هویت دینی به دلیل ماهیت و محتوایی که دارد تقریبا مهمترین بعد هویت است که نقش بسیار تعیینکنندهای در هویتیابی افراد یک جامعه بازی میکند. از آنجا که انسان غالباً فعالانه با فضا برخورد کرده و همواره با آن در داد و ستد اطلاعات است، فرد پس از قرارگیری در یک مکان و دریافت اطلاعات و نمادها توسط حواس خود، با توجه به سرعت رابطهیابی بین این عناصر، قادر خواهد بود که به بخشی از محیط پاسخ فعال داده و توجه خود را به سمت آنها معطوف کند. «حس مکان»، توانمندی فضا یا مکان در ایجاد حسی خاص نسبت به کلیت مکان است. «ورودی» اولین مکانی است که با حضور در آن خصوصیات کلی فضا، آداب ورود، حده خصوصی و عمومی بودن و سایر ویژگیهای فضا کشف میشود؛ لذا توقعی که از یک ورودی میرود القاء حس دعوتکنندگی و پذیرش فرد است. انسان به واسطه نوع تعاملاتی که با مکان بر قرار میسازد، اولین تجربه حضور در مکان را از «ورودی آن مکان» در ذهن خود به ثبت میرساند و این مرحله از حس ادراک، اولین تجربهای میشود برای تداوم حضور و پیوند فرد با مکان و یا عدم دعوت فرد برای ورود و همنوایی با مکان. با توجه به این رویکرد و دینی بودن جامعه ایرانی، مؤلفههای عینی منظر شهر از جمله خوش نمابودن، تنوع، استفاده از آیههای قرآنی یا نمادهای مذهبی، هماهنگی با جدارههای اطراف و…. و مؤلفههای ذهنی سیما و منظر از جمله صمیمیت، اصالت، سرزندگی و… در دعوت کنندگی ورودی تأثیر گذار بوده و به خلق «حس مکان» کمک مینمایند. آنچه از این پژوهش نتیجه میشود این است که ورودیهای مذهبی به القا حس هویت دینی افراد کمک کرده و حس آرامش و صمیمیت، افزایش سرزندگی، تحرک افراد را افزایش میدهد. و لیکن شهر کرج علی رغم داشتن این پتانسیل ورودیهای متناسب با هویت دینی افراد نداشته و امید میرود این مورد با برنامه ریزی دقیق و کار آمد ممکن شود. نوع این تحقیق توصیفی تحلیلی است و نحوه گردآوری دادهها بر مبنای مطالعات کتابخانهای است.
واژگان کلیدی : شهر، کرج، هویت دینی، هویت شهری، ورودی و منظر شهری
نوشتههای مرتبط
مقدمه و طرح مساله
کارکردهای دینی و ارزشی در شهرهای مانند کرج که دارای التقاط هویتی فراوانی هستند بسیار مهم تلقی میشوند. تقویت هویت دینی موجب دوام و قوام سایر ابعاد هویتی شده و چالش در این حوزه میتواند زمینه ساز بحران در سایر ابعاد هویت شود. این ادعا در جوامعی که دین رکن اساسی اداره آن را مشخص می کند، کاملا صادق است. باید توجه داشت که ورودی شهر اولین مکانی است که میتواند حس هویت مکانی و دینی را با نمادهای خاص خود تقویت کند. همچنین امروزه به دلیل فرآیند سریع شهر نشینی و تسلط سواره بر پیاده ورودیهای شهر نقش بسیار تعیین کنندهای در ایجاد این حس هویتی دارند. مجموعۀ این ظرفیتها و شاخصههای ارزشی و دینی، هویت اسلامی شهرها را شکل میدهد و موجب تمایز شهرها از یکدیگر میشوند؛ چراکه هویت شهر بر صفات طبیعی، مصنوعی و انسانی استوار است و شهر با مجموعۀ این اوصاف در اذهان مردم شکل میگیرد و هویت مییابد. ( بیکن، ۱۳۷۶، ۸۰) بنابراین عدم توجه به شاکله و سازمان اجتماعی، فرهنگی و دینی شهرها در سیاستگذاری، برنامهریزی و مدیریت شهری و عدم تمایز آنها از شهرهای دیگر، موجب تغییر در ساختار ارزشی و دینی آنها میشود و تبعات فرهنگی و اجتماعی گوناگونی در پی دارد. نگرانیهای موجود در مورد سرنوشت و چشم انداز آتی شهرها و ابعاد هویتی آنان نیز پژوهشها و مطالعات گستردهای را ضروری میسازد.
