انسان شناسی جنگ و شهادت، میثم مهدیار و سیروس ذوالفقاری، تهران، سوره مهر، ۱۳۹۸
این کتاب مجموعه مقالاتی است در حوزه فرهنگ شهادت و ایثار با نگاه انسان شناسانه که به کوشش مترجمان آن جمع آوری و ترجمه شده است.
در بخش ابتدایی این یادداشت به بررسی ۵ مقاله از مجموعه ۹ مقاله حاضر در این کتاب پرداختیم در این بخش نیز چهار مقاله باقی مانده را بررسی خواهیم کرد:
نوشتههای مرتبط
نقاشی های مربوط به جنگ و سفرهای زیارتی (کاروان راهیان نور) در ایران
نویسنده: آلیس بومباردیه
نویسنده در این مقاله تلاش می کند به بررسی دیوارنگاره ای از ناصر پلنگی (متولد ۱۹۵۷) بر روی دیوار مسجد جامع خرمشهر بپردازد و آن را به عنوان پشتوانه ای برای سفرهای زیارتی راهیان نور به این منطقه در نظر می گیرد. ناصر پلنگی این اثر را در سال ۱۹۸۲ بعد از آزادسازی شهر خرمشهر از دست نیروهای بعصی عراق خلق می کند و پس از آن در سال ۲۰۰۷ به مرمت آن می پردازد. پنج اثر به طور متوالی بر روی دیوار این مسجد نقاشی شده است که هر چند هر یک مفهوم خاص خود را دارد اما در انتها به موضوع اصلی یعنی شهادت و جنگ پیوند می خورند. تم اصلی هر یک از این نقاشی ها پیکر شهیدی است که یا به شهادت رسیده و یا در آستانه شهادت است. خالق این اثر توانسته است با کنار هم قرار دادن این پنج نقاشی شخصیتی مقدس از شهید را ارائه دهد که به مثابه ی یک الگو کارکرد خود را ایفا می کند. نکته حائز اهمیت در این نقاشی ها عدم حضور دشمن عراقی است گویا این جنگ صرفا برپا شده است که ایمان افراد به بوته آزمایش قرار داده شود و حضور و عدم حضور دشمن نمی تواند در این معنی خللی ایجاد کند.
در انتهای مقاله نیز نویسنده اثر ناصر پلنگی در مسجد جامع خرمشهر را با اثر سه لته ای اتودیکس که در خلال سال های ۱۹۲۹-۱۹۳۲ خلق شده است مقایسه می کند؛ نتیجه نهایی که از این مقایسه گرفته می شود نفرتی است که نسبت به جنگ در اثر اتودیکس دیده می شود در حالی که در اثر ناصر پلنگی چنین چیزی رویت نمی شود.
تفاوت در نحوه نمایش تصاویر شهدا در فضاهای خصوصی و عمومی جنوب تهران
نویسنده: مارین فرومانژه
در این مقاله نویسنده تلاش می کند تصاویری که از شهدا در فضاهای عمومی و خصوصی شهر تهران به نمایش در می آید را با یکدیگر مقایسه کند. از این رو به عنوان فضای عمومی سراغ تصاویر شهدا در بهشت زهرا می رود و برای فضاهای خصوصی به خانه های خانواده شهدا در یکی از مناطق فقیر نشین در جنوب تهران مراجعه می کند. بررسی های او نشان می دهد نوع و فرم تصاویر به نمایش در آمده در فضای عمومی مانند سر قبر شهدای جنگ تحمیلی تفاوتی با عکس همین شهدا در منزل آن ها ندارد؛ به گونه ای که در هر دوی این فضاها عکس های پرسنلی از شهدا قرار دارد. نکته ای که تفاوت را بین این دو فضا ایجاد می کند استفاده از تزئینات شخصی شده و یا استفاده از عکس سایر اعضای خانواده در کنار عکس شهید در فضایی خصوصی مانند منزل است. یکی از افزدونی هایی که در تمام خانه ها در کنار عکس شها می توان مشاهده کرد گواهی صادر شده از سمت بنیاد شهید است از این رو است که تفاوت اصلی بین فضای خصوصی و عمومی را می توان وجود اشارات شخصی در فضاهای خصوصی دانست در حالی که فقدان آن در فضاهای عمومی وجود دارد.
