در بخش جانبی «موزۀ بارانداز برانلی–ژاک شیراک» [Musée du quai Branly – Jacques Chirac] واقع در محلۀ هفتم پاریس، یک نمایشگاه جانبی جذاب از تاریخ سینمای هند برقرار است که تا ۱۴ ژانویۀ سال جاری دایر خواهد بود. سینمای هند قدمتی بیش از یک قرن دارد. این نمایشگاه از منابع اسطورهای و هنری-آئینی که فیلمهای هندی ملهم از آنهاست آغاز میشود و به مرور به هنرپیشههای مشهور که «خدایان پردههای سینمای بالیوود» هستند؛ میرسد و البته جزء جدانشدنی و هویتی فیلمهای هندی یعنی «رقص» و «موسیقی» نیز در جای جای نمایشگاه به چشم میآید. همین اطلاق «بالیوود» به سینمای هند، در همارزی با «هالیوود» ساخته شده است که با توجه به روند غربی شدن تدریجی فیلم شاید به عنوان شکلی از رقابت، معنادار باشد.[۱]
صنعت فیلم هند با تولید بیش از ۱۵۰۰ فیلم در سال، بزرگترین صنعت فیلم در جهان است. از اولین فیلمهای صامت در دهۀ ۱۹۱۰ که از داستانهای کهن هندو الهام گرفته بودند، تا فیلمهای پرفروش امروزی که سوپراستارها در مرکز توجهاند، سینمای هند، شور بینظیر مردمی مشتاق را در تاریخ خود داشته است. پدیدۀ سینما در هند، با هر جای دیگر دنیا تفاوت دارد. گویی جادوی «فانوس خیال» و عنصر درام، در سازوارۀ زیست اجتماعی انبوه جمعیت شبه قاره، چنان جای گرفته که علیرغم تفاوتهای فرهنگی و طبقاتی چشمگیر مردمان هفتاد و دو ملت، وجه مشترک و علاقۀ ملی آنها را در کنار ورزشهای«کریکت» و «هاکی» رقم زده است.
نوشتههای مرتبط
سفر به تاریخ سینمای هند در این نمایشگاه، از ارتباط بین سینمای اولیه و هنرهای نمایشی عامه پسند؛ مانند نمایش تئاترهای سایه، فانوسهای جادویی و داستانسرایان(نقّال)های دورهگرد آغاز میشود و بعد، به نخستین فیلمها که در سالنهای سیار، نمایش داده میشدند و راوی داستانهای اساطیری هزاران ساله بودند؛ میرسد. نقاشیها و مینیاتورهایی که منابع الهام شخصیتهای سینمایی بودهاند و دکورهای و لباسهای قدیمی به کار رفته در فیلمها، شناساگرهای خوبی برای بینندهاند تا مسیر طی شده، به طور مستند درک شود.
نخستین فیلم ساخته شده در هند، در سال ۱۹۱۳، «راجا هاریشچاندرا» [Raja Harishchandra] نام داشت که توسط کارگردانی که نویسنده و روشنفکری زبانشناس هم بود؛ به نام «دادا صاحب پالکی» [Dadasaheb Phalke]، به طور صامت ساخته شد. این فیلم داستان «هاریشچندرا» را که یک شخصیت اسطورهای در ادیان هندو است، روایت میکند. این اسطوره به عنوان نماد صداقت و ایمان معروف است و به عنوان شاهزادهای شناخته میشود که به دلیل صداقت و وفاداری به اصول اخلاقی، با چالشها و آزمونهای سخت در زندگی روبرو میشود. داستان «هاریشچندرا» به طور گسترده در متون هندوئیسم و منظومههای مرتبط با آن مانند «رامایانا» و «مهابهاراتا» آمده است. «صاحب پالکی» پس از موفقیت این فیلم، نخستین استودیوی فیلمسازی هند را در «بمبئی» افتتاح کرد و سنگ بنای عظیمی را بنیان گذاشت که امروز با عنوان کلی «بالیوود» خوانده میشود.[۲]
در دهههای بعد، با استقبال عمومی جامعه، صنعت سینمای هند خیلی سریع رشد کرد و فیلمهای هندی به بازارهای بینالمللی وارد شدند. زمان فیلمها برای انطباق با سینمای اروپا کوتاه شد و پس از «استقلال هند» در سال ۱۹۴۷ و حذف مقررات بوروکراتیک انگلیسیها که به سود اکران فیلمهای غربی و برتری اقتصادی آنها تمام میشد، سینمای هند، جانی تازه گرفت و مراکز تهیۀ فیلم در نقاط مختلف کشور ساخته شدند. امروزه، بازیگرانی مانند «آمیتاب باچان» [Amitabh Bachchan] و «شاهرخ خان»[Shah Rukh Khan] در دنیا شهرت دارند و سینما، پویاترین عنصر فرهنگی جامعۀ بزرگ هند شناخته میشود. فیلمهای هندی، طی دو دهۀ اخیر به جمع ده فیلم پرفروش سینمای امریکا راه بافتهاند؛ مثلاً فیلم «جوانی و دیوانگی»[Yeh Jawaani Hai Deewani] که یک فیلم عشقی عامهپسند است؛ در سال ۲۰۱۳ جایگاه نهم گیشه در سراسر ایالات متحده را از آنِ خود کرد.
