بردِ نشانده و مسجد سلیمان
ایران جنوب غربی از قرن هشتم قبل از میلاد تا قرن پنجم بعد از میلاد
رومن گیرشمن برگردان اصغر کریمی
نوشتههای مرتبط
فصل نهم
آیَدَنها و دَئیوَدانَها
ـــــــــــــــــــــــ
«آیَدَنَ»ها
پودیوم مرحله اول صفه بردِنشانده، چنانکه که در موقع پیدا شدنش دیده شد، ویران و سپس دقیقآ به همان صورت بازسازی شده بود، با این تفاوت که به منظور تسهیل در کار، بازماندههای پودیوم اول در درون پودیوم دوم جای گرفته بود. این پودیوم دوم مرحله دوم را تشکیل میداد (نگاه کنید به شکل ۱۳). ساخت وساز ساده، مستحکم و بسیار مقاوم آتشگاه اولیه همه فرضیههای مربوط به تخریب ناشی از یک حادثه طبیعی مثل زمینلرزه را رد میکند. بازماندههای این آتشگاه -مرحله اولـ اثراتی از دستی دارد که در صدد خراب کردن آن بوده است.
برای پودیوم صفه مسجدسلیمان نیز محتملا چنین وضع مشابهی را در نظر گرفته بودهاند. مسلمآ در این حالت نمیتوانیم جز از طریق قیاس و استدلال، طریق دیگری برای داوری داشته باشیم. این نوع داوری ایجاب میکند که وجود و سپس انهدام آن و سپس انهدام کامل آن به شکل امروزی را بپذیریم. آنچه که از قدیمیترین قالببندی جبهه جنوبی صفه ی باقیمانده که این آتشگاه باید به آن متکی بوده، امروزه در دل صفه ی جای گرفته که بزرگ شده و تمام صفه قبلی را پوشانده است. پس باید در انتهای جنوبی پلاتفورم که در زمین اطراف خود حدود بیست متر شکم داده، حوادثی رخ داده باشد که شدت آن، این قسمت را لرزانده است – ولی از تمام حجم دست ساخت و دست نخورده، فقط همین یکی اینگونه شده است. به نظر میرسد از مصالح ساخت و ساز پودیوم اول، که به اعتقاد ما از بین رفته، به صورت قطعات بزرگ سنگ برای ساختن پودیوم جدید مجددآ استفاده شده است. بازماندههای این پودیوم جدید را آزاد سازی و شناسائی کردیم. این پودیوم روی قالببندی قدیمی قرارگرفته بود. این قالب بندی قدیمی را مشخص کردیم (نقشه ۳).
این مکانهای آئینی، یعنی این پودیومها را قبایل پارس وقتی ساختهاند که به تازگی بر روی زمینهای قابل دسترسی مملکت ایلام مستقر شده بودهاند. در زمان معینی که به اعتقاد ما همان عصر هر دو محوطه است، در این مکانهای آئینی ساخت و سازهای آگاهانهای انجام شده که اندکی بعد نیز بازسازیهائی را در پی داشته است. نمونه بردِنشانده نشان میدهد که آثار خراب شده را دقیقآ به همان حالت و همان شکل اولیه خود بازسازی کردهاند.
این پودیومها روی ئی ساخته میشدند. روی پودیوم آتشکدهای ساخته میشد و همچنین روی تحتگاه نیز اتاقی وجود داشته که آتش مقدس را در آن نگهمیداشتهاند، این اتاق که همان «آتشگاه» است، مکان عالی پارسیان بوده است، مؤید آن اشیاء هخامنشی است که در این مکانها کشف کردیم.
این مکانهای مذهبی پارس که آنها را منهدم و سپس بازسازی کردهاند، فقط میتوانند یادآور مکانهای آئینی هخامنشی باشند. این مکانها در جریان حوادث پیدر پی که بر آنها گذشته توسط گئوماتای مغ ویران و پس از جلوس داریوش اول بر تخت سلطنت، آنها را بازسازی کرده است. بخشی از کتیبه بلند داریوش در بیستون حکایت از این امر دارد: «من همه “آیَدَنَهها”ئی را که گئوماتای مغ ویران کرده بود مثل اول دوباره ساختم» (ستون ۱، ۶۳). تمام آنهائی که به این قطعه پرداختهاند همگی در این امر توافق دارند که منظور از «آیَدَنَه»، نیایشگاه است.
نوشتهای از هرودت که میگوید: «در نزد آنها (پارسیان) برپاکردن معابد، محراب و حتی صورت خیالی خدایان مجاز نیست. و آنها به کسانی که چنین چیزهائی را برپا میکنند، به مثابه بحران جنون مینگرند…قاعده آنها بر این است که برای زئوس (اهورامزدا) فقط در بالاترین قله کوهها نذر و یا قربانی کنند، و زئوس را دایره کل افلاک مینامند» (Herodote, I, 131) شناخت این مطالب که با مقدس و پودیومهای منطبق است، ظاهرآ از آن پشتیبانی میکند.
مؤید این گواهی مورخ یونانی در توصیف مکانهای مراسم و تشریفات مذهبی پارس، آثاری هستند که شاهان پارس از خود باقی گذاشتهاند. در این آثار، همیین پادشاهان را میبینیم که وظایف آئینی خود را بطور تمام و کمال انجام میدهند. این آثار عبارتند از نقش برجستههائی که بر بالای تمام آرامگاههای سلطنتی هخامنشی نقش رستم و تختجمشید قرار دارند. در آنجا، تخت سلطنتی، که نمایندگان تمام سرزمینهائی آن را در برگرفتهاند که این امپراتوری بزرگ را تشکیل میدادهاند، جای خود را به صفه مقدس میهد. روی این صفه و برفراز یک پودیوم، شاه به حالت نیایش ایستاده و در حال ادای نذر در مقابل محراب آتش است که آن نیز روی یک سکو قرار دارد. صحنه در هوای آزاد جریان دارد و اهورامزاد، در درون یک دایره بالدار، در یک دایره واقعی افلاک، در بالای سر پادشاهی که در حال نیایش است، بال گسترده است .
فصل نهم به همراه پانویس ها در لینک پیوست: