انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

آشنایی با مفاهیم روشی میشل فوکو (۴)

آشنایی با مفاهیم روشی میشل فوکو (۴): انقطاع، انقطاع اولیه و درجه صفر

همانطور که در متن‌های قبلی اشاره شد، فوکو‌ در کتاب‌ها و موضوعات مثل تاریخ جنون (۱۹۶۱‌)، تولد پزشکی بالینی (۱۹۶۳‌)، نظم اشیا (۱۹۶۶‌) و دیرینه‌شناسی دانش (۱۹۶۹)، بیش از اینکه به پیروزی یا شکست یا انحطاط پدیده و هویت موردمطالعه‌ (مثل جنون و بیمار) در طول تاریخ پرداخته کند، به دنبال انقطاع‌ها و گسست[۱] هویت مختلف آن در اعماق تاریخ است که در هر انقطاع، تاریخ تحول کردارهای گفتمانی[۲] و غیر گفتمانی[۳] خاص را در اطراف خودش دارد (یورگنس‌ و فیلیپس‌، ۱۳۸۹: ۳۵). مثلاً کتاب تاریخ جنون، به انقطاع اتفاق افتاده در جریان سده‌ی هفدهم اختصاص دارد که به شرایط تاریخی پیدایش تمایز میان خرد و بی‌خردی، خرد و دیوانگی می‌پردازد. همچنین به روان‌پزشکی و روانشناسی و تحلیل افول رژیم هویتی پیشین حبس و نگهداری نهادی و پیدایش تیمارستان در اواخر سده‌ی هجدهم می‌پردازد. تفکیک هویت دیوانگی از عقل، پیدایش مفاهیم دیوانگی، بی‌خردی و عقل در جریان روشنگری، از نظر فوکو‌ رویداد تاریخی مهمی است و نقطه‌ی عطفی‌ است که عقل مدرن و همبسته‌ی آن، یعنی علم مدرن، از آن هنگام به بعد سلطه‌ی خویش را بر تجربه‌ی بشری آغاز کردند. شاید بتوان گفت که هدف فوکو‌ بازگشتن به آن «نقطه‌ی شروع هویت دیوانگی است که دیوانگی در آنجا هنوز تجربه‌ی نامتمایز‌ و تفکیک نشده‌ای است.» مسئله‌ای که رساله‌ی فوکو‌ در پی جلب‌توجه ما به آن است، مسئله‌ای است که باید لزوماً برای ما بیگانه و نامأنوس باشد، یعنی مسئله‌ی شکل‌گیری تاریخی هویت عقل و جنون به‌عنوان مراتب جداگانه و متمایز تجربه، یا به سکوت خزیدن‌ دیوانگی باواسطه‌ای اوج‌گیری تک‌گویی عقل (اسمارت‌، ۱۳۸۵:‌ ۲۴). این کتاب به بررسی این هویت‌های مرتبط با یکدیگر می‌پردازد: تفکیک عقل-بی‌عقلی، طرد حذف جمعیت‌های خاصی، به‌ویژه دیوانگان‌؛ پیدایش و تکوین ساختارهای نهادی ویژه‌ی حذف و طرد که در برداشت‌ها تصویرهای فرهنگی مربوط به حبس و نگهداری جذامیان‌ ریشه داشتند، پیدایش شکل‌های نوین دانش بر اساس شرایطی که عوامل مذکور به وجود آورده بودند، شکل‌هایی از دانش که ویژگی‌های عینی سازی نهادهای حبس را تقویت می‌کردند و در شکل‌گیری دیوانه و سوژه‌های بی‌عقل سهیم بودند. صورت‌های گوناگونی از مضامین حذف و تفکیک، حبس و تمشیت نهادی و شکل‌گیری دانش نوین و شکل‌های نوین سوبژکتیویته‌ در سراسر آثار فوکو‌ یافت می‌شود.

باز در بحث انقطاع، فوکو در کتاب تولد پزشکی بالینی، به انقطاع‌های اتفاق افتاده در مقام «نخستین گفتمان علمی درباره‌ی فرد»، اشاره دارد. در این انقطاع است که هویت فرد برای نخستین بار موضوع دانش اثباتی شد و درکی از انسان به‌عنوان هم سوژه و هم ابژه (هم فاعل و هم مفعول‌) معرفت، برای نخستین بار به وجود آمد؛ بنابراین، پزشکی جایگاهی مهمی در زمینه‌ای علوم انسانی دارد چون پیش از همه از ساختار انسان‌شناسانه‌ای که شالوده‌ی علوم انسانی است پدید آمد و علاوه بر این، از سایر علوم انسانی به این ساختار نزدیک‌تر است. این کتاب به دنبال هویتی است که در بنیاد خود رؤیت ناپذیر بود، ناگهان در معرض نگاه روشن و شفاف قرار گرفت. انقطاع و گسست تاریخی که تا قبل از آن پزشکان از ضد نظریه‌ها و اوهام رها شدند (فوکو‌،ب ۱۳۹۰: ۲۷). از نظر فوکو‌، این گسست و انقطاع نه‌تنها تأثیری در دامنه علم پزشکی داشت بلکه موجب تأسیس علوم انسانی شد چرا که این گفتمان، هستی انسان را به‌منزله ابژه دانش اثباتی مرتبط ساخت (فوکو،ب‌ ۱۳۹۰: ۲۶۷).

