یکی از تجربههای مدرنِ فرهنگِ ایرانی، بخصوص فرهنگِ مرگِ، تغییر کاربریِ گورستان از مکانی صرفاً مختص به آیینهای تدفین است. یعنی در دهۀ هفتاد و همزمان با دوران توسعه نه تنها این مکان از گورستان به سازمان تغییر ماهیت یافت، بلکه کاربری فرهنگیای نیز برای آن درنظر گرفته شد. بهشتزهرای تهران از نمونه سازمانهای مرگی است که برپاییِ امور فرهنگی و بویژه مذهبی در آن به وضوح قابل مشاهده است. این گورستان به دلایل متعددی، همچون سخنرانیِ رهبر ایران در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، یکی از نقطههای مرکزی کلانشهر تهران است. بارگاهِ رهبر انقلاب ایران، حضور ۷۲ تن از دستاندرکاران نظامِ اسلامیِ بعد از انقلاب، حضور سیهزار تن شهید انقلاب و جنگ ایران و عراق، حضور هنرمندان، نامآوران و دیگر اقشار جامعه به این مکانِ مرگ زندگیای جدیدی را بخشیده است.
باید این نکته نیز بیان شود که در خودِ سازمان بهشتزهرا نیز ما شاهد یک تقسیم مکانی هستیم. تقسیم مکانیای که از ویژگیهای سیاسی، اجتماعی _ فرهنگی و مذهبی بهره میبرد و همچون یک امر اجتماعی این مکان از لایههای متعددِ اجتماعیای برخوردار شده است و با کنشهای متفاوت از سوی کنشگران مختلف بهصورت زندهای به حیاتِ خود ادامه میدهد.
نوشتههای مرتبط
این حیاتِ اجتماعی را میتوان در زمانهای متفاوت و در برگزاری برخی رویدادهای اجتماعی مشاهده کرد. یکی از این رویدادها که در یک دهۀ اخیر بسیار هم مورد توجه عمومِ مردم قرار گرفته برپایی آیینهای ماه رمضان در بهشتزهرای تهران است. مکانی که در این سازمان (یا همان گورستان پایتخت) برای برپایی این آیین در نظر گرفته شده قطعۀ شهدای جنگ تحمیلی ایران و عراق است. مکانی که از تمامیِ وجوه اجتماعی برخوردار و کافی است تا یک آیینِ ویژۀ شیعی در آنجا برگزار شود. این نوشتار یک توصیف مردمنگارانه از چگونگی برپایی شبهای قدر در سازمان بهشتزهرا و قطعۀ شهدا، قطعۀ ۲۶، است.
قطعۀ شهدای بهشتزهرای تهران
طبقِ آنچه که خانۀ شهدای سازمان بهشتزهرا اعلام کرده است، برنامۀ شبهای قدر در شبهای ۱۹، ۲۱ و ۲۳ ماه رمضان در قطعۀ ۲۶ شهدای جنگ ایران و عراق با خواندنِ دعای کمیل، سخنرانی و برنامۀ احیا و قرآن بر سر گذاشتن از ساعت ده شب اجرا خواهد شد. از ابتدای بهشتزهرا که وارد میشوی تعداد زیاد ماشینها حاکی از حضور جمعیتِ بسیاری در این مکان است. هر چه به قطعۀ شهدا نزدیکتر میشوی بار ترافیکی ماشین و افرادی که پیاده خود را به مکان برگزاری آیینها میرسانند بیشتر میشود. چادرهایی که با داربست و برای نشستنِ مراجعهکنندگان در میان قبور شهدا ساخته شده مشاهده میشود. اسفند دود کردن، ماشینهای کابیندار با حملِ آب آشامیدنی، چای، شربت در نزدیکی قطعهها وجود دارند. در کنارِتمامی قبور شهدای قطعۀ ۲۶ خانوادهها از اقشار مختلف با برپایی یک محیط_ اعم از زیرانداز، میوه، غذا، نوشیدنیهای سرد و گرم_ در کنار یکدیگر نشسته و گرم گفتگو هستند. کودکان در میان میدانِ سیهزار شهیدی که در مرکز قطعۀ ۲۶ ساخته شده است مشغول بازی هستند و در اطراف میدان ایستگاههای صلواتی متعددی وجود دارد. میدان سیهزار یادمانی است ساخته شده از سنگ که بر بالای آن نوشته شده است: «شهادت عزت اسلام است» و یا «ان الحسین مصباح الهدی و سفینه النجاه». حول این میدان اسامی سی هزار شهید در تقسیم بندی شعاع گونهای و با ذکر عملیاتها، رمز عملیات، تاریخ و مکان عملیات بر روی سنگ سفید و مشکی حک شده است.
