معرفی عمومی
کتاب گفتمانها و خانوادهی ایرانی: جامعهشناسی الگوهای خانواده، پس از مناقشههای مدرنیته در ایران نوشتهی «سهیلا صادقی» و «ایمان عرفانیمنش»، توسط مؤسسهی انتشارات دانشگاه تهران در سال ۱۳۹۵ به چاپ رسیده است. این کتاب در سه بخش کلی با عنوانهای «مقدمهای بر نسبت گفتمان، الگو و خانواده در ایران»، «کاوشی در الگوهای خانواده و زمینهی گفتمانی آنها در جامعهی ایران» و «تحولات معاصر خانوادهی ایرانی، واقعیتهای کنونی و الگوهای سهگانهی خانواده» و هشت فصل ذیل آنها نگاشته شده است. نویسندگان در مقدمهی کتاب از اهمیت نهاد خانواده در طول تاریخ نظام اجتماعی ایران صحبت کرده و با توجه به لزوم اتخاذ الگوهای خاص برای پیشرفت جامعهی ایران، ضرورت توجه به الگوها و گفتمانهای مرتبط با خانواده را ذکر کردهاند. برای بستر این الگو، مهیا بودن دو زمینه الزامی تلقی شده که نخستین زمینه معرفتی و دیگری اجتماعی و فرهنگی است. تجلی بستر اجتماعی در برجستهترین حالت، در سبک زندگی دانسته میشود که خانواده در کانون آن قرار دارد. با ذکر این موارد دو نگارندهی کتاب تلاش کردهاند که حیاتی بودن مطالعه و پژوهش دربارهی خانواده را به مخاطب نشان داده، سپس او را با هدف خود همراه کنند. تأکید روی این اهمیت در مقدمه، خوانندهای که دغدغهی مسائل مرتبط با خانوادهی ایرانی دارد را برای ادامهی مطالعه جذب خواهد کرد.
نوشتههای مرتبط
معرفی تخصصی
کتاب گفتمانها و خانوادهی ایرانی همانطور که در مقدمه ذکر شده، به لحاظ نظری از رویکرد کارکردگرایی ساختاری یا مطالعات کلاسیک خانواده فراتر رفته و به بازخوانی نظریات در مورد خانواده، تحلیل و تفسیر و آسیبشناسی آنها میپردازد. پرسش اصلی در مقدمه به این صورت بیان شده: «سؤال اساسی در کشف رابطهی الگو و گفتمانی که الگو از آن برآمده، ناظر به چیستی الگوهای موجود از خانوادهی ایرانی و نگرش آنها به ساختار و روابط درون خانواده است». بخش اول، شامل چهار فصل است که با «مسئلهشناسی ارتباط معرفتی و نظری گفتمان، الگو و خانواده» آغاز میشود. در ابتدا تاریخچهای از چگونگی مواجههی جامعهی ایران با مدرنیته و تغییراتی که در پی آن ایجاد شده است مطرح شده و لزوم توجه به وضعیت خانوادهی ایرانی با توجه به این تغییرات ذکر میشود. در ادامه، چرایی بدیع و مهم بودن کتاب از دید نگارنده بررسی شده و روند آن شرح داده میشود. فصل دوم «سنخشناسی پژوهشهای رایج از الگوهای خانواده در ایران» است که به پیشینهی جامعهشناختی پژوهشهای حوزهی خانواده و دستهبندی آنها پرداخته و در نهایت نگاهی به پژوهشهای مشابه در سایر کشورها دارد. در این فصل سه الگوی سنتی، مدرن مدنی (لیبرالیستی) و اسلامی-ایرانی معرفی میشود. فصل سوم با عنوان «مفهومشناسی مؤلفههای کلیدی در نظریهپردازی از ارتباط گفتمان، الگو و خانواده» الگو و گفتمان را تعریف کرده و به نسبت خانواده با آنها پرداخته است. در ادامه پس از شرح خصوصیات سه الگوی معرفی شده، تفاوتهای تحول و تغییر، مدرنیسم و مدرن شدن و مؤلفههای آن ذکر شده و وضعیت خانواده در نسبت با آنها مطرح میشود. آخرین فصل بخش اول، «تأملی جامعهشناختی در اتصال نظری گفتمان، الگو و تغییرات اجتماعی خانواده»، آرای اندیشمندانی مثل «راجرز» و «موفه» در مورد گفتمان را شرح داده و سپس به رقابت گفتمانهای پیشرفت و تمدن اسلامی، جامعهی مدنی و لیبرالیستی و جامعه و فرهنگ سنتی ایرانی در الگوسازی از نهاد خانواده میپردازد. نخستین فصل بخش دوم «بازنمایی و معرفی الگوها» است. در این فصل ساختار و روابط درونی الگوی خانوادهی سنتی (اقتدارگرا و نیمهاقتدارگرا)، مدرن مدنی (لیبرالیستی) و اسلامی-ایرانی در ده بُعد بررسی میشود: تعریف از خانواده (نوع خانواده)، کارکردهای خانواده، تقسیم کار در خانه، توزیع قدرت، نگرش به مردان، زنان و فرزندان، قواعد