نوشته: مایکل انگروزینو، ترجمه: جبار رحمانی و محمد رسولی
مردمنگاری را ا مردمشناسان برای نخستین بار در اواخر قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰ طراحی کردند گرچه قبل از آن نیز در رشته های مختلف بوده است. از آنجا که مردمنگاری به دنبال توصیف جامع و مفصل از انسانهاست، معمولاً از طرف محققانی استفاده شده است که قادرند وقت زیادی را صرف مطالعهشان در اجتماع کنند. محققان میدانی مردمنگار اغلب (در نقش) مشاهدهگران مشارکتی (ظاهر) هستند که وظیفهشان برقرارکردن تعادل بین مجموعه دادههای عینی و بینشهای ذهنگرایانه است که از تعامل مستمر با افرادی شکل میگیرد که زندگیشان موضوع مطالعه قرار گرفته است.
نوشتههای مرتبط
اصطلاح مردمنگاری هم به روش تحقیق اشاره دارد و هم به محصول یا «برونداد» آن تحقیق. روش مردمنگاری، شامل مجموعهای از اطلاعات درباره تولیدهای مادی، روابط اجتماعی، باورها و ارزشهای اجتماع است. گردآوری دادهها وابسته به مجموعهای از روشهاست. در واقع بهتر است گردآوری دادهها تا حد امکان با رویکردهای متفاوتی انجام شود. این سبب میشود اشیاء و امور به همان صورتی که هست مشاهده شود. محصول (برونداد) مردمنگاری هم به گزارشی گفته میشود که اطلاعات به دستآمده از روش مردمنگاری را در توصیفی کلگرا از فرهنگ اجتماعِ مورد مطالعه در هم ادغام میکند. این گزارش به طور سنتی به شکل «تکنگاری» و نوشتاری بوده است. با وجود این ممکن است به شکل عکس، فیلم، ویدئو، اجرای هنری، رقص، تئاتر، آثار ادبی و … نیز درآید.
این کتاب از سری کتب روشهای تحقیق کیفی انتشارات سیج آمریکاست که در در سال ۲۰۰۷ منتشر شده است و در ایران توسط دکتر جبار رحمانی و محمد رسولی ترجمه و با همکاری پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات و انجمن انسان شناشس در تهران در سال ۱۳۹۶ برای اولین بار به چاپ رسید. کتاب مذکور یکی از بهترین منابع مرتبط با مردم نگاری است که از نظر خودم می تواند نوعی خودآموز محسوب شود. این کتاب از چند حبنه از نظر نگارنده نقش خودآموز دارد. ابتدا اینکه نکات اساسی و کلیدی در تحقیقات مردم نگارانه به صورت بسیار ساده و روان با شماره گذاری و فهرست بندی در اختیار خوانندگان قرار گرفته است. ابتدای هر فصل اهداف فصل آمده است و در انتهای آن نکات کلیدی هر فصل آمده است و ساختار آن بسیار شبیه ساختار کتابهای دانشگاهی است و می تواند به عنوان یک کتاب درسی دانشگاهی مورد استفاده اساتید و دانشجویان هر هر مقطعی قرار گیرد. از این رو ترجمه و انتشار چنین کتبی در کشور ایران که متأسفانه علم مردم نگاری در ان دچار خدشه های بسیار زیادی شده است بسیار ضرورت دارد. همانطور که مترجم محترم جناب اقای دکتر رحمانی به عنوان یک متخصص در این رشته ذکر کرده است «علم انسانشناسی در تعامل سه مؤلفه شکل میگیرد و توسعه مییابد: مردمنگاری، تطبیق میانفرهنگی و زمینهمندی و تاریخمندی سنّتهای