دنی زوبرور برگردان رضا اسکندری
azteccalendar
نوشتههای مرتبط
برای آزتکها زمان خصلتی چرخهای و تکرارشونده داشت و نظام پیچیدهی تقویم آنان بازتابدهندهی همین مفهوم است. تقویم خورشیدی آنان از ۳۶۵ روز تشکیل میشد که به ۱۸ گروه ۲۰روزه، به علاوهی پنج روز «بدشگون» تقسیم شده بود. این تقویم خاص با چرخهی کشاورزی کاشت و برداشت، و نیز گردشهای نظام بازار در ارتباط بود. هرکدام از این هجده «ماه» دربرگیرندهی مراسمی خاص بود که عموما با موضوعات برآمده از کشاورزی و بارآوری در ارتباط بود و هرکدام به خدایی خاص تقدیم میشد. مانند بیشتر فرهنگهای آمریکای مرکزی، آزتکها تقویم مناسکی دیگری نیز داشتند (تونالپوهوآلی – Tonalpohualli) که ۲۶۰ روز داشت و در آن بیست روز با نامهای مشخصی در سیزده ماه سال تکرار میشدند. ممکن است این تقویم قدسی بر اساس طول دورهی بارداری انسان طراحی شده باشد. شاید به همین دلیل تونالپوهوآلی، علاوه بر تقویم، مبنایی نیز برای نظام هویتیابی آمریکای مرکزی بود که بر اساس آن، هر فرد بر اساس روز تولدش، به علاوهی نام شخصی دیگر و عموما برآمده از نامهای طبیعی نامگذاری میشد (برای مثال یک تمساح یا هفت گل). هر کدام از این ۲۶۰ ترکیب نام-عدد به خدای محافظ خاصی مربوط بود و بخت و شگون خاصی داشت که میتوانست مبارک، شوم یا بیتفاوت باشد. این پیشبینیها در کتابی مقدس به نام تونالآماتل (tonalamatl) ثبت و ضبط میشد و توسط متخصصانی برای پیشگویی تقدیر هر نوزاد، تعیین روزهای مبارک برای افتتاح معابد یا تاجگذاری شاهان، و حتی پیشگویی تقدیر نهایی یک امپراطوری مورد استفاده قرار میگرفت.
این دو تقویم ۳۶۵ و ۲۶۰ روزه با یکدیگر تلفیق میشدند و چرخهی طولانیتر ۵۲ سالهای را ایجاد میکرد که «دور تقویمی» نامیده میشد. این دور تقویمی برای اندازهگیری دورههای طولانیتر زمانی به کار گرفته میشد و سالهای خورشیدی را در جایگاه دقیقشان در تقویم جانمایی میکرد. به هر روی، بر خلاف مایاها که از تقویم معروف به «شمارش سالهای دور» استفاده میکردند، آزتکها هیچگاه دورهای تقویمی خود را به یک نقطهی شروع ثابت پیوند ندادند و به همین دلیل، تعیین جایگاه دقیق رویدادهای ثبتشده معمولا کاری دشوار و سردرگمکننده است. آزتکها هر ۵۲ سال یکبار پایان یک دور تقویمی و شروع دور دیگر را با برگزاری «مراسمِ آتشِ نو» بر بالای کوه سیتلاتهپِک (Citlatepec) گرامی میداشتند. این مراسم به زیوتکوتلی (Xiuhtecuhtli) یا «خدای کهن» تقدیم میشد. تمام شهر تنوچتیتلان در تاریکی و سکوت فرو میرفت و بتها و قابلمههای پخت و پز قدیمی به دور انداخته میشدند. سپس آتشی بر سینهی یک قربانی بر بالای یک کوه روشن میشد و شعلههای آن به شهر بازگردانده میشد تا قلب معابد و خانهها با آن روشن شود. آزتکها باور داشتند اگر کاهنان در روشن کردن آتشی نو ناموفق باشند، پایان دنیا به صورت یک تزیزیمیمه (Tzizimime) یا «هیولای بلعنده» از راه خواهد رسید.
آزتکها با چشم غیرمسلح و برای هماهنگ ساختن تقویمهایشان با فعالیتهای کشاورزیشان، و عموما با نگاه به پدیدههای سماوی چرخهای مانند گردش خورشید، ماه و حرکات سیارهها به بررسیهای ستارهشناختی میپرداختند. به جای استفاده از این دانش برای مقاصد علمی، آنان از این دانش به عنوان مبنایی برای اسطورهشناسی و گیهانشناسی تعاملی خود استفاده میکردند؛ در حالی که رویدادهای منحصر به فرد آسمانی مانند گرفتها و عبور دنبالهدارها به عنوان طالعهایی نحس در نظر گرفته میشدند که خبر از ویرانی داشتند (مانند آنهایی که پیش از رسیدن اسپانیاییها دیده شدند). افزون بر این، آزتکها دانش پزشکی و کالبدشناسی گسترده، و نیز مستندات جغرافیایی مفصلی از امپراطوریشان در اختیار داشتند. با استفاده از همین دانش جغرافیا، نقشهها و ضمایم قلمروی شاهان را بر صفحههای عریض پارچهای ثبت میکردند.
صنعتگران و هنرمندان آزتک به خاطر کارهای درخشانشان روی پرها، سنگهای نیمهگرانبها و طلا شناخته شده بودند؛ این آخری را احتمالا از صنعتگران میکستِکا (Mixteca) آموخته بودند که از اوآکساکا به درهی مخیکا آورده شده و در آنجا ساکن شده بودند. فراتر از این همه، آزتکها در حجاری یادبودهای سنگی بزرگ با طرحهای پیچیده به استادی رسیده بودند که در آنها، اغلب به تصویرگری موتیفهایی مانند خدایان میپرداختند. یادبودهای دیگر نیز به امپراطورهای آزتک تقدیم میشدند. این یادبودها دربرگیرندهی جزییاتی تاریخی مانند تاریخ تاجگذاریها و نام دولت-شهرهای فتحشده بودند. علاوه بر این، آزتکها با دقت به ثبت و ضبط روایات تاریخی و اساطیری، و نیز اشعار و ادبیات خود میپرداختند. یکی از بزرگتری شاعران آزتک نزاهوالکویوتل (Nezahualcoyotl)، پادشاه تاثیرگذاری تکسکوکو بود. احتمالا تمامی این گونههای ادبی در الواح بسیار بزرگ و دیگر مستندات مکتوب در نظام حجاریهای آزتک ثبت میشد. این نظام از تصویرنگاری، ایدهنگاری و مولفههای آوایی بهره میگرفت. هرچند یادداشتهای برجای مانده از نخستین سالهای استعمار از بایگانیهای گستردهای از مستندات و سوابق خبر میدهد که پیش از ورود اسپانیاییها در تنوچتیتلان وجود داشته است، هیچکدام از این سوابق باقی نماندهاند و تمام الواحی که امروزه در اختیار ما قرار دارد مربوط به پس از پیروزی اسپانیاییها هستند.