انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

آیین مهری و ورزش پهلوانی ایران

تصویر: ورودی معبد مهر وجوی مراغه

چکیده: در فرهنگ ایران چه قبل از اسلام که در آن ادیان مهرپرستی و زرتشتی بوده و چه بعد از اسلام که با دین اسلام پیوند خورده، آیین پهلوانی همواره نقش نیرومندی داشته است. ایرانیان همیشه دوستدار پهلوانان راستین بودند. علت ریشه دار بودن آیین پهلوانی در فرهنگ ایرانی را باید در پیوستگی عمیق آن با ادیان و اسطوره ها دانست.

ورزش پهلوانی ایران، ریشه های عمیقی دارد که ریشه های آن را در دین مهرپرستی می توان مشاهده کرد، که در این مقاله سعی شده پیوستگی های از دین مهر پرستی را با زورخانه و ورزش پهلوانی نشان داده شود.

کلید واژگان

آیین مهرپرستی، زورخانه، ورزش پهلوانی، آیین پهلوانی.

مقدمه

معمولا منشا ورزش باستانی ایران را در آغاز دوره اسلامی می جویند و آن را پوششی بر کوشش ایرانیان در فراگیری شیوه های نبرد با کمان و سپر و جزء آنها بر ضد تازیان می دانند، هر چند ممکن است این ورزش به این منظور یاری رسانیده باشد، ولی خطایی بزرگ است اگر سنت ورزش باستانی را به زمانی چنین نزدیک تاریخی نسبت دهیم (بهار،۱۳۹۰، ش ۸۸). در واقع ریشه و بنیان هیچ امر سنتی را نباید در دوران تاریخی جستجو کرد بلکه بیشتر در دوران‌های پیش از تاریخ باید جستجو کرد که در آن دوران هنوز خط و کتابتی در میان نبوده است. در مورد ورزش باستانی ایران نیز به چنین دوره‌ای باید رجوع کرد.

ـــــــــــــــــــــــــــ

saeidsattarnejad@yahoo.com*.

مردم شناسان با مطالعه اساطیر ملل باستانی و بررسی ساختارهای اجتماعی و آیین های مردم بدوی عصر ما به این نتیجه رسیده اند که این تکرار الگوهای کهن، پایه‌ی همه آیین ها و کردارهای اقوام گوناگون پیش از تاریخ هست و دوام اعتقاد به این الگوهای کهن را حتی تا دوره تاریخی و عصر حاضر می توان دید. در ایران کهن ورزش باستانی از جایگاه و تقدس خاصی بر خوردار بوده است. افرادی که به ورزش باستانی می پرداختند از روحیات و صفات اخلاقی خاصی بر خوردار بودند، ورزشکاران باستانی علاوه بر دارا بودن روحیه ایثار و مقاومت به هنر نیز علاقه مند بوده‌اند به نوعی ورزش باستانی مجموعه ای از هنرهای گوناگون را در موجودیت خود متجلی می ساخت.

