انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

آیا ژاپنی هاسالم ترند؟ بررسی مقایسه ای شاخص ها و اطلاعات سلامت در ژاپن و برخی جوامع غربی

طرح موضوع و پیشینه

در زمره ی مهم ترین شاخص های سلامت در جهان، که در عین حال، از مهمترین شاخص های توسعه نیز به حساب می آیند، در سال ۱۹۹۶ شاخص امید به زندگی در ژاپن ۷۷.۰۱ برای مردان و ۸۳.۵۹ برای زنان محاسبه شده بود، در سال ۲۰۱۱ نیز این شاخص ها طبق برآوردهای منتشر شده، برای مردان به ۷۹ سال و برای زنان به ۸۵.۷۲ سال افزایش یافته است. (http://www.indexmundi.com/japan/life_expectancy_at_birth.html).

نرخ مرگ و میر کودکان در ژاپن در سال ۱۹۹۶ نیز ۳.۸ در هزار تولد زنده بوده است که بنا به جدیدترین آمار در سال ۲۰۱۱ به ۲.۷۸ کاهش یافته است.

(http://www.indexmundi.com/japan/demographics_profile.html).

در مورد هر کدام از شاخص های پیش گفته، و بسیاری شاخص های دیگر که در متن مقاله به آنها اشاره خواهد شد، اعداد و ارقام مربوط به کشور ژاپن، بهترین هادر سطح جهان و نه فقط در مقایسه با کشورهای غربی و جوامع توسعه یافته است. این ارقام نشانگر استانداردهای بالای زندگی و شرایط مطلوب بهداشت(۲) در این کشور است(AneskiandMunakata، ۲۰۰۵:۴۴۱).

موضوع محوری این مقاله، وضعیت سلامت و بهداشت در کشور ژاپن با ارجاع به برخی از مهمترین شاخص های مربوطه، در مقایسه ی این جامعه ی توسعه یافته با سایر جوامع توسعه یافته است که این کشورها ممکن است از بسیاری جهات به ژاپن شباهت داشته باشند، اما در عین حال شاهد تفاوت های قابل توجهی از نظر سطح سلامت و بهداشت جامعه، میان آن کشورها با شرایط جامعه ی ژاپن هستیم، که نمونه هایی از آن در شاخص هایی چون امید به زندگی، و نرخ عمومی مرگ و میر کودکان، در این کشور منعکس شده است، و برخی نیز در چارچوب بررسی عوامل و علت هایبیماری، و الگوهای رایج مشاهده می کنیم که به عنوان مثال، مرگ و میر در نتیجه ی بیماری سرطان در ژاپن، برخلاف انتظار اولیه، از الگوی متفاوتی با بسیاری از کشورهای غربی دیگر پیروی می کند، و به نظر می رسدعامل یاعوامل تعیین کننده ی این تفاوت الگویی را می بایستی نه الزاماً در ساختار نظام خدمات درمانی، بودجه و هزینه های بهداشتی درمانی، بیمه ها، و عملکرد نظام خدمات بهداشتی و درمانی، بلکه چه بسا، در عوامل فرهنگی و اجتماعی، ارزش های اجتماعی اخلاقی، روحیه و نگرش به کار و فراغت، سبک زندگی و تغذیه و رویکرد نسبت به ورزش و فعالیت های بدنی در این کشور جست جو کرد.

سلامت انسان هاو مراقبت های بهداشتی خصوصیاتی عام و جهان شمول و همچنین، ویژگی هایی فرهنگی و ویژه دارند. آنسکی و موناکاتا (۲۰۰۵) فهرستی از ده مولفه ی نظام مراقبت درمانی در هر ملت را به شرح زیر برمی شمارند:

۱-افراد مردم/ مصرف کننده هاPeople/ consumers
۲-افراد تامین کننده ی مراقبت های بهداشتی healthcareproviders
۳-آموزش مراقبت های بهداشتی و تربیت نیروی انسانی
۴-نهادهای مراقبت بهداشتی
۵-علوم بهداشتی و فن آوری های آن
۶-اقتصاد بهداشت
۷-حقوق و اخلاق مرتبط با بهداشت
۸-سازمان اداری و سیاست های بهداشتی
۹-فرهنگ مرتبط با بهداشت
۱۰-جنبش های اصلاحی بهداشتی

