سعیده بوغیری (گروه بین المللی و ترجمه)
فرهنگ ارمنی از ارزشمند ترین و باستانی ترین فرهنگ های جهانی و یکی از فرهنگ های ایرانی به حساب می آید. ارمنیان امروز نه فقط بزرگترین اقلیت دینی ایران هستند بلکه نقشی بسیار پر رنگ در فرهنگ و زبان و حوزه های دانشگاهی و هنری ایران ایفا می کنند. نقشی که تقریبا هموراه از لحاظ تاریخی داشته اند. از این رو این صفحه فرهنگ ارمنی را جه در بعد بین المللی و چه در بعد ایرانی آن مد نظر دارد. و همچون صفحات دیگر از زبان ارمنی بحث خود را آغاز می کند:
زبان ارمنی
ارمنی زبانی است که به تنهایی گروهی مستقل در خانواده زبان های هندواروپایی می سازد. ارمنی باستانی از قرن پنجم به صورت نوشتاری درآمده و ادبیاتی غنی در زمینه های خداشناسی، تاریخ، شعر، عرفان و حماسه در این زبان به جای مانده است. امروز زبان های ارمنی شرقی – زبان رسمی جمهوری ارمنستان که در جامعه ارامنه ایرانی و روسیه نیز صحبت می شود- و ارمنی غربی – که در دایاسپورای ارمنی صحبت می شود- در کنار هم به حیات خود ادامه می دهند که البته هردو جزو گونه استاندارد این زبان به شمار می روند. شمار کلی گویشوران ارمنی به بیش از هفت میلیون نفر می رسد که نزدیک به سه میلیون نفر آن در ارمنستان زندگی می کنند.
آنتوان میه (A.Meillet) زبان شناس فرانسوی در جایی تایید می کند، زبان ارمنی با زبان یونانی باستان شباهت هایی دارد: شباهت های واژه شناختی، کاربرد پیشوند و پسوندهای معنایی، شیوه های خاص استفاده از حنجره که در زبان های هندواروپایی وجود دارد. از سوی دیگر حروف بی صدای پیش-ارمنی جهشی در آهنگ تلفظ خود متحمل شده اند، آنچه این زبان را از نظر سیمای آواشناختی بیشتر به زبان های ژرمانیک نزدیک می کند. با اینهمه بسیاری از متخصصان زبان های هندواروپایی این زبان را به همراه خانواده زبان یونانی و هندوایرانی به عنوان زیرگروهی از زبان های هندواروپایی طبقه بندی می کنند. (کلاکسون، فورتسون و رنفریو). برخی دیگر نیز ارتباط نزدیکی میان ارمنی و زبان فریژی (کشوری باستانی در آسیای صغیر) می بینند. گروهی دیگر نیز نظر به برخی تشابه های دستوری مانند نبود جنسیت و نیز برخی حروف صدادار، ارتباطی نزدیک میان ارمنی و زبان های آناتولی می یابند.
قدیمی ترین مدرکی که به زبان ارمنی در دست است به قرن پنجم میلادی بازمی گردد و ترجمه کتاب مقدس است. اما سند تاریخی قدیمی تری از این زبان در دست نیست. پس از این زمان بین قرن های یازدهم تا چهاردهم برای مدرنیزه کردن این زبان در ارمنستان و نیز قلمرو سلطنتی سیلیسیا (Cilicia) –جزیره ای از جنوب شرقی ترکیه امروز تا شمال شرقی قبرس- تلاش هایی صورت گرفت که در نتیجه آن دو حرف به الفبای ارمنی افزوده شد و شمار حروف آن به سی و هشت عدد رسید.
زبان ارمنی با الفبایی خاص نوشته می شود که در قرن پنجم ابداع شد. املای آن در اغلب موارد با تلفظ مطابقت دارد و تلفظ آن نیز همیشه با املای آن تطابق می کند. طرز قرارگیری عناصر تشکیل دهنده جمله در این زبان به صورت فاعل، فعل، مفعول است. با اینهمه آزادی خاصی در به کارگیری این فرمول وجود دارد. در زبان ارمنی جنیسیت وجود ندارد.
در قرن پنجم زبان ارمنی کلاسیک، یکی از زبان های مهم خاور نزدیک و آسیای صغیر به شمار می رفت. با اینهمه در میان خانواده زبان های هندواروپایی شاخه ای مستقل را تشکیل می داد و با فارسی میانه، یونانی و زبان های بالتی- اسلاوی نیز شباهت هایی داشت، گواینکه به هیچ یک از آن ها تعلق نداشت. ارمنی به عنوان زبانی با سیستم صرف فعل متفاوت از سایر زبان ها، انعطاف پذیری و کاربرد آزاد ریشه واژه ها برای ساخت مشتقات جدید و نیز به کاربری پیشوند و پسوند برای ساخت واژه های جدید مشخص می شد.
زبان ارمنی در طول تاریخچه خود کلمات پرشماری از زبان فارسی، یونانی (قرن ششم)، ترکی (قرن یازهم به بعد)، فرانسه (جنگ های صلیبی)، لاتین (عصرجدید بین قرن های شانزدهم تا هجدم) و روسی (عصر جدید) وام گرفته است. با اینهمه در قرن بیستم به دنبال نسل کشی ارامنه (۱۹۱۵)، واژگانی که از ترکی وارد زبان ارمنی شده بود، از بین رفت.
در قرن هجدهم میلادی به دنبال عهدنامه ترکمانچای ارمنستان قدیم تقسیم شد. دو سوم آن به دست امپراطوری عثمانی افتاد و بقیه میان امپراطوری های روسیه و ایران قسمت شد. روابط خصومت آمیز میان روسیه و عثمانی به ایجاد دو ناحیه مجزا انجامید که ارامنه در آن زندگی پررنجی را برخود هموار کردند. به این ترتیب در قرن نوزده، دو جمعیت قابل توجه ارامنه تشکیل شد. البته بسیاری از ارامنه تحت کنترل عثمانی به دلیل مشکلات تامین معیشتی به تدریج به استانبول مهاجرت کردند، حال آنکه تفلیس در گرجستان به مرکز جامعه ارامنه تحت حکومت روسیه تبدیل شد. این دو شهر بین المللی به زودی به قطب های زندگی فکری و فرهنگی ارامنه تبدیل شدند. پس از آن ورود اشکال و سبک های جدید ادبی از جمله نظریات اروپایی بر فرهنگ ارامنه تاثیر گذاشت و این امر نیازی مبرم به ارتقای سطح زبانی عامیانه آنان به زبان ادبی مدرن پدید آورد. به این ترتیب در مناطق مختلف ارمنستان سنتی گویش هایی گوناگون ساخته شد که با وجود تفاوت های خود شباهت هایی ریخت شناختی و آوایی نیز دارند. در این میان می توان به دو گویش اصلی اشاره کرد: گویش ارمنی غربی که در میان مهاجران استانبول صحبت می شد و گویش ارمنی شرقی که در میان ارامنه تفلیس و گرجستان صحبت می شد. اما با رسیدن قرن بیستم هردو گونه زبان ارمنی مدرن در مسیری جدید به سمت آسان سازی دستوری این دو ناحیه افتادند.
در ابتدای قرن بیستم زبان شناس بزرگ ارمنی، هراچیا آچاریان در اثر خود دسته بندی گویش های ارمنی ، به بررسی بسیاری از گویش های ارمنی پرداخت که امروز در کشورهای مختلف دنیا صحبت می شود و به رغم تقسیم بندی پیشین (ارمنی شرقی و غربی)، گویش های این زبان را بر اساس تلفظ پسوندی موجود در آن ها به سه دسته مهم دیگر موسوم به گویش های اون (own)، گی (gè) و ال (el) تقسیم کرد. این سه دسته بعدها به صورت گویش های فرعی درآمدند. گویش اون در مناطق وسیعی از ایران از جمله، تبریز، اصفهان و بوشهر، گی در ترکیه، لهستان، مجارستان، فلسطین و ال در مراغه، خوی، ماکو و … صحبت می شود.
از زبان شناسان بزرگ ارمنی می توان به آنتوان میه (۱۹۳۶-۱۸۶۶)، یولیوس هاینریش پترمن (۱۸۷۶-۱۸۰۱)، استپان مالخازیان (۱۹۴۷-۱۸۵۷)، هراچیا آچاریان (۱۹۵۳-۱۸۷۶)، ژان پیر مائه (۱۹۴۴) اشاره کرد.
ارمنی در ارمنستان، آذربایجان شوروی، ایران، فرانسه، گرجستان، اوکراین، آرژانتین، لبنان، سوریه، ترکیه، کانادا، ابخازستان و ایالات صحبت می شود و در ارمنستان و قره باغ علیا زبان رسمی است، اما در قبرس، لهستان و رومانی زبان اقلیتی از مردم آن هاست. ارمنی در جایگاه نود و چهارم جهانی قرار دارد.