علمی. علم انسانشناسی در ایران سابقه خاص خودش را دارد و تاریخ فرهنگی این علم با تاریخ فرهنگی و سیاسی کشور به شدت پیوند خورده است. ویژگیهای آنچه که امروز به نام علم انسانشناسی است، بخشی از میراث سنتی این علم است که در مطالعات فولکلوریک و روستایی و عشایری ریشه دارد و هنوز استادان پیشکسوت این علم، روستا و فولکلور را میدانهای طلایی برای این علم میدانند. در این تعریف از مردمنگاری و میدان تحقیق، گفتمان علمی نیز با محوریت توصیف شکل میگیرد و وظیفه انسانشناس، توصیف و ثبت آنهاست. البته در نسل پیشکسوت یک مؤلفه کلیدی وجود دارد؛ اینکه آنها اهل تحقیق میدانی بودند و کار میدانی میکردند. به تعبیری اهل میدان بودند و اهل تحقیق عملی. بنابراین رابطه با میدان، رابطه صرف نظری نبود، بلکه در عمل نیز به این نظر پایبند بودند (آقای صفینژاد یکی از محققان این گفتمان انسانشناختی در ایران است). در برخی از پیشگامان مانند آقایان فرهادی و صفینژاد و پیش از آنها در بنیانگذارانی مانند صادق هدایت، جلال آل احمد و نادر افشار نادری که حضور در میدان قاعده بود، در همین گفتمان، پژوهشهای بسیار خوبی شده است. میراث دوم، ناشی از تحولهای اخیر شهری در میدانهای تحقیق این علم است که منجر به پیدایش حوزههای جدید تحقیق شد و انسانشناسی متأخر در قلمروهای شهری و مدرن بیشتر فعالیت میکند. این حوزه جدید کار میدانی و مردمنگاری در ایران نیز به دلایلی در واکنش نسلهای انسانشناسان بعد انقلاب به موضوعهای سنتی، علاقه زیاد پیدا کرد. شاید به لحاظ ظاهری بتوان وضعیت امروز ایران را در غلبه این نگاه به علم انسانشناسی تعریف کرد اما به نظر میرسد فهم میدان تحقیق (گونهشناسی و نتایج آن برای محققان انسانشناس ایرانی) وابسته به فهم وضعیت دانشگاهی این رشته هم هست. بحران انسانشناسی در ایران از نظر میدان تحقیق نیز قابل تأمل است. متأسفانه با توسعه رشته های دانشگاهی اساتیدی وارد این رشته شدند که انسان شناس نبوده و با این علم بیگانه بودند. به این ترتیب دو پیامد مهم بر سرنوشت میدان تحقیق در ایران ایجاد شد. یکی وجود استادانی که آشنایی درستی با این علم نداشته و اهل کار میدانی نبودند. دوم گروههایی که این رشته را صرفاً در سطح کلاسهای درس تعریف کرده و برنامهای برای آموزش نسل جدید انسانشناس نداشتند. در نتیجه میدان تحقیق به غایتی غایب و مغفول و البته تخیلی و فانتزی در انسانشناسی ماند و کم کم میدان تحقیق در آموزش این رشته به حاشیه رانده شد و میدان تحقیق به مقولهای موضوعی و مطالعات کتابخانهای تبدیل شد. براین اساس میتوان گفت یکی از مهمترین شرط تولید دانش انسانشناختی در ایران یعنی سنت مردم نگاری دچار بحران جدّی است. البته این بیماری در همه علوم اجتماعی ایران وجود دارد. حاشیهای بودن سنت مردمنگاری خودش را در کمبود منابع آموزشی مردمنگاری نشان داده است. این کتاب بخشی از تلاش مترجمان برای پرکردن این کمبود است».