“سرآغاز مراقبت درمانی، پاسخ و واکنش پزشک یا درمانگر به فردی است که نیاز خود به درمان یا مراقبت را اظهار داشته است و مصرف کنندگان خدمات بهداشتی یا درمانی نیز صرفاً افرادی نیستند که بیمار شده اند، یا مجروح یا ناتوان شده اند، بلکه شامل افراد سالمی نیز می شوند که به منظور مراقبت های پیشگیرانه یا ارتقای سلامت خود مراجعه کرده اند” (AneskiandMunakata، ۲۰۰۵:۴۴۱). اما در عمل، چه بسا با افرادی مواجه می شویم که در عین نیازمندی به خدمات درمانی، بنا به دلایل متنوعی حاضر به همکاری با پزشک برای پیگیری مراحل درمان شان نیستند. اقتصاد بهداشت، امروزه به یکی از مهمترین بخش های هر اقتصاد ملی مبدل شده است، و از سوی دیگر، جامعه نیاز به مداخلات وسیع حقوق و اخلاق پزشکی پیدا کرده، چرا که سلامت، امروزه به عنوان یک حق بشریِ پایه و اساسی محسوب می شود و می دانیم که مرگ و زندگی انسان ها به شکل گسترده ای، تحت تاثیر مداخلات مستقیم نظام های مراقبت های بهداشتی قرار دارند. از آنجا که محافظت از سلامت مردم در حکم یک مسئولیت عمده ی حاکمیت تلقی می شود، بنابر این مراقبت های بهداشتی یک وجهِ مهمِ سیاستگزاری و مدیریت مدنی را تشکیل می دهد (همان منبع). آنسکی و موناکاتا (۲۰۰۵) می افزایند: “بسیاری از بیماری هاکه با شرایط زندگی روزانه مرتبط اند بنا به طبیعت شان، قابل پیشگیری، قابل درمان، هستند و امکان نظارت بر آنها وجود دارد، تنها به این شرط که انسان ها در جست و جو و طلبِ عادت ها و رفتارهای بهداشتی و سالم برآیند. بنا بر این مهم است که ما از دانش لازم در مورد این که چه رفتارهایی سالم و ارتقا دهنده سلامت ما هستند، برخوردار باشیم، و یاد بگیریم که چگونه عادات روزانه مان را که مضر برای سلامت مان هستند تغییر بدهیم، اما در حقیقت، ایجاد رفتارها و عادت های سالم برای ما در عمل بسیار دشوار است، حتی اگر به خوبی از این که چه رفتاری مفید به حال سلامت و چه عادتی غیربهداشتی آگاه باشیم”.

این نویسندگان در ادامه می افزایند در مورد تمامی این ده مولفه و اساس مراقبت های بهداشتی یک ملت، مجموعه ای مرکب از تاریخ، اقتصاد، فن¬آوری، فرهنگ و سنتهای آن ملت است که نقش تعیین کننده را داراست. یعنی همه اینها تعیین کننده و درکارند تا نظام بهداشتی بتواند به شکل مطلوبی ثمر بخش باشد، و شاید اگر به دستاوردهای نظام ارائه ی خدمات و مراقبت های ژاپن نیز در مقایسه ی با هر کشور دیگری بخواهیم بنگریم می بایستی آن را در هماهنگی با عوامل پیش گفته ی چندگانه که معمولاً مورد غفلت واقع می شوند توجه داشته باشیم.
بسیاری از افراد، همچنان در این تصور نادرست باقی اند که سلامت و بهداشت جامعه را صرفاً “پزشکان و عوامل بهداشتی” تامین می کنند، اما مدتهاست که خود صاحبان حرف پزشکی و مسئولین بهداشتی نیز معترف اند که سلامت و درمان حتی تا نسبتی بیش از ۵۰ درصد تحت تاثیر و تعیین کننده¬گی عوامل اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی است. “درواقع صحیح است که مراقبت های پزشکی می توانند باعث طول عمر و یا بهبودی از یک بیماری جدی شوند ولی آن چه برای سلامت جمعیت مهم است، شرایط اجتماعی- اقتصادی است که باعث می شود مردم بیمار شوند و یا نیاز به مراقبت پزشکی داشته باشند. مسائل اجتماعی و مشکلاتی نظیر فقر،بیکاری و بیسوادی، قطعا به عنوان مشکل درتمام کشورهای دنیا با ابعاد مختلفی وجوددارند و مسلما این خواست غائی تمام دولت هاست که بتوانند راهکاری مناسب برای برطرف کردن موانع و ایجاد رفاه، امنیت و سلامت مردم خویش پیدا کنند” (http://www.uswr.ac.ir/index.aspx?siteid=1&pageid=1551) .بر طبق چهارچوب مفهومی تعیین کننده-های اجتماعی موثر بر سلامت، عوامل کلیدی عبارتند از:

