نوشته: ایوان پین دانیل برگردان: فردین علیخواه
تغییر ارزشها
نوشتههای مرتبط
رقص در کوبا، بهطور ویژه بهعنوان دغدغهای ملی در نظر گرفته نشده است. رومبا در میان اظهارات مرتبط با خطمشیهای سیاسی یا اقتصادی شناختهشده نیست. بااینوجود، بر مبنای تحلیل اجتماعی-فرهنگی کامل از نظام زیباییشناختی کوبا، جلوههای مختلف رقص بهعنوان وسیلهای به شمار میرود که از طریق آن میتوان اهداف سیاسی ملی را بیان و برای عموم تبلیغ کرد. ایدئولوژی کوبا، در ساختارهای داخلی و در عرصه بینالمللی، بر همبستگی جمعی، خودمختاری و ارزشهایی تأکید میورزد که درصدد حذف دیدگاههای سلسله مراتبی نهفته در تاریخ بردهداری، استعمار و سرمایهداری قبل از انقلاب ۱۹۵۹ هستند. دلیل این امر آن است که ایدئولوژی انقلاب به بخشهایی از جامعه متعهد است که تا پیشازاین به حاشیه رانده شده و استثمار گشتهاند، و در این راستا، از طریق مجراهای فرهنگی تلاش میشود تا با تودههای کارگر تشریکمساعی شده و نابرابری اجتماعی تاریخی را در بین مردم اصلاح کنند. درنتیجه، رومبا به امید فراخواندن و حفظ تعهد به ارزشهای جدید دولت انقلابی تشویق میشود.
اجرای رومبا بهطور غیرمستقیم توسط وزارت فرهنگ و مستقیماً توسط مدیران شرکتهای رقص هدایت میشود. بررسی سازمان وزارتخانه، میزان نفوذ آن و راههایی را که ممکن است فرصتهای اجرای این رقص را تشویق یا محدود سازند، نشان میدهد. در اینجا ساختاری مربوط به رقص و رقصندگان وجود دارد که تابع منطقه، شهر، استان و در نهایت سازمان ملی است. این وزارتخانه بر تمامی هنرمندان، چه حرفهای و چه آماتور، و همچنین هنرآموزانی که آموزشهای مربوط به حرفهای شدن را میگذرانند، نظارت دارد. وزارتخانه متولی تمام سالنهای اجراست و حتی یک بخش برنامهریزی در داخل وزارتخانه وجود دارد که پیشنهاد میکند محتوای اجراها علاوه بر تأیید توسط مدیران شرکتهای رقص، از طرف مقامات وزارتخانه نیز تصدیق و تائید شوند. بنابراین، وزارت نسبت به اجراهای حرفهای، سنتی[۱] و آماتور آگاه است و در نهایت مسئول رواج اجرای رومبا[در کشور] یعنی در خانههای فرهنگی محلات[۲] ، در رویدادهای فرهنگی استانی، در تعطیلات ملی و در طول تبادلات بینالمللی علمی، هنری و سیاسی[۳] است.
انتقال از گوشه خیابان یا پاسیوی منازل به صحنههای شبیه به پاسیوی تئاتر و مراکز اجتماع، حاصل مستقیم فرصتهای اجرایی جدید و متنوعی است که توسط برنامههای فرهنگی دولت از طریق وزارت فرهنگ امکانپذیر شده است. هر محله دارای یک خانه فرهنگ است که در آن رویدادهای متنوعی ازجمله کلاسها و اجراها ارائه میشود. رومبا همراه با بسیاری از رقص های سنتی و مدرن دیگر (و همچنین کنار سایر دورههای کاملاً متفاوت) آموزش داده میشود.
همانطور که در فوق شرح داده شد، رومبا از طریق جایگاهی که در تقویم ملی دارد و اجراهای متعدد در طول سال، بهویژه در هاوانا و ماتانزاس، در کانون توجه ملی قرار گرفت. رومبای کوبایی بهعنوان راهی برای تأکید و درنتیجه حمایت از هدفهای ملی ظهور کرده است. رومبا بهعنوان بخش کوچکی از اقدامی بزرگ در راستای آموزش، آگاهیهای فرهنگی و مهمتر از همه انسجام اجتماعی، به ابزاری سیاسی بدل گشته است، به بیان بهتر، از رومبا برای بیان میراث ملی و ترویج آیینهای عمومی استفاده میشود. اجرای رومبا در فعالیتهای مربوط به هفته فرهنگ در جایجای هر استان، در جشنواره ملی سالانه و در مراکز متعدد اجتماعات محلهای در سراسر کشور بهعنوان یک نیروی آموزشی عمل میکند که کارکردش اظهار و تبلیغ ارزشهای جدید است.