آیین مهر پرستی

از جمله ایزدانی که در ایران باستان به ستایش پرداخته شده، مهر یا میترا می باشد که این ایزد روزگاری بس فراتر از عصر زرتشتی مورد تقدس واقع شده بود (رضی، ۱۳۸۱، ص ۵۴). اهمیت مهر چنان بود که دارای شهرتی جهانگیر می شود و در عصر حاضر تحقیقات ارزنده ای درباره ی زندگی و آیین او شده است. مهر در اوستا و کتیبه های هخامنشی میثرَ(Mithra) و در سانسکریت میترا(Mitra) آمده است. و در پهلوی میترَ شده که امروزه مهر می گوییم(پورداوود، ۱۳۷۷، ص ۴۹۲). این نام دارای معانی چون: عهد و پیمان، دوستی، خورشید بکار می رود. در ضمن نام هفتمین ماه سال نیز مهر است. پس از ظهور زرتشت، بنا بر آموزه‌های دینی او، ایزدان قبل از او به عنوان خدایان گمراه کننده یا دیوان یاد شدند، ولی مهر تقدس خود را حفظ نمود و وارد دین زرتشتی شد و در رتبه‌ی پایین تر از اهورامزدا قرار گرفت. اهمیت مهر در دین زرتشتی به حدی بود که یشت دهم اوستا بنام او اختصاص یافت، که به طور خلاصه چنین است: میثَری دارنده‌ی میدان های فراخ را ستایش می کنیم. راست سخن است. چون به رزمگاه در آید، با هزار گوش خوب ساخته، ده هزار چشم بلند، پیرامون را جست و جو گر، نیرومند، بدون خواب، همیشه بیدار …(رضی، ۱۳۸۱، ص ۵۴-۵۵). یا« در میان وفا شناسان، وفاشناس ترین؛ در میان دلیران، دلیرترین؛ در میان گشایش دهندگان، گشایش دهنده است. کسی که گله و رمه می دهد. کسی که زندگی بخشد.(پورداوود، ۱۳۷۷، ص ۴۵۷). در گفتار اخیر به بخشندگی و وفادار بودن به عهد و پیمان او پی می بریم. مارتین ورمازرن(Vermaseren) در کتاب خود چنین بیان می کند: «…در آیین مهری یکی از مراحلی که سالک باید از آن بگذرد، مرحله ی سربازی است… بنابراین اگر در میان لشگریان رومی در هر مقام و منصبی که بودند گاهی هم اصلاً شرقی بودند، علاقه ای به میترا احساس می شد، مایه ی تعجب نباید باشد. نزد همه ی کسانی که در زیر پرچم عقاب ارتش روم گرد می آمدند عقیده بر این جاری بود، که مورد حمایت میترا باشند. عوامل مهمی در انتشار دین مهری در رسمیت یافتن آن در نزد رومی ها بود.(ورمازرن، ۱۳۴۵، ص ۴۷-۴۸). آیین مهر پرستی بعدها در آغاز قرن اول مسیحی توسط مبلغین ایرانی و مخصوصاً سربازانی که در جنگهای ایران و روم شکست داشتند در امپراطوری روم اشاعه یافت و تمامی جنوب اروپا را فرا گرفت، این آیین تا اواخر قرن چهارم میلادی در اروپا وجود داشت و بالاخره مغلوب دین مسیح گشته و در قرن پنجم میلادی نابود گردید(ورمازن،۱۳۴۵، ۵۲). در شهر روم در حدود یکصد غار مهری پیدا شده است، نظیر چنین غارهایی در دیگر کشورهای اروپایی نیز بسیار یافت شده است. در این غارها صورت میترا در حالیکه مشغول کشتن گاو مقدس است روی جداره سنگی غارها حک شده است. همچنین در نقش برجسته‌های معابد میترایی اروپایی دو فرشته در کنار پیکر گاو کش دیده می‌شوند که مشعل‌هایی در دست دارند. یکی از آنها مشعل را رو به پایین و دیگری مشعل را رو به بالا گرفته است که نمادهای طلوع و غروب خورشید به شمار می‌روند. در نزدیکی غارهای مهرپرستی می‌بایست رودخانه‌ای جریان داشته باشد. گاهی اوقات که مقتضیات مکانی اجازه نمی‌داد مهرابه‌ای صخره‌ای در دل کوه تعبیه نمایند، مهرابه‌ای با مصالح ساختمانی معمولی می‌ساختند و در این امر دقت می‌شد که معبد سیمای غار داشته باشد. نتیجه این شد که تا حد امکان مهرابه‌ها زیر زمینی ساخته می‌شدند. اما غار نشانه گنبد آسمان است و به همین علت طاق مهرابه‌ها معمولاً محدب و مزین به ستاره‌هایی است(احمدی، ش ۵۱، ص۴۲). در دین مهرپرستی زنه ها حق ورود به معابد و مراسم مهری را نداشتند.

درجات هفت گانه مهرپرستی

۱- کلاغ: منسوب به عطارد(تیر یا مرکوری)، نماد: هوا وباد.

۳- سرباز: منسوب به مریخ، نماد: خاک.

۴- شیر: منسوب به مشتری، نماد:آتش.

۵- پارسا :منسوب به قمر.

۶- پیک خورشید: منسوب به مهر پیما، ستاره صبح.

۷- پیر مرشد: منسوب به زحل(قدیانی،۱۳۸۱، ۹۷).

ورزش پهلوانی

زورخانه یا محل ورزش پهلوانی، همان مکتبی است که خاستگاه و مدرسه دلاورمردان ایران زمین بوده است. حرکات موزون با میل و کباده همراه با نرمش برای آمادگی جسمی و بالا رفتن توان رزمی سربازان برای حمل سلاح بوده است. که این تمرینات زیر نظر مربی بوده که در اصطلاح زورخانه به آن مرشد گویند. در ورزش پهلوانی ایران ورزشکاران علاوه بر دارا بودن روحیه ایثار و پهلوانی و جوانمردی به هنر نیز علاقه مند بودند در واقع می توان گفت ورزش پهلوانی مجموعه ای از هنرهای گوناگون را در موجودیت متعالی خود متجلی می ساخت. موسیقی حماسی، پوشش و شعرهای که به هنگام حرکت های ورزشی خوانده می شود. در سفرنامه اولئاریوس آمده است:” پس از وارد شدن به شهر اصفهان به یکی از زورخانه های آن رفتم. نقاشی ها و حکاکی های بر روی دیوار هنگام ورود نظر هر بیننده ای را به خود جلب می نمود، این فضا(زورخانه) در شهرهای ایران آمیخته به هنر است و گاه ورزشکاران با توسل به نقاشی های روی دیوار به روحیه خود به هنگام ورزش می افزایند.” (اولئاریوس، ۱۳۶۳،ص ۱۲۴).

