انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

از اسطوره تا تاریخ

بهار، م.، ۱۳۸۶، از اسطوره تا تاریخ، تهران: نشر چشمه

«کتاب حاضر گردآورده‌ی جستارها، سخنرانی‌ها، مصاحبه‌ها و نقدهایی است از اسطوره‌شناس گران‌قدر و پژوهنده‌ی یگانه اساطیر ایرانی، زنده‌یاد دکتر مهرداد بهار، که در طول سالیان دراز فراهم آمده‌است»

این کتاب در چهار بخش تنظیم شده‌است: «جستارها»، «سخنرانی‌ها و مصاحبه‌ها»، «نقدها و نظرها» و «پیوست». بخش نخست شامل هفت جستار است که در ۲۲۲ صفحه جای گرفته­است و به لحاظ محتوایی و موضوعی از ترتیب خاصی پیروی نمی‌کند، شاید بتوان نوعی ترتیب زمانی نوشتاری (اگر بر حسب اتفاق نباشد) برایشان در نظر گرفت. جستارها اغلب پیش از این در کتاب‌ها یا نشریات مرتبط منتشر شده­اند. نخستین جستار به ترسیم نقشه‌ی جهان در ادبیات و اسطوره‌های پهلوی می‌پردازد. حوزه‌های خشکی، مسیر رشته کوه‌ها، پهنه‌های آبیِ اقیانوس‌ها و رودها، تقسیمات عرضی زمین و نام مکان‌ها را بر گرفته از متون، روایت و نامه‌های پهلوی می‌آورد و نقشه‌هایی بر پایه‌ی توضیحات ترسیم می‌کند.

سپس در جستار «آیین مهر و ورزش باستانی ایران» سعی در یافتن ریشه‌های ورزش باستانی در آیین مهر پرستی دارد و برای این کار از تطبیق موقعیت مکانی آیین پهلوانی مهرپرستی و ورزش زورخانه‌ای، سیستم نمادین این دو‌، نیروها و ویژگی‌های ایزد مهر، هنر و نقاشی آیین مهر و ورزش باستانی و… بهره می‌گیرد. در سومین جستار، به جنبه‌های اسطوره‌ای باور مردم نسبت به تقدس درخت می‌پردازد و جستار چهارم درباره‌ی شیوه‌ی تولید آسیایی و تاریخ ایران باستان است. در این بخش پس از بررسی آرای متفکرانی مثل آدام اسمیت، هگل، مارکس و انگلس در این رابطه، با رد این­ نظر که نبود مالکیت خصوصی و تبدیل شدن دولت به مالک اصلی زمین‌ها، دلیل اصلی خودکامگی آسیایی است؛ بر لزوم ایجاد نظام‌های آبیاری متمرکز به‌عنوان علت اصلی تداوم دولت‌های خودکامه تأکید دارد.

جستار پنجمِ آن، روایت تاریخی از دوره‌ی اشکانیان است که به شیوه‌ی کلاسیکِ تاریخ‌نگاری نوشته‌شده‌است. در آن از درگیری‌های طولانی مدت سرداران اشکانی با سرداران یونانی و چگونگی فتوحات آن‌ها، به قدرت رسیدن شاهان، مظاهر فرهنگی و هنری این دوره، امور نظامی، بازرگانی، دینی و… سخن به میان می‌رود. در قسمت بعد پس از بیانی از تاریخ اقوام ساکن در «نجد ایران»، به حکومت هخامنشی پرداخته است و با دیدی اسطوره‌شناختی و جزء نگر تا ساخته شدن تخت جمشید و آیین‌های مرتبط با آن پیش می­آید. جستار آخر سروده‌هایی از اشعار مانی را در بردارد.

بخش دوم کتاب که از صفحه‌ی۲۲۳ تا ۴۵۵را دربر دارد، شامل مصاحبه‌ها سخنرانی‌هاست؛ بدین جهت بخشی از مطالب این قسمت از کتاب، پاسخ سؤالات مصاحبه‌ها یا پایان سخنرانی‌ را شامل می‌شود. نخستین مصاحبه، به تأثیر اسطوره‌ها و فرهنگ آسیای غربی، یونان و حکومت کوشان‌ها (محل تلاقی تنوعات فرهنگی) بر حماسه‌های شاهنامه می‌گذرد. «… شما در شاهنامه به طرز شگفت‌آوری به سه چهار مضمون همانند با مضمون تراژدی یونانی برمی‌خورید.»

«داستان سوگ‌آور محبوب ایرانی، داستان برخورد دو آدم خوب و بد است. همان مضمون کهن اهورا مزدا و اهریمن، همان بد و خوبی که در تفکر ایرانی پیوسته محرک و باعث تحول داستان‌ها است و مضمون اصلی اساطیر و حماسه قرار می‌گیرد. ….. برخورد شخصیتی دیوسیرت و شخصیتی فرشته آسا و مرگ انسان شریف به دست عنصر دیو سیرت با همه شقاوت و توحش ممکن. این ساخت روایات سوگ‌آور ما است. پس آن، سه مضمون تراژیک یونانی وار [سیاوش و افراسیاب، رستم و سهراب، سیاوش و سودابه] از کجا آمده‌است، که در آن دو آدم نه الزاماً دیوسیرت در برابر هم قرار می‌گیرند و این جبر وقایع است که سرنوشتی شوم برای آنان فراهم می‌سازد و در این میان، اغلب شخصیت سومی هم هست که دوستی‌های دو طرف را تبدیل به کینه می‌کند. من فکر می‌کنم فرهنگ یونانی در شرق ایران نه تنها بر هنرهای تجسمی و بر ساختارهای اجتماعی عصر یونانی و کوشانی اثر گذاشته، بر ادبیات ما و بر داستان‌های حماسی ما نیز اثری جدی بخشیده‌است.»

