مطالعه موردی در برخی فیلمها دهه ۸۰
رابطه مخاطب و رسانه از نوع روابطی است که در هر حوزهای بارها مورد بررسی قرار گرفته است, ابتدایی ترین تعریف برای مخاطب و رسانه بر محور فرستنده، و گیرنده استوار است، و پیامی که این بین آنها منتقل میشود, اغلب رسانه به عنوان متولی یک امر که به طبقه حاکم فرهنگی وابستگی دارد، دارای یک طرز تفکر واحد و منسجم است، که این طرز تفکر را از طریق پیام به گیرنده که متشکل از انواع تشکلهای فکری و فرهنگی است منتقل میکند, اما میزان تاثیر گذاری این طرز فکر یا تزریق هژمونی بستگی به گیرنده( مخاطب) دارد, فرستنده ( تولیدکننده) با کدگزاری در پیام همواره سعی بر این دارد که ذهن مخاطب را به سوی هدف و اندیشه خود رهنمون کند, تا مخاطب که خوانش معنا توسط او انجام میگیرد را با خود همراه کند, هرگاه مخاطب همان خوانش مد نظر تولیدکننده را داشته باشد، خوانش مرجح صورت گرفته است, در این بین مخاطبی که سطح آگاهی خود را بالا ببرد میتواند به سمت خوانشی توافقی حرکت کند، که چهارچوب اصلی اندیشه تولید کننده را میپذیرد اما به برخی جزییات تبصره وارد میکند, برخی مخاطب نیز به دلیل دسترسی به سطح بالاتر آگاهی موفق میشود, پیام کدگزاری شده توسط تولیدکننده را با نگرههای انتقادی بررسی کند, این نوع خوانش به اختلاف بین تولیدکننده و مخاطب میانجامد، اغلب در خوانش تخالفی مخاطب چهارچوب گفتمانی را تغییر میدهد، و در گفتمان جدید مسائلی را مطرح میکند که متاثر از پیام تولید کننده است، اما در عین حال به تولیدکننده نیز تاثیر میگذارد, به معنای دیگر مخاطب و رسانه در یک محور رفت و بازگشت بر هم تاثیر میگذارند، این متاثر بودن از یکدیگر در قالب رسانههای جمعی مانند سینما بیشتر نمود پیدا میکند، زیرا با سطح وسیعیتری از مخاطب و ساختارهای اجتماعی در تامل است، در این مقاله سعی داریم با بررسی موردی در چند اثر، به چگونگی این ارتباط بین سینما و مخاطب بپردازیم، و به طور مشخص تعیین کنیم مخاطب با انتخاب در تماشای چه نوع فیلمی بر سینما تاثیر میگذارد، همینطور سینماگر با چه دسته فیلمهایی مخاطب را پرورش میدهد, برای نتیجه گیری دقیقتر آثار مربوط به دهه۸۰ در نظر گرفته شده که در این بازه زمانی اختلاف بین سینما عامه و روشنفکر بیش از پیش جلب توجه میکند.
نوشتههای مرتبط
مقاله کامل در فایل پیوست
پیوست اندازه
PDF icon ۳۰۹۵۷-۱۳۹-۱۳۹.pdf 320.11 KB