میتوان گفت که امروزه شاهد تنوع بیشتری در موضوعات و سبکهای فیلمهای هندی هستیم. از ملودرامهای خانوادگی و عاشقانه گرفته تا فیلمهای اجتماعی و اکشن و حتی جنگی در این گستره وجود دارد. همین تغییرات و به روزشدگی، سینمای هند را به یکی از پرفروشترین و جذابترین صنایع سینمایی جهان بدل کرده است.
نکتۀ جالب توجه دیگر، تغییر تدریجی رقصها و موسیقی فیلمهاست. در فیلمهای قدیمی، رقصها، سنتی-آئینی و اغلب «کاتاکالی» [Kathakali] بودند که بر پایۀ موسیقی «کارنتیک»[Carnatic] و طبعاً در فضایی متناسب با زیبایی شناسی درام، در مکانهایی مانند «بارگاه»، «معبد» و در انواعی دیگر، «طبیعت» اجرا میشدند، اما، رفته رفته، با روند جهانی شدنِ سینمای هند، رقصها و موسیقیها به انواع پاپ و جاز و حتی «برک دانس» -هر چند کماکان گروهی و خوش آب و رنگ- آنهم در مکانهایی مانند رستوران، دیسکو یا هر جای دیگر تمایل یافت و عناصر غربی را در خود بیش از پیش پذیرفت.
البته شایان ذکر است که سینمای هند تنها در تفریح و سرگرمی خلاصه نمیشود؛ بلکه در مناسبات اجتماعی و گاه سیاسی جامعه اثرگذار بوده است. در فیلمهای هندی به مسائلی مانند تبعیض اجتماعی، جنسیتزدگی، خشونت علیه زنان، فقر و نابرابری و خرافات نیز پرداخته میشود که وجوه بارز مردمی و انتقادی را داراست.
البته بر حسب ذایقۀ عمومی، در پیرنگ فیلمنامهها، نمودهایی از شخصیتپردازیهای اغراق آمیز، حول روابط شخصی مانند رفاقت، وفای به عهد تا حد مرگ، جنون عاشقی، اندوه غربت و حتی عاق والدین! وجود دارد.
در فیلمهای تاریخی موضوعاتی دربارۀ دوران طولانی استعمار بریتانیا در هند و شورش مردم علیه نظامیان انگلیسی دیده میشود و مقولاتی مانند جنگ هند و پاکستان و اختلافات پس از تجزیۀ بخش مهم مسلماننشین هند، سوژههای خوبی برای انواع فیلمها، از عشقی تا جاسوسی را فراهم آورده است. گاهی هم در برخی فیلمها موضوعات مختلف مانند ادویهجات مختلف، -با ربط و بی ربط- بهم درآمیخته میشوند که اصطلاحاً به آن «سینما ماسالا» میگویند!
البته هنوز برای جمعیت قابل توجهی از مردم هند، سینما به مثابۀ نوعی فانتزی مخدر گونه کارکرد دارد. سینما برای بسیاری از مردم فقیر، همچون مناسکی ارزان، تسلیبخش خشونت زندگی است و گاه به نوعی اعتیاد شبیه میشود. در چنین جامعهای دور از ذهن نیست که «سوپراستار»ها، جایگاهی در حد «قهرمانان ملی» را متبادر میکنند که خود، موضوع دهها کتاب و مطالعۀ مردمشناختی بوده است.