برخی از اصطلاحات ورزش پهلوانی

اصطلاحات و واژگان خاص زورخانه و ورزش سنتی، با راستی یک فرهنگ و دانشنامه مستقل است. برخی اصطلاحات و لغات آن، البته امروزه کمتر استفاده می شود و حتی به نوعی منسوخ شده است. با این حال هنوز شماری از واژگان خاص زورخانه و پهلوانی در ایران را می توان جمع آوری کرد، که این امر نشان از غنای فرهنگی و اجتماعی این پدیده در تاریخ ما دارد. در اینجا برخی از اصطلاحات مهم که به نوعی با دین مهرپرستی ارتباط دارد بیان می شود، هرچند این اصطلاحات خود نیز مقالات متعددی را می طلبد.

زورخانه: جایی است که مردان در آن ورزش می کنند و زن ها حق ورود به آن را ندارند. بام آن به شکل گنبد و کف آن گودتر از کف خیابان است. دری کوتاه که بیشتر اعتقاد بر این است که هنگام ورد خم شود و حالت تعظیم و افتادگی به خود گیرد. در میان زور خانه گودالی هشت پهلو و گاهی شش پهلو به درازای ۵ یا ۴ متر و پهنای ۴ متر کنده شده که گود نامیده می شود و ورزشکاران در آنجا به اجرای حرکات پهلوانی می پردازند. در ادبیات ایلامی میانه، زورخانه به معنای بنیان، بنیاد و جایگاه اصلی معنی شده است و به نوعی به مکان مقدس اطلاق می شود و در واژه های دیگر به معنای معبد به معنای معبد یا بهبه معنای حریم پاک و مقدس معنی می شود. بنابریان معماری زورخانه نیز سرشار از مفاهیم غنی است و علل پیدایش این گونه معماری ریشه در باورهای عمیق ایران باستان دارد.(تهرانچی، ۱۳۶۹، ص ۴۵).
مرشد: امروزه در زورخانه ها مرشد به کسی می گویند که اواز خو شی دارد و هنگام ورزش روی سردم می نشد و با آهنگ های گوناگون که هر کدام مخصوص یکی از حرکات ورزش است ضرب می گیرد و شعرهای رزمی که بیشتر هم از کتاب های حماسی مثل شاهنامه باشد می خواند.از اواخر عهد صفوی که اصول تصوف و عرفان در زورخانه ها نیز رواج یافت، کهنه سوارهای زورخانه به تدریج به عنوان مرشد شناخته شدند سپس در طول زمان عمل نواختن تنبک زورخانه ها نیز عهدار شدند. به عبارت دیگر، مرشد یا کهنه سوار زورخانه و نوازنده تنبک، مبدل به شخص واحدی شدند.(رجبی، ۱۳۵۶، ص۴۸).
پهلوان: به کسی گفته می شود که بسیار آزموده و چابک و کارکرده باشد و هماوردی نداشته باشد. در ایران پهلوانی از جایگاه والایی بر خوردار بوده به طوری که همیشه در مقابل قهرمانان قرار می گرفت و از نظر ارزش بالاتر از قهرمان محسوب می شده است، مثلا در شاهنامه آن چیزی که اصل است پهلوانی امست نه شاهی. اگر یک شاه ستوده شده است برای آن است که متصف به صفات پهلوانی است، چنان که فردوسی در پایان داستان فریدون می گوید: ” فریدون فرخ فرشته نبود

ز مشک و ز عنبر سرشته نبود به داد و دهش یافت این نکویی تو داد و دهش کن فریدون تویی ”

نوچه: به ورزشکاران جوانی گفته می شود که زیر نظر پهلوانی، فن های کشتی را می آموزد و شاگرد او به شمار می آید.

نتیجه گیری

ورزش پهلوانی ایران که عمر زیادی از آن می گذرد به عنوان یکی از قدیمی ترین ورزش های باستانی امروزه شاهد اجرای مراسمات آن در زورخانه ها هستیم، که قدمت بسیاری از زمان شروع این ورزش می گذرد که ریشه های آن را در دین مهرپرستی که قبل از اسلام رواج داشته و بعدها در قرون اسلامی تحت عنوان عیاران و جوان مردان ادامه طریق داده، به طوری که امروزه تبدیل به سمبل یک ورزش ملی شده است و رشته ورزشی کشتی که یکی از پر مدال آورترین رشته های ورزشی دنیا مطرح است، منشعب یافته از ورزش پهلوانی ایرانی است به طوری که تشک کشتی به رنگ زرد و شکل آن دایره وار بوده که شاید تداعی گر خورشید باشد و اصطلاح سرشاخ شدن که ریشه های آن در دین مهری که سر شاخ شدن دو گاو را به یاد می آورد.

