چرا سواد مالی بسیار مهم است؟
امروزه در اکثر کشورهای جهان از جمله ایران بانکها و سایر موسسات مالی و اعتباری با معرفی انواع مختلف حسابهای سپردهگذاری اعم از کوتاه مدت، بلند مدت، قرض الحسنه و معرفی نرخ سود و سایر مزایای پیشنهاد شده برای آنها متقاضیان را به سمت سرمایهگذاری در فرصتهای اعتباری ایجاد شده سوق میدهند – ثبت درخواست و توانایی دریافت کارتهای اعتباری، چک و سایر اوراق بهادار و استفاده از آنها برای تضمین پرداخت تعهدات اعتباری – بدون دانش مالی و یا آگاهی از قوانین مالی و حقوقی آنها مانند چک و سفته و حتی عدم درک مناسب از اهمیت برقراری تعادل میان درآمد و هزینه، همگی باعث بروز مشکلات مالی عدیده در زندگی روزمره ما میشود که اکثرا ناشی از در دسترس بودن امکانات مالی اگرچه اندک و استفاده غیر ضروری، سرمایه گذاری بدون مشاوره و بدون برنامهریزی از آن است. در نسلهای گذشته، برای هر خرید تقریبا از وجوه نقد استفاده میشد ولی امروزه در مبادلات تجاری پول نقد به ندرت مورد استفاده قرار میگیرد. نحوه خرید ما نیز بواسطه تغییر ماهیت بازار و پیشرفت چشمگیر تکنولوژی و ظهور پول الکترونیکی، تغییر کرده و به تجارت الکترونیک و خرید آنلاین بدل شده است. تغییر سبک زندگی در جوامع در حال توسعه به سمت مصرف گرایی و تجمل گرایی از یک طرف و تسهیلات ایجاد شده از سوی عرضه کنندگان ملزومات آن از سوی دیگر باعث شده که خریدهای اعتباری انتخاب اول برای بسیاری از خریداران جوانتر بی تجربه و جویای زندگی پر طمطراق و به ظاهر آسوده باشد، غافل از اینکه استفاده بیش از حد از اعتبار و فرصتهای استفاده از تسهیلات ایجاد شده توسط بنگاههای اقتصادی مانند شرکتهای خودرو سازی، تولید کنندگان لوازم لوکس و یا حتی برخی از موسسات مالی پرداخت کننده تسهیلات آسان با نرخ بهره بالا، راه بسیار ساده و سریع برای جمع آوری و انباشت بدهی است. بسیاری از این مصرف کنندگان درک بسیار کمی از امور مالی دارند به عنوان مثال، آنها از نحوه محاسبه نرخ بهره تسهیلات دریافتی از بانکها و بنگاههای اقتصادی و تاثیر بالقوه آن بر سلامت مالی زندگی خود برای سالهای متمادی اطلاعی ندارند. در واقع فقدان درک مالی مناسب به عنوان یکی از دلایل اصلی مشکلات پسانداز و سرمایه گذاری علی الخصوص در سالهای اخیر نشان داده شده است که بسیاری از ما با آن مواجه هستیم. حتی ما شاهد این فقدان در سطوح بالای مدیریتی – مدیر برخی از موسسات مالی – هستیم که جدا از حوادث و اتفاقات غیر مترقبه و اجتناب ناپذیر سیاسی و اقتصادی حاکم بر جوامع به دلیل عدم مدیریت صحیح وجوه و احتمالا سرمایه گذاریهای غیر اصولی موجبات ورشکستگی آن موسسات را فراهم کردهاند و باعث از بین رفتن سرمایههای سپرده گذارانشان شدند که در این میان جدا از اتلاف سرمایههای مادی، شاهد از بین رفتن سرمایههای اجتماعی و سوء اعتماد مردم نسبت به سیستم بانکداری هستیم که میتواند برای اقتصاد یک کشور در حال توسعه زنگ خطر جدی باشد.
