ادوارد تی هال در کتاب «بُعد پنهان»، بخش –انسانشناسی فضا- ذیل فصل «زبانِ مکان» به گفتۀ وینستون چرچیل دربارۀ مجلس اعیان اشاره میکند. او گفته بود:«ما ساختمانهایمان را شکل میدهیم و سپس آنها به ما شکل میدهند».[۱] در واقع چرچیل میترسید که از الگوی فضای صمیمی مجلس، جایی که مخالفان در یک راهروی باریک رودرروی هم مینشینند، خارج بشوند. چرا که الگوهای حکومت را نیز به طور جدی تغییر میداد.
ساختمانهای پارلمانی یک نوع ساختمان بسیار تخصصی و عمیقاً مهم هستند. با اندکی تامل میتوان فهمید چرا چین به دو کشور آفریقایی لسوتو و مالاوی ساختمان پارلمان اهدا کرد. در حالی که مستعمرههای پیشین بریتانیا، انگلیسی زبان و دارای سیستم پارلمانی مشابه غرب هستند.[۲] به درستی آنها به عنوان مراکز قدرت سیاسی و محل کار برای هزاران نفر عمل میکنند و پیامدهای گستردهای در فرهنگ و جامعه دارند. با مشاهده و تامل دقیق در طراحی آنها، میتوان چیزهای زیادی در مورد یک ملت و یک جامعه آموخت. ساختمانهایی که مجالس قانونگذاری را در خود جای دادهاند، در علوم سیاسی، روابط بینالملل و همچنین در معماری با عنوان «طراحیهای بزرگ» (Grand Designe) شناخته میشوند. در حقیقت اغلب به اندازهای بزرگ هستند که نمایانگر بالاترین آرزوهای کشورهایشان هستند. بنابراین پرسشهایی هستند که در این رابطه میتوانند مطرح شوند. اینکه؛ عملکرد مجلس بهعنوان یک نهاد تا چه اندازه با ساختمانها و طراحی فعلی آنها در هم تنیده است؟ آیا تغییر ساختمانها رویههای موجود را تغییر میدهد؟ساختمانهای پارلمان چگونه به هنجارها و شیوهها، به رفتارها، آیینها، هویتها شکل فیزیکی میدهند؟
نوشتههای مرتبط
به همین منظور دلیل اصلی نگارش این یادداشت نقد معماری و معماران نیست، بلکه نقد بر چیدمان، نگرشها و «سیاستِ» معماری مجلس و تنزل ارزشهای فرهنگی حکومت در قالب طراحی نیم دایره غیرمتعارف میباشد. همچنین بیزاری از فرهنگ فریاد کشیدن بدون ضرورت در قرن بیستویکم، که ناشی از کمبود اعتماد به خود و یا فراتر از آن مدیریت نمایندگی نهادی غیر انتخابی و انتخابی است. چنانچه دیوید جاج، کریستینا لستون و دیوید دباندیرا در یک مقاله پژوهشی با نام «نمایندگی نهادی مجلس»[۳] در مورد پارلمانهای اسکاتلند، کاخ وستمینستر بریتانیا و اروپا، به این نتیجه میرسند که؛ کسانی بهعنوان «مدعی» (claim-makers) از جانب پارلمانها عمل میکنند، ماهیت ادعاها در زمینههای مختلف سیاسی، «نیت نمادین» (symbolic intent) و ادعاهای مرتبط با طراحی معماری ساختمانهای پارلمانی را با پارادوکسهای اساسی روبرو میکنند. آنهایی که بهعنوان نهادها «برای» (با صدای بلند و با سماجتتر) صحبت میکنند و «برای» پارلمانها عمل میکنند، در اصل نمایندگان منتخب نیستند، بلکه مقامات نهادی پارلمان هستند. از طرفی قطبی شدن سیاست، اعتماد به ارزشهای مشترک و نظمهای قانونی تثبیتشده بسیاری از کشورها را تضعیف میکند. ضروری است که بررسی شود چگونه پارلمانها باید مرتبط و در دسترس شهروندان باشند که به آنها خدمت کنند. از این رو ساختمانهای پارلمان امروز، پایگاه مناسبی برای بررسی روابط متقابل بین شفافیت در سیاست و دستیابی به یک دموکراسی بالغتر هستند.