رومبا در تلاش برای تغییر ارزشها نقش ایفا میکند. پیش از انقلاب، ارزشها متمایل به تمایزات و درنتیجه تفرقه در درون ملت بودند. ارزشهای دولت جدید تلاش میکند بر شمول و انسجام تأکید کند. ارزشهای تحت حمایت انقلاب، دربرگیرنده هویت کوبایی، برابری اجتماعی در حوزه داخلی، و خودمختاری و همبستگی در حوزه بینالمللی است. در سطح تحلیل جهانبینی، رومبا بیانگر هویت کوبایی و مشوق همبستگی، بهویژه با «طبقه کارگر» است[۴]. بااینحال، همزمان، در سطح تحلیل رقصنگاری، بر تفکیک تأکید شده و نابرابری اجتماعی نمایش داده میشود.
تناقضات پیرامون رنگِ پوست و طبقه
از منظر تاریخی، رومبا بازتابدهنده کوباییهایی با پوست تیره است. امروزه با به رسمیتشناسی عمومی و هویت ملیای که بر رومبا متمرکز است، کوباییهای تیرهپوست به رسمیت شناخته میشوند. این موضوع که آنها و رقصهایشان بازتابدهنده ملت است، به تعلق آنها به همه کوباییها اشاره میکند. حمایت رسمی از رومبا پیامدها و دلالتهایی سیاسی دارد، منظور آنکه، تلاشی است برای محو نژادپرستی دوران پیشین، تأییدی بر جامعه بی طبقه در اکنون، و کمک به ریشهکنی نژادپرستی (بر اساس رنگ پوست) در آینده. در اجرای رومبا، یک بخش از جامعه از طریق رقصیدن، رقصی که [بهعنوان] هویت اجتماعی بخش دیگری از جامعه است، از طریق بخشهای اجتماعی دیگر بر اساس احترام و پرستیژ، و از طریق همه بخشهایی که تا پیشازاین، نماد رقصی تحقیرآمیز محسوب میشدند، در خیابانها متحد میشوند و برابری را تجربه میکنند. رومبا که در جشنهای تقویمی تجلیل و در رویدادهای فرهنگی اجتماع تبلیغ میشود (همه اینها توسط سازمانهای دولتی حمایت مالی میشوند)، بیانگر تعهد رسمی به همه کوباییها است، صرفنظر از رنگ یا منزلتشان. در اینگونه مواقع، رومبا همچنین بازتابدهنده تضادهای موجود است. رومبا به ابزاری تبدیل میشود که میتواند برای بررسی و تأیید برابری مفروض ایدئولوژی کوبایی و تعصب ماندگاری که در واقعیت کوبا وجود دارد، مورداستفاده قرار گیرد (برای اطلاع از دیدگاههای فعلی آفریقایی آمریکایی/کارائیبی در خصوص نژادپرستی در کوبای امروز به مکگاریتی ۱۹۹۰ و مور ۱۹۸۹ مراجعه کنید). من دادههای زیر درباره رومبا و رنگ پوست را بر اساس سفر به چندین استان کوبا طی پنج سال گذشته ارائه میکنم[۵].
در فضاهای اجراهای غیررسمی و در بین مردم، رومبا بسته به رنگ پوست و بسته به مناسبت (مثلاً رویدادهای اجتماعی/تفریحی یا فرهنگی/آموزشی) هم مورد تحسین و هم مورد غفلت قرار میگیرد. حرفهایهای رقص چه آنان که پوست تیره دارند و چه حرفهایهایی با پوست روشن در خانههای فرهنگی محله شرکت میکنند و رومبا را به دیگران میآموزند. اجرای آماتور رومبا در هر محله، ناحیه، شهر و استان در سراسر جزیره (سازمان شهرداری و استان[۶]) تبلیغ میشود و اجراهای حرفهای رومبا بخشی از بیشتر برنامههای تئاتر است.
