انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

سینمای جدید مکزیک

مهدی دیهیمی

مختصری درباره‌ی سینمای مکزیک

اولین نمایش فیلم در مکزیک ۶ آگوست ۱۸۹۶ در یک محفل خصوصی به نمایش در آمد. به دلیل روابطی که دولت وقت مکزیک با فرانسه داشت سینما خیلی زود وارد کشور مکزیک شد.اولین فیلم تولید کشور مکزیک با نام  Riña de hombres en el Zócalo که در سال ۱۸۹۷ توسط فیلمسازان خارجی ساخته شد.

اولین فیلمساز مکزیکی Salvador Toscano است که اولین فیلمش را بر اساس نمایشنامه‌ی اسپانیایی  Don      Juan Tenorio در سال ۱۸۹۸ ساخت. بسیاری از فیلم‌های صامت مکزیکی به دلیل مصادف شدن با وقوع انقلاب مکزیک(۱۹۱۰ – ۱۹۲۰) شامل صحنه‌هایی مستند از این نبرد بودند که متاسفانه بسیاری از این فیلم‌ها از بین رفته‌اند و اثری از آنها باقی نمانده است.

عصر طلایی سینمای مکزیک (۱۹۳۶-۱۹۵۹)

سینمای مکزیک در این سال ها یک دوران طلایی را تجربه کرد. این دوره سینمای مکزیک در جهان از محبوبیت بالایی برخوردار بود و از لحاظ تجاری تولیدات سینمای مکزیک در این دوره توانست بر بازار آمریکای لاتین تسلط پیدا کند. یکی از دلایل شکل‌گیری عصر طلایی سینمای مکزیک تاثیر سفر آیزنشتاین[۱] در دهه ۳۰ برای ساخت فیلم زنده باد مکزیک[۲] بود.آیزنشتاین به عنوان یک فیلمساز بزرگ و صاحب سبک در این دوره توانست تاثیر قابل توجهی بر نسلی از فیلمسازان این کشور بگذارد.دلایل دیگر افزایش تولید فیلم در مکزیک همزمان با کاهش تولید فیلم در ایالات متحده آمریکا و اروپا به دلیل وقوع جنگ جهانی دوم و تنوع موضوعی فیلم‌های مکزیکی در دوران جنگ باعث محبوبیت سینمای این کشور شد.

سینمای مکزیک بعد از دوره عصر طلایی یک روند افولی را در پیش گرفت و در اواخر دهه‌ی ۸۰ و اوایل دهه‌ی ۹۰ میلادی وارد یک دوران بحران بی‌سابقه شد. که دلیل اصلی آن کاهش شدید قیمت نفت در بازار جهانی بود که باعث بحران اقتصادی در این کشور شد.این بحران اقتصادی عدم حمایت دولت از تولیدات سینمایی را در پی داشت.

سینمای جدید مکزیک

با تغییر دولت در اواخر قرن بیستم و آغاز حمایت مجدد دولت از صنعت فیلمسازی تولیدات سینمایی در این کشور افزایش یافت. این دوران را با نام سینمای جدید مکزیک می‌شناسیم. باید به این نکته توجه داشت که سینمای جدید مکزیک نه سبک خاصی و نه جنبش خاصی است که بتوان مولفه‌های مشخصی را درباره‌ی آن بیان کرد و این دوران بخاطر افزایش تولیدات سینمایی و موفقیت فیلم‌ها در جشنواره های بین المللی با این نام نامگذاری شده است.

دلایل متعددی باعث شکل‌گیری سینمای جدید مکزیک شد که مهمترین آن‌ها ورود فیلمسازان ملقب به نسل ۱۹۹۰ به عرصه فیلمسازی که اکثراً فارغ التحصیل دانشگاه‌ها و مدارس سینمایی بودند. افزایش مخاطبان و به طبع آن فروش سینمای این کشور. افزایش کثرت ژانری و موضوعی و تمرکز بر مسائل مختص جامعه مکزیک. ما در این فیلم‌ها شاهد افول ملی‌گرایی،تمرکز روی مخاطبان طبقه متوسط​​،تعریف مجدد سینمای سیاسی و در نهایت تأثیر جهانی‌شدن هستیم.