۱-تعیین کننده های اجتماعی ساختاری شامل: تحصیلات، درآمد، جنسیت، نژاد
۲-تعیین کننده های اجتماعی واسط شامل : سبک زندگی، دسترسی به مواد غذایی، عوامل روانی-اجتماعی، عوامل رفتاری
۳-عوامل زمینه¬ای سیاست های اقتصادی – اجتماعی شامل: سیاست های اقتصاد کلان، سیاست های اجتماعی (بازار کار، مسکن، فرهنگ و ارزش های اجتماعی)
۴-سطح نابرابری سلامت .
این عوامل بر یکدیگر و نهایتا سلامتی تاثیر می گذارند (همان منبع).

مرندی، وزیر اسبق بهداشت و درمان و آموزش پزشکی ایران، نیز معتقد است: “بیش از ۵۰ درصد سلامت مردم به عوامل اجتماعی و اقتصادی بستگی دارد، ۱۵ درصد دیگر به مسائل ژنتیکی،۱۰ درصد به محیط زندگی و فقط ۲۵ درصد آن به فعالیتهای پزشکی ودرمانی وزارت بهداشت مربوط می شود (http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8410010002). وی اضافه کرده است که:”بررسی های انجام شده در همه کشورها نشان می دهد که فقرا و افراد کم درآمد کمتر از افراد پولدار و با سواد عمر می کنند، بیشتر دچار بیماری می شوند و به طور کلی عوامل اجتماعی علت بیش از نیمی از بیماریها و مرگ و میرها در دنیاست. فقر، آموزش، امنیت غذایی و تغذیه، برخورداری از آب آشامیدنی سالم، برخورداری از سیستم بهداشتی دفع فضولات، محیط زندگی سالم در دوران کودکی، مسکن مناسب و بهداشتی، حمل و نقل سالم، اشتغال و وضعیت محیط کار از جمله مهمترین عوامل اجتماعی هستند که تاثیر مستقیمی بر سلامت انسانها دارند” (همان منبع).
ویلکینسون و پیکت (۱۳۹۱) نیز در اثر خود تحت عنوان “جامعه شناسی سلامت، عدالت و ثروت” به طور مبسوط، تز خود را در زمینه ی اهمیت مسئله ی نابرابری های اقتصادی اجتماعی در ایجاد شرایط زندگی سالم، و کاهش بیماری ها، بیان کرده و با مقایسه ی چندین کشور توسعه یافته مشتمل بر ژاپن، نشان داده اند که چگونه در ثروتمندترین کشورهای صنعتی و نیز در مقایسه ی ایالات متحده ی امریکا، شرایط سلامت بهتر آنجا فراهم آمده است که نابرابری های اجتماعی اقتصادی و بی عدالتی کمتری رواج داشته است.
در باب اهمیت فرهنگ و باورهای قومی در پیشگیری از بیماریها، رفتارهای معطوف به سلامت، ریشه یابی، درمان و رفتار بیماری، نیز به کرات در ادبیات جامعه شناختی و انسان شناختی نویسندگان متعددی به بررسی و پژوهش و بدست دادن شواهد معتبر اقدام کرده اند( (Matcha، ۲۰۰۰; Quah، ۲۰۰۵

روش:
در این مقاله از روش مرور منابع و ادبیات نظری و پژوهشی مکتوب و گزارش های آماری کتابخانه ای و اینترنتی استفاده شده است تا گزارشی توصیفی- تحلیلی از شرایط اجتماعی، جمعیتی، اقتصادی و به ویژه ی بهداشتی ژاپن ارائه شود و در مقایسه ی شاخص های بهداشتی مربوط به این کشور با چند کشور صنعتی، که از نظر سطح توسعه قابل قیاس با ژاپن باشند، سوال هایی در ارتباط با چگونگی وضعیت ممتاز سلامت افراد این جامعه با سایر کشورها طرح و مورد تامل قرار گیرد.