اکثر کوباییهای دارای پوست روشن، هنوز در پذیرفتن رومبا بهعنوان رقص موردعلاقهشان تردید دارند. کوباییهای مسنتر با پوست روشن (بیش از ۳۵ سال) رقص های سان (سنتی، فولکلور)، کازینو (مدرن)، و کانگا (سنتی، فولکلور) را ترجیح میدهند و اغلب اوقات با اشتیاق میرقصند. وقتی که در خصوص رقص موردعلاقهشان از آنها سؤال میشود، از عشق خود به رقص و ترجیح سبکهای مدرن رقص نسبت به نوع سنتی [آن] میگویند. هنگامی که در مورد رومبا از آنها سؤال میشود، اغلب اهمیت رومبا را برای کوبا، برای مثال با بیان این جمله تأیید میکنند که «بدون رومبا کوبایی وجود ندارد»، اما بااینوجود ادعا میکنند که در این رقص تبحری ندارند.
در میان کوباییهای جوانتری (۱۶ تا ۳۵ سال) که پوست روشن دارند، رقص کازینو بیش از هر نوع رقص دیگری اجرا میشود. جوانان کوبایی بهطورکلی رومبا نمیرقصند. آنها به شیوه تصاویری که در تلویزیون و در ویدیوهای مربوط به مکزیک، اسپانیا، ایتالیا، چکسلواکی، اتحاد جماهیر شوروی و ایالاتمتحده میبینند، میرقصند. اکثر آنان در یک سخنرانی رومبا در «بیرون مینشینند»، اما وقتیکه گروههای محبوب موسیقی کوبایی، مانند ایرکره، وان وان، و ریتمو اورینتال[۷] قصد اجرای قسمتی از رومبا را در یک قطعه کازینو دارند، بهشدت ابراز علاقه میکنند. در این لحظات، جمعیتی از کوباییهای جوانِ دارای پوست روشن از خوشحالی فریاد میکشند، غرق در حال و هوای رومبا میشوند و طبق شکل تغییریافتهای از(معمولاً)رقص گوآگوانکو میرقصند.
بیشتر کوباییهای دارای پوست تیره، رقص های رومبا، کانگا و کازینو را بهعنوان رقصهای موردعلاقه خود میشناسند. رومبا در میان کوباییهای تیرهپوست هم رقصیده و هم تحسین میشود، حتی اگر تعداد قلیلی از آنها ادعا کنند که در آن تبحری ندارند. در دورهمی ها و اجتماعات مناطق غالباً آفریقایی-کوبایی، نخست معمولاً رقص کازینو اجرا میشود، اما به دنبال آن رومبا ظاهر میشود، هرچند بهعنوان ساختاری موسیقایی و رقصی کامل یا بهعنوان ساختار موسیقایی کوتاهشده همراه با آواز و درامنوازی، یعنی بدون رقص. کوباییهای مسنتر با پوست تیره در این خصوص که کدام نوع رومبا را ترجیح میدهند، معمولاً نظر دقیقتری دارند. آنها همچنین به اعضای خاصی از اجتماع اشاره میکنند که در اجرای رومبا بااستعداد شناخته میشوند. کوباییهای جوانتر با پوست تیره بیش از رومبا، کازینو میرقصند، اما در هر دو نوع رقص به یک اندازه ماهر هستند[۸].
رومبا در درجه نخست بهعنوان رقص موردعلاقه کسانی است که بهطور مستقیم یا غیرمستقیم با رقص/موسیقی فولکلور مرتبطاند، چه کوبایی با پوست تیره باشند و چه با پوست روشن. سایر کوباییها، وقتی از آنان خواسته شود تا رقص فولکلور دلخواه خود را انتخاب کنند، رومبا را انتخاب میکنند. رقصندگان و نوازندگان حرفهای و سنتی فولکلور (با خانوادههای بزرگ خود) رومبا را بر سایر رقص های فولکلور که آفریدهای آفریقایی یا اسپانیایی است(که در کوبا پیدا شد ولی در مقایسه با پیشینیان آفریقایی یا اسپانیایی آنها متفاوت است) ترجیح میدهند. این اجراکنندگان و بهویژه آموزگاران رقص زمینههای تغییر را فراهم میکنند.