فوکو در کتاب نظم اشیا برخلاف مطالعه‌ی دیوانگی که به انقطاع بر اساس روابط گفتمانی و غیر گفتمانی می‌پردازد، به انقطاع علوم انسانی فقط با قواعد سازمان‌دهی و شکل‌گیری سروکار دارد، قواعدی‌ که در این انقطاع ساختار شیوه‌های تفکر را به وجود می‌آورند و موجب تمایز این شیوه‌ها از یکدیگر می‌شوند. نظم اشیاء‌ به انقطاع در علوم انسانی در سده‌ی نوزدهم اشاره دارد که در پی پرده برداشتن از قوانین، الگوهای منظم و قواعد شکل‌گیری دستگاه‌های تفکر در علوم انسانی داشت. این مطالعه دربرگیرنده‌ی سه انقطاع تاریخی است که صورت‌های تفکر در این دوره‌ها و در مقایسه‌ی بین این دوره‌ها مورد بررسی قرار می‌گیرند. حدود زمانی این دوره‌ها همان است که ابتدا در مطالعه‌ی دیوانگی و به‌طور نامحسوس‌تر در مطالعه‌ی پزشکی، نیز از هم تمییز‌ داده‌شده بودند، یعنی عصر رنسانس، عصر کلاسیک و عصر مدرن هریک نشانگر وجود ساختار فکری، یا اپیستمه‌ کاملاً متفاوت و متمایزی هستند (اسمارت‌، ۱۳۸۵: ۴۰).

علاوه بر انقطاع، یکی از موضوعات و دغدغه‌های مهم در تحقیقات میشل فوکو‌، پیدا کردن انقطاع اولیه و درجه صفر است. یک دیرینه‌شناس پیش از هر کاری، باید از پیشفرض‌ها و مفاهیم از پیش موجود در مورد موضوع مورد مطالعه که از بعد انقطاع اولیه به وجود آمده را کنار بگذارد؛ چرا که از بعد از آن انقطاع، علم‌های در اطراف آن موضوع تحقیق به وجود آمده است که سعی در مصادره کردن مفاهیم و دانسته‌های آن را دارد. در کل در این بخش توصیه فوکو‌ این است که از راحت‌طلبی و تکیه‌بر حقایق نهایی چشم بپوشیم و دانسته‌های احتمالی ما درباره یک موضوع هرگز نباید راهنمای حرکت ما باشد؛ به طور مثال فوکو در کتاب تاریخ جنون به ما می‌گوید:

«بی‌شک فعالیت در چنین حیطه‌ای چندان آسان نیست. برای عبور از آن لازم است از راحت‌طلبی و تکیه‌بر حقایق نهایی چشم بپوشیم و دانسته‌های احتمالی ما درباره‌ی جنون هرگز نباید راهنمای حرکتمان‌ باشد. هیچ‌یک از مفاهیم آسیب‌شناسی روانی، حتی (و بخصوصی) با درگیر شدن ضمنی به جنون، نباید سامان‌بخش کار ما باشد. آنچه در آرامشی که دوباره برقرار شد، به وجود آمد. آنچه اصل است، انقطاعی‌ است» (فوکو‌،الف ۱۳۹۰: ۲).

در دیرینه‌شناسی بیش از اینکه به دنبال پیروزی یا شکست یا انحطاط یک موضوع در طول تاریخ باشیم، به دنبال انقطاع‌های مختلف آن در اعماق تاریخ هستیم که در هر انقطاع، تاریخ تحول کردارهای گفتمانی و غیر گفتمانی خاص را در اطراف خودش دارد که یک دیرینه‌شناس باید به توصیف این کردارها‌ بپردازد. هر موضوع مورد بررسی در دیرینه‌شناسی، یک انقطاع اولیه یا «درجه صفر» دارد که در این جایگاه تاریخی هنوز «تجربه» یکدست و نامتمایز‌ در یک هویت وجود دارد و همچنین مرزبندی‌ از هویت به وجود نیامده است. از این انقطاع تاریخ به بعد است که راه هرگونه تبادل بسته می‌شود و گفت‌وگو می‌شود و هر یک برای دیگری حکم مرده را دارد. در واقع در این نقطه ما باید به چگونگی جدایی هویت «ما» و «دیگری» بپردازیم (فوکو‌،الف ۱۳۹۰: ۲). «انسان مدرن در قلمرو آرام و بی کشمکشی که در آن جنون بیماری روانی تلقی می‌شود، دیگر با دیوانه گفتگویی ندارد: در یک‌سو انسان عاقل جای دارد که پزشک را به نمایندگی از خود به‌سوی جنون می‌فرستد و بدین ترتیب هر نوع رابطه با جنون را خارج از کلیت مجرد بیماری ناممکن‌ می‌کند؛ در سوی دیگر دیوانه جای دارد که با غیر خود تنها با میانجی خردی که آن‌هم مجرد است ارتباط حاصل می‌کند؛ خردی که در نظم، بندهای جسمانی و اخلاقی، فشار بی‌نام‌ونشان گروه و ضرورت تطبیق با هنجارها و معیارهای حاکم متجلی می‌شود. بین آن دو زبان مشترک وجود ندارد، یا بهتر است بگوییم دیگر وجود ندارد. تلقی جنون به‌مثابه بیماری روانی در اواخر قرن هجدهم، خبر از گفتگویی قطع‌شده داشت، نشان آن بود که جدایی عقل و جنون امری محقق است و سبب شد آن کلمات ناکامل‌ و فاقد قواعد ثابت نحو که بالکنت‌ ادا می‌شدند و ارتباط میان دیوانگی و عقل باواسطه‌ی آن‌ها صورت می‌گرفت، به بوته‌ی فراموشی سپرده شوند. زبان روان‌پزشکی که تک گفتار عقل درباره و ناظر بر جنون است، جز در چنین سکوتی نمی‌توانست ایجاد شود» (فوکو‌،الف ۱۳۹۰: ۳).

