انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

ساختمان دانشگاه کوپر یونیون در نیویرک

 

ساختمان دانشگاه کوپر یونیون در نیویرک: تام مین، برساختن یک زیست ماشین شهری کامل و فتح پارادایم پیچیدگی[۱]

نوشته ی جین مرکل[۲]

برگردانی از آرش بصیرت[۳]

از خیابان، ساختمان دانشگاه کوپر یونیون، که دانشکده های علوم انسانی و علوم اجتماعی و همچنین مدرسه مهندسی عمران البرت نرکون را در خود جای داده است، شبیه به حجمی از وسط برش خورده، نامنظم و پر از گوشه و تا اندازه ای تاریک به نظر می اید، چرا که کلیت این حجم درونِ پوسته استنلس استیل الگودار ولی پر حفره ای محاط شده است که روی فضاهای داخلی پوشیده در دیوارهای شیشه ای و حجمی که به واسطه چندین برش بد منظر و غیر مترقبه تکه تکه شده، به سمت درون و بیرون تا خورده است. برخلاف این ظاهر بیرونی، در داخل، ساختمان غرق نوری است که از فراز سقف شیشیه ای مثلث مانند تعریف شده بر بالای راه پله عظیم و پیچ خورده مرکزی به درون می تابد؛ گویی گردبادی معکوس از پایین ساختمان به سمت بالای ساختمان شروع به وزیدن کرده است، البته گردبادی در قامت سازه متشکله راه پله، راه پله ای کاملا مجزا و معلق با پله هایی از بتن هیدراته نشده ی بدون سنگریزه که ارام ارام به سمت بالا شیب می گیرند و سقف ساختمان که گویی در باد وزیدن گرفته است. البته اسانسورهایی هم تعبیه شده اند که بسیار سریع اند و در هر طبقه توقف دارند، پله کان مرکزی با نورگیری از سقف، هم ارتباط کالبدی بنا را فراهم می اورد و هم بعد اجتماعی ساختمان را تقویت می کند، ساختمانی که اتلیه های هنری، کتابخانه ها، کلاس های درس مناسب و دفاتر اساتید، گالری های هنری، سالن های اجتماعات و ادیتوریم و همچنین چندین فضای مستقر بر روی سقف مجموعه را در خود جای داده است.

نگاهی به ساختمان اولیه کوپر یونیون که به سال ۱۸۹۵ با سنگ قهوه ای و در سبک کلاسیک یونانی ساخته شد و مدارس هنرهای زیبا، معماری و مهندسی در ان تاسیس گردید یاداور مجموعه ای از طاق نماها در ابعاد و اندازه های متنوع در برگیرنده استودیوهای معماری، بخش اداری و کلاس های درسی است که به سقف شیب دارِ دندانه دندانه ایِ اره مانند saw-tooth roof ش ختم می شدند، تمهیداتی که ساختمان را در زمان خود به بنایی سبک، با نور کافی و زنده تبدیل کرده بودند. البته به غیر از ادیتوریم مشهور زیرزمینیِ مملو از ستون هایش ـ که آبراهام لینکلن یک بار در انجا سخرانی کرد ـ مابقی فضاهای داخلی ساختمان به واسطه دیوارهای سفید و تقسیم بندی های فضایی چه از نظر هندسی و چه از نظر فضایی پیچیده مدرن بودند. این ساختمان در سال ۱۹۷۵ و به وسیله رئیس وقت دانشکده معماری اش؛ جان هیدوک بازسازی شد و مجددا تبدیل به یکی از گوهرهای نیویرک گردید.

جز این عقبه تاریخی، تام مین و همکارانش در دفتر معماری مورفوسس در سانتا مونیکا، کالیفرنیا، برای مواجه با وضعیت امروز گرینویچ ویلج نیز کار سختی پیش رو داشتند، ساختمان های جاه طلبانه ای که به وسیله هرتزوگ دمورن، سانا، کارلوس زاپاتا و گواتمی زیمل همین اواخر به بافت اضافه شده بودند و ساختمان تجاری ۱۳ طبقه ی چندوجهی طراحی شده توسط فمیهیکو ماکی که به تازگی جایگزین سازه مکعبی با اجرهای زرد چسبیده به مدرسه مهندسی کوپر شده بود، از جمله ی ساختمان هایی بودند که عصاره ای از معماری معاصر را پیرامون پروژه تعریف می کردند.