اما اگر بخواهیم این نوع عکس ها را با دیوارنگاره هایی که بر روی دیوار محله ها نقش می بندد مقایسه کنیم به وضوح خواهیم دید که این نقاشی های دیواری سعی دارند بعد مقدس شهید را به صورت اغراق آمیز شده ای به نمایش بگذارند. هرچند نویسنده معتقد است یک سال بعد از مرگ امام خمینی(ره) حضور این دیوارنگاره ها در فضای شهری با کاهش رو به است که می توان از این پدیده با عنوان افسون زدایی از انقلاب یاد کرد.
راز جعبه آیینه ها
نویسنده: محمد جواد مدرسی
ای مقاله که تنها مقاله تالیقی در کتاب حاضر است تلاش می کند با دید زیبایی شناختی به جعبه هایی که بر سر مزار شهدا قرار داده می شود و درون آن ها اشیای مختلفی از جمله عکس شهید قرار داده می شود بپردازد. نویسنده این جعبه ها را جعبه آیینه می نامد و می نویسند این شیی است که تاکنون بی هیچ هویت مشخص و سازمان داده شده ای هستی بی نام خود را تداوم بخشیده است. او معتقد است جعبه آیینه ها با ایدئولوژی جنگ در تضاد هستند و خشونت جنگ را در خود پنهان می کنند. او در این مقاله در این خصوص بحث می کند که هر جبعه آیینه دارای گونه ای از زیبایی شناسی ای که از آن می توان با عنوان زیبایی شناسی شهر کوچک یاد کرد؛ ابتدا به علت مینیاتوری بودن وسایل داخل آن و دوم چیدمان زیبایی شناسانه ای که در شهرهای بزرگ کمتر قابل مشاهده است. در انتهای مقاله نیر به بررسی جداگانه ی هر کدام از عناصر حاضر در این جعبه آیینه ها از جمله؛ پرده، گل مصنوعی، آینه و … پرداخته می شود.
موزه شهدا در تهران، تجسم خاطرات در ایران پس از انقلاب
نویسنده: کریستین گروبر
نوینسده در ابتدای مقاله از موزه به عنوان یک محل سکولار یاد می کند او عنوان می کند که موزه محصول عصر روشنگری اروپا است که به عنوان جایگزینی برای کلیسا و محل های مذهبی مانند آن در نظر گرفته می شود تا گنیجینه ای از ارزش های ملی و محلی را به نسل های آینده منتقل کند. اما موزه شهدا در ایران و موزه های مشابه آن نشان می دهد از موزه می توان به عنوان یک فضای آیینی نیز بهره برد؛ از این رو است که موزه هایی مانند موزه شهدا در ایران فضای مقدسی را در تعامل با بازدیدکنندگان می سازند و الگوی جدیدی از عزاداری را ایجاد می کنند که این امر نیز توسط گفتمان های رسمی در یک کشور به وجود می آیند. او برای آغاز تحلیل خود بیش از هرچیز به بررسی ساختمان موزه شهدا می پردازد که با رنگ سرد خاکستری خود مانند تابوت عظیمی است با پنجره هایی بسته تا از این طریق فضای داخلی آن به دنیای بیرونی آلوده نشود. نویسنده سپس در این مقاله به بررسی گنجینه ها و خاطرات حاضر در این موزه می پردازد.
سخن آخر
در زمانی که نگاه جامعه شناختانه و انسان شناسانه به پدیده جنگ ایران و عراق در سایه ی نگاه ایدئولوژی حاکمیت نمی تواند فروغ خود را در داخل ایران پیدا کند. ترجمه مقالاتی مانند مقالات حاضر در این کتاب کمک می کند تا نویسندگان و پژوهشگران جوانی که بر روی جنگ تحمیلی در حال مطالعه و تحقیق هستند با زوایایی از این جنگ که مورد غفلت واقع شده اند نیز آشنا شود. هرچند در مجموع این مقالات نگاه از بیرون به این مساله به طور واضحی وجود دارد تا حدی که برخی از گزاره های این کتاب نه با استفاده از بررسی های مردم نگارانه ی علمی بلکه با توجه به تجربه زیسته تمام ملت ایران می تواند مورد تردید قرار گیرد. و به طور کامل مشخص است که نویسندگان مقالات به گونه افراطی و از بیرون با پدیده دفاع مقدس در ایران مواجه شده اند. اما ترجمه و انتشار چنین مقالاتی فضا را برای بررسی جنگ ایران و عراق با استفاده از دیدگاه های انتقادی هموار تر می کند. به ویژه که این کتاب توسط یک ناشر حاکمیتی مانند سوره مهر به چاپ رسیده است که سایر کتاب های منتشر شده در آن نشان از غلبه نگاه حاکمیتی به دفاع مقدس را نشان می دهد.