در آخر باید به این نکته اشاره کنیم که در سطح تحلیل دیرینه‌شناسی، توجه نه به تاریخ افکار و عقاید بلکه به شرایطی است که در آن‌یک موضوع (مثل دیوانه، بیمار، یا بزهکار) به‌صورت ابژه‌ی ممکنی‌ برای دانش درمی‌آید. هدف چنین تحلیلی این نیست که زایش علم از زهدان ایدئولوژی را با مستندات تاریخی نشان دهد، یا مدیحه‌سرای پیشرفت علمی باشد. در عوض، مطالعات فوکو‌ از طریق تحلیل شرایط درونی امکان‌پذیر شدن شکل‌گیری دانش انسان، کردارهای مرتبط با آن و آثار و نتایج آن است (اسمارت‌، ۱۳۸۵: ۳۳).

بنابراین در کل باید گفت که پیش از آن‌که بتوان کاری روی مسائل نظری و روشی مربوط به کاربرد مفاهیم گسستگی، انقطاع، حد و دگرگونی در تحلیل تاریخی انجام داد، ابتدا باید این حوزه را پاک‌سازی کرد: یعنی از مفاهیم گوناگونی که دال بر استمرار و پیوستگی هستند، مثل سنت، اثرگذاری، توسعه و تکامل و روح؛ و از مقوله‌هایی که گفتمان‌ها را به‌صورت انواع تقسیم‌بندی می‌کنند (مثل علم، ادبیات، فلسفه، تاریخ، داستان و غیره)؛ و سرانجام از «وحدت کتاب و مجموعه آثار». از این دیدگاه، استمرار و پیوستگی معلول و نتیجه‌ی مجموعه‌ای از قواعد شکل‌گیری است، قواعدی‌ که باید مکشوف و بررسی شوند تا روشن شود که کدام مفاهیم و مقوله‌ها ممکن است ارزش نقد و تحلیل را داشته باشند. باید پرده‌های بداهت‌ از روی آن‌ها پس‌زده شود تا معلوم شود که چه چیزی سازنده‌ی وحدت آن‌ها است. تعلیق استمرار و وحدت، عرصه‌ی وسیعی از گزاره‌های گفته و نوشته‌شده، یا «رویدادهای گفتمانی» را برملا می‌کند که از میان آن‌ها توجه فوکو‌ معطوف به گزاره‌هایی است که علوم انسانی را به‌صورت مرسوم تعریف می‌کنند (اسمارت‌، ۱۳۸۵: ۴۸).

منابع:

اسمارت، بری. (۱۳۸۵). میشل فوکو. ترجمه‌ی لیلا جوافشانی و حسین چاوشیان. تهران: کتاب آمه

فوکو، میشل. (۱۳۸۹). نظم اشیاء. ترجمه‌ی یحیی امامی. تهران: پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی

فوکو، میشل. (۱۳۹۲). دیرینه‌شناسی دانش. ترجمه‌ی نیکو سرخوش و افشین جهان‌دیده. تهران: نشر نی

فوکو، میشل. (الف۱۳۹۰). تاریخ جنون. ترجمه‌ی فاطمه ولیانی. تهران: نشر هرمس

فوکو، میشل. (ب۱۳۹۰). تولد پزشکی بالینی. ترجمه‌ی فاطمه ولیانی. تهران: نشر ماهی

یورگنسن، ماریان و لوئیز فیلیپس. (۱۳۸۹). نظریه و روش در تحلیل گفتمان. ترجمه‌ی هادی جلیلی. تهران: نشر نی

 

 

  1. Rupture
  2. Discourse
  3. Non Discoursive