جرم شناسی فرهنگی
جرمشناسی فرهنگی (Cultural Criminology) نظریههای فرهنگ، خرده فرهنگ و بزهکاری را با یکدیگر تلفیق می کند. این حیطه از مطالعات جرم بر مبنای ترکیبی از دیدگاههای نظری و روش شناختی کلاسیک و معاصر قرار می گیرد. بدین ترتیب جرم شناسی فرهنگی، نه تنها برای کسب بینش نسبت به ساختار اجتماعیِ بزهکاری بلکه برای تحلیل نقاط تلاقی خردهفرهنگ، فرهنگ عامه، سیاست و نهادهایی که در آنها معانی مربوط به جرم و مجرمان شکل گرفته و تولید شده است، رویکردی تاریخی به مطالعه جرم را ارائه می دهد.
بنابراین یکی از حوزه های جرمشناسی فرهنگی بر ساخت خردهفرهنگهای جنایی، دستهبندی رفتار مجرمانه و استراتژیهای کنترل جرم از طریق نمایش رسانه ای و اینکه چگونه این استراتژیها بر یکدیگر تأثیر می گذارند، متمرکز است. در نظر تحلیلگران رسانه نقش مهمی در شکلگیری، و نه ایجاد، فهم مشترک از جرم و مجرمان ایفا می کند. فرایند مستمری از انتشار تصاویر و اطلاعات، معانی را در مورد جرم و مجرمان خلق کرده و به طور مداوم روایتهایی را درباره خردهفرهنگهای غیرقانونی، جنایت و تبهکاران بازسازی و تقویت می کند، در نتیجهی چنین فرایندی، هویت درون این تصاویر رسانهای جایگزین ساخته می شود.
نوشتههای مرتبط
این بدان معنا نیست که جرم به عنوان برآمدی از توجه رسانه به خردهفرهنگها و جرایم خاص، به یک مد بدل شده است. بلکه رسانه فقط در شکل گرفتن آنچه به جرایم و رفتارهای انحرافی محبوبیت بخشیده و آن را در ارتباط با جمعیتهای خاص قرار می دهد، به ایفای نقش می پردازد. موضع جالب توجه میزان بهرهگیری فرهنگ عامه از این نمایشهای رسانه ای است. این فرهنگ عامه است – فرهنگی که توسط رسانه شکل گرفته ولی خلق نشده است – که بر ساخت هویتهای بزهکار تأثیرگذار است و بالعکس. چنین تأثیرات متقابلی معانی مرتبط با جرم و انحراف را برمیسازد. بنابراین جرمشناس فرهنگی برای دریافت اینکه چگونه معانی استقرار یافته گروههای خرده فرهنگی فتح باب مباحثی در مورد دسته بندی های منحرف و بزهکار و استراتژیهای کنترل هستند و همچنین به این مباحث شکل می دهند، این اثرات متقابل را مورد ارزیابی قرار می دهد.
قدرت نفوذ رسانه و فرهنگ عامه به قابلیت آنها برای شکل دادن و اثرگذاری بر سبکهای جرم محدود نمی شود. جرم شناسان فرهنگی همچنین به رسانه به عنوان ابزاری با گرایش سیاسی می نگرند که از طریق کلیشه های موجود در مورد گروههای حاشیه ای، دیدگاههای نخبگان را ترویج می دهد. جرم شناسان فرهنگی مدافع برگزیدن سبکهای خرده فرهنگی خاص برای به رسمیت شناختن به عنوان جرم هستند، حتی اگر شناسه های رفتاری این گروهها اغلب به طور قابل ملاحظهای متفاوت از دیگر جنبشها و فعالیتهای خرده فرهنگی نباشد. تشکیلات اقتصادی به عنوان کارآفرینان اخلاقیِ میانجی کنترل اجتماعی و بنابراین به نفع کنترل گروههای خاص ورای دیگر گروهها، عمل می کنند.
رسانه متعاقبا فهم مشترکی در مورد نقاط تلاقی جنایتکاران و نهادهای کنترل ایجاد می کند. استراتژیهای کنترل جرم محصول فرهنگ اشباع شده رسانه ایِ متاثر از تصاویر انتخاب شده از انحراف، بزهکاری، و مجرمین، هستند. در نتیجه جرم شناسان فرهنگی بر اینکه رسانه و فرهنگ عامه چگونه به فرهنگ بزهکاری شکل می دهند و اینکه چطور این عوامل به نوبه خود بر فرهنگ و استراتژیهای برقراری نظم و آرامش تأثیر میگذارند، تمرکز دارند. (ص ۱۸۷)
T. Patrick Stablein
see also Crime; Deviance; Mass Media; Racial Profiling;
Rational Choice Theory; Scapegoating; Self-Fulfilling
Prophecy; Social Constructionist Theory; Subculture of
Violence Hypothesis
Further Readings
Ferrell, Jeff. 1999. “Cultural Criminology.” Annual Review of
Sociology 25:395–۴۱۸.
Ferrell, Jeff and Clinton R. Sanders, eds. 1995. Cultural
Criminology. Boston: Northeastern University Press.
Presdee, Mike. 2000. Cultural Criminology and the Carnival
of Crime. New York: Routledge.
این مطلب پیش از این در کتاب «دانشنامه مسائل اجتماعی»، به ویراستاری وینسنت ن. پاریلو، ترجمه گروه مترجمان، انتشارات پژوهشکده فرهنگ، هنر و ارتباطات، منتشر شده است.