یافته ها:
بنا به هدفی که در این مقاله دنبال می شود تلاش نگارنده بر این است که ابتدا تصویری از چهره ی نظام خدمات درمانی و بهداشتی کشور ژاپن ارائه بدهد و در کنار آن، به بررسی برخی از اطلاعات و شاخص های آماری اقتصادی اجتماعی و فرهنگی در ژاپن نیز بپردازد و حتی المقدور آنها را در شرایط مقایسه با اطلاعات مربوط به کشورهای دیگری مورد توجه قرار بدهد.

۳-۱- ویژگی های جمعیتی، اقتصادی اجتماعی ژاپنِ امروز
کشور ژاپن با جمعیتی در حدود ۱۲۶ میلیون نفر در سال ۲۰۱۱ با توجه به مساحت نسبتاً کم آن، و تراکم بالای جمعیت ساکن در این کشور، در میان پرجمعیت ترین کشورهای جهان، مقام دهم را پس از روسیه، به خود اختصاص داده است (http://www.internetworldstats.com/stats8.htm).
ساختار سنی جمعیت ژاپن، همانند بسیاری دیگر از کشورهای توسعه یافته در شرایط گستردگی بخش سالمندان است، به این ترتیب که گروه سنی کودک و نوجوان (سنین صفر تا ۱۴ ساله)، کمترین نسبت یعنی ۱۳.۱ درصد کل جمعیت را تشکیل می دهند، بخش عمده ی جمعیت را گروه سنی ۱۵ الی ۶۴ ساله مشتمل بر ۶۴ درصد جمعیت و نهایتاً بخش قابل توجهی را سالمندان ۶۴ ساله و بالاتر تشکیل می دهد که ۲۲.۹ درصد را دربر می گیرد.
نسبت جنسی در گروه سنی زیر ۱۵ ساله رقم ۱.۰۶ یعنی به نفع مردان است به طوری که در مقایسه با هشت میلیون و پانصدهزار مرد، در این گروه سنی، رقمی در حدود هشت میلیون زن قرار دارند، که می تواند تا حدودی متاثر از باورها و ارزش های فرهنگی جنس گرایانه (ترجیح جنسی فرزند پسر) در این کشور تلقی شود(http://www.indexmundi.com/japan/demographics_profile.html).
در میان جمعیت سالمند نیز همانطور که انتظار می رود، شمار زنان (۱۶ میلیون و ششصد هزار نفر)، در حدود قابل توجهی (با توجه با امید به زندگی بالاتر ایشان نسبت به مردان) بیشتر از شمار مردان (۱۲ میلیون و سیصد هزار نفر است. رقم نسبت جنسی در این گروه سنی، به صورت قابل توجهی کاهش یافته و بالغ بر ۰.۷۴ می شود. گروه سنی فعال یا جوان یعنی سنین ۱۵ تا ۶۴ ساله، نسبت جنسی متعادل تری را نشان می دهند که عبارت است از ۱.۰۲، در مجموع، با توجه به کلیه ی سنین، نسبت جنسی در این کشور ۰.۹۵ است. میانه ی سنی در این کشور، برای هر دو جنس رقم ۴۴.۸ است، که در مورد مردان این رقم به ۴۳.۲ سال و در مورد زنان، ۴۶.۷ سال را بنا بر برآوردهای سال ۲۰۱۱ شامل می شود(همان منبع). نرخ رشد جمعیت(۳) در این کشور، همچون شرایط برخی دیگر از کشورهای صنعتی توسعه یافته، به دلیل گستردگی بخش سالمند جمعیت و نیز نفوذ ارزش های جدید در میان گروه سنی جوان در خصوص تشکیل خانواده و فرزندآوری، در شرایط منفی قرار دارد؛ یعنی منفی بیست و هشت صدم محاسبه شده است در میان شاخص های عمده ی جمعیتی در مورد خانواده و فرزندان، میزان باروری کل(۴) نیز طی برآوردهای سال ۲۰۱۱ رقم ۱.۲ فرزند را نشان می دهد(همان منبع). شاخص مرگ و میر مادری که یکی از مهمترین شاخص های حوزه بهداشت باروری به حساب می آید، نشان می دهد که در ژاپن، (طبق آمار سال ۲۰۰۸) در ازای هر صدهزار تولد زنده، فقط ۶ مادر دچار مرگ در اثر شرایط مربوط به حاملگی و زایمان شده اند (همان منبع).
نسبت شهرنشینی در این کشور در سال ۲۰۱۰ رقم ۶۷ درصد کل جمعیت را شامل گردیده است، و نرخ رشد شهرنشینی نیز در فاصله ی زمانی ۲۰۱۰ الی ۲۰۱۵ به میزان ۰.۲ درصد محاسبه شده است(۵) . از نظر باسوادی نیز، نسبت باسوادان ۹۹ درصد کل جمعیت واقع در سنین آموزش را در بر می گیرد(همان منبع).

