت‌وساز یک پدیده اجتماعی است ولی ذهنیت متولیان و متخصصین نسبت به ساخت‌وساز، پدیده‌ای فنی است. حاصل این گسست میان ذهنیت با واقعیت ساخت‌وساز عدم تحقق‌پذیری طرح‌ها و برنامه‌هایی است که به دنبال ساماندهی ساخت‌وساز بوده‌اند و در نتیجه نظام کلان ساخت‌وساز در کشور نه‌تنها موفق به ارتقای کفیت ساخت‌وساز در کشور نشده است بلکه شاهدی منفعل بر بروز گسترده ساخت‌وساز غیرفنی و فرسوده در شهرها و روستاها و افت آگاهی اجتماعی نسبت به ساخت‌وساز بوده است.

 

شبنم اسماعیلی ـ انسان شناس شهری

محسن مشارزاده ـ معمار و شهرساز

 

 

ویژه نامه ی «هشتمین سالگرد انسان شناسی و فرهنگ»
http://www.anthropology.ir/node/21139