سواد مالی چیست؟
به طور خاص، سواد مالی به مجموعهای از مهارتها و دانش اشاره میکند که به فرد اجازه میدهد تصمیماتی آگاهانه و مؤثر با کلیه منابع مالی خود بگیرد. سواد مالی ترکیبی از مدیریت مالی، اعتبار، بدهی و دانش است که برای تصمیمگیریهای مؤثر مالی و به طور کلی تصمیمگیریهایی که برای زندگی روزمره ما نیاز است، لازم است. سوادآموزی مالی شامل درک اینکه چگونه حسابی با استفاده از یک کارت اعتباری کار میکند، اعتبار مالی چیست؟ آیا اعتبار چیزی است که واقعا بدان معنی است؟ نحوه اجتناب از بدهی و بسیاری دیگر را شامل میشود. به طور خلاصه، سواد مالی تصمیمات روزانه خانوادههایی را که دغدغه حفظ تعادل بودجه، خرید یک خانه، تأمین بودجه آموزش کودکان و تأمین درآمد در بازنشستگی را دارند تحت تاثیر قرار میدهد.
نوشتههای مرتبط
فقدان سواد مالی مصرف کنندگان تنها در اقتصادهای نوظهور و در حال توسعه مشکل نیست بلکه مصرف کنندگان در اقتصادهای پیشرفته یا در حال پیشرفت نیز نمیتوانند درک درستی از اصول مالی برای نشان دادن چشم انداز مالی، مذاکرات مالی، مدیریت ریسکهای مالی و جلوگیری از مشکلات مالی داشته باشند و دولتها در سراسر جهان، با جمعیتهایی که اصول مالی را درک نمیکنند، روبرو هستند.
میزان سواد مالی بر اساس میزان تحصیلات و درآمد متغیر است، اما شواهد نشان میدهد که مصرف کنندگان دارای تحصیلات بالا و درآمد بالا میتوانند به همان اندازه نادانسته در مورد مسائل مالی به عنوان افراد کمتر تحصیل کرده و مصرف کنندگان با سطح درآمد پایین عمل کنند. اگر چه به طور کلی، اکثر افرادی که درآمد کمتری دارند، به دلیل فشار اقتصادی حاکم بر خانوادهشان فرصت و امکان انتخاب برای تحصیل را ندارند و در نبود دانش مالی رشد میکنند ولی به نظر میرسد آنها تمایل بیشتری به یادگیری مسائل مالی دارند. سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) در یک بررسی انجام شده در کانادا به این موضوع اشاره کرد که نشان میدهد، تقاضای مصرف کنندگان برای انتخاب یک سرمایه گذاری مناسب جهت برنامه پسانداز دوران بازنشستگی بیشتر از مراجعه آنها به دندانپزشک بوده است.
مشکلات مرتبط با سواد مالی ضعیف، ضرورت آموختن سواد مالی را تشدید میکند و به نظر میرسد تصمیم گیریهای صحیح مالی نیز برای مصرف کنندگان موثرتر است.
پنج روند همگرا هستند که نشان دهنده اهمیت تصمیمگیریهای متفکرانه و آگاهانه در مورد امور مالی است:
مصرف کنندگان بیشتر تصمیمهایی برای برنامه ریزیهای مالی دارند: برنامه ریزی برای دوران بازنشستگی یک نمونه از این تصمیمها است. در نسلهای گذشته برنامههای مالی زمان فراغت از کار افراد، وابسته به صندوقهای بازنشستگی آنان بود که میتوانستند بخش عمدهای از بودجه دوران بازنشستگی خود را از آن طریق تامین کنند. صندوقهای بازنشستگی توسط متخصصان مالی اداره میشود و بار مالی آن بر شرکتها یا سازمانهایی است که آنها را حمایت میکنند. معمولا این صندوقها تحت عنوان همان سازمانی که از آن حمایت میکند فعالیت میکنند و خدمات ویژهای را برای کارکنان بازنشسته همان سازمان ارائه میدهند، مانند “سازمان بازنشستگی نیروهای مسلح”. مخاطبین این صندوقها در نسلهای قبل معمولا در تصمیمگیریهای آن دخالت نداشتند، حق انتخاب نداشتند، حامی مالی خود نبودند و به ندرت از وضعیت مالی یا سرمایه گذاریهای بازنشستگیشان آگاهی داشتند. در عوض، امروزه کارکنان توانایی شرکت در برنامههای مختلف اقتصادی و سرمایه گذاری را دارند که بیش از پیش به داشتن حداقل دانش مالی نیاز است. امروزه با افزایش سطح آگاهی مردم از قوانین کار، بیمه و اطلاع از حقوق و مزایای پایان خدمت “دوران بازنشستگی” و مستمری دریافتی خود در زمان بازنشستگی، پوشش بیمهای و سایر مزایای دریافتی و مقایسه آن با نرخ تورم احساس نیاز به تصمیمگیریهای سرمایه گذاری دارند تا بتوانند به برنامههای مالی آینده خود کمک کنند.