سپس یک سخنرانی با عنوان «خطوط باستانی از آغاز تا خط کوفی» آمده‌است و مطلب بعدی یک مصاحبه برای یک برنامه‌ی تلویزیونی است، با عنوان «اسطوره‌ها، راز و رمزها و شگفتی‌های کویر» که در آن به شیوه‌ی تطبیقی به اساطیر مربوط به خشکسالی، باروری، زایش، برکت و حیات مجدد پرداخته‌است. ساختار آب و خشکی، دو مفهومی است که در این بخش تأکید زیادی بر آن می‌شود .

مصاحبه‌ی بعدی توسط ابوالقاسم اسماعیل پور (گردآورنده و ویراستار کتاب) با مهرداد بهار انجام‌ شده است و در آن به یافتن منشأ اعیاد باستانی مانند نوروز، جشن آغاز پاییز (مهرگان) و جشن سده می‌پردازد و تحولات، تأثیر و تأثرات فرهنگی و اسطوره‌ای این جشن‌ها در آسیای غربی را باز گو می‌کند. متن کامل این مصاحبه برای نخستین بار در این کتاب به چاپ رسیده‌است.

متن بعدی حاصل «میز گردی با حضور مهرداد بهار، شاهرخ مسکوب، داریوش شایگان، امیرحسین جهانبگلو، ناصر پاکدامن و شفیعی کدکنی» در سال ۱۳۵۱ است. چنان‌که برمی­آید شامل نوشتارهای نقل قول شده و گفت‌وگوی میان این افراد است. در این تبادل آرا، آغاز بحث درباره‌ی تغییرات و دگرگونی است که بر سرنوشت اساطیر در ارتباط با زندگی روزمره‌ی مردم و تغییرات اجتماعی عارض می‌شود و با گفت‌وگو‌ درباره‌ی چگونگی بقای اسطوره‌ها در فرهنگ‌ها ادامه می‌یابد.

در آخرین مصاحبه‌، که باز هم با حضور و مباحثه‌ی چند تن شکل گرفته‌است (البته بسامد سخنان دکتر بهار چشمگیر تر است)، درباره‌ی «اساطیر ایرانی درپهنه‌ی تلفیق فرهنگی آریایی_بومی» صحبت می‌شود و دکتر بهار از تأثیر غیرقابل انکار وام‌گیری، اشاعه‌ و تلفیق فرهنگی، شکل‌گیری باورهای دینی ایرانی، ویژگی‌ها و تمایزات آن، پیوند پیدایش باورها با اوضاع فرهنگی و اجتماعی و درباره­ی روابط و تمایزات میان اسطوره، حماسه‌، دین و تاریخ سخن می­گوید.

به بخش سوم کتاب می‌رسیم که با عنوان «نقدها و نظرها» تا صفحه­ی ۵۵۷ در برگیرنده‌ی یادداشت‌ها و مطالب چاپ شده‌ی مهرداد بهار در نشریات و هم‌چنین چند نقد کتاب است. مثلاً نقد کتاب «سوگ سیاوش» اثر شاهرخ مسکوب، نقد کتاب «تاریخ ماد» نوشته‌ی دیاکونف و نقد کتاب «آیین‌ها و افسانه‌های ایران و چین باستان» اثر جی.سی. کویاجی از جمله‌ی آن‌هاست. هم‌چنین خاطراتی از پدرش (ملک‌الشعرای بهار) و مصاحبه‌ی بهرام بیضایی با نام «سفر عیلامی» که در اواخر عمر ایشان ضبط شده و درباره‌ی واژه‌ی «کارون» در آن صحبت شده است نیز، در این بخش از کتاب وجود دارد.

بخش پیوست، شامل دست‌نوشته‌هایی پراکنده و مصاحبه‌هایی ضبط شده برای برنامه‌ی تلویزیونی است که چاپ نشده‌اند. در اولین مصاحبه‌‌ی این بخش که درباره‌ی اسطوره و حماسه‌های ایرانی صحبت می‌شود‌، در شرح گسترش دین زرتشتی آمده‌است :« آن‌چه در ایران زیباست، اساطیرش نیست. در ایران، ما مثل یونان اساطیر زیبا نداریم. به خاطر همین مسأله است که برای شما گنگ مانده و فکر کردید دریایی از اساطیر در ایران وجود دارد. نه، ما دریای اساطیر نداریم. اما همه‌ی ایزدان، پهلوانان و غول‌های ضد ایزدی در ایران وارد اساطیر شدند. حتی وارد حماسه شدند. از اساطیر سقوط کردند و خود را وارد حماسه‌ها کردند و حماسه سرایی زیبایی را به وجود آوردند که ما آثارش را از اوستا تا دوره‌ی فردوسی و حتی بعد از فردوسی می‌بینیم.»

آخرین قسمت کتاب، «از زندگی و زندگی‌نامه»، یک مصاحبه‌ی گروهی است با مهرداد بهار که در آن از دوره‌ی کودکی‌اش، آشنایی با ادبیات و شاهنامه، گرایشات سیاسی دوره‌ی جوانی، تحصیلات، تدریس، تغییر شغل، پژوهش‌هایش و… صحبت می‌کند و کتاب در صفحه‌ی ۶۵۸ به پایان می‌رسد.