رویکرد تام مین در طراحی ساختمان کوپر یونیون هوشمندانه بود؛ خلق دراماتیک ترین سازه ممکن در محله برای رقابت با اثار دیگر معمارانی که در این بافت اثری خلق کرده بودند، البته سازه ای که حداقل در ظاهر هیچ سرنخی از اطرافش نگرفته باشد، جنبه ای از طراحی که به خوبی درک شد و از کار هم درامد. از انجایی که حجم کارهای انجام گرفته داخل ساختمان خیلی زیاد است و حتی برخی از این اعمال از بیرون هم قابل مشاهده اند، زیرکانه و البته جسورانه ترین کار ان بود که تمهیداتی معمول گردد تا شخصیت ساختمان تدریجا اشکار گردد و البته ظرافت امر انجاست که ساختمان به گونه ای طراحی شود که کارت ویزیت مورفوسس هم نباشد و البته این ساختمان همچنین نباید به گونه طراحی می شد که گویی این محدوده به حضور ارام و بی سر و صدای یک ساختمان جدید احتیاج دارد، چرا که ان بخش از خیابان سوم که دو ساختمان کوپر یونیون را از هم جدا می کند، به ان اندازه عریض بود که بتواند شاهد کوپر یونیون جدیدی باشد غالب بر ان دوتای قدیمی، نهایتا ساختمان چهل و یکم میدان کوپر، نه فقط در بعد زیبایی شناسی که در بعد براورد تسهیلات شهری نیز مکملی شد بر اسلافش.

از انجایی که ساختمان قدیمی فاقد فضای مرکزی ای است که به صورتی غیر رسمی و خودجوش همْ آیند کننده انسان ها باشد، تام مین فضای خیره کننده ی اینچنینی ای فراهم اورد که هم تسهیلات فراوانی برای مخاطبان ایجاد کند و هم بتواند دانشجویان هر دانشکده و مدرسه را گرد هم اورد و ساختمان را از نور و هوا و انرژی پر کند. قوام این فضای جالب، تا اندازه ای تغلیظ شده و معجوج به کمک یک سیستم قاب بندی فولادی مقرر گردیده و به کمک یک شبکه عظیم سازه تار عنکبوتی که ان را شبکه بزرگ مدور بر اتریوم نیز می خوانند احاطه شده است؛ ترکیبی ابتکاری از لوله های مستقیم و منحنی که هم این میانْ فضا را تعریف می کنند و هم با اعمال گشودگی هایی بر ان در امتداد دیوارهای بیرونی، کلاس های درس و بخش های اداری را تدقیق می نمایند.

البته پرداخت راه پله تا بالاتریت ارتفاع ساختمان یکسان نیست، بر فراز طبقه سوم، راه پله تنگ و باریک می شود تا به پل هوایی شکل دهد، پله کان های باریک بتنی ای که سطوح و تاسهیلات متنوعی را به هم وصل می کنند، به عوض شبکه های فولادی نازکی که بالکن ها را در طبقات پایین تر قاب بندی کرده اند این پله کان ها با پنل هایی از پلکسی گلاس که از پشت نورپردازی شده اند و زیر نرده ها قرار دارند قاب بندی شده اند. نرده های بالکن ها در این ترازها در پنل های پلکسی گلاسِ از پشت نورپردازی شده ملفوف گردیده اند، به طوریکه کریدورهای حرکتی در کل حجم ساختمان می درخشند و در طبقات بالاتر انرژی بیشتری تزریق می کنند.

غالب دیگر فضاهای داخلی خیلی واقع بینانه طراحی شده اند، حجم هایی مکعب مستطیلی با سقف های نسبتا کوتاه که تلاش دارند برنامه های کم و بیش جاه طلبانه ای را در فضایی با ۵۴.۸ متر طول، ۳۰.۵ متر عرض و ۳۶.۵ متر ارتفاع جای دهند؛ لفافی که امکان تفکیک فضا به ریزْفضاهای کوچک مقیاس و از نظر فرمی غیرعادی را دارد، همچنین در زیرزمین ادیتوریومی کوچک، شبیه ادیتوریوم تاریخی بزرگی که در ساختتمان قدیمی قرار گرفته است با ۲۰۰ صندلی طراحی شده است، فضایی با سقف و پوشش بدنه ای حاصل از یک شبکه اهنی مواج، در این مجموعه همچنین یک گالری زیرزمینی بزرگْ مقیاسِ قابل تفکیک نیز تعریف شده است که به طرز بی نهایت جذابی هم از درون ورودی و هم از بیرون ـ از خیابان هفتم ـ جایی که ردیفی از فروشگاه های کوچک قرن نوزدهمی همچون مَک سُرلی وجود دارند، قابل رویت است. دو طبقه زیرِ زمین هم به ازمایشگاه ها و کارگاه ها تخصیص یافته است.