وزارتخانه تضمین کرده است که هر بخشی از جمعیت کوبا به آموزش رقص رومبا دسترسی خواهند داشت و بهطور بالقوه قادر به رقصیدن رومبا یا فرصت آشنایی کامل با آن خواهند بود. از طریق سازماندهی سیستماتیک رقصندگان حرفهای، که بسیاری از آنها نمیتوانند وارد پنج شرکت رقص حرفهای کوبایی شوند، وزارت فرهنگ گروه جدیدی از مشتاقان رومبا[۹] (افرادی که میرقصند، آواز میخوانند و رومبا مینوازند) ایجاد کرده است. بهطورکلی، اینها جوانان حرفهای رقص هستند، اما کسانی اند که پوست روشن دارند، که اکنون با کوباییهایی با پوست تیرهتر وارد حلقه رومبا میشوند و میتوانند سبک و فرم درست رومبا را نشان دهند. آنها به رقابت رقص انفرادی مردان یا آوازهای بداهه میپیوندند، نقشهایی که قبلاً به اجراکنندگان تیرهپوست اختصاص داشت. این اجراکنندگان رومبا با پوست روشن، نشانگر تعداد فزایندهای از کوباییها هستند که آموزش میبینند تا رومبا برقصند(کاشیون ۱۹۸۹). از طریق این حرفهایهای جوان و تأثیر آنها در بخشهایی از جامعه با پوست روشن، اثرات حاشیهای سیاسی شدن رقص برملا میشود. برخی از کوباییهای دارای رنگ پوست روشن در آئینهای رسمی و همچنین در همایشهای اجتماعی محلی، مانند جشنهای روز معلم در مدارس و در جشنهای خیابانی محله، رومبا میرقصند. بااینحال، اکثر کوباییها هنوز هم رومبا نمیرقصند.
علیرغم سازماندهی گسترده و اشاعه رومبا و باوجود نیروی انسانی آموزشدیده که برنامههای فرهنگی اجرا میکنند، رومبا بهتازگی نشانههایی حاکی از افزایش محبوبیت در اجرای رقص در میان بخشهایی فراتر از کوباییهای تیرهپوست دارد. رومبا هنوز هم با یک گروه فاقد پرستیژ، طبقه پایین سابق، شناخته میشود و بسیاری از کوباییها بهآسانی اعمال آن را نمیپذیرند. در ضمن، رومبا با حمایت رسمی و ارتباطات معتبر خانههای فرهنگ و وزارت فرهنگ شناسایی میشود. دولت از طریق راهبردهای نهادی، ارتقاء نمایش و تجلی فرهنگی را تشویق کرده است که بیانگر اهداف ملی، آسیبهای اجتماعی و منافع سیاسی است. این، حرکتی برای همبستگی و بازآموزی ارزشهاست، همچنین هویتی بهعنوان کوباییها که مؤید میراث آفریقایی-لاتینی آنها و ازاینرو رومبا است. بنابراین، با سوگیریهای نگرشی عمیقی مواجه است که بیانگر انفکاک است.
ادامه دارد
[۱] وزارت فرهنگ بین رقصندگان حرفهای و آماتور تفاوت قائل است، اما هنرمندان سنتی را بهعنوان آماتور قلمداد میکند. در این برداشت،”سنتی” به رقصندگان و نوازندگانی اطلاق میشود که فاقد آموزشهای رسمی در مدارس هستند. من، رقصندگان سنتی را حرفهای میدانم چون اغلب در مجموعههای رقص خاص تبحر دارند و برای اعضای حرفهای شرکت بهعنوان الگو و مطلع عمل میکنند (نگاه کنید به دانیل ۱۹۸۹: ۷-۴، ۱۷۵).