اگر چه برخی از نخستین پارلمانها فیالبداهه ساخته شدهاند، اما طبیعی است معماری و خود معماران نیز به عنوان جزء مهمی از این کُلیت تاثیرگذار هستند. همانطور که تاریخ استعمار و پسااستعمار بر ساختمان مجالس قانونگذاری کشورها تاثیر داشته است. مثال هند که ساختمان مجلس اول را خودِ معماران انگلیسی ساختند. مجلس پسا استعمار روبروی مجلس پیشین و توسط معماران هندی بنا شد. در ایران اگر چه دودمانِ قاجاریه سرزمینها و میهن را به تاراج دادند، اما معماران این عصر آثار مهمی به جا گذاشتند. مانند: کاخ بهارستان یا ساختمان دارالشورای ملی که خودِ معماران ایرانی آن را بنا کردند. به نظر میرسد با توجه به جایگاه سیاسیِ میرزا حسین خان سپهسالار، ایشان با آگاهی زمینها را خریداری و دستور بنای آن را داده است.او برای طراحی و ساخت این عمارت و دیگر عمارتهای باغ بهارستان از مهمترین مهندسان و معماران آن زمان استاد حسن معمار و میرزا مهدیخان ممتحنالدوله شقاقی بهره جست. بنابراین چنین اشخاصی بودند که راه را برای عبدالرضا ذکایی و طراحی و ساخت مجلس شورای اسلامی باز کردند. اما جدا از این نکات مثبت، نفسِ «معماری» نیز به تنهایی میتواند مسالهساز باشد. برای مثال؛ نخستین جایی که از دیدن ساختمان مجلس ایران به ذهنِ من میآید، «غار مُدرن» است. نمای داخل ساختمان بیشتر از سنگ ساخته شده است، و باعث انعکاس دو چندان صدا و سیستمهای صوتی میشود. مغز انسان تکهای استخوان و رگهای خونی است، این هیاهو در این الگو، خود به خود تنش زا و مانع تمرکز است. حتی ساختمان مجمع عمومی سازمان ملل متحد هم که از همۀ کشورها با اختلافات زیاد گِرد هم میآیند، واگرایی و فاصله هیات رئیسه، مکان سخنرانی و اعضا بسیار کم است. اتاقهای تخصصی که شیشهای هستند، گرداگرد همان سالن اصلی قابل دیدن میباشند.
بریتانیا با قدیمیترین نظام و دولت پارلمانی در بین سالهای ۱۸۳۴ و ۱۸۶۰، آخرین دانش علمی را در ساخت کاخ جدید وستمینستر، بسیج کرد. این ساختمان قانونگذاری که به سبک گوتیک (Gothic Architecture) ساخته شده است، دارای آخرین تکنیکهای تجربی و تخصص در زمینشناسی، ریاضیات، مهندسی، شیمی و نورشناسی است. با کاوش در روایت این پروژه معماری، مشخص میشود که ارزشهای علمی در سیاست ویکتوریا تا چه اندازه محوری بوده است. تجربه ساخت ساختمان پارلمان بریتانیا در قرن نوزدهم مفاهیم و درسهایی برای معماری پارلمانی امروز دارد.[۴]
[۱] The Hidden Dimension, Edward T Hall, Anchor; Edition Unstated (October 1, 1990), pp 106-107
[۲] Purpose-Built Parliament Buildings and the Institutionalisation of Parliament in Lesotho and Malawi , Innocent Batsani-Ncube, Parliamentary Affairs, Volume 76, Issue 4, October 2023, Pages 947–۹۶۷, https://doi.org/10.1093/pa/gsac017, Published: Oxford 05 October 2022
[۳] The Institutional Representation of Parliament,David Judge and Cristina Leston-Bandeira c.leston-bandeira
Volume ۶۶, Issue, https://doi.org/10.1177/00323217177069۰۱
[۴] Parliament Buildings: The Architecture of Politics in Europe, Sophia Psarra and 2 more, UCL Press (May 6, 2024)