نام اردوی سور arәdvī sūra “رود نیرومند” با صفت دیگر یعنی آناهیتا anāhita “بی آهو، بی عیب” از منابع اوستایی شناخته شده است. منابع یونانی نیز از ایزدبانویی با نام اناتیس ̉Αναϊτις یاد می کنند و او را با ایزدبانوهای آرتمیس و آفرودیت یکی می انگارند. در کتیبه ی اردشیر دوم در شوش این اسم به صورت فارسی باستان Anahta و در صورت اکدی a-na-aẖ-i-tu- و در ایلامی به صورت an-na-ẖi-ud-da آمده است.
در اوستا یشت پنجم به ستایش این ایزدبانو اختصاص دارد. به نظر متخصصان این یشت از لحاظ محتوایی و زبانی مشخصا به دو بخش تقسیم می شود. در بخش نخست از بند ۱-۱۵ به ستایش، اهمیت و شکوه این ایزدبانو اختصاص دارد و از بند ۱۶-۸۳ به شماری از رویدادهایی می پردازد که از سوی ستایشگران او صورت می گیرد و ایزدبانو به درخواست آنها یا پاسخ می دهد یا بی پاسخ می گذارد. در میان این ستایشگران نام اهورامزدا در کنار پهلوانان و سروران به نام هم دیده می شود. از بند ۸۴-۸۹ به تاثیر کلی ایزدبانو بر امور کلی بدون نام بردن از اشخاص سخن می رود. اما در بخش دوم این یشت، یعنی از بند ۹۰ تا آخر نظم مشخصی از رویدادها دیده نمی شود. برای نمونه، در بند ۹۰-۹۵ پرسش های آیینی مطرح می شود. در بند ۹۷-۱۱۸ دوباره شماری خواسته از او اظهار می شود و در بند ۱۳۰ – ۱۳۲ تنها به بیان یک درخواست اکتفاء می شود (Weller, H., 1937). به طور کلی آناهیتا دو ویژگی عمده در این یشت از خود نشان می دهد: یکی ایزدبانوی باروری و دیگر یاریگر ایزدان و سروران و پهلوانان در هنگام کشمکش. در ویژگی نخست او سرور و بخشنده ی رطوبت و به همین جهت با رویش گیاهی و نیز زایش به طور کلی مرتبط است. در بند ۳- ۴ او از کوه هکر سرچشمه می گیرد و به دریای وروکشه می ریزد. این کارکرد با بخش نخست نامش یعنی arәdvī پیوند دارد که با هندی کهن ŗdū- به معنی “رود، سیل” مرتبط است. ar- در واژه های دیگر هندی چون ār-dra “رطوبت” یا ár-ņa “باران، رگبار” دیده می شود. در باورهای آریایی این ویژگی زایش در آتش هم هست به همین جهت جایگاه او در ستارگان است. از آنجاست که باران برمی اید. ویزگی های اردوی سور آناهیتا را با ایزدبانو بزرگ هندی sarasvatī یکی می دانند.
نوشتههای مرتبط
Sūra- هم در نام او به معنی نیرومند است. پس در کل نام او “رود نیرومند پاک” می شود و ژرژ دومزیل در این نام، سه کنش ساختار سه گانه هند و اروپایی را می بیند. کنش پاک که با طبقه شهریاری، کنش نیرومند که با طبقه ی جنگاور و کنش رطوبت و اب که با تولید و باروری طبقه ی سوم مرتبط است. به همین دلیل، در کنش جنگجویی آناهیتا با پهلوانان هم مربوط می شود و آنان ایزدبانو را برای پیروزی در جنگ می ستایند و درخواست یاری می کنند. همین امر توضیح می دهد که چرا اردشیر اول پس از پیروزی سر بریده ی دشمنان خود را در معبد آناهیتا در استخر می آویزد.
ویکاندر در Feuerpriester im Kleinasien und Iran از شواهدی زیادی برای ارتباط شاهان ساسانی با این ایزدبانو یاد می کند. او با توجه به بررسی اصطلاح هیربد که نوعی آتش پریستار و لقب روحانی در منابع اوستایی است، این لقب را با انجمن های پرستنده ی آناهیتا-وایو مرتبط می داند و بر این باور است که اینان با باورهای بسیار کهن پیش از انجمن زرتشتی مرتبط بوده اند. در آغاز حکومت ساسانی، پاپک روحانی آتشکده ی آناهیتا در استخر است. منابع دوران اسلامی پدر و پدربزرگ اردشیر را هم روحانی آتش پریستار در معبد آناهیتای استخر می دانند. نرسه اول نیز خود را در کتیبه ی پایکولی پیرو آناهیتا می داند. در زمان شاپور دوم نیز بر اساس منابع سریانی بر اساس آیینی سر سروران مغلوب را به عنوان قربانی به معبد آناهیتا می بردند. نام آناهیتا در این منابع nanai است و ویکاندر آن را ساختی فرعی از نام اناهیتا می داند.
در دوران ساسانی اثری از آیین آناهیتا در منابع دیده نمی شود، تنها در اواخر دوران ساسانی در سنگ نگاره خسروپرویز در طاق بستان از نگاره ی آناهیتا اثری می بینیم. ویکاندر این مسئله را کوشش جدی موبدان در پس راندن آیین های آناهیتا به پس زمینه می داند و تاثیر این جریان را در منابع ارمنی و سریانی نیز نشان می دهد. او می گوید با آن که منابع ارمنی و سریانی گزارش های بسیاری از زمان ساسانیان در اختیار می گذارند، اما از قرن پنجم میلادی هیچ یک، ازایزدبانوی آناهیتا در زندگی دینی ایرانیان توصیف نمی کنند. منابع ارمنی صورت Anahit را در باورهای خودشان از زمان های پیشتر می شناسند. در منابع پس از اسلام هم تنها تاریخ طبری است که نام اناهید را یاد کرده است. ویکاندر اهمیت آناهیتا در آغاز دوران ساسانیان را به دلیل ریشه دار بودن آیین های او در پارس می داند. در صورتی که مرکز مذهبی موبدان زرتشتی تازه قدرت گرفته در زمان ساسانیان شیز در آذربایجان است و همین ریشه دار بودن اختلافات ایینی دوران ساسانی را نشان می دهد. زیرا منابع یونانی شواهد بسیاری از رواج و گسترش ایین آناهیتا در دوران اشکانی خبر می دهند و همین سابقه ی این آیین را در ایران پیش از به قدرت رسیدن موبدان زرتشتی نشان می دهد.
ویکاندر بر اساس گزارش مورخان نشان می دهد که آیین آناهیتا با ساخت آتشکده (معبد) مرتبط بوده و همه ی منابع به این مسئله اشاره دارند که ایزدبانو با معبد مرتبط بوده است. چنین چیزی در مورد دیگر ایزدان یعنی اهورامزدا و میترا کمتر می شود. ردپای این قضیه در منابع کهن بابلی و یونانی به دوران هخامنشیان می رسد. برسوس مورخ بابلی از مکان هایی نام می برد که در آن اردشیر دوم تندیس های آناهیتا را می سازد. نام این شهرها به ترتیب سارد، بابل، دمشق، شوش، اکباتانا، پارس و بلخ است. او حتی ساختمان کعبه ی زرتشت را بازمانده یکی ار معابد آناهیتا می داند و جفت مشابه آن را در پاسارگاد یکی دیگر از معابد آناهیتا می شناسد. این ساختمان از دوران های کهن به آتشکده موسوم بوده است و در سکه های شاهان پارس در زمان اشکانیان دیده می شود.