شهر
شهرها به روشهای مختلفی ساخته میشوند و عوامل گوناگونی در شکل گیری فرم کالبدی این مراکز زیستی موثر هستند. عواملی هم چون شرایط طبیعی نظیر آب و هوا و یا نوع مصالح ساختمانی موجود در طبیعت، نیروهای اقتصادی مانند جریان سرمایه، اقدامات ساکنین وتصمیم گیری آنها در زمینۀ انتخاب محل مناسب برای احداث مسکن و یا انتخاب مرکز خرید، سطح و نوع فناوری، نحوۀ توزیع قدرت در جامعه و میزان تاثیر گذاری گروههای مختلف در نظام تصمیم گیری و غیره از جمله نیروهای موثر در شکل گیری شهرها هستند. (پاپلی و رنجبر سناجردی،۱۳۸۲،۲۰)
هویت شهری
در مورد هویت شهری باید گفت که چون”شهر“ خود پدیدهای چند وجهی و سیستمی است که از زیرسیستمهای مختلفی تشکیل شده است، هویت ناشی از آن (هویت شهری) نیز باید هم در معنای عام آن و هم متکی بر عناصر ساختاری متشکله آن، تعریف شود. از طرف دیگر چون هویت بازنمود ذهنی از پدیده عینی است لذا هویت هر پدیده از دو جزء اساسی عینی و ذهنی تشکیل میشود. لیکن زمانی میتوان برای شیئی یا پدیده هویت قایل شد که آن عامل عینی باعث بروز برانگیختگی (بازنمود) ذهنی مشابه در ذهن گروه معینی شود. بنابراین میتوان هویت را بازنمود ذهنی مشابه پدیده عینی از سوی گروه معینی دانست. ( لینچ، ۱۳۷۲،۵۰) این گروه میتواند ساکنین یک محله یا یک شهر باشد، تا کل مردم یک کشور، و در مراتبی، تا جامعه بشری را میتواند شامل شود. معمولا هویت یک اثر معماری و شهرسازی با میزان وجود ایدهها و معانی برگرفته از ویژگیهای فرهنگی دستگاه تشخیص هویت شناخته میشوند؛ اما عوامل متعدد دیگری در شکل دهی به سیما و هویت یک شهر موثرند. مانند مسائل اجتماعی و فرهنگی، عوامل استراتژیک، سیاسی و عوامل مصنوعی و…. مساله هویت شهری یکی از پیچیده ترین و بحث انگیزترین مباحث نظری در شهرسازی است.
