انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

شماره ۲۵ فصلنامه رسانه-فرهنگ: اتنوموزیکولوژی در پایگاه انسان‌شناسی و فرهنگ

از راه اندازی پایگاه انسان‌شناسی و فرهنگ دو دهه می‌گذرد. نمی‌دانم در سال‌های نخست این پایگاه فعالیت‌های پژوهشی اتنوموزیکولوژی در آنجا منعکس می‌شد یا نه، اما می‌دانم نزدیک سیزده چهارده سال است که من و همکارانم مباحث دانش میان‌رشته‌ای اتنوموزیکولوژی را در این پایگاه منتشر ساخته و در حد توانمان موضوعات آن را به خوانندگان و بینندگان آن منتقل نموده‌ایم. در آن نوشته‌ها یادآوری شده که اتنوموزیکولوژی رشته‌ای است جوان که نزدیک شصت سال از قدمت تاسیس آن در امریکا می‌گذرد. موضوع نهایی آن بررسی موسیقی در محتوای فرهنگ و تاریخ و جامعه و سنت و ادب و به طور کلی نگاه این دانش بر بینش و رفتار آدمی در کنار موسیقی متمرکز است. با این حال، این رشته بیشترین مفاد دانندگی خود را از انسان‌شناسی دریافت می‌کند. از این جهت پایگاه انسان‌شناسی و فرهنگ مناسب‌ترین جایگاه ابراز ایده و اظهارنظرهای علمی برای معرفی این رشته است. من آماری از حدوحدود تأثیر نوشته‌های اتنوموزیکولوژی، که در این پایگاه منتشر شده‌اند، در دست ندارم. اما آنچه می‌دانم این است که کسانی از محتوای آنان بهره برده‌اند و از جنبه‌هایی ترغیب شده تا بیشتر درباره این دانش بدانند. آشکارا در مواردی نوشته‌ها و مقالات اتنوموزیکولوژی مندرج در این پایگاه مورد توجه دیگر پایگاه‌ها واقع شد که با روش “لینک” در دسترس خوانندگان رشته‌ها و دوست‌داران دیگر واقع گردید. از این جهت باید گفته شود که پایگاه انسان‌شناسی و فرهنگ از یک، جهت بیرون از حوزه دانشگاه و آکادمی، دریچه‌ای سازنده و موثر در معرفی این رشته نوپا در ایران بازنمود. اکنون سال هاست که نتایج چشمگیر آن در میان علاقمندان به این رشته دیده می‌شود.

به گمانم معرفی یک رشته از دانشی نوپا، تنها با صرف تعریف از مقولات آن شاخه از دانش میسر نمی‌شود. برای معرفی محتوای یک دانش نیاز هست به موضوعات وابسته و درونی متنی پرداخته شود. از آنجا که دانش اتنوموزیکولوژی بر مبانی تئوریک انسان‌شناسی و سایر رشته‌های علوم انسانی استوار است، از این جهت در آغاز می‌بایست پاره‌ای از جنبه‌های عام آن را به خواننده ایرانی معرفی نمود. از این روی از پرداختن به موضوعات صرف موسیقی باید اجتناب نمود. آنچه در روند دو دهه همیاری پایگاه انسان‌شناسی و فرهنگ با فعالیت‌های دانش پژوهی اتنوموزیکولوژی می‌بینم، راهی است که از جنبه‌هایی مبانی انسان‌شناسی موسیقی را به وجه درستی در دسترس خواهندگان آن قرار داد. این همیاری مرهون کوشش دسته‌جمعی انسان‌شناسان و گردانندگان پایگاه علوم انسانی (و چند تن از اتنوموزیکولوگ‌ها) است که شرایط انتشار مقالات و نوشته‌های این رشته را به طور شایسته فراهم نمودند.

