بردِ نشانده و مسجد سلیمان
ایران جنوب غربی از قرن هشتم قبل از میلاد تا قرن پنجم بعد از میلاد
رومن گیرشمن ترجمه اصغر کریمی
نوشتههای مرتبط
فصل سیزدهم
شعاع گسترش آرایش سر پارتی
ـــــــــــــــــــــــ
طبقه بندی آرایش سر پارتی بر حسب سلسلهمراتب تاریخی، که وعده آن را در فصل پیش دادیم، طلب میکند که پژوهشهای خود را گسترش دهیم و بررسی کنیم در چه حالتی این شیوه، که در ایران به وجود آمد و ایرانیان آن را پرورش دادند، زمینه مطلوب و مستعدی را نزد ساکنان سایر سرزمینهای نواحی همسایه یا دور از ایران را پیدا کرد. از ما بعید است که فکرمایه جستجو و برپا کردن گونههائی از جداول کلینگر را از متداولترین تغییرات به وجود آمده داشته باشیم. اصولا، توافقها بیشتر به نفع اقتباسها و وامگرفتنها است تا به نفع تلاقیها و همزمانیها و انطباقها.
پژوهشی که در این فصل پیشنهاد میکنیم ما را به دوردستها و تا سرحدات جهان «متمدن» آن عصر خواهد برد، زیرا بررسی شواهد را هم به طرف غرب پیش خواهیم برد تا به امپراتوری رُم برسیم، هم به طرف غرب که در آنجا به هند و خاور دور خواهیم رسید، البته به سواحل شمالی دریای سیاه نیز نفوذ خواهیم کرد.
برای شیوه آرایش سری که پارتیها آن را به وجود آوردند، چگونه امکان چنین موفقیتی وجود داشته است؟ آیا این مردم گسترش مشابهی را میشناختهاند؟ آیا پارتیان حامل تمدن با شکوه و جلال و ثروتی بودهاند که با این امر خود را به سرزمینهائی تحمیل کرده اند که تقریبآ اکثریت قاره آسیا از مدیترانه تا دریای چین را تحت پوشش داشته است؟
از این که باور کنیم مدعی چنین امری هستیم، اکراه نخواهیم داشت. پاسخ آن از تغییرات بسیار عمیق شرایطی ناشی میشود که دنیا در اولین قرنهای بعد از میلاد در آن شرایط قرار داشته است، یعنی زمانی که بُعد مکانی «سدی را در مقابل روابط متقابل قرار داد که کارآئی آن بطور عجیبی کمتر از زمان بود…فقط مردهها هستند که زندهها با آنها رابطه برقرار نمیکنند» (A. Foucher).
قبلا دریانوردان رومی برای دیدن بنادر خلیج فارس و رسیدن به سواحل هند هرگز تا این حد راحت نبودهاند. قبلا برای یک کاروان پالمیری هرگز منفعت و جاذبیت تا این حد مطرح نبوده که نجد ایران را پشت سر بگذارد و خود را به پالمیر برساند. غالبآ یک مد با وساطت اشخاص یا عوامل سوم و یا عوامل دیگر است که خود را پذیرفته مییابد بدون این که حتی شاید نوآئینها بنیاد آن را بشناسند. احتمالا مورد مربوط به آرایش سر پارتی نیز چنین بوده است.
اگر آرایشی مطلوب سلیقه جوامع خاورمیانه قدیم بوده است، همان آرایش سر به صورت حلقه مو بوده است. موفقیت این نوع آرایش به خصوص در قرن دوم گسترده بوده است. با این همه به نظر نمیرسد که دوره آن در غرب ایران فراتر از قرن سوم بوده باشد. این امر متفاوت با ریشهای است که این نوع آریش در شرق میدواند.
ایننوع آرایش، که در هند و خاور دور وارد سرشت و ترکیب تصاویر مذهبی بودائی میشود و با نوعی مشروعیت دقیق تعین میگردد، زندگی دوره غیرقابل تصوری را به خود میبیند.
بینالنهرین (میانرودان)
فتح بینالنهرین توسط پارتها موجب رفتار خصمانهای در بین جمعیت محلی میشود که بروز آن را از طریق اتکاء به اقدامات سلوکیها، مثل لشکرکشی دمتریوس دوم و آنتیوخوس هفتم علیه پارتیان میبینیم. شهرهای یونانی مثل سلوکیه دجله، و شهرهای شرقی مثل بابل، پس از مدتی حمایت از شاهان کوچک پارتی می کنند که مدعی تاج و تخت بودهاند و رم آنها را مورد عنایت داشته است. این علاقه به هنگام هجومهای کراسوس و آنتیوخوس، آشکار میشود و تبدیل به بیانیه میگردد.
این نوع اعمال به شکل شورشی آشکار در سلوکیه دجله به منتها درجه خود میرسد و هفت سال بطول میانجامد (۳۶-۴۳). شکست آن و بنیاد شهر جدید ولوژِزیا (Vologesia)، که باید جاذب حرکات بازرگانی جهانی باشد، با حذف سلوکیه، نشان دهنده چرخش عمیقی به نفع یک تأثیر ایرانی است.
در سلوکیه دجله و در دورا-اوروپوس، نقشه خانههای یونانی تغییر شکل میدهد و تبدیل به نقشههای شرقی میگردد. قدرت ایرانی امتیازات جمعیت یونانی را از بین میبرد؛ فرهنگ محلی و ایرانی بر یونان مسلط میشود. این جهش و دگرگونی که در زندگی اجتماعی و اقتصادی اجتماعات چندملیتی بینالنهرین رخ مینماید، روی رفتارهای فردی آنها منعکس میگردد. حتی خواهیم دید که چگونه شیوه آرایش موی سر پارتی وارد این سرزمین میشود.
متن کامل فصل سیزدهم به همراه پانویسها در لینک پیوست: