فیلم مستند قنات بلده فردوس به کارگردانی فرهاد ثریا در سال ۱۳۹۴ با محوریت سنت دیرین وقف در مورد این مجموعه ساخته شد. لازم به یادآوری است: شهرتاریخی فردوس(تون) در شمال استان خراسان جنوبی و از شهرهای کهن قهستان میباشد. این شهر در زلزله ۱۳۴۷ هـ.ش دچار آسیب فراوان شد، اما پس از آن شهر را جابجا کرده بخش اعظمی از شهر تاریخی را با بولدوزر تخریب نمودند. در شهر تاریخی فردوس(تون)، آب بلده به عنوان مهم¬ترین شریان حیاتی شهر و همچنین اقتصاد حاصل از آن در حوزه وقف و سیستم مدیریتش نقش مهمی را ایفا می¬کند. آب بلده فردوس به عنوان یکی از ۱۱ قناتِ پرونده “قنات ایرانی” به عنوان بیستمین اثر میراث فرهنگی ایران، در چهلمین اجلاس میراث جهانی یونسکو (اجلاس ۲۰۱۶ استانبول)، ثبت شد.
ایدهی اولیهی این مستند بر اساس پژوهشی مشترک از نگارنده و آقای رضا رحیم نیا با عنوان “تأثیر وقف بر مدیریت سنتی آب بلده فردوس، راهی برای پویایی ارزش¬های معنوی و رفاه اجتماعی” که چندی پیش هم در همین سایت جهت علاقهمندان ارائه شد، شکل گرفت. آنچه باید اشاره داشت این است که بخش زیادی از این آب در طی اعصار گذشته و با نیّات گوناگون وقف گردیده که از قبیل وقف بر: مساجد، تکایا، آبانبارها، روضهخوانی، قرآن خوانی، اطعام، کمک به فقرا، ابن سبیل و ….. شاید بتوان عنوان کرد که شاکلهی اصلی مستند مذکور، بازتاب چالشهای ذهنی چهار گروه از افرادی است که بهنحوی با موضوع آب بلده در ارتباطاند و این محفلی شده برای بیان دغدغههای هریک از آنها.
نوشتههای مرتبط
گروه اول: کسانی که در مجموعهی مدیریت آب نقش مستقیم دارند و مسئولیت حفاظت و نگهداری از سازههای آبی را در مجموعهی آب بلده بر عهده دارند و مهمترین دغدغهی آنان؛ حفاظت و نگهداری و مدیریت توزیع آب بلده است و مهمتر از آن، نگرانی از آیندهی مبهم راه و مسیری که به سختی دانش آن را از پیشینیان، به صورت سینهبهسینه و شفاهی آموختهاند(و اساساً یکی از ارزشهای اساسی برای مجموعه مذکور در پرونده ثبت جهانی هم هست) و اینکه نسل امروز از بُنمایهی ذهنی و عملی مناسب برای ادامه این راه برخوردار نیستند. نمایندهی این گروه را در متن فیلم آقای محمدحسین قطنی بر عهده دارد.
گروه دوم: افرادی که به نوعی در ارتباط مستقیم با تولیت موقوفات بوده و به نوعی میتوان عنوان کرد که جزئی از ذینفعان آن هستند. در این بین بزرگترین وقف آب بلده و یا فرمان شاهی برای تخصیص عایدات ۳/۱ آب بلده جهت اهداف خیرخواهانه؛ موقوفه(یا فرمان) صفوی هست که تولیت آن از طبق سند موجود، توسط گروه(خاندان) خاصی اداره میشود و در برخوردهای کنشگرانه بسیار محطاط و حسابگرانه عمل میکنند. نمایندهی این گروه را در متن فیلم آقای سیدجواد کباری بر عهده دارد.
گروه سوم: افراد از جامعه هستند که به نحوهی عملکرد متولیان موقوفات(اعم از صفویه و دیگر موقوفات) انتقاد دارند. این افراد که بخشی از آنان افراد پژوهشگر و دارای ذهن پرسشگری هستند، همواره در پی این هستند که چرا متولیان به موارد گفته شده در متون وقفنامهها و یا فرمان صفویه به درستی عمل نمیکنند؟ بیشتر واکنش این گروه از جنس مطالبات اجتماعی است. نمایندهی این گروه را در متن فیلم آقای کیّال بر عهده دارد.
گروه چهارم: افرادی هستند که دغدغه میراث فرهنگی را دارند و آب بلده را یک اثر میراثی که در سطح جهانی هم مطرح شده، میدانند. آنها همچنین معتقدند که؛ پس از زلزله ۱۳۴۷ هـ.ش در فردوس و جابجایی شهر و تخریبهای پس از آن، بخشی از درآمدهای موقوفات، که باید خرج تعمیر و نگهداری ابنیهای که جزئی از رقبات وقفنامهها هم بودهاند، نمیشود. کاری که امروزه فقط برگردن میراث فرهنگی افتاده است. در حالی که امروزه ابنیهی مذکور، بخشی از میراث و ثروتهای فرهنگی شهر فردوس محسوب میشوند و پایش و نگهداری آنها تنها با بودجههای میراث فرهنگی مقدور نیست تا دوباره احیاء و به چرخهی حیات شهری بازگردند. نمایندهی این گروه را در متن فیلم نگارنده بر عهده دارد.
نکتهی حائز اهمیت اینکه؛ چالشها و دغدغههای ذهن همهی افراد در یک راستا و اساساً هم جهت بایکدیگر هم نیست و در برخی از موارد، اختلاف اساسی بر سرتفسیر متون(وقفنامهها یا فرمان صفویه) و برداشتهای متفاوت از آن مشخص است. البته در مواردی هم افراد با هم، قرابت فکری بیشتری دارند. اما آنچه مشخص است هدف کارگردان ارائهی تصویر و ذهنیتی شفاف و بیطرف از وجود تفکرات و دیدگاههای موجود در سطح جامعهی فردوس راجع به موضوع وقف آب بلده و نحوهی برخورد دستاندرکاران، در خصوص آن میباشد و به نظر میرسد که سعی کرده با عدم جانبداری، صرفاً به بیان آنها بپردازد و حتی بدون اینکه بخواهد در نهایت به نتیجهای خاص یا تحلیل ویژهای در گزینش یا برتری گروهی بر گروه دیگر برسد، فیلم را به پایان میبرد.