در شهرهای ایرانی- اسلامی فرم به تبع معنا تعریف میشود و کالبد هویت خود را از محتوی اخذ میکند و این متأثر از بنیانهای نظری هنر معماری ایرانی-اسلامی است که نسبت قالب و محتوی هم چون نسبت روح و کالبد در بنیادهای جهان بینی آن نیز آشکار است.در هنر ایرانی-اسلامی صورت، تجسم معناست و نه مغایر با آن. ولی امروزه با توجه به توسعه و گسترش روزافزون نقاط شهری در ایران، در ساخت و توسعۀ شهری و رویکردهای حاکم، ساختار فضاهای شهری دچار آشفتگی شده است هویت و بخصوص هویت شهری را باید در، تمامی اجزای شهری جستجو کرد.به عبارتی، هر جز از عناصر سازندۀ فضای شهری و هر ساختار فضایی موجود در شهر دارای یک هویت منحصر به فرد است که در تعامل و ارتباط مستقیم و غیر مستقیم با شهر و سایر اجزای شهری میباشد. عناصر سازندۀ فضای شهری که خود مولد نگرش خاص در مقاطع زمانی و برخاسته از اندیشه و سطح فرهنگ جامعه بوده، مستلزم یک کاوش و بررسی جزء به جزء است.( توسلی، ۱۳۶۵، ۱۰۰)
ویژگیهای هویتی شهرکرج
شهر کرج با وسعت ۱۶۲ کیلومتر مربع در ۳۵ کیلومتری غرب تهران، با آب و هوایی دلپذیر و چشم اندازهای زیبای طبیعی در دامنه جنوبی رشته کوههای البرز واقع است. این شهرستان با حدود ۲.۵ میلیون جمعیت سومین شهر پرجمعیت ایران است. گویش قدیم و اصلی منطقه زبان ”تات“ بوده است. وجود تپهها و آثار باستانی و بناهای تاریخی در مناطق کرج و اطراف آن، حاکی از آن است که در دورههای پیش از اسلام و پس از اسلام این منطقه از فرهنگی غنی برخوردار بوده است. این شهر به علت موقعیت خاص جغرافیایی همیشه میهمان مهاجرانی با قومیتهای مختلف بوده است.( Wikipedia) همین التقاط فرهنگی و قومی باعث بوجود آمدن مشکلاتی نیز شده است. هر فضای شهری دارای ویژگیهای هویتی خاص خود است و هویت نهایی فضای شهری، برایند هویتهای عملکردی، کالبدی، محیطی، فرهنگی و معنایی آن است. ( بهزاد فر،۱۳۸۶،۲۶) با توجه به این معنا، امکان تمیز فضای شهری کرج از فضاهای شهری سایر شهرها، با مشخص شدن ویژگیهای هویتی هر فضا مقدور میگردد. فضا علاوه بر کالبد خویش و مضاف بر ویژگیهای هندسی و زیباییشناسی این کالبد، واجد معنا و یا معانیای نیز هست که در خاطرۀ جمعی جامعه نقش میبندد. ۲ بنابراین هویت شهری با مفهوم فضای شهری رابطۀ مستقیمی دارد و بیانگر مفهومی است که شاکلۀ شهر را شکل میدهد. با نگاهی به تحولات شهری، میتوان تغییر در هویت شهری را بسیار متأثر از عوامل مدیریتی و توسعهای دانست. به همان نحو که از لحاظ هویت عملکردی، تغییر در ساختار شهری متأثر از رشد شهرنشینی و برنامههای نامناسب توسعۀ شهری، موجب تغییر هویت و گسترش بیرویۀ شهرها شده است، برنامهریزی و مدیریت نادرست فرهنگی نیز اینگونه شهرها را از لحاظ هویت معنایی دچار تغییراتی خواهد کرد.
مهمترین ابعاد مورد توجه در شکلگیری هویت شهری بخصوص در بخش هویت کالبدی بطور خلاصه عبارتند از:
۱- شکلگیری شهر (سابقۀ سکونت گزینی و پیدایش شهر) و سیر تحول آن در گذر زمان
۲- ویژگیها و ساختار کالبدی شهر
۳- عناصر سازندۀ بافت کالبدی
۴- مکانهای باستانی و قدیمی (آرامگاهها، آتشگاهها، امامزادهها، مدارس، پلها، گورستانها، ساختمانها، بناها و غیره)
۵- ویژگیهای دسترسی (شبکۀ مواصلاتی و ارتباطی درون شهری و برون شهری)
۶- ویژگیهای عملکردی عناصر و اجزاء سازنده بافت کالبدی شهر
۷- محلات قدیمی
۸- محورهای گردشگری و توریستی
۹- فضاهای باز و عمومی شهر
۱۰- نماهای شهری، سبک و سیاق معماری و ساخت و سازهای شهری و غیره (راپاپورت؛۱۳۸۳،۱۵۰)
که دراین تحقیق به سازههای شهری و معماری با تمرکز بر ورودی شهری پرداخته میشود.
ادامه دارد…