همانطور که اووه فلیک نیز در ابتدای این کتاب گفته است، با اینکه مردم نگاری تا حد زیادی مبتنی بر روش مشاهده مشارکتی و شاید هم جایگزینی برای آن باشد، اما مردمنگاری همیشه روشهای متنوعی از گرداوری دادهها را دربرمیگرفته است. در این کتاب موضوع های کلیدی در مردم نگاری و تحقیق های مشارکتی مفصل و بیشتر، فنون عملیاتی کار در میدان توضیح داده شده است. این کتاب رویهمرفته در شما این توانایی را ایجاد میکند که درباره زمان درستِ استفاده از روشهای مشاهدهای و مردمنگارانه تصمیم بگیرید. همچنین بنیادهای نظری و روششناختی را برای استفاده از این راهکار در میدان تحقیق در اختیارتان میگذارد. مطالعات نمونه این کتاب نه صرفاً به مثابه روش بلکه بیشتر به منزله نوعی راهکار و اینکه چه زمانی میتوان از این راهکار برای مطالعه موضوع ها و میدانها استفاده کرد، مفید و راهگشاست.
با توجه به آنچه در مقدمه کتاب آمده است چند ویژگی منحصر به فرد می توان برای آن ذکر کرد. اول اینکه در این رشته دلالتهای اخلاقی تحقیق مردم نگارانه در بحث محرمانه بودن اطلاعات و رضایت آگاهانه مدنظر قرار میگیرد. دوم اینکه با توجه به فرایند جهانی شدن و شبکه های گستره جهانی و همچنین وجود فناوریهای پیشرفته، در این کتاب شیوههای انطباق روشهای سنتی مردمنگارانه با تحقیق های جدید در اجتماع «مجازی» در عصر جهانیشدن و فضای مجازی بحث خواهد شد. سومین مزیت این کتاب این است که مطالب نظری با مثالهای مصداقی روشنگر تقویت شده است.
این کتاب شامل ۹ فصل و ۲۳۳ صفحه است. در فصل اول، مردم نگاری و مشاهده مشارکتی، ابتدا تاریخچه مختصری از تحقیق مردمنگارانه آمده است سپس رابطه تحقیق مردمنگارانه با نظریه اجتماعی – فرهنگی تشریح شده است. در این بخش خواننده می تواند دید روشنی از نظریات مهم و اساسی از دیدگاه مردم نگاری به دست آورد و با طرز کار و چگونگی استفاده از هر مکتب در تحقیق مردم نگاری به طور روشنی آگاه شود. خواننده با خواندن این بخش از کتاب به گستره وسیع تحقیق مردم نگارانه و کل گرایی عمیق آن پی برده و با مفاهیم بنیادی در هر نظریه آشنایی خوبی پیدا کند. این بخش یکی از بهترین راهنماهای کلیدی برای محقق تازه کار در رشته مردم نگاری است زیرا می تواند به او نشان دهد نقش و اهمیت نظریه ها در این نوع تحقیقات تا چه حد مهم است. در این بخش ۸ مکتب نظری مهم از جمله ۱-کارکردگرایی ساختاری ۲- کنش متقابل نمادین ۳- فمنیسم ۴-مارکسیم ۵-روش شناسی مردمی ۶-نظریه انتقادی ۷- مطالعات فرهنگی ۸- پست مدرنیسم توضیح داده شده است. پس از آن به ویژگی های مهم مردم نگاری (اصول اولیه) اشاره شده است که عبارتند از: ۱- جستجو برای الگوها که از مشاهده های دقیق رفتارهای زنده تا مصاحبه های عمیق با اعضای جامعه مورد مطالعه را در برگیرد. ۲- مردم نگارها باید توجه به فرایند تحقیق میدانی را جدی بگیرند. در ادامه تعریف و هدف مردم نگاری و تفاوت آن با سایر شیوه های تحقیقات علوم اجتماعی آمده است که در اینجا نیز ذهن خواننده برای بار دوم بسیار باز می شود و می تواند طرح تحقیق خود را با بررسی جنبه های مهم و مفید و جدید در این روش انتخاب کند. سپس از مردم نگاری به مثابه محصول و سه شیوه ارائه روایت سخن به میان آمده است. توضیح هریک از شیوه ها بسیار جذاب و خواندنی با ترجمه بسیار روان و عالی در اختیار خواننده علاقمند قرار گرفته است. در ادامه مشاهده مشارکتی به مثابه سبک و زمینه نیز درنظر گرفته شده است. در مشاهده مشارکتی اعضای اجتماع مورد مطالعه حضور محقق در میدان مطالعه را همانند همسایه یا دوست می پذیرند که از قضا محقق شده است. مشاهده گر مشارکتی باید تلاس کند به منزله دانشمند بلکه به مثابه شخص در اجتماع پذیرفته شود. او باید سبکی را بپذیرد که در میان اکثر افراد مورد مطالعه که می خواهد در میان آن ها زندگی کند مقبول باشد و نباید توقع داشته باشد که بتواند همه مولفه های تحقیق را تحت کنترل درآورد. و در پایان نکات کلیدی فصل آمده است. شاید بتوان گفت کلیدی ترین و مهمترین فصل این کتاب فصل اول است که خواننده را با نکات مهم در این نوه تحقیقلت به طور روشن آشنا کرده است.
فصل دوم به این سوال پاسخ می دهد که چه موضوع هایی را با روش مردم نگارانه می توان به بهترین شکل مطالعه کرد؟ در واقع در این فصل نویسنده به دنیال نشان دادن ضرورت روش مردم نگارانه است و در چهار تیتر روش های مردم نگارانه: حکم عمومی سودمندی، مطالعات مصداقی روشنگرانه در مردم نگاری، روشهای مردم نگارانه، مسائل خاص تحقیقاتی و روشهای مردم نگارانه: محیط های تحقیقاتی سعی کرده است به این هدف برسد. در فصل سوم، خواننده را بسیار روشنگرانه با چگونگی انتخاب میدان تحقیق مواجه ساخته است. در این فصل خواننده با عواملی آشنا می شود که باید در انجام تحقیق آنها را جدّی بگیرد. به طور مثال در این فصل ذکر شده است که در آغاز کار بسیار اهمیت دارد که کار را با فهمی از خودتان آغاز کنید. و چند نکته را در این بار شرح داده است از جمله وضع عاطفی و نگرشی، سلامت جسمی و روحی، توانایی ها و ضعفها، قدرت شما برای کنار گذاشتن پیش داوری ها درباره افراد. برخی عوامل شخصی تحت کنترل شماست و برای سازگار کردن خود با اجتماع مورد مطالعه آن ها را اصلاح می کنید. مثل مدل موی شما، نوع جواهرات ….) عوامل هم هستند که برای اصلاح آن ها کاری از دست ما ساخته نیس مثل جنسیت-نژاد و …). در ادامه ۴ معیار برای انتخاب میدان تحقیق بیان شده است که بسیار کارگشاست. فصل چهارم به گردآوری داده های میدانی اختصاص دارد. در فصل پنجم، مشاهده ، تعریفو انواع آن، نقش مشاهده گر در هر یک و همچنین فرایند تحقیق مشاهده ای و مشکلات آن و به تفصیل و بسیار روشن و روان توضیح داده شده است. عنوان فصل ششم: تجزیه وتحلیل داده های مردم نگارانه است که در آن به دو نوع تحلیل توصیفی و نظری اشاره شده است. همچنین دو رویکرد امیک و اتیک برای تخشیص الگوها شرح داده شده است. عناصر مهم این فرایند و فرایند تحلیل داده ها در ادامه آمده است. در بخش نهایی این فصل به معرفی برخی نرم افزارهای مهم و مفید و مزایا و معایب آنها اشاره شده است. فصل هقتم شامل راهکارهای ارائه ی داده های مردم نگارانه در قالب های کلاسیک دانشگاهی و سایر روشهای ارائه است. در فصل هشتم نیز به ملاحظه های اخلاقی و ساختارهای نهادی و ابعاد شخصی اخلاق تحقیق توجه شده است. در فصل نهایی نویسنده به توصیف مردم نگاری در قرن بیست و یکم پرداخته است.