۳-۲- ویژگی های بهداشتی، درمانی جامعه ی ژاپنِ

طبق آمارهای سال ۲۰۰۹، کشور ژاپن رقمی معادل ۹.۳ درصد از تولید ناخالص ملی خود را به هزینه های بهداشتی(۶) اش اختصاص داده است. نسبت پزشکان به جمعیت، عبارت است از ۲.۰۶۳ در هر هزار نفر جمعیت این کشور که تراکم نسبی مطلوبی را نشان می دهد (http://www.indexmundi.com/japan/demographics_profile.html).
در کنار آن، طبق ارقام مربوط به سال ۲۰۰۸، نسبت تخت های بیمارستانی(۷) به کل جمعیت نیز رقم ۱۴ تخت برای هر هزار نفر جمعیت بوده است.
برخی از شاخص های بهداشتی که در سطح جهان، امروزه از حساسیت ویژه برخوردارند و به عنوان مثال، از اولویت های بهداشتی روز به حساب می آیند نسبت ابتلای به ویروس اچ آی وی/ایدز(۸) و تبعات آن است چرا که این ویروس به عنوان چهارمین علت عمده ی مرگ و میردر جهان شناخته می شود. نرخ شیوع این ویروس در میان بزرگسالان در ژاپن کمتر از ۰.۱ درصد است، و در سال ۲۰۰۹ تنها حدود ۸۱۰۰ نفر در این کشور با این ویروس زندگی می کرده اند و تا سال ۲۰۰۹ رقمی کمتر از صد نفر بنا به علت ابتلا به ایدز فوت کرده بودند.
زندگی شهرنشینی و صنعتی شده، مشکلات دیگری را نیز با خود به ارمغان آورده است که همه ی کشورهای جهان صرف نظر از سطوح توسعه یافتگی شان مورد تهدید قرار می دهد. یکی از اینها، مشکل چاقی مفرط(۹) است که مستقیماً با عوامل متنوعی از جمله عادات تغذیه ای، و سبک زندگی سالم و فعالیت های بدنی در ارتباط است. در آماری که سال ۲۰۰۰ برای ژاپن منتشر شده است، نسبت افراد بزرگسال که با این مشکل درگیرند چیزی در حدود ۳.۲ برآورد شده است(http://www.indexmundi.com/japan/demographics_profile.html).

۳-۲- مقایسه ی شاخص های ژاپن با نمونه ای از کشورهای توسعه یافته
در جدول زیر برخی از شاخص های بهداشتی، درمانی را در کشور ژاپن با برخی از کشورهای دیگر صنعتی، مورد توجه قرار می دهیم:

جدول شماره یک- شاخص های آماری بهداشتی درمانی د رخصوص گزینه ایاز کشورهای توسعه یافته در مقایسه با ژاپن:

جدول شماره یک-  شاخص های آماری بهداشتی درمانی د رخصوص گزینه ایاز  کشورهای توسعه یافته در مقایسه با ژاپن

شاخص ها

کشورها

نسبت پزشک به ۱۰۰۰ نفر جمعیت

موارد ابتلا به سل  در هر صدهزار نفر جمعیت

مرگ و میر ناشی از سرطان معده

سقط جنین

(تعداد موارد)