بخش عظیمی از طبقه هم کف به ورودی اختصاص یافته، جایی که میز مدور پذیرش، ما را به سمت پله کانی با عرض ۶ متر هدایت می کند. چهار کلاس مقدماتی خط دیواره شرقی را تشکیل می دهند. پلکان باریکی که به محوطه های زیرزمین ختم می شود در جبهه غربی جمع شده است، جایی که فضاهای خرده فروشی با ارتفاع دو برابر ارتفاع معمول، از همان جا به خیابان سوم باز می شوند و البته این برنامه فضایی بخش عظیمی از فضای طبقه هم کف را شکل می دهد، فضایی که دفاتر برخی مدرسان و روئسای دانشکده ها را نیز در خود جای داده است. در طبقات بالاتر در محوطه ای به مساحت ۱۶۲۵۸ متر مربع و به ارتفاع هشت طبقه از سقف طبقه هم کف مابقی دفاتر، ازمایش گاه ها و مراکز کامپیوتر مشترک میان دانشجویانی از تمامی رشته ها قرار دارند. اتلیه های هنری بر فراز ساختمان در فضای نشیمن سبز روی بام تعبیه شده اند، فضایی که یک عقاب عظیم الجثه سنگیِ به جا مانده از ایستگاه قطار ـ دوست داشتنی ولی حالا تخریب شده ی ـ پنسیلوانیای نیویرک نیز در ان جانمایی شده است.

مهمترین اتفاق در تمام این فضاها حضور چشم اندازهای انسوی ساختمان است، دیدن، علی رغم پوسته استنلس استیل حفره دار حافظ انرژی ای که روی دیوار شیشه ای دو لایه کشیده شده است، شاید ساده ترین اتفاق حادث شده در این ساختمان باشد. این ساختمان برخلاف انچه از بیرون به نظر می اید، در داخل هیچ مشکلی برای توزیع نور ندارد، حتی در قسمت هایی که پوسته ی بیرونی ممتد است و در ان برش یا تکه خوردگی ای وجود ندارد.

قاب بتنی ای که در غالب قسمت های ساختمان از دیدها پنهان شده است، به وسیله ی ستون های ویْ شکلی که شجاعانه در نمای بیرونی تعریف شده اند و تا زیر طبقه دوم، جایی که سازه شبکه ای مستطیلی قدعلم می کند امتداد می یابند، مهار شده اند.

پتانسیل پر از هیجان و حتی اضطراب بنا، به نحوی با روح و جان مایه ی دمیده شده در نمای واضح و شاداب ساختمان همْ تاب است، اگرچه این روحیه شاداب تا اندازه ای با فعالیت های دقیق فکری ای که درون استودیوها، ازمایشگاه ها و کلاس های پیشرفته و به لحاظ فرمی شکل پذیر ساخته شده از مصالح قابل بازیافت، تجدید پذیر و با کمترین میزان الایندگی در تضاد است. سیستم گرمایش تابشی[۴] و پنل های خنک کننده به کار رفته در سقف این ساختمان ـ در زمان ساخت ـ تکنولوژی کارامد گرمایش، تهویه و تهویه مطبوع را به ایالات متحده معرفی کرد. استفاده از سیستم ترکیبی گرمایش و تامین انرژی هم زمان، هم به کار تامین انرژی می اید و هم ذخیره سازی ان و هم بازیافت گرمای هدر رفته. بام سبز ساختمان نه تنها موجب کاهش میزان اثر جزیره حرارتی یا جزیره گرمایی[۵] می شود، بلکه روان اب سطحی، فاضلاب و دیگر الاینده ها را تفکیک کرده و مجددا مورد استفاده قرار می دهد. تمام این اقدامات موجب شده است مصرف انرژی در این ساختمان ۴۰ درصد بیشتر از ساختمان هایی از این نوع کاهش یابد.

جدا از بعد زیبایی شناسانه راه پله ها، این پرداخت دراماتیک از یک عنصر ابتدایی معماری، به موازات تامین نور مستقیم و توزیع ان در مرکز حجم کلی، جریان هوا را در کلیت مجموعه تقویت کرده، سیرکولاسیون عمودی را فراهم اورده و در عین حال فضایی برای معاشرت مخاطبان این بنا نیز خلق کرده است. پوسته متخلخل و حفره دار مجموعه در تابستان برای کاهش گرمایش تابشی به صورت خود به خود بسته می شود و در زمستان متناسب با میزان نور تنظیم می گردد. پنل ها که امکان گشوده شدن تا ۹۰ درجه را دارند به وسیله سیستم مدیریت ساختمان که بر قوام داده پردازی ساعت به ساعت نور خورشید تعریف شده است کنترل شده، اگرچه امکان تنظیم ان توسط مقامات رسمی دانشگاه به صورت دستی نیز فراهم است.