گزینههای متنوع و پیچیده: همچنین امروزه مصرف کنندگان باید از میان انواع مختلف سرمایه گذاریها، انواع سهام شرکتهایی که در بورس یا فرا بورس فعالیت میکنند، انواع حسابهای پسانداز، اوراق مشارکت و یا حتی تنوع بانکها و موسسات و سایر محصولات یکی را انتخاب کنند. به دلیل پیچیدهتر شدن مسائل اقتصادی در عصر حاضر و به تبع آن پیچیدهتر شدن بیش از پیش محصولات آن، مصرف کنندگان میبایست از میان گزینههای مختلفی که ارائه میشود یکی را انتخاب کنند. محصولات مختلفی که نرخ بهره، نرخ سود، نرخ ارز و سایر عوامل مالی و اقتصادی دیگر ارزش سرمایه گذاری در آنها را متفاوت میکند، تصمیمهایی که برای اتخاذ صحیح آنها به اندازه کافی آموزش نمیبینند. تصمیمگیری در مورد مسائل پیچیده مالی با طیف وسیعی از گزینهها میتواند توانایی مصرف کننده برای خرید خانه، تأمین مالی هزینههای آموزش و پرورش، پسانداز دوران بازنشستگی و همچنین تصمیمگیریهای مالی بیشتری را تحت تاثیر قرار دهد.
کمبود کمکهای دولتی: منبع اصلی درآمد بازنشستگی در نسلهای گذشته، سازمان تامین اجتماعی بود. اما مبلغ پرداخت شده توسط سازمان تامین اجتماعی کافی نیست، ضمن اینکه این سازمان با چالشهای جدی روبرو است و امیدی به ادامه فعالیت آن نیست و ممکن است این مستمری در آینده در دسترس نباشد. برخی از چالشهای قانونی که منافع سازمان را با بحران روبرو کرده است شامل: قوانین بازنشستگی پیش از موعد، تغییرات در بازنشستگی به علت کارهای سخت و زیان آور بدون محاسبه منابع مربوط، تصویب قوانین حمایتی نه بیمهای بدون توجه به محاسبات بیمهای و عدم تامین منابع آن، عدم بهرهگیری مناسب از فرصتها، ذخایر و منابع توسط سازمان و … و سایر چالشهای دیگر و مسائل مربوط به آن که امکان ورشکستگی این سازمان را بیش از پیش محتمل میکند، نشان میدهد چشم انداز بسیار ترسناکی برای آینده ما در حال وقوع است این در حالی است که زندگی ما طولانیتر و امید به زندگی بیشتر میشود، این به این معنی است که ما باید پسانداز بازنشستگی بیشتری نسبت به نسلهای گذشته داشته باشیم.
تغییر محیط: در حال حاضر چشم انداز مالی بازار جهانی بسیار پویا است. شرکت کنندگان بسیاری در بازار وجود دارند و بسیاری از عوامل دیگر که میتواند بر آن تأثیر بگذارد. پیشرفتهای تکنولوژیکی مانند تجارت الکترونیک، بازارهای مالی را سریعتر از آنچه که تصور میکنیم تحت تاثیر قرار میدهد و گام فراتر از تصورات ما میگذارد. همهی این عوامل با هم و در کنار هم میتوانند دیدگاههای متضاد و متفاوت در ایجاد، اجرا، و پیروی از یک نقشه راه مالی را ایجاد کنند.