در سویی دیگر، نخستین فیلم ناطق فارسی با نام «دختر لُر» – که با عنوان «جعفر و گلنار» هم شهرت دارد-؛ در سال ۱۹۳۲ در «استودیو امپریال بمبئی» ساخته شد و کارگردان آن یک هندی ایرانی و زرتشتی تبار به نام «خان بهادر اردشیر ایرانی»[Khan Bahadur Ardeshir Irani] بود؛ که با نام «اردشیر ایرانی» شناخته میشد. این نویسنده، کارگردان و سینماگر کوشا، بر اساس متنی از «عبدالحسین سپنتا» نخستین فیلمی را که در آن به فارسی سخن گفته شده، با شرکت «سپنتا» و یک بازیگر زن به نام «روح انگیز سامینژاد» و دو بازیگر دیگر، ساخت که نقطۀ آغازین و سنتشکنانۀ مهمی در صنعت سینمای ایران به شمار میرود. در دورههای بعدی، بسیاری از آثار «فیلمفارسی» کپیبرداری از فیلمهای هندی بود. برخی از سوپراستارهای هندی پیش از انقلاب به ایران سفر کردهاند که با اقبال زیادی هم مواجه شدند.
نمایشگاه «بالیوود» قسمتهای جذاب دیگری مانند اکران قسمتهایی از فیلمهای مشهور هندی نیز دارد. سکانسهای معروفی مانند نگاههای عاشقانۀ «رادا» و «کریشنا» در فیلم «شولای» – در ایران «شعله»- [Sholay] (1975) زیر نور مهتاب، یا نبردهای وسترنی قهرمانان این فیلم پر آب و رنگ در سپیدهدم، از آن جملهاند.
در بخشی دیگر از نمایشگاه، یک دستگاه پخش خیابانی فیلم -چیزی شبیه شهر فرنگهایی که در تهران قدیم رایج بود-، به تماشا گذاشته است. در توضیحات، این دستگاه که مجهز به گرامافون و مخروط شیپوری صدا(Cornet acoustique) هم هست، نامش را «بیوسکوپ»[Bioscope] نوشتهاند و در واقع پروژکتور ساده و سیاری است که قطعاتی از فیلم را برای علاقهمندان -اغلب نوجوانان- از چشمیهایی داخل یک جعبه نشان میدهد. در آنکت مربوط به آن ذکر شده که در ایران و چین هم، صاحبان دورهگرد و خوش ذوق، چنین جعبه نمایشهایی را به عنوان شغلی برای سرگرمی مردم به کار بردهاند. البته امروزه دیگر سازوکار این دستگاه، مثل سابق نیست و برای اکران، به جای چرخاندن استوانۀ گردونک فیلم، ویدیوهای ضبط شده بر لوح فشرده با کلید USB را راه میاندازند (اصطلاحاً Play میکنند) که تلفیق جالبی از دو ساحت فنآوری با فاصلۀ کارکردی معنادار است.
در مجاور «بیوسکوپ» هندی در نمایشگاه، قسمتهایی از یک فیلم مستند که به همین سرگرمی در شمال هند در سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۵ میپردازد نیز میتوان تماشا کرد.
و در انتها، دوربین و اکران مدلساز سه بعدی جالبی از رقص هندی در نمایشگاه گذاشتهاند، تا اگر بازدیدکنندگان از دیدن و شنیدن انبوه رقصها و موسیقیها به هیجان آمدند، بتوانند همپای برخی از بازیگران مشهور هندی، در سکانسی از یک فیلم و در همان اتمسفر برقصند و ضبط کنند تا از تماشای این مجموعۀ رنگارنگ، تحفهای نیز به یادگار برده باشند.
سینمای هند با تاریخ نزدیک به صد و بیست سالهاش، نمود مهمی از جامعۀ متکثر شبه قاره را ارائه میدهد. این سینما با تنوع فرهنگی، زبانی و تاریخی زیاد، زمینههای جذابی را برای انواع تحلیلهای اجتماعی و مردمشناسی میگشاید؛ از آنجمله به مطالعات بینرشتهای و متنهای متعددی میتوان اشاره کرد که به میانجی تئوریهای «پست–کلونیالیسم» و «فمینیسم»، و گاه در آمیختن آنها با روانشناسی، نقدهای و واکاویهای مهمی را ارائه کردهاند.[۳]
بازتاب خرده فرهنگهای محلی و بومی در سینمای هند، نقش مهمی در تقویت «هویت ملی» آنها بر عهده دارد. سینمای هند، نه تنها آمال جهانشمول انسانی را به تصویر میکشد، بلکه در توسعه و شکلگیری هویتهای گروهی درونزا نیز کارکرد دارد و میکوشد تا فهم مدرن و امروزیای از تنوع و ثروت فرهنگی را برای تودههای اغلب نابهرهمند و کمتر توسعهیافته، یعنی مخاطبان اصلی خود، به بار آورد.