در پایان ذکر این نکته ضروری می نماید که اگر چه ساختمان شماره ۴۱ میدان کوپر اولین ساختمان دارنده گواهی نامه لید[۶] در شهر نیویرک است و بالاترین رتبه ی لید: پلاتینیوم[۷] را از ان خود کرده است، اما بر خلاف بسیاری از دیگر دفاتر تجاری معماری، دفتر معماری مورفوسس به هیچ وجه صرفا بر قوام رویکردهای و خط مشی های لید طراحی نکرده است، ره یافت این دفتر در حوزه طراحی از بسیاری جهات بی نهایت خاص تر و از نظر تکنولوژیکی پیشرفته تر از انچه لید می خواهد بوده است، تمامی تلاش دفتر خلق ساختمانی بوده است با پایین ترین دور ریز انرژی، در نهایتِ کارکرد و با بیشترینْ میزانِ جذابیت فرمی و در عین حال با بودجه ای نسبتا کم، بودجه ای بالغ بر ۱۵۰ میلیون دلار؛ یک خرید ارزان برای نیویرک.

[۱] – برداشته از مجلد شماره ۸۰ مجله ارکیتکچرال دیزاین یا اِی دی AD با عنوان “پیچیدگی؛ مهارت های نوین در معماری معاصر” به سردبیری مرجان کولـِـتی که توسط انتشارات وایلی در اوریل ۲۰۱۰ به بازار نشر ارائه گردید. برگردان این مقاله پیش از این با عنوان ساختمان دانشگاه کوپر یونیون؛ پارادایم پیچیدگی و یک زیست ماشین شهری در شماره ۲۰ فصلنامه معماری همشهری به چاپ رسیده است.

[۲] – تاریخ نگار و منتقد معماری، معاون سردبیر مجله ارکیتکچرال دیزاین و ارکیتکچرال رکورد و نویسنده کتاب ارو سارینن، از وی پیشتر مقالاتی پیرامون تاریخ معماری معاصر و تاثیرات تحولات اقتصادی بر فرم معماری در رسانه های چاپی و مجازی فارسی منتشر شده است.

[۳]- سردبیر سایت تخصصی معماری ـ شهرسازی اتووود و مدیر دپارتمان معماری انسان شناسی و فرهنگ

[۴] – radiant heater: در این سیستم برعکس سیستمهای سنتی که گرما به سمت بالا هدایت می شود، گرما را به سمت پایین تابش می دهند. سازو کار این دستگاهها بر این قرار است که مشعل مخصوص در یک سمت لوله ها سوخت را سوزانده و حرارت را به داخل لوله های خاصی هدایت می کند. در سمت دیگر لوله ها فن مکنده ای وجود دارد که با ایجاد کشش باعث جریان پیدا کردن گرما و گازها درون لوله ها می گردد. حرارت ایجاد شده درون لوله ها به سمت پایین و اجسام تابیده و گرمایی نظیر حرارت مطبوع خورشید ایجاد می نماید.استفاده از سیستم های گرمایش تابشی به سبب راندمان بالای احتراق آنها (حدودا ۹۰%) موجب کاهش چشمگیر مصرف سوخت (۶۰-۴۰%) و انرژی الکتریکی (۹۰-۷۰%) نسبت به سیستم های گرمایشی متداول می گردند .

[۵] -heat island : یکی از پدیده‌های فیزیکی که در پیرامون ما رخ می‌دهد، جذب پرتو فرابنفش UV توسط زمین و گسیل پرتو فروسرخ IR به جای آن است. در حقیقت گرمایی که ما احساس می‌کنیم از زمین به ما می‌رسد. توجه به این نکته ضروری است که گرما نه در نیمروز که اوج تابش خورشید است، بلکه چند ساعت پس از آن به اوج خود می‌رسد. هر چه سطوح تیره‌تر باشند، گرمای گسیل شده به هوا بیشتر خواهد بود. در شهرها به ویژه در اَبَرشهرها، پهنه گسترده‌ای از سطح شهر مانند سقف ساختمان‌ها و خیابان‌ها تیره رنگ هستند. این سطوح تیره رنگ به ویژه در طی فصل تابستان، گرما را درخود جذب نموده و آن را به هوا گسیل می‌دارند. این پدیده باعث افزایش دمای مناطق مسکونی از ۲ تا ۱۵ درجه سانتیگراد شده و به نام پدیده جزیره گرمایی شناخته می‌شود.

[۶] – Leadership in Energy and Environmental Design یا LEEDکه به فارسی عنوان “راهبری در طراحی زیست محیطی و انرژی” را برای ان انتخاب کرده اند و اشاره دارد به نظام رتبه بندی ساختمان ها از نظر میزان رعایت اصول طراحی با هدف تطبیق پذیری با اکوسیستم .

[۷] – رتبه بندی در گواهی نامه لید بر قوام رعایت ۱۰۰ نکته مبنایی در طراحی که در پنج + دو دسته تحریر شده اند مقرر گردیده است، پلاتینیوم اشاره دارد به رعایت ۸۰ نکته به بالا در طراحی مطابق با استانداردهای لید.