جمعه دوم مرداد در نکو داشت ابوالحسن تهامی نژاد در تالار ایوان شمس، سخنران جلسه، تمایل علی حاتمی به دوبله را بیان می کردکه دیدم احد صادقی برنامه ریز و کارمند خانه سینما – در سالن به دنبال کسی می گردد. در گوشه راست انتهای سالن نشسته بودم. احدچشمش به من افتاد، از بین مبل ها و دست و پای میهمانان آمد جلو و کنار گوشم گفت از شما دعوت شده بیائید روی سن. گفتم چی باید بگم؟ گفت هیچی!
ساعتی دیگر، من کنار صحنه بودم. دست چپ بالای پله های کنار صحنه ایوان شمس اتاق گریم بود و برخی می رفتند و می آمدند. آقای چنگیزجلیلوند در روشنایی ایستاده بود. سلام کردم و آمدم پائین، از لای لته های پشت صحنه، هم تصویر برادرم رابرپرده می دیدم هم فکر کردم که چه باید بگویم. خودم را به تاریکی کشاندم، پشت لته ها فرو رفتم وتمام دانسته هایم از برادرم در ذهنم دوید. طرح آمد: زندگی و تاریخ سینما
نوشتههای مرتبط
بعد آقای کامران ملکی نام چهار نفر را برد وقدم به روشنایی گذاشتیم و در برابر تشویق حضار تعظیم کردیم. دو نفر دست چپم ایستاده بودند. میکروفن به آقای ناصر ممدوح داده شد. سلام کرد و هیچ نگفت و میکروفن را به آقای جلیلوند رد کرد که ایشان گفت : تهامی یکی از مدیران دوبله صاحب سبک است
. آقای مرتضی رزاق کریمی نایب رئیس هیئت مدیره خانه سینما هم گفتند: «ما از تهامی نژاد ها خاطرات بسیار داریم اما ویژگی ای که او دارد این است که دنیاهای دور را به هم نزدیک کرده و از ایران هم توشه های ارزشمند برای جهانیان به همراه برده است.»
من نیز گفتم ( واین نوشته اندکی وسعت یافته است):
«باعث افتخار من است که در نکوداشت برادرم روی صحنه حضور دارم. این لحظه مرا به دوران جوانی ام در اواخر دهه۱۳۳۰ برد که به ناگهان خانه ما با اتفاق جدیدی روبرو شد. کتاب ها و نشریات تازه ای اتاق ما را رنگین کرد. فیلمز اند فیلمینگ، سایت اند ساوند ، فوکال سینه بوک ها و کتاب های تئاتر ، سینما و فلسفه در کتابخانه دیواری چیده می شد. این کتاب ها در کنار دیوان حافظ، سعدی و مولوی متعلق به پدرم قرار گرفت. در همان دوران دانشجویی، برادرم به سوی صدا پیشگی کشیده شد.
تاریخ سینمای ایران، همواره تاریخ تصویر بوده است. با میرزا ابراهیم خان عکاسباشی، تصویر برداری در ایران شروع شد و در این مدت ما همواره تاریخ رشد و تکامل تصویر را جستجو کرده ایم. در حالی که بخش دیگری از تاریخ سینما و جامعه ایران تاریخ رشد صدا – تاریخ تحول صدا نه حتی تاریخ رشد صدا برداری و زندگی گویندگان، بلکه تاریخ تحول گفتار گویی و سخن گویی ایرانیان – است. سینما این دگرگونی را در خود ثبت و ضبط کرده است. در این رشته مطالعات تاریخی به روش انسانشناسی” صدایی” سراغ ندارم. کافی است به مطالعه ای تطبیقی در ( نحوه سخن گویی مظفرالدین شاه) گفتگوی عبدالحسین سپنتا و صدیقه سامی نژاد در فیلم دختر لر و صدای خانم فخر جبار وزیری در لیلی و مجنون با گفتار و سخن گویی در فیلم های دهه سی اقدام کنیم. چنین مطالعه ای به ما نشان می دهد که چه تغییراتی در نحوۀ سخن گویی و محاوره در جامعه ایرانی رخ داده است. ممکن است گفته شود سخن گویی در فیلم، ناشی از قرار گرفتن بازیگر در برابر ضبط صوت و دوربین بوده و متأثر از الزامات ضبط است. همین تأثیر تکنولوژی بر گفته از جنبه تاریخی حائز اهمیت است. [ضمن این که تغییر از صدای بازیگری بیانگرای اوایل دهه سی به بازیگری رئالیستی اواخر همان دهه نیز قابل مطالعه است]. آنچه را که در این لحظه در باره برادرم می توانم بگویم این است که از اواخر دهه سی که آقای تهامی و نسل جدید صدا پیشگان به عرصه صدا وارد شدند به صدا تشخص تازه ای بخشیدند. عملیاتی شدن و آشکار سازی چنین تأثیری یک پروژۀ تحقیقاتی نه به مدد نوشته بلکه صدا( شنیداری) است.
آقای ابوالحسن تهامی، پژوهشگر صدا و زبان است. او به زبان های انگلیسی، ایتالیایی و آسوری تسلط دارد و هر کار دوبله و یا اجراهایش [از رستم و سهراب، الواح شنیداری گزیده گلستان سعدی، گزیده بهارستان جامی و گزیده تاریخ بیهقی] را به پژوهش در زبان[پژوهش در لهجه، در لحن، نوساسات صدایی و بیان] تبدیل کرده است.
محمد تهامی نژاد عضو شورای عالی انسان شناسی و فرهنگ هستند.