بین دو فیلم Like Water for Chocolate   و  Sex, Shame, and Tearsبه عنوان سرآغاز سینمای جدید مکزیک اختلاف نظر وجود دارد.

 

مضامین عمده در سینمای جدید مکزیک

فاصله و تبعیض طبقاتی، حاشیه نشینی و فقر، مسئله مهاجرین(مخاطرات سفر و دشواری‌های بقا در مقصد)،فعالیت‌های سازمان یافته، جرم و جنایت (قاچاق مواد مخدر) ،مسائل زنان ، نوجوانان و گروه های قومی، مسائل جنسی (همجنسگرایی ، خشونت جنسی و …)

 الخاندرو گونسالس اینیاریتو[۳]، آلفونسو کوارون[۴]،گیرمو دل تورو گومز[۵]، سه کارگردان بزرگ مکزیکی که به سه رفیق[۶] مشهورند از مهمترین و موفق‌ترین فیلمسازان سینمای جدید مکزیک هستند که در این کشور از محبوبیت بالایی برخوردارند.هر سه نفر قبل از ورود به عرصه سینما برای مدتی در تلویزیون مکزیک فعالیت کردند.با وجود مهاجرت آنها به هالیوود همواره در فیلم های خود از بازیگران و عوامل مکزیکی استفاده می‌کنند و در جریان ساخت فیلم‌هایشان دائماً به یکدیگر مشورت می‌دهند.کمپانیCha Cha Cha Films  را در مکزیک تاسیس کردند و در قالب آن چند فیلم مکزیکی تولید کردند فیلم های ساخته شده توسط آنها تاکنون مجموعاً ۲۵جایزه در رشته های مختلف از آکادمی اسکار دریافت کرده‌اند.

 

 

Guillermo del Toro Gómez                        

کارگردان، تهیه کننده، فیلمنامه نویس، رمان نویس، متولد ۱۹۶۴ در شهر گوادالاخارا،دل تورو در  University of Guadalajara در رشته فیلمسازی تحصیل کرد.در حدود ده سال به عنوان یک هنرمند جلوه های ویژه آرایشی فعالیت کرد و همزمان در تلویزیون مکزیک برنامه و سریال هایی را کارگردانی و تهیه می‌کرد.معمولاً او را به عنوان شخصی که همزمان بر روی چند پروژه کار می‌کند می‌شناسند.دل تورو تهیه‌کنندگی و فیلمنامه نویسی آثار مختلفی همچون The Hobbit  و  Kung Fu Panda3 را بر عهده داشته است.وی یکی از بنیان گذاران Festival Internacional de Cine en Guadalajara در مکزیک است.دل تورو در طراحی و ساخت تعدادی بازی ویدئویی و انیمیشن نیز همکاری کرده است.

ویژگی های سبکی

سبک وی را می توان با ادبیات رئالیسم جادویی آمریکای لاتین مقایسه کرد. زیرا او لحظات دراماتیک جدی را با هیولاها و پری‌های دریایی مخلوط می‌کند. استفاده از معماری گوتیک، خلق فضای تاریک و ظالمانه،پرداختن به افسانه‌ها،در آثار او غالباً موجوداتی ترسناک اما از لحاظ بصری چشمگیر و با ظاهری غیر انسانی ظاهر می‌شوند،اغلب از حشرات یا تصاویر حشرات استفاده می‌کند،در آثارش همواره با نمایش فرشته‌ها ، نمادها و آثار باستانی مذهبی از کاتولیک یاد می‌کند.