[۲] casas de cultura
[۳] من با پنج مقام وزارتخانه، چندین مدیر شرکتهای رقص و تئاتر، بسیاری از رقصندگان و نوازندگان و مردم عادی صحبت کردم تا مشخص کنم که آیا خطمشی انتخاب رومبا از بالا به پایین یا از پایین به بالاست. اکثریت این افراد بهاتفاق به مؤسسه ملی فولکلور بهعنوان آغازگر اجرای حرفهای رومبا اشاره کردند. نتیجهگیری من آن بود که این موضوع به هر دو صورت اتفاق افتاده است: از سطح اداری به پایین، اما همچنین از سطح مردم/کارگران بهطرف بالا (برای اطلاع از شواهد تأثیر گردشگری بر ترویج رومبا نگاه کنید به دانیل ۱۹۹۰ ). در سازمانهای سطح میدانی، یعنی مردم/کارگران (اجتماعات)، مشارکت گستردهای توسط رقصندگان و نوازندگان کوبایی وجود دارد که نسبت به پیشرفت تلاشها، گرایشها و برنامهها باید اجماع حاصل شود. باوجوداین، ایدئولوژی ملی، برنامههای ارتباطجمعی و فشار همتایان بهسوی همراهی با بیانیههای رسمی، محدودیتهایی به کارگران تحمیل کرده است. تأکید بر اشاعه رومبا بهطور خاص در سطح اداری با گروه ملی رقص فولکلور، بهویژه به ترتیب با روگلیو مارتینز- فوره و ترزا گونزالس، قومشناس و مدیر آغاز شد. نزدیکی آنها به سنتهای آفریقایی-کوبایی و علایق حرفهای آنها در بهبود کلی گروه فولکلور ملی، در برداشتی فرهنگی با اهداف ملی سازگار بود. پیشنهادات و طرحهای آنها در سطح برنامهریزی سازمانی مورد تائید مسئولان وزارتخانه میباشد.
[۴] در این مقاله در خصوص تجلیل رومبا، من روشهای آلگرا فولر اسنایدر (۱۹۸۸) را مبنا قرار دادهام، اما تنها در دو سطح آن را، تحلیل کامل که شامل هفت سطح است مبنای یک پایاننامه (دانیل ۱۹۸۹) و یک کتابی در دست چاپ(انتشارات دانشگاه ایندیانا) قرارگرفته است.
[۵] در سال ۱۹۸۵ به مدت یک ماه در هاوانا در میان گردشگران و عمدتاً کوباییهایی با پوست روشن زندگی کردم. در سال ۱۹۸۶ برای یک سال مطالعه به کوبا بازگشتم و به مدت چهار ماه در هاوانا در میان کوباییهایی با پوست روشن زندگی کردم درحالیکه با کوباییهایی با پوستهای تیره کار میکردم. سپس شروع به رفتوآمد بین هاوانا و ماتانزاس کردم و در میان خانوادههای عمدتاً تیرهپوست زندگی و کار کردم. در طی آن سال، برای دیدارهای کوتاهمدت (هر بار ۱ تا ۲ هفته) به سانتیاگو دِ کوبا، کاماگوی و اولگین سفر کردم. در این سفرهای کوتاهتر، اغلب در هتلهای توریستی اقامت داشتم، اما اقامتگاه ثابت من در کوبا در آن سال آپارتمان من (در ساختمانی برای کارگران خارجی طولانیمدت) در هاوانا و خانواده دوم خانوادهام در اسکله ماتانزاس بود با منطقهای عمدتاً آفریقایی-کوبایی در بازدیدهای بعدیام در سالهای ۱۹۸۸ و ۱۹۹۰، درحالیکه بین خانوادههای کوباییام، کوباییهایی با پوست تیره و روشن در هاوانا، ماتانزاس و سانتیاگو سفر میکردم، در اقامتگاههای توریستی سکونت داشتم.
[۶] organización municipal y provincial
[۷] Ritmo Oriental
[۸] نظرات من نسبت به کوباییهای جوان و دارای پوست روشن احتیاطآمیز است. من بخش اعظم تجربه مطالعات میدانیام را در میان کوباییهای تیرهپوست یا در اجتماع رقص فولکلور سپری کردم که غالباً دارای پوست تیرهاند. من با کوباییهای جوانتر، بهویژه آنهایی که پوست روشن داشتند، زمان زیادی را سپری نکردم. اما جامعه کوبا ازنظر گروههای نسلی آنقدرها ساختارمند نیست، همه گروههای سنی معمولاً در اغلب رویدادهای اجتماعی حاضر میشوند.
[۹] rumberos