معابد مهری بیشتر در غارها و فضاهای زیر زمینی ساخته شده‌اند که باید پس از طی چند پله به فضای اصلی رسید که نمونه آن را می توان در معبد مهر ورجوی مراغه مشاهده کرد که ۷ پله از خیابان مجاور خود پایین تر است که همین سبک را در زورخانه های باستانی نیز می توان مشاهده کرد.

معابد مهری در کنار چشمه ها و آب های جاری ساخته می شده‌اند و همیشه در معابد مهری آب برای تطهیر وجود داشته است، در زورخانه های سنتی نیز آب چاه و یا آب جاری جهت تجدید وضو بوده است مانند زورخانه سنتی پوریای ولی شهرستان مراغه که در کنار رودخانه صوفی چای ساخته شده است.

در آیین مهری پیروان مجبور بوده‌اند با تمرین های لازم همیشه خودشان را برای جنگ آماده نمایند. در ورزش پلوانی نیز با وسایل ویژه که نمادی از ابزارهای جنگی گذشته است آن آمادگی لازم را بدست می آورند.

در دین مهر پرستی زنان اجازه ورود به معابد مهری را نداشتند به طوری که در زورخانه ها نیز این رسم باقی مانده است و زن ها اجازه ورود ندارند و زورخانه ها مخصوص مردان است.

در آیین مهری پیران و پیشکسوتان از حرمت و جایگاه ویژه ای بر خوردارند، در زورخانه ها نیز رسم چنین است که به پیران با احترام خاصی برخورد کنند و همیشه پیشکسوتان در آیین پهلوانی از جایگاه ویژه ای برخورداراند.

سقف معابد مهری گنبدی شکل ساخته می شده است که تداعی گر آسمان و آفتاب باشد که سقف زورخانه های سنتی نیز به پیروی از معابد مهری همیشه گنبدی شکل ساخته می شود.

لباس سنتی زورخانه ها که لنگ و شلوارک(نطعی) است لباس ساده ای است که کشتی گیران هم اصطلاح دوبنده را بکار می برند می تواند یادآور دوره ای باشد که در آن لباس ها بسیار ساده و ابتدایی بوده است و همچنین در آیین مهری نیایشگران با لباس مخصوصی جهت عبادت به معابد می رفتند.

مراتبی که در زورخانه است مانند: کهنه سوار، مرشد، صاحب زنگ و ضرب، پیشکسوت، نوخاسته، صاحب کلاه و تاج، بازوبند پهلوانی، یاد آور مراتب هفت گانه پیروان آیین مهری است که عبارت است از: کلاغ، نامزد، جنگی، شیر، پارسی، مهرپویا و پدر و پیر.

نکات مشابه بین دین مهری و آیین پهلوانی(زورخانه) بسیار است که این چند مورد گوشه های از آن را در بر داشت، که این چند مورد می تواند خود دلیلی بر قدمت چند هزار ساله این ورزش در ایران داشته باشد.

منابع

احمدی، سعید، معماری مساجد صخره ای در ایران، مسجد، شماره ۵۰.
اولئاریوس، آدام، سفرنامه اولئاریوس، ترجمه احمد بهپور، تهران، ابتکار، ۱۳۶۳.
بهار، مهرداد، آیین مهر و ورزش باستانی ، نشریه حافظ، ش ۸۸، ۱۳۹۰.
پورداوود، ابراهیم، یشت ها، چ اول، تهران، اساطیر، ۱۳۷۷.
تهرانچی، محمد، پژوهشی در ورزش زورخانه ای، تهران، کتاب سرا، چ اول، ۱۳۶۴.
رجبی، بهمن، تنبک و ریتم از زوایای مختلف، چ اول، تهران، ۱۳۵۶.
رضی، هاشم، آیین مهر، چ اول، تهران، بهجت، ۱۳۸۱.
قدیانی،عباس، تاریخ ادیان و مذهب در ایران، فرهنگ مکتوب، تهران،۱۳۸۱.
ورمازرن مارتین، آیین میترا، ترجمه بزرگ نادر زاده، تهران، دهخدا، ۱۳۴۵.

سعید ستارنژاد دانش آموخته کارشناسی باستان شناسی از دانشگاه سراسری محقق اردبیل است.