آنچه در سیاست انتشاراتی پایگاه انسان‌شناسی و فرهنگ درخور توجه است این است که مطالب دریافت شده نویسندگان را بدون دخل و تصرف در پایگاه منعکس می‌کند. اگرچه گروه ویرستارانی می‌توانستند نظارتی اجمالی بر نوشته‌ها داشته باشند، اما به گمانم عدم دخالت در دخل و تصرف و ویرایش نوشته این حسن دارد که نویسنده با خوانندن مطالب خود از اشتباهات خود فراوان می‌آموزد که در بازنشر آن نوشته، آگاهانه تر و با درس آموزی‌های دقیق تر راه را ادامه می‌دهد. این نکته‌ای که گفتم حاصل تجربه شخصی است که در طی سال‌ها همکاری با این پایگاه را دارم. آنگاه که بار دوم و سوم مطالب خودم را از پایگاه می‌خوانم به خودم می‌گویم که کاش آن جمله چنین می‌نوشتم یا کاش این واژه را به جای آن واژه به کا رمی گرفتم. گذشته از این که این خود درس و سرمشقی برای نوشته‌های دیگرم می‌شود، اما این دقت نظر موجب می‌شود تا در بازنویسی نوشته‌های گذشته برای کتاب یا برای نشرهای آینده تصحیحات لازم را به کار گیرم. گذشته از این، پایگاهی علمی که هزینه آن از طرف دوستداران تامین می‌شود، و دخل و خرج آنهم نشان می‌دهد که نمی‌تواند گروهی ویراستار استخدام کند تا نوشته‌های دیگران را برای مدتی به دست چمبره زمان بسپارد. بهرجهت، از تجربه شخصی خودم بگویم که ماه‌ها و سال‌های اول همکاریم می‌دیدم که گردانندگان محترم پایگاه در متن نوشته من دخل و تصرف نمی‌کنند (علیرغم هر اشتباهی که در نوشته من دیده می‌شد)، خوشحال می‌شدم. هنوز راز این نکته نمی‌دانم که وقتی مطلبی برای پایگاه می‌فرستم و چندین بار هم آن را می‌خوانم، چشمم کاستی‌ها و اشتباهات را نمی‌بیند، اما به مجرد این که در صفحه پایگاه منتشر می‌شود، با چنان دقتی آن را می‌خوانم، اگرچه از نوشتن آن پشیمان نمی‌شوم، اما بسیاری از اشتباهات و کاستی‌ها جلو چشمانم برجسته می‌شوند.

آن چه در نوشته هایم، و به طور کلی، در معرفی دانش اتنوموزیکولوژی کوشیده ام این است که آگاهانه می‌دانم که چند مشکل جلو معرفی موسیقی‌شناسی فرهنگی و قومی را در ایران سد کرده است. اساسی ترین آن بر دو موضوع استوار است: یکی این که دانستن موسیقی و دانش موسیقی شناسی، به علت “پیچیده نوشتن”‌های ناکارآمد، در میان توده‌های اجتماعی جایگاهی ندارد، که همین امر موجب دلزدگی خوانندگان غیر حرفه‌ای از دانش موسیقی شده است. موسیقی‌شناسان ایرانی مطالب موسیقی شناسانه را چنان می‌نویسند که افراد غیرمتخصص از آن نوشته گریزان می‌شوند و در همان نگاه اول یا بر پایه تجربه پیشین خود به سمت نوشته‌های موسیقی شناسانه نمی‌روند. گذشته از این، همیشه دیواره‌ای میان دانش موسیقی‌شناسی فرهنگی و سایر رشته‌های علوم انسانی افراشته شده که بنای این دیواره را هم موسیقی‌شناسان ایرانی پی ریزی کرده اند. اگر موسیقی‌شناسی ایران می‌بایست از لاک بسته خودش بیرون بیاید و خودش را ابتدا به سایر شاخه‌های علوم انسانی و در نهایت به جامعه روشنفکر معرفی کند باید آگاهانه قلم را به سمت ساده نویسی موسیقی‌شناسی برای دیگران رقم بزند.

نوشته‌های پیشینی که بر مفاهیم یا مبانی اتنوموزیکولوژی و یا حتی معرفی موسیقی اقوام ایران نوشته شدند همه غامض و به اصطلاح چنان تکنیکی و خارج ازعرف تفهیم، حتی برای دانش پژوهان رشته موسیقی‌شناسی است، که راهی جز سر درگمی و دلزدگی چیزی از آن به دست نیامده است.

از میان پنجاه و چند نوشته که در پایگاه انسان‌شناسی و فرهنگ تقدیم کرده ام بسیاری از آنان به موضوعات اتنوموزیکولوژی مربوط می‌شوند. به تعدادی از نوشته‌های اتنوموزیکولوژی که در تفهیم نسبی همگان در پایگاه انسان‌شناسی و فرهنگ نوشته ام اشاره می‌کنم: اهمیت دانش جغرافیا در موسیقی‌شناسی قومی؛ تاریخ نگاری موسیقی ایرانی؛ تشیع تاریخی و موسیقی دستگاهی؛ بداهه نوازی در موسیقی دستگاهی؛ پراکنش موسیقی ایران و ترک و عرب؛ انسان انگاری موسیقی در شعر حافظ؛ مفهوم کلاسیک در موسیقی ایران؛ برداشت موسیقی در کیمیای سعادت امام محمد غزالی؛ ماکس وبر و موسیقی ایران؛ موسیقی نمادین و کردارهای اجتماعی؛ چند نوشته در حوزه نقد موسیقی مانند؛ موسیقی در گیر و دار سیاست و قانون؛ سرنوشت نقد موسیقی ایرانی.