دو قطعۀ ۲۶ و ۲۷ و قطعۀ شهدای گمنام میزبان برپایی مناسک شبهای قدر را بر عهده دارند و به نظر میرسد که هر کدام جداگانه به برپایی چنین مناسکِ شیعیای میپردازند. هر قطعه نیز بسته به شرایط اجتماعیاش و در لایههایی که در پایین به آن خواهم پرداخت ذهنیتهای فرهنگیِ متفاوتی را در خود جای میدهد و آنها را به کنش وا میدارد.
شاید بتوان قطعهها را به دو یا سه لایه تقسیم کرد. لایهای که در آن عینِ مناسکِ شبهای قدر برپا میشود. در این مکان و مکانهای دیگر هیچگونه تفکیک جنسیتیای مشاهده نمیشود و زنان و مردان به راحتی در کنار یکدیگر به برپایی این مراسم مشغول هستند. این مکانها محصور در یک فضای خیمه مانند است که با پارچههای مشکی تزیئن شده و مفروش است. کتابهای ادعیۀ بیشماری در این محیط برای استفادۀ کاربرانِ مذهبی مشاهده میشود. لایۀ دوم که بیشتر به مثابه یک مکان تفریحی و سرگرمی تبدیل شده و لایۀ سوم که برخی از ذهنیتهای فرهنگی به صورتِ انفرادی و در کنار تک قبور شهدا به انجام مناسک میپردازند. به نظر میرسد که یکی از تأثیرگذارترین عناصری که در تبدیل شدن این لایهها در قطعۀ شهدا میتوان در نظر گرفت، عناصر بصریای است که برای این مناسک انتخاب و در نظر گرفته شده است. یعنی خیمهها، مکانهای تفریحی و تزئینات و عناصر بصریِ وابسته به قبور شهدای گمنام. این عناصر شامل شمع، فانوس، گل رُز، رنگ قرمز، پرچم ایران، کعبه، گلاب، بنرهای چاپ شده با عکس شهدا و سرود است. قطعۀ شهدای گمنام از ویژگیهای بصریای خاصی برخوردار است و بر همین اساس مخاطبان بیشتری را به خود اختصاص میدهد که صرفاً برای برپایی مناسک به آنجا نیامدهاند بلکه تحتِ تأثیر عناصر بصریِ این مکان نیز به شکل یک اجتماعِ کوچک گرد هم حضور دارند . پوشش افراد نیز بسیار متفاوت است. تعداد افرادی که به تنهایی در این قطعهها حضور دارند بسیار بیشتر از جمعهای خانوادگی است. قطعۀ شهدای گمنام، در هیبت یک شرایط اجتماعی، از شرایط ویژهتری برخودار است. یکسان سازی قبور، حضور شمع وگل بر روی قبرها، فانوسهای شمع، نوحه های عزاداری، تصاویر و نوع افرادی که در این قطعه حضور دارند آن را از دیگر قطعهها متمایز کرده است. مصاحبه با برخی از افراد حاضر در این مکان نشان میدهد که ناشناس بودن این خفتهگان در خاک برعکس تصورِ عام بیشتر بر هویتِ این افراد افزوده است.
چنانکه برخی تعدادی از شهدا را به خود اختصاص میدهند و در روزهای متفاوت بر سر قبور آنها آمده، قبرها را میشویند، گلاب میپاشند و گل و شمع بر سر مزار میگذارند. حتّی بیهویتی آنها منجر شده است که تنها یک برچسب بر این افراد زده شود و آن چیزی نیست جز پاک بودن این افراد و به درگاه ایزدی مقربتر بودن.در زمانِ برگزاری آیینهای شب قدر افراد فرصت این را در اختیار خواهند داشت که از ایستگاههای صلواتی چای، شربت، آش و دیگر اقلام نذری استفاده کنند و شبِ قدر خود را تا سحر و با گذاشتن قرآن بر سر خود ادامه دهند.