تنوع بیش از حد بسیاری از گزینهها: بانکها، موسسههای اعتباری، شرکتهای کارگزاری بیمه، شرکتهای بورس اوراق بهادار، شرکتهای تامین کننده مسکن، انواع تعاونیها، برنامه ریزان مالی و دیگر شرکتهای خدمات مالی و … که برای جذب سرمایه محصولات و خدمات متنوعی را ارائه میکنند.
حال چرا سواد آموزی مالی مهم است؟
سوادآموزی مالی به اندازه نیاز جهت کمک و جلب اطمینان مصرف کنندگان به منظور ارائه خدمات و محصولات برای درآمد کافی در دوران بازنشستگی ضروری است، این در حالی است که سواد آموزی مالی منجر به درک صحیح از مسائل مالی و این آگاهی باعث اجتناب کردن از میزان بالای بدهی میشود که ممکن است منجر به ورشکستگی و سلب مالکیت شود. چند سال پیش، یک مطالعه از شرکت خدمات مالی در آمریکا نشان داد که کسانی که سواد مالی دارند و برای دوران بازنشستگی خود برنامهریزی کردهاند، در دوران بازنشستگی ثروتی دو برابر ثروت افرادی با شرایط مشابه ولی فاقد سواد مالی دارند که برای دوران بازنشستگی خود برنامهریزی نکردهاند. افرادی که سواد مالی کمتری دارند بیشتر قرض میگیرند، ثروت کمتری دارند و هزینههای تامین مالی زیادی را برای خرید محصولات غیر ضروری پرداخت میکنند. به عبارت دیگر، افرادی که سواد مالی پایینتری دارند تمایل دارند که بصورت اعتباری خرید کنند و در پایان هرماه نیز به دلیل عدم تعادل در درآمد و هزینه قادر به باز پرداخت اقساط اعتبارات دریافتی خود نیستند که علاوه بر پرداخت سود متحمل پرداخت جریمه تاخیر نیز شده و به ناچار هزینه بیشتری را صرف پرداخت سود میکنند. این گروه نیز سرمایه گذاری نمیکنند، با بدهیهای خود مشکل دارند و درک درستی از شرایط وام یا وامهای خود ندارد. البته بسیاری از مصرف کنندگان در این گروه بر این باورند که آنها نسبت به آنچه که واقعا هستند، از نظر مالی بسیار با سوادند که نه تنها جای تاسف دارد بلکه بیشتر نگران کننده است. البته در این میان استثنائاتی هم وجود دارند، به عنوان مثال افرادی که بعلت ابتلا به بیماریهای خاص هزینهای مضاعف بر آنچه در چرخه عادی زندگی بر اقتصاد خانوادهشان تحمیل میشود و چارهای جز استقراض ندارند و کسانی که با دریافت تسهیلات اقدام به سرمایه گذاریهای غیر متعارف میکنند و رانتهای اطلاعاتی دارند که این موارد خارج از موضوع این مقاله است و در مقالهای دیگر به آن میپردازیم.
سواد مالی در عین حال ممکن است به عنوان یک مشکل فردی به نظر برسد ولی سوادآموزی مالی، مسئلهای است که به طور گسترده در سلامت اقتصادی جوامع تأثیر میگذارد و بهبود آن میتواند راه را برای اقتصاد جهانی که رقابتی و فشرده است، هموار کند.
هرگونه پیشرفت در سواد مالی، تأثیر عمیقی بر رفتار مصرف کنندگان و توانایی آنها برای تامین آینده خود و اجتناب از بدهی و مشکلات مالی آتی خواهد داشت. سواد آموزی مالی موجب میشود که مصرف کنندگان به قوانین و اصول اولیه آن پایبند باشند؛ زیرا از آنها خواسته میشود که بیشترین هزینه را صرف اتخاذ تصمیمات سرمایه گذاری برای دوران بازنشستگیشان کنند، این در حالیست که باید محصولات و گزینههای پیچیدهتر مالی را رمزگشایی و بررسی کنند. وظایف آسان نیست، اما درک بهتر و دانش بیشتر میتواند این بار را به شدت کاهش دهد.