مرگ و میر ناشی از بیماری های تنفسی(در هر صد هزار نفر جمعیت)

تعداد موارد ابتلای جدید به سرطان پستان (در هر صد هزار نفر زن)

مرگ و میر ناشی  از بیماری های قلبی(در هر صد هزار نفر جمعیت)

تعداد تخت های بیمارستانی

(در هزار نفر جمعیت)

۱-ژاپن

۲

۲۱

۲۲.۴

۳۴۳،۰۲۴

۴۹.۱

۸.۶

۳۰

۱۴.۴

۲-ایالات متحده

۲.۳

۱،۲۱۰،۸۸۰

۲۱.۲

۱۰۶.۵

۳.۶

۳-استرالیا

۲.۵

      –

۲۱.۶

۱۱۰.۹

۷.۹

۴-آلمان

۳.۳

۹۷،۹۳۶

۲۳.۵

۱۰۶.۱

۸.۹

۵-انگلستان

۲.۱

۲۶

۱۲۲

۴.۱

۶-هلند

۳.۱

۲۸.۷

۷۵.۱

۴.۷

۷- بلژیک

۳.۹

۲۸.۷

۶۴.۶

۷.۳

۸- فرانسه

۳.۳

۱۲۱۱۶۹

۲۱.۷

۳۹.۸

۷.۷

 

(ماخذ جدول: آمار از جداول متعدد موجود در سایت http://www.nationmaster.com/ گرفته شده است.)

جدول شماره ۲- مقایسه ی شاخص های بهداشتی درمانی ژاپن با نمونه ایاز کشورهای توسعه یافته ی صنعتی (ادامه ی شاخص ها)

شاخص ها

کشورها

نسبت افراد مصرف کننده سیگار به صورت  روزانه %

تعداد مرگ و میر ناشی از تصادفات وسایل نقلیه (در  هر صدهزار نفر جمعیت)

نسبت افراد دارای چاقی مفرط

obesity

%

نرخ

مرگ و میر کودکان

تعداد مرگ و میر مادران

(در هر صد هزار تولد زنده)

۱- ژاپن

۳۰.۱

۸.۸

۳.۲

۳.۲۸

۸

۲- ایالات متحده

۱۷.۵

۱۵.۵

۳۰.۶

۸

۳- استرالیا

۱۹.۵

۱۰

۲۱.۷

۴.۷۶

۴- آلمان

۲۴.۳

۱۲.۹

۴.۲

۸

۵- انگلستان

۲۶

۲۳

۷

۶- هلند

۳۲

۷.۲

۱۰

۵.۱۱

۷

۷- بلژیک

۲۷

۱۵.۴

۱۱.۷

۴.۷۶

۸- فرانسه

۲۷

۹.۷

۴.۳۱

۱۰

 

 

 

 

 