 

Alfonso Cuarón                

متولد ۱۹۶۱ در شهر مکزیکوسیتی،در دانشگاه Escuela Nacional de Artes Cinematográficas در رشته فلسفه و فیلمسازی تحصیل کرده است.در ابتدا در تلویزیون مکزیک مشغول فعالیت شد و در ادامه در چند فیلم سینمایی به عنوان دستیار کارگردان به فعالیت پرداخت.کارلوس نام برادر و خوناس نام پسرش است که هردوی آن‌ها نویسنده و کارگردان هستند و در بعضی از پروژه‌های وی با او همکاری داشته‌اند.او را به عنوان فیلمسازی که در ژانرهای متعددی فیلم می سازد، میشناسند.کوارن معمولاً نویسندگی فیلمنامه و تدوین آثارش را خودش انجام می‌دهد.کمپانی فیلمسازی  Esperanto Filmojدر آمریکا متعلق به اوست که کوارن در غالب آن تهیه کنندگی تعدادی فیلم سینمایی را برعهده داشته است.

شناخت مولفه های سبکی کوارن کار سختی است و او کارگردانی است که امضای خاصی بر آثارش ندارد و نحوه استفاده او از عناصر سینمایی در فیلم های مختلفش متفاوت است.از ویژگی های مشترک آثار او می توان این موارد را ذکر کرد: در فیلم های مکزیکی وی معمولاً شاهد تقاطع افراد ثروتمند و فقیر هستیم ،استفاده از فضاهای بصری چشمگیر ، نماهای طولانی اعجاب انگیز ، دوربین  دائماً در حال حرکت ، استفاده گسترده از زاویه واید و نور طبیعی است.

فیلمبردار اکثر آثار وی  Emmanuel Lubezkiاست.کوارن در فیلم Roma علاوه بر تهیه کنندگی ، کارگردانی ، نویسندگی فیلمنامه و تدوین، فیلبرداری فیلم را نیز خودش انجام داد و برای آن موفق به کسب جایزه اسکار بهترین فیلبرداری شد.

 

Alejandro González Iñárritu

متولد ۱۹۶۳ در شهر مکزیکوسیتی،در دانشگاهIberoamericana  مکزیک در رشته ارتباطات تحصیل کرد.در لس انجلس زیر نظر اساتیدی چون Ludwik Margules و Judith Weston به تحصیل در رشته کارگردانی پرداخت.قبل از ورود به عرصه فیلمسازی در تلویزیون مکزیک به فعالیت مشغول بود و برای ۶ فیلم مکزیکی موسیقی تنظیم کرد.در اولین فیلم بلند خود در مکزیک   amores perrosبه سراغ مضامینی می‌رود که بعدتر با ساخت  ۲۱ grammes در هالیوود و babel  در ابعاد جهانی آن‌ها را تکمیل نموده و سه‌گانه‌ای خلق می‌کند که به سه‌گانه‌ی مرگ معروف است. در این سه گانه به مضامینی چون عشق، مرگ و تقدیر پرداخته می‌شود.

ویژگی های سبکی      

استفاده از شیوه روایت غیرخطی «داستان های متقاطع و روایت اپیزودیک» شروع داستان فیلم از وسط (In medias res) بازی با زمان و مکان استفادۀ گسترده از دوربین روی دست استفاده فراوان از جامپ کات.در فیلم Biutiful دیگر از بازیهای تدوینی، وجود اپیزودهای مختلف و روایت چندگانه خبری نیست و روایت فیلم کاملا خطی و سرراست است و ریتم فیلم در مقایسه با فیلم های قبلی کندتر است.در طول فیلم birdman که تلاش جهت فیلمبرداری مستمر است فقط ۱۶ عدد کات قابل‌دیدن وجود دارد.

 

Carlos Reygadas Castillo

متولد ۱۹۷۱ در شهر مکزیکوسیتی، او را با عنوان موج سوم یک نفره سینمای مکزیک توصیف می‌کنند.ریگاداس برای اولین بار با تماشای آثار آندری تارکوفسکی به سینما علاقه‌مند شد.سینمای ریگاداس عمیقاً متاثر از فلسفه و هنر اگزیستانسیالیستی است.مضامینی همچون مرگ، رنج، تنهایی و عشق بن‌مایه‌های اصلی آثار او را تشکیل می‌دهند. فیلم‌های ریگاداس نقب‌‌زدن به جهان درونی انسان و نمایش بی‌طرفانه‌ی هزارتوی وجود اوست.