بیرون از نشر مطالب اتنوموزیکولوژی، پایگاه این فرصت را در اختیارم قرار داد تا مقاله‌ها و ترجمه‌های دیگری با موضوعات متفاوت را در پایگاه منتشر نمایم. مقاله‌هایی مانند، افلاطون ایدئولوگ طبقات حاکم (ترجمه)؛ تاریخ مختصر مصر (فشرده ترجمه کتاب)؛ سال‌های تاکسی‌رانی در غربت (در چند شماره)؛ اسکندریه در آن روز فراخناک؛ بازار شناور خوچی میلکو در شهر مکزیکو سیتی؛ پیشگفتار ترجمه انگلیسی هگل؛ عاشورای کودکی و چندین نوشته دیگر که به نحوی با موضوعات انسان‌شناسی و فرهنگ مرتبط هستند.

از جمله حدود پنجاه مقاله و نوشته که در پایگاه انسان‌شناسی و فرهنگ ارائه داده ام، دو جلد کتاب از آنها تالیف گردید. کتاب اول تاریخی نگری موسیقی ایران، که به طور کلی، دنباله ایده‌های تاریخی کتاب مکتب‌های کهن موسیقی ایران (موسیقی‌شناسی قومی) را دنبال می‌کند که از سوی مؤسسه آبی پارسی منتشر گردید. در میانه نوشته‌های متشکل، پنج فصل انسان‌شناسی به صورت ترجمه و تلخیص پیرامون تاریخ، تئوری و روش در انسان‌شناسی چهار فرهنگ فرانسه، آلمان، بریتانیا و امریکا ارائه شد که سپس تر به صورت کتابی مجزا از سوی مؤسسه آبی پارسی در دسترس قرار گرفت. نیازی به توضیح نیست که وقتی مقالات یا نوشته‌ها و یادداشت‌هایی بدواً از طریق انترنت به صورت مجانی در اختیار و دسترس خوانندگان است و بعداً به کتاب تبدیل می‌شوند، راه آموزش و دسترسی سریع و سیستماتیک تر آن نوشته‌ها را از دو جانب (سرعت دسترسی و مجانی بودن آن) مهیا می‌سازد. این دو کتاب، هردو برای خدمت به آموزش پژوهندگان اتنوموزیکولوگ تدارک دیده شدند. تاکید گفتار من در اینجا بر چند نکته است: در درجه اول، یکی این که انتشار و معرفی آن نوشته‌ها همه از سوی زحمات گردانندگان پایگاه انسان‌شناسی و فرهنگ میسر شد؛ دیگر این که با انتشار این نوشته ها، رابطه جنبه‌هایی از رشته اتنوموزیکولوژی از مجرای انسان‌شناسی آشکار گردید و سوم این که ازطریق جایگاه اینترنتی پایگاه انسان‌شناسی و فرهنگ است که با “لینک” به سایر سایت‌ها شرایط انتشار گسترده تر آنها فراهم شد. در نهایت، می‌توانم تا اندازه‌ای اذعان کنم که در دورانی در روزهای آغازین معرفی رشته اتنوموزیکلولوژی در ایران (با متد و مکتب امریکایی) شروع شده بود، نوشته‌های مربوط به معرفی این دانش در پایگاه انسان‌شناسی و فرهنگ نقش چشمگیری در شناساندن مکتب امریکایی این رشته ایفا نمود. گمانم این است که اولین نوشته‌ای که از من در پایگاه انسان‌شناسی و فرهنگ منتشر شد مطلبی از یک مصاحبه یا گفتگو در باره همین موضوع اتنوموزیکولوژی بود. من آن زمان از انتشار آن مصاحبه در پایگاه انسان‌شناسی و به طور کلی از آشنایی با این سایت بی خبر بودم. همین امر نیکو باعث شد تا از طریق دوستان با سایت آشنا شوم و پیگیرانه نوشته‌هایی در زمینه معرفی مباحث اتنوموزیکولوژی را به خوانندگان و بینندگان سایت تقدیم نمایم. این نکته را هم بگویم که دوستان دور و نزدیک یادآور می‌شوند که محتوای این نوشته‌ها ساده و روان و قابل فهم است و از این بابت، دایره شناخت موسیقی‌شناسی قومی را به بیرون از حوزه تخصصی این رشته کشانده است.