همسرگزینی و ازدواج، نگرش به طلاق و اوقات فراغت اعضای خانواده. فصل ششم «تحلیل و بررسی الگوها» است که در آن با ترکیب نظرات مرتبط به تحلیل گفتمان «گی»، «فرکلاف» و «لاکلاو» و «موفه» مدلی ارائه شده که گفتمان را در سه سطح توصیفی، تفسیری و تحلیلی بررسی میکند. بخش سوم دو فصل دارد که اولین فصل آن عنوان «نگاهی آسیبشناختی به تغییرات معاصر و واقعیتهای کنونی خانوادهی ایرانی» را دارد. این فصل پس از توصیف خانوادهی ایرانی پیش از مدرن شدن، به واکاوی تغییرات در سه سطح روابط فردی (خُرد)، روابط میان فردی و نقشها (میانه) و ساختاری (کلان) پرداخته و در نهایت عوامل مؤثر در این تغییرات را بررسی میکند. آخرین فصل کتاب که «وضعشناسی خانوادهی ایرانی و ارزیابی نظری الگوهای سهگانهی خانواده» است، برداشتهای مختلف نسبت به شرایط کنونی خانوادهی ایرانی را ذکر کرده و پیامدهای مثبت و منفی ابعاد تحولات در سه الگوی خانواده مورد بحث قرار میگیرد. یکی از نکات کلی در فصول این است که کتاب از نظر روششناسی و شیوهی بررسی مسائل میتواند منبعی آموزشی محسوب شود که الگویی برای چگونه طی کردن گامهای پژوهشی ارائه میدهد. دیگر اینکه کتاب برای اثبات ادعاهای خود از آمارهای معتبری برگرفته از مرکز آمار ایران استفاده میکند که سبب جلب اعتماد مخاطب میشود، اما این ارجاعهای مکرر به آمار ذهن فرد را بیش از درگیری با کیفیات روزمرهی زندگی، با اعداد درگیر میکند که میتواند نکتهای منفی تلقی شود.
معرفی تحلیلی و انتقادی
سهیلا صادقی عضو هیأت علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه تهران و ایمان عرفانمنش دبیر کمیسیون علوم اجتماعی شورای تحول و ارتقای علوم انسانی کشور هستند. کتاب گفتمانها و خانوادهی ایرانی در ابتدا قالب پایاننامه را داشته که این امر میتواند توضیحدهندهی برخی مسائل باشد. برای مثال اینکه بخش عمدهی کتاب به جمعبندی تحقیقها و پژوهشهای حوزهی خانواده اختصاص داشته و روایتی از آنها ارائه میدهد. در واقع این سبب شده که رویکرد کتاب بیش از انتقادی بودن، توصیفی دانسته شود. در صورتی که بخواهیم کتاب را از منظر ارزشهای انقلاب اسلامی بررسی کنیم، میتوان گفت تقدیم کتاب به شهدای انقلاب اسلامی ایران در همان ابتدا موضع کتاب را نشان میدهد. نگارندگان، ارزشهای ملی و اسلامی را در نظر گرفته و موضوعات را با نگاهی جهتگیرانه بررسی کردهاند که بخشبندیهای کتاب و ضریب دادن به بررسی مسائل نیز این گفته را تأیید میکند. مثلاً هر چند دیدگاههای مختلف شرح داده شده، اما در نهایت نوع نگاه به نقش مدرنیته در ایران و افزایش آمار اطلاق را میتوان منفی دانست؛ زیرا با تأکید روی پیامدهای مخرب آنها این مسائل بحران تلقی شدهاند. در فصل آخر کتاب پس از ذکر سه برداشت که اولی تحولات را منفی، دومی مثبت و سومی در برخی موارد مثبت و در موارد دیگر منفی ارزیابی میکند، صراحتاً اعلام میکند که برداشت سوم را واقعیتر و منطقیتر میداند. یکی از دیگر مسائل این است که در بررسی الگوهای خانواده، تنها مشکلات و نکات منفی الگوهای سنتی و مدرن مدنی ذکر شدهاند و در خصوص الگوی اسلامی-ایرانی فقط شاهد موارد مثبت هستیم. در جدول انتهایی کتاب که «ارزیابی نظری تطبیقی الگوهای سهگانهی خانواده براساس برخی از مهمترین نیازهای خانوادهی ایرانی» است نیز این امر مشاهده میشود؛ جایی که از بین این سه الگو، تنها الگوی اسلامی-ایرانی است که در همهی گزینهها علامت + به معنای داشتن قابلیت را دارد. بنابراین میتوان گفت میزان بهرهگیری مخاطب از کتاب بسته به نیاز و نگرش او دارد. خوانندهای که ارزشهای اسلامی-ایرانی را برتر دانسته و به دنبال فهم عوامل تقویتکننده یا تهدیدکنندهی آن است میتواند در این سیر ۱۶۳ صفحهای کتاب نگاه به نسبت جامعی را دنبال کرده و برای رسیدن به راهحلها تلاش کند.