فیلم‌های وی با حذف ساختار و کنش دراماتیک به نمایش صحنه های ساده زندگی می پردازد و  در حقیقت باید گفت ریگاداس، نگاه تازه‌ای به مخاطب هدیه می‌دهد تا چیزهای عادی را به شکل تازه‌ای ببیند. استفاده از نابازیگر، برداشت‌های بلند، نمایش صریح صحنه‌های جنسی، تصاویر اکسپرسیونیستی‌ای که عمدتاً در قاب‌های عریض گسترده شده‌اند و دوربین ثابت و یا دست‌کم با حرکت‌های کندی که بر ویژگی نظاره‌گری فیلمساز و عدم دخالتش در روند رویدادهای فیلم صحه می‌گذارند، از جمله مشخصه‌های زیبایی‌شناختی آثار او محسوب می‌شوند.

 

Amat Escalante

متولد ۱۹۷۹ در  شهر بارسلونا،در دانشکده Escuela Internacional de Cine y TV هاوانا ، کوبا به تحصیل پرداخت.با ساخت فیلم کوتاه فعالیت خود را در سینما آغاز کرد.به عنوان دستیار کارگردان (کارلوس ریگاداس) در فیلم Battle in Heaven حضور داشت.آثار وی نمایش واقع بینانه از جامعه مدرن مکزیک است.استفاده از نابازیگر، نمایش خشونت زیاد ، استفاده از رنگهای سرد و خاموش ، نماهای طولانی و استفاده از حداقل برش. در آثار او مضامینی همچون بی عدالتی، جرم و منشاء خشونت در جامعه معاصر مکزیک مطرح می‌شود.

 

Michel Franco

فیلمنامه نویس ، تهیه کننده و کارگردان مکزیکی،متولد ۱۹۷۹ در مکزیکو سیتی،در رشته رسانه تحصیل کرد.با ساختن فیلم کوتاه کار خود را آغاز کرد.موسس کمپانی Lucia Films که در غالب آن دو فیلم مهم و موفق زیر را تهیه کرده است:

۶۰۰ millas به کارگردانی Gabriel Ripstein (برنده جایزه بهترین فیلم بخش Panorama جشنواره برلین)

Desde allá  به کارگردانی  Lorenzo Vigas(برنده جایزه شیر طلایی جشنواره ونیز)

ویژگی های سبکی

دوربینش کاملاً با فاصله و بی طرفانه با سوژه و شخصیت ها برخورد می‌کند.عدم استفاده از موسیقی،فضای بصری سرد و خاموش،نمایش خشونت منزجر کننده،استفاده فراوان از سکوت،استفاده از نماهای طولانی.

 

مشکلات و معضلات سینمای معاصر مکزیک

حضورگسترده فیلم‌های هالیوودی در چرخه اکران سینمای این کشور،قرارداد تجارت آزاد آمریکای شمالیNAFTA) ) مابین سه کشور آمریکا، مکزیک و کانادا ،دولت مجبور به وضع قانونی شده که به موجب آن حداقل ۱۰ درصد ظرفیت نمایش سینماها در سال باید به فیلم های مکزیکی اختصاص یابد، مطابق قانون هر فیلم مکزیکی که اکران می شود حداقل یک هفته باید بر پرده نمایش بماند.

مهاجرت فیلمسازان ممتاز مکزیکی به هالیوود

امکانات مالی و تولیدی جذاب در هالیوود دلیل اصلی فیلمساازان مکزیکی برای مهاجرت به آمریکاست.دلیل اصلی موفقیت نسبی فیلمسازان مکزیکی در هالیوود آشنایی با شرایط فرهنگی و اجتماعی آمریکاست.

 

[۱] Sergei Mikhailovich Eisenstein

[۲] ¡Que viva México!

[۳] Alejandro González Iñárritu

[۴] Alfonso Cuarón

[۵] Guillermo del Toro Gómez

[۶] Three Amigos