انسان و فرهنگ (درآمدی بر انسانشناسی)، گروه نویسندگان دایرهالمعارف بریتانیکا، ترجمۀ زهره دودانگه
مقدمه کتاب: بیست سال پیش، زمانی که نخستینبار تدریس رشتۀ «انسانشناسی» را در دانشکدۀ علوم اجتماعی آغاز کردم، احساس میکردم تااندازهای درون این رشته در «نمونه ایرانیاش» پرتاب شدهام یا شاید حتی بتوانم بگویم: فروافتادهام. در گذشته گاه میگفتند که گویی از بدِ حادثه به این پهنه وارد شدهایم؛ این بهرغمِ آن بود که همیشه به فرهنگ و مطالعه دربارۀ آن در همه ابعادش علاقهمند بودم. شاید هم به همین دلیل بود و هست که از آن زمان تا امروز هنوز باید «انسانشناسبودن» خود را به این و آن و حتی به تازهنفسهای شتابزدهای که از راه میرسند و گاه حتی محصول کار خود ما بودهاند، ثابت کنیم. برای نمونه هنوز باید بگویم و بگوییم که چرا «شهر» میتواند یک پهنه و میدان پژوهش انسانشناختی باشد؛ یا باید توضیح دهیم که چرا وظیفۀ یک انسانشناس و یک جامعهشناس بیش و پیش از هر چیز دخالت اجتماعی برای بهبود موقعیتهای پیچیدهای است که زندگی در جامعه به وجود میآورد؛ اما او باید این کار را نه از راه شعار بکند و نه صرفاً از راه نوشتن مطالب صددرصد تخصصی، بلکه باید بخش مهمی از کار خود را صرف آن چیزی کند که علوم اجتماعی مردممحور نامیده میشود، تا از این راه بتواند تأثیرگذاربودن این علوم را نشان دهد و راه را برای کار بیشتر کُنشگران آنها فراهم کند. یا هنوز باید اصرار کنیم که علوم اجتماعی و انسانی به گفتۀ دورکیم رشتههای بزرگ هستند که تقسیمبندیهای درونیشان بیش و پیش از هرچیز روششناختیاند و نه میدانی برای مبارزه بر سر حقبهجانببودن و اهمیتداشتن این یا آن زیر شاخه. به هر رو از آن سالها همواره احساس میکردم که علوم اجتماعی و به ویژه انسانشناسیِ ما، با وجود سنت هفتادسالۀ مهم و ارزشمند خویش، باید با پذیرش جهان مدرن، روشها و نظریههای خود را نو کند و بداند که امروز با جامعۀ جدیدی روبهروست که نیازها و موقعیتهایی بسیار متفاوت از بیست، سی یا پنجاه سال پیش دارد؛ اما متأسفانه میدیدم که اغلب گوشهای شنوایی برای درک این موضوع نیست و به باقیماندن در گذشتههایی ازدسترفته، به هر قیمتی، تمایل بسیار زیاد است و نکته جالبتر اینکه بزرگان و پیشکسوتان این رشته، که هوشمندی و تجربۀ بالاتری داشتند، استدلال نیاز به گذار از «مردمشناسی» به «انسانشناسی» را درک میکردند و عملاً در کتابها و آثارشان بدین روش عمل میکردند؛ اما تازهازراهرسیدهها مدعی بودند که باید نامهای قدیمی را، بیآنکه بدانند چه مشکلاتی دارند، حفظ کنند.
نوشتههای مرتبط
اما متولیان رسمی علوم انسانی در سالهای اخیر، در حرکتی باورنکردنی و البته سرچشمهگرفته از برخی کنشگرانِ خودِ این رشته، نام برازنده و بهروز «انسانشناسی» را، که حاصل تلاش بیش از نیمقرن مبارزه دانشگاهیان در همۀ جهان برای زدودن میراث استعماری از این رشته بود، کنار گذاشتند، و به جای آن دوباره نام استعماری و تحقیرآمیز «مردمشناسی» را قرار دادند و به ناگهان دیدیم نامِ همۀ درسهایی را (که در دهۀ ۱۳۸۰ با مصوبات دانشگاهی با عنوانِ انسانشناسی در حوزههای مختلف تصویب شده بود)، با یک ابلاغیۀ اداری به «مردمشناسی» تغییر دادند و گویی خواسته باشند نام «انسانشناسی» را حذف کنند، هرجا با آن روبهرو میشدند، سریع به جایش مردمشناسی میگذاشتند. این امری البته غمانگیز بود و گاه نیز مضحک؛ زیرا ناچار بودی بر سر یک کلاس بروی و مثلاً «مردمشناسی شهری» یا «مردمشناسی هنر» درس بدهی؛ یعنی نگاه به خود را از نگاه دیگریِ استعمارگر تبلیغ کنی.
در این میان، میراث سالهای دهۀ ۱۳۸۰ و نیمۀ دهۀ ۱۳۹۰ برای همۀ ما آن بود که نهتنها ادبیات نسبتاً گستردهای در زمینۀ علم «انسانشناسی» منتشر شد و هنوز میشود، بلکه هر دو مجله دانشگاهی و علمی که در این حوزه منتشر میشوند[۱]، هر دو انجمن و سازمان غیرانتفاعی فعال در این زمینه[۲] و همچنین مؤسسۀ انتشاراتی (که امروز این کتاب را به چاپ میرساند)، همگی نام «انسانشناسی» برخود دارند؛ البته برخی اسناد اداری (نظیر احکام اداری ما) نیز، که کسی هنوز به سراغشان نرفته تا نام «مردمشناسی» بر آنها بگذارد، نشان میدهند که سنت دانشگاهی در ایران[۳] از اواخر دهۀ ۱۳۴۰ و اوایل دهۀ ۱۳۵۰، برخلاف سنت ادارۀ فرهنگ پیشین و رویکرد دولتی غیردانشگاهی، بهدرستی نام انسانشناسی را انتخاب کرده بود؛ اما خوانندۀ کنجکاو شاید بپرسد چرا اینچنین بر نامها اصرار میورزیم و این اصرار چه ارتباطی به کتاب حاضر دارد؟
اصرار بر نامها ازآنروست که چرخش اساسی از «مردمشناسی» به «انسانشناسی» تثبیت شود: یعنی گذار از علمی که استعمار تأسیس کرد (تا سلطۀ خود را بر مردمانی که به تعبیر آنها «دوردست» و «غریب» بودند، تقویت کند) به «انسانشناسی» یعنی علمی که به وحدت وجودی همه انسانها باور دارد و فرهنگهای انسانی را بر اساس منطق مرکز – پیرامونی و سلسلهمراتب متمدن – ابتدایی، طبقهبندی نمیکند. این چرخش پایه و اساس توسعه و تحول تقریباً همۀ متون علمی و پژوهشها و سیاستگذاریهای علمی و دانشگاهی بوده است که در سراسر جهان در نیمقرن اخیر در این رشته انجام شده است. شاهد این امر مدخل تفصیلی یکی از معتبرترین دانشنامههای جهان با پیشینهای دویستوپنجاهساله (نخستین انتشار ۱۷۶۸) و بیش از چهار هزار همکار دانشگاهی، یعنی دانشنامۀ بریتانیکا، دربارۀ این علم است که ترجمۀ آن در این کتاب منتشر شده است. خوانندگان علاقهمند و به ویژه دانشجویان و دانشگاهیان میتوانند، در متن ارائهشده در این کتاب، تصویری نسبتاً دقیق و تا حد بسیار بالایی پالایشیافته از جدالهای درونرشتهای را بخوانند و حتی با رشد و موقعیت این علم، ولو به صورت اولیه در تمام نقاط جهان، آشنا بشوند.
بزرگترین دلخوشی برای قدیمیترها در این رشته، در طول سالها تدریس و پژوهش، یافتن جوانانی هست که بیشک میتوانند راه ما را ادامه دهند. جوانانی که برخی از آنها، امروز، درحالتبدیل به استادان جوان این رشته و از همکاران ما هستند. یکی از آنها مترجم و پژوهشگری تواناست که کتاب حاضر را به فارسی منتشر میکند. خانم زهره دودانگه از قدیمیترین همکاران انسانشناسی و فرهنگ نیز هست. سالها پیش، زمانی که او برای نخستین بار تمایل خود را به همکاری با مؤسسۀ «انسانشناسی و فرهنگ» اعلام کرد، برای آشنایی هرچه بیشترش با علم انسانشناسی، ازآنجاکه از علم دیگری (مطالعات شهری) به این سو آمده بود، به او پیشنهاد کردیم مدخل انسانشناسی در بریتانیکا را ترجمه و در وبگاه مؤسسه منتشر کند. وی با جدّیت تمام این کار را انجام داد و حاصلِ آن پس از سالها کار بر روی موضوع و اصلاحات بسیار زیاد و بهبود متن اولیۀ ترجمه، امروز در دست خوانندگان است. همانگونه که بسیار در رشته و تاریخ نظریههای انسانشناسی شاهد بودهایم که علاقهمندانی از رشتههای دیگر به آن وارد شدهاند و تا بالاترین ردهها پیشرفت کردهاند، ایشان نیز توانستند با این رشته نزدیکی بالایی پیدا کرده و امروز خوشبختانه چندین سال است که از اعضای شورای مرکزی انسانشناسی و فرهنگ هستند. افزون بر این، نگارنده، تجربه دستکم دو کار مشترک در ترجمه و تألیف را – ترجمۀ مشترک کتاب بسیار مهم بوطیقای شهر اثر پیر سانسو از زبان فرانسه و تألیف کتاب دوجلدی درسگفتارهای اندیشمندان فضا و شهر (به عنوان همکار اصلی) که هردو در دست انتشار هستند، با وی داشته است. خانم دودانگه همچنین در دو ترم دانشگاهی در کلاس «انسانشناسی شهری» من در دانشکدۀ هنرهای زیبای دانشگاه تهران، در سالهای ۱۳۹۵ و ۱۳۹۶، دستیار علمی من بودند و از وجودشان بهرۀ زیادی بردیم. همۀ این موارد و از همه بیشتر فروتنی و پشتکار بالای ایشان در آموختن و بینرشتهای فکرکردن و باورداشتن به ارزش کار علمی، در شرایطی که بسیاری دیگر صرفاً به خودخواهیها و اتلاف وقت مشغولند و یا اندیشهای جز نفی کار دیگران برای ارزشدادن به بیعملی خود ندارند، جای قدردانی بسیار دارد.