گردآوری آمار و اطلاعات برای مقایسه به صورتی که برای همه ی شاخص های بهداشتی درمانی آمار جدید و به روز شده معمولاً به طور کامل امکان پذیر نیست. همانطور که در خانه های جداول بالا مشاهده می کنید، برخی از خانه های جدول خالی مانده اند به دلیل عدم وجود آمار گزارش شده در آن موارد. با این حال، همان موارد اندکی که اعداد و ارقام مورد نیاز قابل دسترسی بوده و به نمایش گذاشته شده است، برخی تفاوت های آشکار در میان آمار مربوط به ژاپن و سایر کشور ها قابل توجه است. به عنوان مثال، آمار مربوطه به سرطان پستان، در ژاپن تفاوت قابل ملاحظه ای با سایرکشور ها دارد، و این منحصر به سرطان پستان نیست، بلکه الگوی مرگ و میر ناشی از بیماری هاچه بیماریهای قلبی عروقی که در صدر علل مرگ و میر در سطح جهان قرار دارند، و چه بیماری های سرطانی، در مورد ژاپن، تصویری تا حدودی متفاوت از سایر نقاط جهان دارد. این تفاوت ها را می توان تا حدود زیادی به رژیم غذایی، و سبک زندگی ژاپنی هانسبت داد. عمده ترین موارد بیماری که ژاپنی هارا در نقش بیمار جای می دهد، عبارت اند از فشار خون بالا، دیابت، سکته، سرطان و بسیاری دیگر از بیماری هاکه به سبک زندگی مربوط اند. آنسکی و موناکاتا (۲۰۰۵: ۴۴۲) می نویسند ژاپن از سویی، قادر به ایجاد جامعه ای به شدت مدیریت شده دارای یک نظام بهداشتی فوق العاده کارآمد، شده است که ژاپنی هارا قادر می سازد به طور متوسط از مردم هر کشوری در دنیا بیشتر عمر کنند، و از سوی دیگر، با دارا بودن ساختار سنی سالمند، افراد این جامعه در معرض ابتلا به بیماری های مرتبط با زندگی توام با استرس و به شدت مدیریت شده قرار گرفته اند. آمار قابل توجه دیگر، در مورد شاخص تعداد فوت بر اثر تصادفات با وسایل نقلیه است که در این جدول، ژاپن از نظر پایین بودن نسبت، با کشور هلند رقابت می کند.
آمار جدول به خودی خود گویا هستند، در برخی موارد کلیدی مشاهده می شود که آمار مربوط به ژاپن به طرز معنی داری پایین تر از سایر کشورهاست، به عنوان مثال در زمینه نسبت های مربوط به مشکل چاقی مفرط که امروز تمام کشورهای جهان را اعم از توسعه یافته و در حال توسعه تهدید می کند، و چاقی از قدیم به این معروف بوده است که علت العلل بیماری هاست. نسبت افراد چاق بیمارگون، در میان ژاپنی ها کمترین است.
این مطالعه توصیفی می توانست در صورتی که آمار کافی برای بسیاری از شاخص های مورد نظر موجود باشد مبنای طرحی تحقیقی دیگر با کاربرد تحلیل آمار ثانویه در جستجوی رابطه ی عوامل فرهنگی اجتماعی قرار گیرد و ارتباط برخی متغیرها و عوامل تعیین کننده دیگر را که ممکن است بتوان انها را درزمره تعیین کنندگان اجتماعی اقتصادی و فرهنگی سلامت به حساب آورد به ویژه شرایط تغذیه، ورزش، مدیریت اوقات فراغت، و کیفیت زندگی را مورد سنجش و بررسی دقیق تری قرار دهد و از پاسخی که به سوال اولیه ی این مقاله داده می شود، به طرح سوال های دیگری با ماهیت چرایی و تبیینی بپردازد.

فهرست منابع چاپی:
– ویلکینسون، ریچارد و پیکت، کیت ( ۱۳۹۱) جامعه شناسی سلامت، عدالت و ثروت، ترجمه ی شیرین احمدنیا و ابوالقاسم پوررضا، انتشارات سمت، (در دست انتشار)
– Aneski، MasashiraandMunakata، Tsunetsugu (2005) “Health، IllnessandHealthPolicyinJapan”، Pp. 441- 482، inW. C. Cockerham (ed.)،TheBlackwellCompaniontoMedicalSociology، Oxford: BlackwellPublishing.
– Matcha، Duane، A. (2000) MedicalSociology،Allyn&Bacon.
– Quah، Stella (2005) “HealthandCulture”، Pp. 23-42، inW. C. Cockerham (ed.)،TheBlackwellCompaniontoMedicalSociology، Oxford: BlackwellPublishing.

فهرست منابع اینترنتی:

– http://www.nationmaster.com/country/ja-japan/hea-health
– http://www.indexmundi.com/japan/life_expectancy_at_birth.html
– http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8410010002
– http://www.indexmundi.com/japan/demographics_profile.html
– http://www.uswr.ac.ir/index.aspx?siteid=1&pageid=1551
– http://www.internetworldstats.com/stats8.htm
– www.indexmundi.com/japan/demographics_profile.html

پاورقی هاا:
. عضو هیات مدیره و مدیرگروه جامعه شناسی پزشکی و سلامت انجمن جامعه شناسی ایران.
sanitation
Populationgrowthrate
Totalfertilityrate، ۱.۲۱ childrenborn/woman (2011 est.)
rateofurbanization: 0.2 annualrateofchange (2010-15 est.)
Healthexpenditures
Hospitalbeddensity
HIV/AIDS – adultprevalencerate
Obesity – adultprevalencerate