سال‌های هشتاد و هشت که دو سه ترم در دانشگاه تهران تدریس می‌کردم، که موجب شد در آشنایی با دو تن از دانشجویان رشته موسیقی، آن دو را تشویق کنم تا در جهت علم به در رشته انسان‌شناسی مطالعه کنند. یکی در دانشگاه تهران و دیگری در دانشگاه آزاد شمال تهران پذیرفته شدند و من هم استاد راهنمای آنان شدم و پس از فارغ‌التحصیلی به امریکا عزیمت نمودند. در خلال تحصیل، هرکدام فرصت پیدا کردند تا مقالات انسان‌شناسانه در موسیقی را پایگاه انسان‌شناسی و فرهنگ منتشر نمایند. البته پژوهندگان دیگر، که با من آشنا شدند و همیشه مورد تشویق من بودند مقالات و نوشته‌های خود را با هم نظری و مشاورت من در همین پایگاه منتشر می‌ساختند که اکنون هم فعالیت‌های تحقیقی آن در پایگاه انسان‌شناسی و فرهنگ منعکس می‌شود و اینها همه موجبات دلگرمی و پیشرفت پژوهشی آنها را فراهم نمود. صاحب‌نظران و دانشجویان اتنوموزیکولوژی نیز با پژوهش و ترجمه و تحلیل از موضوعات، دیدگاه‌های خود را به طور آزادانه در سایت منتشر ساخته اند. از جهت دیگر، بازتاب نوشته‌های آنان، همه از پرتو زحمات گردانندگان پایگاه انسان‌شناسی و فرهنگ است که موجبات سربلندی ما را فراهم نموده اند.

کار دسته‌جمعی و همیاری دانش پژوهان در پایگاه انسان‌شناسی و فرهنگ، کاری پر ارج و سترگ است. کارها را به تنهایی نمی‌توان به پیش برد. نمونه آن این که من در امریکا می‌بایست به تنهایی، بنویسم، پرینت کنم، به چاپخانه ببرم، هزینه آن را بپردازم، هزینه و زحمت پست آن را تحمل کنم و همه وقت را صرف انتشار مجله‌ای نمایم که بیشتر زمان آن می‌توانست بارآوری نتایج مفیدتری را حاصل دهند. اما اکنون، جمله دانش پژوهان اتنوموزیکولوگ (و سایر نویسنگان که با این پایگاه همکاری می‌کنند) تنها زمان خود را صرف تحقیق و نوشتن می‌کنند و مطالبشان را به صورت الکترونیک به پایگاه می‌فرستند و این دیگران و گردانندگان پایگاه انسان‌شناسی و فرهنگ هستند که زحمات نشر و آرایش و مخارج و مسئولیت آن را تقبل کرده و البته بدون هرگونه چشمداشتی آنها را در دسترس علاقه‌مندان فرهنگ و هنر قرار می‌دهند. من که خود رنج نوشتن و تهیه نشریه “موسیقی‌شناسی ایرانی” را در امریکا به تنهایی کشیده‌ام و اکنون که از موهبت همیاری دوستان پایگاه انسان‌شناسی و فرهنگ در انتشار نوشته هایم بهره می‌برم، می‌دانم که به واقع تا چه اندازه همکاری و کمک آنان به من نیروی ذخیره می‌دهد.

افزون بر این، کار انتشار و تهیه یک پایگاه علمی برای فرد در چنین شرایطی امکان پذیر نیست. راه ما در آموزش و گسترش علم در این خاک هموار نیست. سختی‌ها پیش روی ما است؛ باید برای آگاهی و سعادت هموطنان آنها را تحمل کنیم. پایگاه انسان‌شناسی و فرهنگ در توان خود چنین می‌کند. اطمینان دارم دوستان پژوهنده در دانش اتنوموزیکولوژی، که از خدمات آن پایگاه بهره‌ها برده و آثارشان برای همیشه در فهرست تالیفات این دانش محفوظ مانده است، قدردان زحمات گردانندگان آن خواهند بود.

 

این شماره از مجلۀ رسانه فرهنگ را می‌توانید از طریق وبگاه آن دریافت کنید:

شماره ۲۵ فصلنامه رسانه-فرهنگ با موضوع انسان‌شناسی و فرهنگ منتشر شد – انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات (Irancsca.Ir)

اینستاگرام رسانه فرهنگ:

Resanefarhang.Mag

کانال تلگرام رسانه فرهنگ:

T.Me/ResaneFarhang