امروز این کتاب به ادبیات نسبتاً خوبی که در حوزۀ «مبانی» و «درآمد» در رشتۀ انسانشناسی وجود دارد، اضافه میشود؛ اما هنوز همچون هر جامعۀ دیگری که خواسته باشد ابعاد مختلف یک علم را بهخوبی بشناسد و از آن برای نیازهای فرهنگی و اجتماعی خود استفاده کند، ما به بسیاری از کتابهای دیگر در همین زمینه و زمینههای دیگر همچون نظریه و شاخههای تخصصی و همچنین مطالعات موردی نیاز داریم. در انتشارات «انسانشناسی» که به همت دوست و همکار گرامی آقای دکتر جبار رحمانی تأسیس شده است و با مؤسسه انسانشناسی و فرهنگ همکاری نزدیکی دارد، تلاش میشود که در حد توان نشر آثار علمیِ این حوزه از سلایق زودگذر و سطحی بازار جدا و نیازهای واقعی دانشجویان و استادان بازشناسی و تأمین شود و انتشار این کتاب خود شاهدی بر این مدعاست. بیشک علم انسانشناسی ازجمله با کمک پژوهشگران توانایی چون مترجم این کتاب و سایر دوستانی که در آیندۀ نزدیک کتابهایشان در انتشارات «انسانشناسی» منتشر خواهد شد، آیندۀ بسیار روشن و شایستهای برای فرهنگ پربار و رنگارنگ ایران خواهد داشت و به این وسیله پلهای لازم برای شکلگیری و رشد علم انسانشناسی ایران و مکاتب نظری آن، در چهارچوبهای جهانی این علم هرچه بیشتر فراهم خواهد شد.
ناصر فکوهی/استاد انسانشناسی دانشگاه تهران
پانویسها:
[۱]. مجلات علمی – پژوهشی نامۀ انسانشناسی و پژوهشهای انسانشناسی ایران که هردو با سردبیری ناصر فکوهی تأسیس شدند.
[۲]. انجمن انسانشناسی ایران (تأسیس ۱۳۸۰) و مؤسسۀ انسانشناسی و فرهنگ (تأسیس ۱۳۸۴).
[۳]. مؤسسۀ «مطالعات و تحقیقات علوم اجتماعی» در سال ۱۳۳۷ تأسیس شد و دانشکدۀ علوم اجتماعی دانشگاه تهران در سال ۱۳۵۱ طی ادغام این مؤسسه با مؤسسۀ «تحقیقات تعاون»، بنیاد نهاده شد.
اطلاعات کتابشناختی انسان و فرهنگ
انسان و فرهنگ (درآمدی بر انسانشناسی)، گروه نویسندگان دایرهالمعارف بریتانیکا، ترجمۀ زهره دودانگه
سال | ۱۳۹۸ |
قطع | رقعی |
نوبت چاپ | اول |
تیراژ | ۱۰۰۰ |
تعداد صفحه | ۲۰۵ |
ناشر | انسانشناسی |
شابک | ۹۷۸-۶۲۲-۹۵۵۲۶-۷-۴ |
برای دانلود بیست صفحۀ اول کتاب انسان و فرهنگ روی لینک زیر کلیک کنید:
بیست صفحه اول کتاب انسان و فرهنگ
پوستر کتاب انسان و فرهنگ