به عنوان مثال، در بسیاری از فیلمها، ارزشها و تضادهای طبقاتی جامعۀ هند به چالش کشیده میشوند و شخصیتها به عنوان نمایندگان بخشهایی از جامعه معرفی میشوند. تقابل «خیر و شر» که ساختار غالب فیلمهای هندی است، گاه با نمودهای اغراق شده، بازتابدهندۀ روحیۀ سلحشوری و امید به پیروزی محتوم قهرمانها و متعاقب آن ارادۀ معطوف به «خوشبختی»ست، هرچند که به دست نیایند یا در دامنۀ عمر بیننده نگنجند.
البته سیاستگذاری راهبردی دولت هند در امور فرهنگی، سهم مهمی در گرایش عمومی جامعه به سینما داشته است. فیلمهای ارزانقیمت در سراسر کشور در دسترس همگان دارد. سینما در کشوری که سیزده زبان رسمی و صدها زبان غیر رسمی دارد، نقش مهمی را انسجام ملی ایفا میکند و بیش از آن، در بیرون از مرزها و در منطقۀ جنوب شرقی آسیا، موجب نفوذ فرهنگی و سیاسی از طریق یادگیری زبان اردو یا هندی شده است. بسیاری از پاکستانیها و افغانستانیها از طریق فیلمهای هندی، اردو یا هندی آموختهاند که به لحاظ مردمشناسی سیاسی، حائز اهمیت است.
بخش مهم و کمتر شناخته شدهای هم از سینمای هند، با چهرههای درخشانی مانند «ساتیاجیت رای» [Satyajit Ray]، وجود دارد که همسو با جریان روشنفکری و نگرههای تضادمند اجتماعی، در گفتمان سیاسی مدرن جای میگیرد که جستار دیگری است.
۵ ژانویه ۲۰۲۴
[۱] سینمای هند، بر حسب تولید فیلم در سال، رتبۀ نخست را در دنیا داراست. پس از آن، سینمای نیجریه(نالیوود)، هالیوود امریکا و سینمای چین در رتبههای بعدی قرار دارند. سینمای هند بازار بزرگی در بیش از نود کشور دنیا دارد که روند آن رو به گسترش است.
[۲] اطلاق «بالیوود»، به کل سینمای هند، یک اشتباه رایج است. در واقع این اصطلاح به صنعت «فیلمهای هندی زبان در شهر بمبئی» اشاره میکند. چندین صنعت فیلم منطقهای مختلف در سراسر هند وجود دارند که در هر کدام فیلمها به زبانهای گوناگونی ساخته میشوند و برجستهترین آنها زبانهای «تامیلی»، «تلوگو»، «بنگالی» و «کانارایی» هستند. بدیهی است که صنعت سینمایی در هر منطقه متناسب با تفاوت زبانی، در موسیقی، رقص و روایت هم فرق دارند. بهطور کلی، سینمای مناطق جنوبی، به ویژه «تلوگو» و «تامیل»، نسبت به «بالیوود» مهیجتر و اغراقشدهتر به نظر میرسند. «راجینیکانت»[Rajinikanth] که بعد از «جکی چان» گرانترین بازیگر آسیایی است، در بسیاری از فیلمهای سینمایی «تامیلی زبان» ایفای نقش کرده است.
[۳] برای اطلاعات بیشتر، نگاه کنید به:
-“Indian Cinema in the Time of Celluloid: From Bollywood to the Emergency” by Priya Rai.
– “Indian Cinema: A Very Short Introduction” by Ashish Nandy.
-Article: “Postcolonial Bollywood: What a Time Pass” by Priya Kanungo.
– Article: “Feminism in Indian Cinema: A Critical Study of Select Films” by H.B. Prabha.
پیوند ویدیوئی که از عکسهای نمایشگاه «بالیوود» ساختهام:
https://youtu.be/ZN3zhHxTweY?si=J9DPeCrBfNqiT3eZ